هرکه باد بکارد ، طوفان درو میکند

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

کاندیدای اکادمیسین سیستا

حوادث لعل مسجد در قلب پاکستان به جهانیان نشان داد که آنکشور در رشد وتقویت بنیادگرائی تاچه حد بجلو رفته ،که تلاش های سازمان استخبارات نظامی آن کشوردراین عرصه سرانجام نتایج معکوس ببار آورد. ناظران بدین باوراند که اکنون سازمان استخبارات نظامی پاکستان( آی اس آی) کنترول خود را برتندروان اسلامی پاکستان تا حد زیادی از دست داده است، ورنه لجاجت دو شیخ یعنی مولوی عبدالعزیز(که با پوشیدن برقع زنانه از مسجد فرارکرد مگر دستگیر وزندانی شد) وبرادرش غازی خان(که در مسجد باقی ماند وحاضر نگردیدخود را به نیروهای امنیتی تسلیم نمایدف کشته شد) با دولت آنکشوربه فاجعه نمی کشید و بعد از آن حملات انتحاری تندروان اسلامی برپوسته ها امنیتی وکاروانهای نظامی پاکستان در مناطق سرحدی افزایش نمی یافت.
طارق علی نويسنده انگليسی پاکستانی تبار، واقعیت ماجرای لعل مسجد را که در آن دست خود رژیم بوسیلۀ isi دخیل بوده ،چنین شرح ميدهد: " در گزارشات رسمی، اول تعداد کشته گان، حدود ۵۰ و بعد حدود۱۰۰ نفر ذکر شد.مگر روزنامه گاردين در گزارش روز پنج شنبه ۱۲جولای۲۰۰۷ سخنان سخنگوی ائتلاف اسلامی ۶گانه که متحد مشرف است را در يک کنفرانس مطبوعاتی نقل کرد که گفته است: تلفات مسجد بين ۴۰۰تا ۱۰۰۰ نفر بوده است. همين گزارش ميگويد مردمی که در مراسم تدفين بودند ميگفتند رژيم از ترس درون هرکفن بيش از يک جسد گذاشته است.... نویسنده می افزاید: تندروان از اوايل امسال مبارزه خشونت آميز با رژيم را آغاز کرده بودند. در سخنرانی ها، در مساجد و نمازجمعه ها، و از طريق راديوی اف ام علناً و باتهديد برقراری قوانين اسلامی را طلب ميکردند. آنها حتی تهديد می کردند که به صورت زنان بی حجاب اسيد خواهند پاشيد. شيخ ها، دو مدرسه مذهبی را در جنب مسجد به راه انداخته بودند. يکی دخترانه به نامه حفصه و ديگری پسرانه به نام فريديه. در ماه فبروري بريگادهای برقع پوش که جوانان به تمسخر آن ها را با اصطلاح عاميانه Chicks With Sticks (جگرهای چماقدار) ميخواندند، مسلح به چماق از مدرسه دخترانه حفصه به سوی خيابان ها روانه شدند تا قوانين شريعت را برقرار کنند. بعد حمله به مغازه های سی دی فروشی و مکان های مشابه، آدم ربايی و ضرب و شتم آغاز شد و سرانجام نيز به دانشگاه حمله بردند تا ربودن چينی ها که يک نقطه عطف بود.آنهابه پليس ها و سربازان هم فیرکردند. عجيب تر اينکه طی اين دوره، مقادير زیادسلاح و مهمات و سوخت به داخل مسجد انتقال داده شد، و همه اينها زير نظر دستگاه مخوف isi و پوليس بيرحم پاکستان، نه در روستاها يا شهرهای دور افتاده بلکه در قلب اسلام آباد و با هدايت از مرکزی که درست در يک کيلومتری دفترآی اس ای قرار داشت به يک زرادخانه و سنگری از سربازانی کله خراب و جان برکف تبديل شد.
اگر دست خود رژیم در ایجاد ونمایش این سناریو دخیل نبود،چرا رژيم جلوی اين اقدامات را از آغاز نگرفت؟ چرا راديوی FM را که تهديد به اسيد پاشی ميکرد نبستند؟ چرا دو ملای واپسگرا و واعظين تحريک کننده را دستگير نکردند؟ چرا جلوی ورود اسلحه به مسجد را نگرفتند؟ چرا برق، تلفن، گاز، اينترنت و راديوی مسجد را قطع نکردند؟ حتی روزنامه های موافق و مخالف دولت و مقامات و انجمن ها و افراد برای برخورد با اين اقدامات غيرقانونی خشونت بار فشار می آوردند و از مسامحه رژيم کلافه شده بودند. صحن مسجد به مقر دولتی در دولت تبديل شده و سفير و وکيل و روزنامه نگار را برای مذاکره و مصاحبه می پذيرفت. مقامات رژيم در همين ماه جون در پاسخ به فشارها توضيح ميدادند که ,مذاکره, بهترين راه حل مساله است و آنها نمی خواهند خونريزی شود. و کسانی اين ادعا را می کردند که تظاهرات در دفاع از قاضی چودری را در همين ماه مارس به خاک و خون کشيده بودند.
برخی ازناظران معتقد بودند که رژيم مشرف اين نمایش را به راه انداخته است تا ماجرای قاضی چودری و اقدامات و سرکوب های خود را پشت آن زير سرپوش بگذارد و بعلاوه ميخواهد با به نمايش گذاشتن بنيادگراها به "ارباب خود" امریکا نشان بدهد که او بهترين آلترناتيو برای پاکستان است و بيهوده به نواز شريف و بی نظير بوتو چراغ سبز نشان ندهند. برخی حتی نوشتند زير حجاب ,بريگادهای برقع ,، نه دختران مدارس بلکه مردان قلچماق وابسته به سازمان امنيت مشرف پنهان شده اند و هيکل های درشت آن ها به چيزی که شبيه نيست، دختران نوجوان و قربانيان گرسنگی و فقر و جهل است که در حفصه يا حتی مدرسه پسرانه فريديه، سنگر گرفته اند. سرانجام وقت حمله برلعل مسجد فرارسید وتندروان سنگر گرفته در مسجد بشدت سرکوب شدند." (http://www.roshangari.net / )

