عبدالاحمد فیض
آیا جنگ محتمل خواهد بود؟
کاربرد ادبیات تنش آلود وابرازآمادگی بخاطرآغازیک رویارووئی نظامی درمقیاس بزرگ ازمدتهاست درروابط میان ایالات متحده وجمهوری مردم چین برسرآب های جنوبی چین ودرمجموع اقیانوس آرام که واشنگتن گسترش فزاینده نظامی چین را درتضاد با منافع امنیتی خود میپندارد ، درجریان بوده وتعاطی التماتومهای تهدید کننده دراداره ترامپ دربرابرچین گستره بی پیشنه ای کسب نموده است
.
آنچکه درین راستا بیش ازهمه افکارعامه را بخود معطوف مینماید،همانا کسب مهمترین اطلاعات راهبردی ازمنابع فوق العاده سری امریکائی است که درین فرصت زمانی دراختیارتیم بزرگ پژوهشی چینی قرارگرفته است لذا ازدید این هسته محرم تحقیقات راهبردی دولت چین، اطلاعات بدست آمده ، شواهد انکارناپذیری را بدست میدهد که ارتش ایالات متحده به شدت مصروف آرایش صنوف متفاوت رزمی وپوتنسل های جنگی به قصد یک تهاجم مسلحانه علیه تمامیت ارضی چین بوده است، لذا بی تردید آمادگیهای سری راهبردی ارتش ایالات متحد باعث شده است تا رهبری سیاسی ونیز نظامی چین ازسوی پژوهشگران راهبردی آن کشورگوشزد شده است تا به اتخاذ تدابیرفوق العاده دفاعی استراتژیک مبادرت ورزد،هکذا تصمیمات ازینگونه درچنان فضای بشدت پرتنش درروابط دوقدرت دردستورکاردر بجینگ قرارمیگیرد که قبل برین، شی جین پینک رهبرچین درهفتادمین سالگرد اعلام موجودیت جمهوری خلق چین به ارتش خلق چین دستورصادرنمود که برای پیروزی دریک جنگ تمام عیارآماده باشند.
مسلم مینماید که سده کنونی قرن دگرگونیهای پیچیده وتحولات سیل آساء به موجب تشدید رقابتها میان قدرتهای مؤثر درعرصه های متفاوت نظامی، سیاسی وتجاری درمناسبات بین المللی خواهد بود لذا مجموع این تحولات وتمهیدات بیشترینه دربرگیرنده حوزه بزرگ درآسیا پاسفیک میتواند باشد که توسعه وپیشرفتهای حیرت انگیزوسریع اقتصادی ونظامی چین بمثابه هیولای جهانی اقتصاد موجب آن گردیده است.
ارتش جمهوری خلق چین بربنیاد دکتورین نظامی اصل تسلط برزمین، روند توسعه ومدرن سازی را با سرعت می پیماید، این دکتورین محصول تفکر(سون تزو) استراتژیست نظامی عصرچین باستان است، موصوف دراثرمعروفش (هنررزم) مهمترین ابزارحاکمیت برزمین را داشتن نیروی قدرتمند نظامی میدانست که در دوران معاصرقلمروهای هوائی ودریائی ونیزتسلیحات غیرمتعارف دران اضافه شده است ، لذا چین با پیروی ازین دکتورین وتلاش بی وقفه درراستای ایجاد ارتش قدرتمند، به تولید موشک بالستیک (دی-اف- ۴۵) با برد دوازده هزارکیلومتر،(موشک دانگ فنگ-۴۱ ) وهکذا عملیاتی سازی جنگنده های نسل پنجم (جی-۲۰) دارای توانای حمل تسلیحات استراتژیک هوا به هوا وهوا بر زمین طلسم برتری هوائی واشنگتن را درهم شکسته است. چین علی الرغم موفقیتهای درخشان درزمینه مدرن سازی نیروهای مسلح اش درعرصه دفاعی وتهاجمی با تعقیب گذارازیک ارتش سنتی ودارای کرکتردفاعی به یک ارتش معظم حاوی ظرفیتهای بلند تهاجمی بوضوح خشم واشنگتن را برانگیخته است.
