دوحه وخود فریبی سران جمعیت

سیاسي
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

انجنیر زلمی نصرت

  مکثم در چار چوب سیالی و رقابت در میدان سیاست و جنگ قدرت تمرکز دارد٬ نه برحق بودن کدام طرف و کدام نفر و یا دفاع از کدام طرف و یا کدام نفر.

به باورم هر نشست و گفتگوی که در مورد حال و آینده حکومت بر سر اقتدار کابل٬ چه با حضور و چه در غیاب طالب ها تا حال صورت گرفته و در آینده هم   صورت بگیرد٬ روی یک اصل تاکید دیده میشود٬ حفظ نظام طالبان٬ حل و فصل هر نوع مشکل و مسایل مورد بحث و منازعه به شمول حکومت همه شمول و تقاضای جامعه جهانی بر محوریت طالبا.

 خلیل الرحمان حقانی در استانه نشست دوحه در مورد افغانستان و استیضاح زال به مجلس نمایندگان سنای ایالات متحده به ارتباط عوامل ناکامی مزاکرات دوحه و فرار غیر منتظره٬ غیر معمول و غیر دیپلوماتیک امریکا از افغانستان٬ افشا کرد٬ که اکثریت سران جمعیت اسلامی و شورای نظار  با شصت و امظا چندین بار بیعت کرده با ایشان منظم روابط داشتند و وعده همکاری به طالبا داده اند به شمول حامد کرزی٬ عبدالله عبدالله٬  تورن اسماعیل٬ عطا محمد نور٬ جنرال بسم الله محمدی و عبدالرب رسول سیاف ( دیده میشود که حکمتیار خو از خود شان است).

با حفظ این مساله که این افشا گری ها با سرو صدا های مرکز گریزی و فدرال خواهی هم  بی ربط بوده نمیتواند٬ بیعت دادن ها و دادن وعده  های همکاری به طالب ها از جانب کسانیکه ۸۰ فیصد قدرت را در اختیار داشتند٬ تسلیمی ولایات شمال افغانستان از جانب شان بدون مقاومت و سفر سران جمعیت٬ وحدت به شمول آقای پدرام در استانه سقوط کابل به اسلام اباد برای تشکیل حکومت مشترک بدون داکتر اشرف غنی با طالبا که سبب خود فریبی شان شد و داکتر اشرف غنی و طالبا( که عقب مانده٬ بدوی و قبیله گفته میشود) زرنگتر و هوشیارانه تر از آنها گام برداشته٬ پلان های شوم شان را در نطفه خنثی٬ خود شان را در یک خلای لا تصمیمی و فکری قرار داده و تشکیل حکومت مشترک را که در مرکز قدرت باز هم جمعیت و به گفته یونس قانونی مقایمت قرار میگرفت به خیال مبدل کرد.

 در عقب این بیعت ها حذف غنی دیده میشود. جمعیت محاسبه و گمان میکردند که٬ با این حرکت شان داکتر اشرف غنی که لجوج٬ تشنه قدرت و تسلیم ناپزیر است٬ به سرنوشت داکتر نجیب الله گرفتار و جامعه جهانی  بار دیگر بالای سران جمعیت و نیروهای شمال تکیه میکند.

در همین ساز و برگ امرالله خان  قبل از اشرف غنی ارگ را ترک٬  برای سازماندهی مقاومت عازم پنجشیر شد و داکتر عبدالله در قصر سپیدار لحظه شماری می کرد٬ که داکتر اشرف غنی با یک رسک کلان و یک گام سنجیده شده٬ هم سر خود را نجات داد٬ هم پلان زال را برهم زد و هم توطیه جمعیت و اتحاد شمال را.

این تصمیم( تصمیم فرار) را داکتر اشرف غنی٬ حمدالله محب و داکتر فضلی  زمانی اتخاذ کردند٬ که از طرف حمدالله محب مشاور امنیت ملی  در تماس و روابط با حقانی خیل ها اگاه شدند‌٬ که اکثریت سران جمعیت و شورای عالی صلح با طالب ها جدا٬ جدا بیعت و وعده همکاري سپرده  و برای داکتر اشرف غنی دامی گذاشته اند.

سخن اخر اینکه از حرکات احمد مسعود طوری معلوم میشود٬ که او از این بیعت ها و وعده های همکاری اصلآ اگاهی نه داشت.

 

پایان