همزمان با شکل گیری حادثه لعل مسجد در بطن اسلام آباد،سنای امریکا اعلام داشت که بعد ازاین کمک های اقتصادی آن کشور به پاکستان مربوط به عملیات این کشورعلیه تندروان اسلامی وتروریستان القاعده وطالبان خواهد بود.



اینست که پاکستان علاوه برسرکوب تندروان متحصن در مسجد سرخ، به عملیه تدویرجرگه امن درافغانستان رغبت نشان داد وبخش پاکستانی اعضای جرگه را برای اشتراک به کابل فرستاد. هرچند مشرف با نیامدن خود در جلسۀ افتتاحیه جرگه ، به بهانه وضعیت اضطراری ناشی از حادثه لعل مسجد،ضربت شدیدی به حیثیت این جرگه واردنمود. ولی با اشتراک در جلسه اختتامیه جرگه و استماع قطعنامه جرگه با تشدیدعملیات نظامی در وزیرستان ،توانست کارآیی خود را به امریکا نشان بدهد که او بهترین الترنتیف برای یک دوره دیگر ریاست جمهوری در پاکستان است ونباید به نواز شریف وخانم بوتو چراغ سبز نشان دهد.
خبرگزاری اسوشيتدپرس، روز ۱۸ اگست از قول ‌ ژنرال وحيد ارشد، سخنگوي ارتش پاكستان گزارش دادکه: ما طي يك ماه گذشته حدود ۲۵۰ شبه نظامي راکشتم والبته ما نيز ۶۰ تن از سربازان‌ خود را در عمليات‌هاي انتحاري و عمليات‌هاي ديگر از دست دادیم. مقابلتاً تندروان اسلامی وهواداران طالبان در وزیرستان با وجود تلفات فوق الذکرخود، ظرف کمتر از دوهفته (از ۱۸ تا ۳۰اگست ۲۰۰۷) ۶۰ تن ازنیروهای امنیتی پاکستان را کشتند و یک صد تن دیگر را در وزیرستان ربودند ودر تاریخ ۳۰ اگست، ۳۰۰ تن از سربازان مسلح پاکستانی رادر وزیرستان جنوبی در یک کمین بدام اندخته واسیر گرفتند وبه دولت آنکشور اخطار دادند که اگر اسلامگرایان متهم به اعمال تروریستی از زندانهای پاکستان رها نگردند، همه گروگانها را خواهند کشت .وبنابر تعلل وانکار دولت پاکستان ازاین خواسته، (روز۴ اکتوبر) سه تن از گروگانان را کشتند وهوشداردادند که دولت باید تمام نیروهای خود را ازمناطق قبایلی خارج کند.( bbc ۴اکتوبر۲۰۰۷)
بگزارش تلویزیون صدای امریکا وبی بی سی ، در جریان درگيری های سنگين هفته جاری در منطقه قبيله نشين وزيرستان شمالی نزدیک مرز افغانستان، در اثر درگيري‌هاي بين افراطيون و نيروهاي ارتش پاکستان دست کم ۵۰ سرباز ارتش و۲۰۰ شورشی حامی طالبان به قتل رسیده اند .علاوتاً۲۵ نفر سرباززخمی و۱۵ نفر آنهامفقود گردیده اند. علاوه بر آن طبق گزارش رسانه‌ها،۵۰ غير نظامي نيز به دنبال اين درگيری‌ها در وزيرستان شمالي جان خود را از دست داده‌اند.
بر طبق اظهارات سكنه، در ميرعلي - دومين شهر بزرگ در ايالت وزيرستان شمالي نيز صدها تن خانه‌هايشان را ترك كرده‌اند و به نقاط مجاور پناه برده‌ اند. همچنين بيش از۵۰ خانه مسكوني در اثر اين حملات ویران شده اند. اين در حالي است كه هليكوپترهاي ارتش نيز بر فراز اين شهر در پرواز اند. آخرین گزارشها حاکی از آن است که تعدادی از مردم ملکی شهرمیرعلی براثر بمبادرمان جت های جنگی پاکستان نیز دراین برخوردها کشته شده اند.وبقیه ساکنان آن تلاش می کنند که از شهر بگریزند. بگزارش خبرنگاربی بی سی، هليکوپترهای توپدار و جت های جنگنده ارتش پاکستان، مواضعی را که گمان آن می رفت پايگاه شورشيان است، در چندين روستا هدف حمله قرار داده اند.
