نوعی نگاه -  ژئوپلیتیک

سیاسي
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

نقطه عطف تاریخی
پس از سقوط اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱، دنیا برای مدتی حول محور اصول و ارزش های یک نظم لیبرال متحد شد که خصوصیت آن سلطه آمریکا، گسترش اقتصاد بازار و دموکراسی بود. ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به شدت این توهم را از بین برد: القاعده با هدف قرار دادن ایالات متحده در خاک خودش، دور از دسترس و آسیب ناپذیر بودن مفروض ابرقدرت ها از تعرض را درهم شکست. نه ایالات متحده و نه نظم لیبرال نمی توانستند واقعا موقعیت خود را ترمیم کنند. شمارش معکوس آغاز شده بود.

بخش اول: وسوسه سلاح
در طی پانزده سال، تعداد درگیری ها (خشونت مسلحانه دولتی و غیر دولتی) دو برابر شده است. در سال ۲۰۲۲، هزینه‌های نظامی در جهان که ۲.۲۴ تریلیون دلار تخمین زده شد، برای هشتمین سال متوالی افزایش یافت. با افزایش بحران‌های بین‌المللی، توسل به جنگ، گاه با نگاه موافق رسانه‌ها، امری عادی می‌شود.


اوکراین، ادامه جنگ به هر قیمتی
در حالی که منطق جنگ همچنان حاکم است، روسیه به دنبال محروم کردن اوکراین از هرگونه ارزش استراتژیک است. چشم انداز الحاق مناطق جدید توسط مسکو، امید به آتش بس از طریق مذاکره بین دو طرف را کاهش می دهد. به نوبه خود، متحدان غربی کی‌یف در مورد اهداف خود دچار سردرگمی هستند و راهی برای خروج از بحران ندارند.


درگیری مرگبار در خاور نزدیک
در طول دهه های گذشته، در نبود صلحی پایدار، روابط بین اسرائیلی ها و فلسطینیان بر مبنای حفظ وضعیت موجود بوده است. عواقب جنگ غزه و بروز تنش ها در ساحل غربی رود اردن و بیت المقدس شرقی، نشانگر دورانی از درگیری های پی درپی و بیش از پیش وخیم است.

چگونگی آموزش صلح
در سال ۱۹۸۳، درحالی که جنگ سرد و تهدید هسته ای ادامه داشت، نهاد آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (Unesco) در پاریس کنفرانسی درباره «آموزش حقوق بشر و آزادی های اساسی جهت پرورش روحیه مساعد برای تقویت امنیت و خلع سلاح» برگزار کرد.

فنلاند و سوئد، گسستن از آرمان شمالی
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه با حمله به اوکراین برای ممانعت از پیوستن آن به پیمان اتلانتیک شمالی «ناتو»، سوئد و فنلاند را به سوی این سازمان راند. ترک بی طرفی این دو کشور، که تا همین ۶ ماه پیش مورد تأیید مردم بود، آنها را وادار به چشم پوشی از چیزی کرد که بخشی از هویتشان بود.

پشت کردن توکیو به صلح‌طلبی تاریخی اش
دولت ژاپن اخیرا راه را برای شرکت در عملیات تهاجمی احتمالی در خارج از مرزهای خود هموار کرده است. دکترین جدید آن چین را یک «رقیب استراتژیک» وکره شمالی و روسیه را دشمن تلقی می کند. این نظامی‌سازی فزاینده در افکار عمومی ژاپن تردیدهایی را ایجاد کرده است و می تواند موجب نگرانی همسایگان و شرکای اقتصادی این مجمع الجزایر شود.


ازدواج جنگ و فضیلت
قدرت‌های بزرگ اغلب جاه‌طلبی‌های استراتژیک خود را پشت ملاحظات فضیلت‌آمیز جهانشمول می‌پوشانند: حقوق مردم، دفاع از آزادی، تمدن. در دوران اخیر، ارزش های چپ داوطلبانه خود را در خدمت اهداف استراتژیک غرب قرار داده اند.

بخش دوم: مانورهای قدرت های بزرگ
چین، که مدت‌ها غرب با شفقت از انتقال فناوری به آن اکراه نداشت، اکنون قدرت آمریکا را به چالش می‌کشد. واشنگتن و متحدان اروپایی اش بدون هیچ استراتژی واقعی، فقط با تکیه به امتیازات به دست آمده ، در حال سخت کردن موضع خود و بلند کردن صدایشان هستند. فرانسه که به طور فزاینده‌ای وابسته به چین است، بر حسب تحولات موضع می گیرد.

چرا ابرقدرتها جنگ می کنند
اگر گفتمان مسلط را باور کنید، سیاست خارجی غربی عبارت است از صدور دموکراسیِ لیبرال و قانون به بقیه کشورهای جهان. درحالی که همان طوری که جان مرشایمر نظریه پرداز عمده ی واقع گرایی در روابط بین المللی توضیخ می دهد، مناسبات مابین قدرت ها بیش از اینکه از ایده آل ها تبعیت کند، از ملاحظات راهبردی پیروی میکند.


