آزموده را، آزمودن خطاست
اهل تفتین و فساد و ماجراست
نیست این ها مرجع صلح و صفا
باز در دامش نیفتی در بلا
می نمودند در پناه پارلمان
آنچه از جنس فساد بود بر عیان
هر یکی بد ماش و سالار در نبرد
فوق قانون عاری از فهم و خرد
کی بودش فکر رفای مردمان
مظهر تفریق بر قوم و زبان
کی بودند واقف بر خواست ملت
با غرور و آز داشتند منزلت
خانهء ملت بودی مهد شقاق
هر یکی با دیګری در افتراق
از فساد و رشوت و از معامله
زفت و فربه ګشته اند زین مرحله
در میان، اندک بودی مرد فقیه
در مقابل ،جمع کثیری سفیه
ګوش کن حرف بری، خواهی امان
رأی خود عرضه مکن بر جاهلان
ف.بری