بنابگزارش تلویزیون شمشاداز کابل،وتلویزیون صدای امریکا ،از روز ۶ اکتوبر (روز برگزاری انتخابات رئیس جمهورمشرف) تا ۱۰ اکتوبر در این درگیریها ،۲۶۰ نفر از شورشیان طالب بشمول ۴۷ نفر سرباز کشته شده اند. طالبان بازهم به دولت اخطار دادند که باید ۹۰ هزار نیروی نظامی خودرا از وزیرستان بیرون بکشد در غیر آن با حملات تندروان طالبان روبروخواهند بود.به گزارش آسوشیتدپرس، ارتش پاکستان می گوید پیشنهاد آتش بس شورشیان را رد کرده و "تا زمانی که صلح برقرار شود، به اقدامات شدید ادامه خواهد داد". این درحالی است که روز سه شنبه(۹اکتوبر) براثر یک حمله انتحاری دریک بازار CDفروشی شهر پشاور ۱۲ نفر کشته وتعدادی زخمی برجای گذاشت.
ظاهراًگفته میشود که امریکا و ناتو بر دولت پاکستان فشار آورده اند تا برای جلوگیری از عبور شورشیان از مرز این کشور به افغانستان و حمله این شورشیان به نیروهای آنها اقدامات جدی تری انجام دهد.اما این فشار از شش سال قبل نیزبرپاکستان وجود داشت، مگر پاکستان کمتر بدان توجه مینمود وبه دستگیری چند تا طالب متمرد ودستور ناپذیر از ISI وزندانی کردن آنها در پاکستان اکتفا میشد. به نظر میرسد که ( آی اس آی) دیگر کنترول خود را برطالبان وتندروان اسلامی پاکستان از دست داده است. حملات سریع و پیهم شبه نظامیان طالبان بر ارتش پاکستان ،در واقع خراب شدن تکمۀ کنترول ازدست سازمان استخبارات نظامی آن کشور است. تا آنجاکه صاحب نظران خطر از هم پاشیدن آن کشور را بدست بنیادگرایان اسلامی در تبانی با سازمان القاعده پیش بینی میکنند.

سازمان استخبارات نظامی پاکستان در راستای تضعیف وخنثی کردن ناسیو نالیسم پشتون ،ده هاسال است که درمیان



قبایل سرحدشمال غربی ایدیولوژی بنیادگرائی اسلامی را ترویج داده تا ذهن آنها را از هرگونه داعیه حق طلبی ویا حق تعیین سرنوشت منحرف سازد وفقط با پافشاری براسلام واسلامیت به پاکستان هویت بدهند ، واز هویت خود غافل بمانند و به این دلخوش باشند که قوانین اسلامی را نعل بالنعل عملی میکنند وپروای این دنیا را ندارند وبه آخرت خودفکر میکنند که همگی از دنیا رفتنی اندو وظیفه مسلمان دراین دنیا باید جهاد در برابر کفر باشد(ونه در برابر استبداد وبی عدالتی؟). با ترویج وتاکید چنین طرز تفکری ،آی اس ای میخواهد از نیروی بنیادگرایان قبایل پشتون درجنگ های چریکی کشمیر علیه هند ودر افغانستان با نیروهای خارجی ویا دولت این کشور استفاده کند.مگر حضور القاعده که به چیزهای بزرگتری از آی اس ای می اندیشد، بنیادگرایان اسلامی قبایل را به آتش فشان غیر قابل کنترولی مبدل ساخته که اینک برضد نیروهای دولتی پاکستان قد برافراشته اند وهر روز وهر هفته با حملات غافل گیرانه خود تلفات جانی فراوانی به قوتهای دولتی پاکستان واردمینمایند. این درحالی است که از انجام عملیات انتحاری برپوسته های پولیس ویا محلات مزدحم شهرهای منطقه خود داری نمیگردد. اکنون این مقوله در حق پاکستان بدرستی صدق میکند که گفته اند:

"هرکه باد بکارد، طوفان درومیکند."

به نظر می رسد که دوران بازی دوگانه‌ برای مشرف به ‌سر رسیده؛ دورانی که می ‌توانست هم از تندروهای مذهبی پشتیبانی کند تا حافظ هویت اسلامی خوانده شود و هم کمک‌های مالی جهان غرب ، بخصوص ایالات متحده‌ آمریکا را به‌ سوی پاکستان سرازیر کند.
روز ششم اکتوبرپرویز مشرف برای آخرین باردر لباس نظامی اش ظاهرشد وبعد برای انتخاب مجدد خود دست بکار گردید ومطابق اجندای از قبل تنظیم شده برنده شمرده شد. ودر عین حال برای جلب توجه متحدان غربی حملاتی بر شبه نظامیان شورشی در وزیرستان شمالی انجام داد. مگرباچنان مقاومتی روبروگردید که ارتش مجبور شد برای سرکوبی انها از جت های جنگنده وهلیکوپترهای توپدار استفاده کند. در نتیجه در یک روز حدود دوصد نفر از شبه نظامیان مسلح وحدود یکصد نفر از نیروهای دولتی جان باختند. واز شوریان این اخطار را دریافت کرد که باید تمام نیروهای نظامی از منطقه وزیرستان خارج گردد والامنظرحملات بعدی شورشیان باشند. جالب است که پاکستان عدم توانائی خود را در خاموش کردن آتشی که خود آنرا برافروخته ، به گردن افغانستان درگیر در جنگ با طالبان اعزام شده از پاکستان ، انداخته است که بلا وقفه این اتهام از جانب کرزی ردشد.
هرچند نباید به آشوب در خانه همسایه خوشحالی نمود، اما از آنجایی که پاکستان بیش از ۳۰ سال است که در ویرانی وبربادی افغانستان خوشحالی نموده و خوشبختی خود را در بدبختی مردم افغانستان جسته است، مردم افغانستان نیز حق خواهند داشت تابگویند:خوب شد که چاه کن، درتۀچاه مانده است. کسیکه برای افغانستان بیطرف وبی غرض از سی سال به اینسو چاه بدبختی وزبونی کنده است، امروز خود در چنین چاهی دست وپا میزند و برای نجات خود از این چاه، چاره را در کشتار وقتل عام مردم قبایل می بیند و بنابرین با بمباردمان دهات وروستاها وشهرکهای مناطق قبایلی برمصیبت مردم و نابودی روز افزون نیروهای نظامی خود افزود میرود.
هرروزیکه می ‌گذرد، پاکستان با شورش های گسترده‌ تر افراط‌ گرایان مذهبی درمناطق کوهستانی شمال غرب آنکشور خود راروبرو می بیند. واین امر نه تنها فشارمتحدان غربی راجدی تر میسازد، بلکه بر این نظر سازمان ملل که میگوید: "وزیرستان پاکستان، مرکز آموزش تروریست‌هاست." نیزمهر تائیدمی گذارد.
از دست ‌دادن تدریجی وجهه اسلامی، ارتش و در رأس آن ژنرال مشرف ، وی را ناگزیر کرده است که در عین‌ حفظ قدرت برنامه ‌بازگشت رهبران احزاب سیاسی را به صحنه، عملی کند.اعلام عفو بازیگران سیاسی متهم به جرم فساد اداری از سوی مشرف ، سرآغاز تحقق این برنامه است.نتیجه‌ رقابت‌های بازیگران در صحنه سیاسی پاکستان هر چه باشد، دستکم اوضاع جاری نشان می ‌دهد که ارتش و احزاب سیاسی سیکولار، در برابر خطر تندروان مذهبی، همسویی بیشتری از خود نشان می ‌دهند. پایان ۱۲/ ۱۰ / ۲۰۰۷