واشنگتن و پکن با آتش بازی می کنند
خانم نانسی پلوسی، سومین مقام حکومت آمریکا، از سفر به تایوان در آغاز ماه اوت چه هدفی داشت؟ آیا فقط درپی انجام تبلیغات بود ؟ یا می خواست پکن را تحریک و آقای جوزف بایدن و دولتش را وادار به تسریع در انجام تغییر تاریخی سیاست ایالات متحده کند ؟ سیاست جدیدی که ترکیبی از شناسایی «چین واحد» و نوعی حمایت از تایوان است.


باشگاه «پنج» علیه چین
اگرچه شبکه گسترده سرویس های اطلاعاتی آمریکا به ویژه توسط ادوارد اسنودن (در تبعید) یا جولین آسانژ (در زندان)، فاش شد اما به نظر می رسد که هیچ کس از اتحاد پنج غول جاسوسی: ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزلند نگران باشد. «پنج چشم»( five eyes) که پس از جنگ جهانی دوم متولد شد ، جوانی جدیدی را تجربه می کند.


حاکمیت نایافتنی اروپا
سال ها است که امانوئل ماکرون، رییس جمهوری فرانسه از یک «حاکمیت اروپایی» مبهم سخن می گوید. جنگ اوکراین می تواند به نفع این ایده عمل کند چون، برای نخستین بار در تاریخ خود، بروکسل از یک کشور ثالث حمایت نظامی می کند. اما اگر عقربه قطب نمای راهبردی آن همچنان مسیر واشنگتن را نشان دهد، این امر چه سودی خواهد داشت؟

پشت کردن فرانسه به نقش تاریخی اش
در ۲۳ اکتبر ۱۹۹۶، فردای درگیری معروف ژاک شیراک با پلیس اسرائیل در اورشلیم، او با یاسر عرفات رهبر فلسطین در غزه ملاقات کرد. دو رئیس جمهور در مقابل جمعیتی مشتاق، کلنگ ایجاد خیابانی بنام شارل دوگل را برزمین کوبیدند. یک دهه بعد، در آوریل ۲۰۰۷، رئیس جدید تشکیلات خودگردان فلسطین، آقای محمود عباس، در پاریس بود و از افتتاح خیابان ژاک شیراک در رام الله خبر داد. اما هرگز خیابانی بنام امانوئل مکرون در نابلس وجود نخواهد داشت. رئیس جمهور فرانسه در کشورهای عربی منفور است: زمانی که ساکنان تونس یا بیروت برای اعتراض به واکنش اسرائیل به حملات حماس و متحدانش در ۷ اکتبر به خیابان ها می آیند، در مقابل سفارت فرانسه است که گرد می آیند و شعار «مکرون جنایتکار» سر می دهند.


بخش سوم: جنوب بر می خیزد
در حالی که قدرت های بزرگ درگیر رقابت با یکدیگرند، کشورهای «بقیه جهان» به دنبال رهایی خود از بندهای قدیمی هستند. احساس تحمیل «استانداردهای دوگانه» از سوی غربی‌ها (تحریم‌های خودسرانه، جنگ‌های بشردوستانه) به تلاش برای جستجوی نظم بین‌المللی متعادل‌تری دامن می‌زند، نطمی که در آن همه سهم خود را پس‌زمینه رقابت قدرت های بزرگ برای منابع بدست آورند.


میدان داری «جهان جنوب»
چه کسی در قرن بیست و یکم امور جهان را رهبری خواهد کرد ؟ غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا که از پایان جنگ جهانی دوم موقعیت غالبی را اشغال کرده است یا کشورهای جنوب، و در راس آنها چین و هند ؟ در پایان ماه اوت اجلاس بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی) با تصمیم برای پذیرش شش عضو جدید، تمایل کشورهای نوظهور را برای تلاش در جهت سازماندهی مجدد نظام بین‌المللی نمایان کرد. گام بزرگی در ایجاد توازن مجدد جهانی که لازمه آن برداشتن قدم های دیگری است.

پکن، منجی صلح در خلیج فارس ؟
پس از هفت سال نزاع ، ریاض و تهران روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. چین به لطف میانجیگری موفق خود، نقش یک بازیگر اصلی در روابط بین‌الملل را بر عهده می‌گیرد و نشان می‌دهد که ایالات متحده دیگر انحصار نفوذ در خاورمیانه را ندارد. باید دید آیا عربستان سعودی و ایران می توانند بر اختلافات متعدد خود فائق آیند.


قطعات پراکنده جورچين جغرافياي سياسي ( پازل ژئوپولتيک)
در اين جهان چند قطبي شده، بازيگران بسياري مي توانند در عين حال هم متحد و هم مخالف يکديگر باشند. اين چنين است که چين و روسيه – هردو عضو BRIC و سازمان همکاري شانگهاي – به گفتمان ضد تروريستي واشنگتن مي پيوندند... و آنهم با حفظ ارتباطاتشان با ايران. پکن در همان حال که با خريد اوراق قرضه خزانه فدرال، تضمين کننده دلار است، هم امکان پيدايش يک پول آسيائي را مطرح مي کند وهم بر ثابت ماندن قيمت يوان در مقابل دلار تاکيد دارد. برازيليا روابط ديپلماتيک خوبي هم با واشنگتن دارد و هم با هاوانا ، و درضمن از برنامه اتمي غير نظامي ايران نيز دفاع مي کند. هوگو چاوز که در کشور خود بنام لائيسيته با سلسله مراتب کليساي کاتوليک مبارزه مي کند در کنار رژيم تئوکراتيک آقاي احمدي نژاد قرار مي گيرد. اوا مورالس بوليويائي که دوست نزديک لويزايناسو لولا داسيلوا است از نقش گروه بيست انتقاد مي کند که در آن برزيل به دنبال بازي خويش است.

