کی بود زیبت قبای سروری ای خیره سر
از برای ثروت و قدرت بیفگندی شرر
از چپاول از فساد مشهور و دارا گشته ای
از وفا و علم و دانش آه نداری در جیگر
قدر خود بشناس و پا از حد خود بیرون منه
خصلت نا پاک نگیرد سیرت انسان به بر
از فریب و حیله و نیرنگ شدی رسوای عام
خبث تو آشکار گردیده کنون ای حیله گر
ثروت نا پاک تو باشد بهای خون خلق
از عقوبت در هراسی میزهی اندر سقر
حرف بری گوش دار ای هموطن کین ماجرا
گشته بر پا از برای فتنه و غوغا و شد
ف.بری