ارتش خلق چین مرکب ازبخشهای متفاوت، (۲،۳) میلیون پرسونل آماده خدمت دراختیاردارد که باتوجه به ار تقای سقف روزافزون بودجه نظامی چین که موازی به سطح رشد سرسامآوراقتصادی آن کشورودریک رقابت راهبردی با ایالات متحده مشخص میشود، باعث شده است تا ارتش خلق چین این امکان را به رهبری چین دهند تا جمهوری خلق چین درزمینه کنترول دریائی وسیادت سنتی منطقوی، نقش تاریخی اش را مجددأ بدست آورده وبیک رقیب و خطربالقوه برای امریکا مبدل گردد.
اذعان باید داشت که ارتش امریکا کماکان یگانه قدرت بی رقیب درمقیاس جهان پنداشته میشود، اما رشد اقتصادی کم سابقه چین درچند دهه آخیر، دستیابی به فن آوریهای کم نظیردرعرصه نظامی وبخصوص انواع تسلیحات پنهان در زرادخانه های ارتش چین، وهکذا تجهیزنیروهای مسلح به وسایط زرهی مدرن، انجام مانورهای دریائی چین درآب های جنوبی چین وانحصارمارکیتهای جهانی ازمحصولات چینی، مجموع فکتورهای است که ازدید پنتاگون ومراکز ی پژوهشی ایالات متحده، ناقوس خطرازسوی چین به صدا درآمده است.
با عنایت به دلایل مؤجزفوق، رهبری کاخ سفید، بخصوص دولت ترامپ درسالهای پسین اقدامات بی پیشینه را در ضدیت با چین به هدف مهارآن کشور، ازتعاطی التماتوم ها تا وضع تعزیرات اقتصادی وراه اندازی سروصدا های رسانه ای، انجام داده است ، پنتاگون به کرات به استناد به گزارشات نهادهای پژوهشی آن کشوروبویژه داشته های مرکزتحقیقی (رند) مربوط به کاخ سفید ازآمادگی ارتش خلق چین درحمله علیه امریکا ومتحدان خبرداده است که بیان انکارناپذیرعمق اختلافات نظامی، اقتصادی وسیاسی ایالات متحده با کشورچین پنداشته شده وخطربالفعل رویا روئی دوکشوررا نسبت به هرزمان دیگرکه مقامات رده نخست دولتی هردوکشورازان انکارنمی نمایند، مضاعف کرده است.
توسعه فزاینده حضورنظامی چین علی الرغم اینکه این کشور، بعد ازسال(۱۹۷۹) یعنی زمان حمله برویتنام هیچ تهاجم در بیرون ازمرزهای ملی انجام نداده است، درحوزه دریای جنوبی چین، رزمایش های مشترک با روسیه ، مأموریت صلح بانی ملل متحد وایجاد بیزنظامی درشاخ افریقا وهکذا توسعه بی وقفه ومستدام تجاری درکشورهای جنوب امریکا که حوزه نفوذ سنتی وحیاط خلوت واشنگتن پنداشته میشود ، نگرانی جدی دیگری است که به تقابل واشنگتن وبی جینگ دامن خواهند زد.
ظهوروشیوع اپیدمی کووید (۱۹) ازشهرووهان چین وگسترش ویروس درمقیاس دنیا که پیامدهای نهایت مرگباری اقتصادی، بشری وسیاسی درقبال داشته وبه اقتصاد امریکا ضربات محکم وارد کرده است، بهانه یابی دیگری به رهبری امریکا دست داده تا کاخ سفید بنام ویروس چینی، دولت چین را مسوول تعمدی شیوع ویروس عنوان داشته وتحت لوای دفاع ازتضیع حقوق بشرومتهم ساحتن جمهوری خلق چین به اعمال تبعیض دربرابراقلیت های قومی و مذهبی، با وضع شدید ترین تحریمات تحت فشارگذاشته واین سبب شده است تا مناسبات دوکشوربه پائین ترین سطح نزول نموده وبه تنش اوضاع فی مابین این دوطاقت اتومی گستره مزید بخشد.