چشم و همچشمی برای اعمال نفوذ در آفریقا
چهارمین نشست سران کشورهای آفریقایی و عرب بی آنکه توجه چندانی برانگیزد، در روزهای ۲۳ و ۲۴ نوامبر ۲۰۱۶ در ”مالابو“ در گینه استوایی، برگزار گردید. دیدار سران آفریقایی ـ عرب، از یک سو گویای علاقه فزاینده کشورهای خلیج [فارس] به افریقا و، از سوی دیگر، نمایانگر تمایل کشورهای این قاره به متنوع ساختن شرکای خود است. کشورهای جنوب ”صحرا“ نقش نوی از جایگاه خویش در ژئوپولیتیک جهان می نگارند، که تا پیش از این دیگران برای آنها ترسیم می کردند.


در آمریکای لاتین، غیر متعهد ها در خدمت صلح قدم بر می‌دارند
لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیس جمهور برزیل در ۱۴ آوریل در پکن، در جریان یک سفر دولتی گفت: «ایالات متحده باید تشویق به جنگ را متوقف کند و در مورد صلح صحبت کند». در شرایطی که بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین به دنبال خلاصی از هژمونی واشنگتن هستند، چنین موضعی در مورد مناقشه اوکراین ارزشی نمادین دارد.


وقتی «جنوب» از پیروی از «غرب» در اوکراین خودداری می کند
به خلاف اکثر کشورهای غربی، در رأس آنها ایالات متحده، کشورهای «جنوب» نسبت به درگیری مسلحانه مسکو با کی یف موضعی محتاط درپیش گرفته اند. رفتار کشورهای سلطنتی و امیرنشین خلیج [فارس]، که متحد واشنگتن نیز هستند، نمونه این خودداری از پیروی از غرب است. آنها درعین حال هم از اشغال اوکراین و هم از تحریم ها علیه روسیه انتقاد می کنند. به این ترتیب دنیایی چند قطبی سربرمی آورد که به رغم اختلاف های ایدیولوژیک، در آن منافع حکومت ها است که حرف اول را می زند.


بخش چهارم: نظم بین المللی نوینی که باید ساخته شود
توازن بین المللی ایجاد شده بر روی آوارهای جنگ جهانی دوم بر اساس توافق قدرت های بزرگ بود. تشدید تنش بین آنها طی بیست سال گذشته، نهادهای جهانی را تضعیف کرده و جهان را با تهدید جنگ و هرج و مرج جنایتکارانه مواجه کرده است.تنها تعریفی جدید از قواعد بازی، می تواند خشونت را مهار کند و پاسخ به چالش های جهانی (همه گیری، اقلیمی و غیره) را ممکن سازد.

نظم بین الملل پایمال قدرت های بزرگ
ایالات متحده، با پشت پا زدن به قطعنامه های سازمان ملل متحد درباره ”اورشلیم“ خطر عمده ای را آشکار ساخت که ژئوپولیتیک کنونی در بردارد: تضعیف بنیادهای حقانیت بین المللی، که در سال ۱۹۴۵ از بطن نوعی ایده تمدن پدید آمده بود. هرچند با پایان یافتن جنگ سرد فرصتی برای تصریح مجدد قاعده ای مشترک فراهم آمد، اما کشورهای غربی با پیش راندن مزایای خویش سرمشق بدی به دیگران دادند.

ضرورت بی طرفی صلیب سرخ، بخاطر اجتناب ناپذیر بودن جنگ
صلیب سرخ، سازمان بنیانگذاری شده توسط هانری دونان، با بحران های متعددی رودررو است. در بهار ۱۹۸۶، این سازمان درحالی که درگیر تنش های داخلی بود، اعلام کرد که به قصد انجام صرفه جویی های شدید، ۱۸۰۰ تن از کارکنان خود را اخراج می کند. از آن پس، این سازمان باید خود را فقط بر روی انجام کارهای مورد نظر بنیانگذار خود متمرکز کند و حافظ حقوق بشر بین المللی در درگیری های مسلحانه باشد.

نیاز سازمان ملل متحد به اصلاحات
با جنگ اوکراین و بروز بحران انسانی در غزه از اکتبر ۲۰۲۳، با فلج شدگی سازمان ملل متحد، تهدیدی موجودیتی بر آن سنگینی می کند. آیا این سازمان می تواند خود را اصلاح نموده و درحالی که قدرت های بزرگ در پاسخگویی به بحران های حاد دچار تفرقه اند، مردم کشورهای بیشتری را نمایندگی کند ؟