مخمس برغزل بیدل

د اونۍ شعر
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

درمیان دوستی ها رشتهٔ محکم کم است
همرهان بسیار اما همرهٔ همدم کم است
صورت آدم بسی و سیرت آدم کم است
در جهان خلقت از هر خلقتی آدم کم است
باز در اصناف آدم آدم محرم کم است
+++
مهر و الفت نیست پیدا در فضای این چمن
حل نمی گردد به کوشش این معمای کهن
با چنین احوال نا هنجار باید ساختن
بوی انسی در مزاج دهر نتوان یافتن
آنسوی این انجمن گو باش درعالم کم است
+++
عالمی با کلفت خشم و خشونت روبروست
هرکسی را در خیال خویش طرح گفتگوست
گوهر نایاب گشته آنچه ما  را آرزوست
با چنین موجی که عالم غرقهٔ توفان اوست
در جبین های مروت احتمال نم کم است
+++
عزم خود را جزم انواع عداوت کرده اند
خویش را و دیگران را بی سبب آزرده اند
حیله ها در پوشش مکر و فتن آورده اند
بسکه مردم تیغ در جیب نفس پرورده اند
زخم چندانی که خواهی جمع کن مرهم کم است
+++
گنبد عمامه و تزویر و تشویش است و بس
از زبان تا گوش یکسر حمله و نیش است و بس
زندگی با این دنائت رنج و تخریش است و بس
حرف نا منظور دل یک نقطه هم بیش است و بس
معنی دلخواه اگر صد نسخه باشد هم کم است
+++
این مصائب حاصل نو رستهٔ  دیروز نیست
هیچ کس در آزمون نفی آن پیروز نیست
ای عزیز امید بر بهبودی و بهروز نیست
از ازل این بیش و کم دارد خروش امروز نیست
اینکه خواندم بیش بیش و آنکه گفتم کم کم است

عزیزی غزنوی
اول جنوری ۲۰۲۵ تورنتو/کانادا