شوخی به دست رایت محشر گرفته است
عالم تمام صورت اخگر گرفته است
کون و مکان صلابت مجمر گرفته است
مستان به کف ز مژه که خنجر گرفته است
ما را به مغز دل سر نیشتر گرفته است
کابل
ميرعنايت الله سادات
February 2006کاليفورنيا-
کابل تو ای ديار غرور و حماسه ها
از رزم دليران تو صد ها سروده ها
از روزگار باستان تو سازد خبر همی
شيوا مدايح و خجسته قصيده ها
کاردانان را چه شد
دست قدرت جاهلان اند کاردانان را چه شد
خونچکان افتاده میهن غمگساران را چه شد
بهر کرسی میدرند از هم گریبان رهبران
دانش وعقل و خرد تفهیم و برهان را چه شد
سړیه
میرویس نجیبي
خدای وایی عاقل سړیه
مه کوه وژل سړیه
مه منه د بل خبرې
مه غولیږه تل سړیه