تردیدی نیست که طیف گسترده پژوهشگران اموربین المللی بدین باورهستند که با درنظرداشت این واقعیت که چین کلید نظام اقتصادی جهانی را دراختیارداشته ومتناسب به شگوفائی بی رقیب اقتصادی، موفقیتهای چین درزمینه های دفاعی وتهاجمی،موجب خواهد شد تا این کشورتا چند دهه نچندان دورازرقیب امریکائی پیشی گرفته واقتصاد بزرگ وقدرتمند ترین ارتش دنیا را دراختیارخواهند داشت واین تحولاتی خواهد بود که برای ایالات متحده پذیرفتنی نخواهد بود، اما آیا امریکا ازهمین اکنون با پیروی ازتئوری توطئه وبا اتکا به کرکترماهیوی نظام سرمایه با بحران سازی و خلق بحران تصنعی، با استفاده ازقدرتمندی کنونی نظامی اش، با توسل به ابزارزوربه مصاف رقیب خواهند شتافته وبا بکارگیری تسلیحات غیرمتعارف وممنوع دربرابرچین پاسخ خواهد داد؟
به باوراین قلم، هرگونه اقدام نظامی علیه چین یا برعکس آن اشتباه استراتژیک خواهد بود، زیرا توسل بقوه علیه یک قدرت هستوی بدون ابهام به استعمال جنگ افزارهای متعارف کنونی یا هم استفاده به اصطلاح محدود هستوی محدود نخواهد شد ویاهرحمله پیشگیرانه به قصد وارد نمودن ضربه نخست با ملاحظه توانمندی دفاعی طرفین، کدام پیروزی را رقم نخواهند زد،بلکه بیک درگیری با ابعاد وسیع انجامیده وهردوطرف ازآخرین امکانات وظرفیت های دفاعی ونیزتهاجمی استفاده خواهند نمود که با درنظرداشت حساسیت موضوع ازمنظرژئوپولتیک وژئواستراتژیک نه تنها پای رقبای جدید منطقه دارای قدرت هستوی را به درگیری خواهند کشانید، بلکه کاربرد جنگ افزارهای هستوی به امحای کامل هردوطرف جنگ وحتا مجموع جهان خواهد انجامید، لذا با این پندارغالب، که سلاح کشتارجمعی در نظام پیچیده جهانی بیشترینه با توجه به تعدد قدرتهای اتومی، دارای نقش بازدارنده بوده تا سلاح پیروزی، لذا میتوان به این نظریه غالب محقیقان اهمیت داد که نظام بین المللی درآستانه تغیرمدیریت قرارداشته وآسیای پاسفیک یا بعباره دیگرجنوب آسیا بمثابه مرکزاصلی تحولات آینده که جمهوری چین درآن حرف نخست را بیان خواهد کرد، مبدل شده واستقرتوازن جدید درمجوع درنظام بین الملل تا چند دهه بعد سیاست ونظم موجود جهانی منجمله سیاست واکت های بلند بالای امریکا را درعرصه مناسبات خارجی دگرگون خواهد کرد.
رویکردها:
- گزارش بین المللی مطالعات استراتژیک (ای ای اس اس) منتشره دویچه وله مورخ ۱۴-۲- ۲۰۲۰
- وبگاه (چانیا مورنیک پست)
- گزارش شبکه خبری انگلسی زبان العالم می( ۲۰۲۰) گزارش اسلام تایمزومشرق درمورد تحولات درمناسبات چین وایالات متحده.