زلمی نصرت
زور، زور است، اگر انکار هم کنیم، باز هم زور، زور است!
حالا دیگر نه ایدیالوژی، نه فلسفه، نه اخلاقیات، بلکه سرمایه است که گپ اول را در جهان می زند.
ایدیالوژی؟ بله، هست! اما مثل قاشق در سفرهی سرمایهداری؛ مقبول است، اما کسی به آن سیر نمیشود و فقط برای هم زدن استفاده میشود، نه خوردن!
یک نگاه به قواره ایلان ماسک بیندازید.
نه افلاطون است، نه حرکاتش از جنس خردمندان. بلکه
حرکاتش شبهه حرکات بوزینه است.
اما چون میداند، چطور با پول، پول بزاید، حالا در جهان او فرمان میدهد!
حالا جهان را او تکان میدهد!
در قریه هم قدیمها کسی که نان میداد، گپش ابرو داشت.
گپش حجت بود.
و اما ما، جالب است که با یک بغل مارکسباوری نشستهایم زیر صندلی گرم، عزت و ذلت دیگران را با متر و خطکش اندازه میگیریم!
حالا اگر کسی بپرسد نصرت جان تو که از زیر سایهی مارکسباوری روسي بیرون آمدی و خودت را به غرب رساندی، با کدام روی و با کدام حقی دربارهی عزت و ذلت دیگران قضاوت می کنی و حرف می زنئ؟
پاسخ؟ سخت است، خیلی سخت!
کشوری که بالای ۴۰۰۰ کلاهک هستهای دارد، آیا به فکر عدالت جهانی بود؟ یوگسلاوی، سوریه، عراق، افغانستان... همه را معامله نکرد. غیرت و عزت کجا بود؟ در کدام بند از معاهدههای تجاری جهان گنجانده شده بود که ما حالا به دنبال کشفش باشیم؟
و پاکستان؟
آنهم که از ازل رفیق، هم پیمان و شریک دسترخوان آمریکا و انگلیس بوده، پس بلد است چطور سر ما تجارت کند، کلاه بگذارد، کلاه بردارد، و باز هم کلاه بگذارد!
و در آخر هم بگوید که: ولا سوه تفاهم شد.
والله، نوش جانش! شما را دلتان!
دنیا بی رحم تر از آن است که کسی روی لجبازی کسی حساب باز کند.
در جهان امروز اگر فلکسیبل نباشیم، مثل چوب خشک با اولین باد میشکنیم. اما بعضیها هنوز هم فکر میکنند، که اگر دم خود را شخ بگیرند و محکم سر جایشان بایستند، دنیا به احترامشان تعظیم میکند. درحالیکه دنیا منتظر هیچکس نمیماند، فقط از رویشان تیر میشود!
انعطافپذیری یعنی بفهمی که حقیقت همیشه سیاه و سفید نیست، بلکه یک طیف خاکستری گسترده است. یعنی اگر دیدی مسیر اشتباه است، بتوانی بدون اینکه غرورت آسیب ببیند، راهت را عوض کنی. اما، بعضیها هنوز هم فکر میکنند، که اگر نرمش نشان دهند، اعتبارشان خدشهدار میشود، درحالیکه بزرگترین قدرت در همین انعطاف است، نه در لجاجت!
قویترین ها همیشه آن هایی اند که بلد اند خم شوند، اما نشکنند.!
و اما، ماچطور؟ یا شخ، شخ میرویم و میشکنیم، و اگر خم، خم میرویم باز هم می شکنیم.
این است فلسفه وجودی ما!
نه به آن شوروی شور و نه به این بی نمکی!
فلسفه وجودي ما
Typography
- Smaller Small Medium Big Bigger
- Default Helvetica Segoe Georgia Times
- Reading Mode