امین الدین سعیدی « سعید افغانی »
بیت المال به تعبیر امروزی همان خزانهی ملت است که مرکز دخل و خرج دولت (اعم از معاشات ولات امور، رئيس، قاضی، نیروهای امنیتی، سایر کارمندان وبودجه پروژههای عمومی و خصوصی دولتی) از آن پرداخته میشود.
در صدر اسلام خلفای راشدین علاوه بر تأمین مخارج موارد مذکور، به هرکدام از باشندگان خویش در صورت ضرورت مبلغی رانیز عطاء می کردند.
در زمان خلافت حضرت عمر (رض) با گسترش تعداد مسلمانان وفتوحات اسلامی و پیشرفت امور ، تعداد کارمندان و مأموران دولتی نیز افزایش یافت.
لذا برای تأمین مخارج دولت اسلامی، از فرمول و برنامهء خاصی پیروی میشد تا امور خدماتی کشور بر اساس نیاز و اولویت صورت پذیرند.
عبدالرحمان بن نجیح صحابی جلیل القدر اسلام می فرماید :روزی به خانهی حضرت عمر رضی الله عنه رفتم دیدم مشغول دوشیدن ماده شتر خود میباشد، روزی غلامش رفته بود تا شتر را بدوشد، متوجه شده بود که قبل از او چوچه شتر، شیرهای مادرش را نوشیده است، غلام مجبورشد شیرهای یکی از شتران بیت المال را دوشیده، نزد حضرت عمر رضی الله عنه حاضر نماید . حضرت عمر رضی الله عنه بعد از این که شیر را نوشید، گفت: این شیر را از کجا آوردی؟ او گفت: شیر یکی از شتران بیت المال است. حضرت عمر رضی الله عنه گفت: وای بر تو به من شعله آتش دادی تا بنوشم؟ سپس نزد مسلمانان رفت وحلال بودن آن آن شیر را که ازشتران بیت المال نوشیده بود ، خواست، که مسلمانان آنرا برای او حلال کردند. ( تاریخ المدینة المنورة صفحه702)
خواننده محترم!
توجه باید کرد ! حضرت عمر امیر المومنین با نوشیدن شیری از روی اشتباه، از ترس و عذاب الهی به مسلمانان مراجعه می فرماید و طلب حلالی انرا از بزرگان اصحاب که نمایندهی مردم بودند، تقاضا می نماید ، تا آرامش خاطر را کسب میکند.
میگویند روزی حضرت ابو موسی اشعری(رض) اطاق که اموال بیت المال درآن نگاهداری ومحافظت میشد، جارو میکرد که از میان خاکروبهها یک درهم یافت. آنرا به یکی از نواسه های حضرت عمر فاروق كه طفل کوچکی بود داد.حضرت عمر (رض) آن درهم را در دست نواسه خویش دید گفت: اینرااز کجا یافتی؟ طفل گفت: این را ابو موسی به من داده است. حضرت عمربعد از اګاه شدن به این اصل،که نواسه اش درهم را کجابه دست اورده است ، عصبانی شد و آن درهم را از دست نواسه خود گرفته به بیت المال دوباره تسلیم نمود و فرمود: ای ابو موسی! خانهای را ذلیلتر از خانه ما نیافتی؟ مؤرخین می نویسند: عین واقعه برای دختر پسرش پیش آمد که او درهمی را در دهان گذاشته بود و میدوید و گریه میکرد. اما آن جناب انگشت در دهانش گذاشت و درهم را از دهن اش بیرون اورده وتسلیم بیت المال نمود . و اما زمامداران و ولات امور کشورهای اسلامی وبخصوص زمادران افغان نه تنها در فکر طلبیدن حلال نیستند بلکه مال بیت المال را حق مشروع خویش می دانند و چنان درآن تصرف میکنند که خلاف صریح این حکم است که می فرماید :« فاعتبرو يا أولي الآبصار»