را در ضمیمه مطالعه نمایید pdf
نویسنده : ماریا دارو
تو جھ بر کتاب ارزشمند »سرنوشت خانواده ھا در جوامع غربی« اثر میرعنایت ﷲ سادات
کتابھای بسیار درباره مسائل اجتماعی و فرھنگی و اقتصادی از قلم نویسندگان بھ چاپ رسیده و مطالعھ نموده ام ُبدیھی است با مطالعھ ھر کتاب یک کمبود در بعضی بخشھای اجتماعی و اقتصادی و فرھنگی در ذھن خواننده خطور می نماید اما جناب محترم سادات در این زمینھ آنقدر بدقت تحقیق و پژوھش نموده اند کھ ھیچ گونھ خلا در مسائل مربوط بھ خانواده تاثیرات اجتماع ُ فرھنگ ُ اقتصاد و اقتصاد . سیاسی بر خانواده در اثر شان بنظر نمی رسد
محترم سادات دو قاره امریکا و اروپا را از مبدای زندگی انسان در کره خاکی و از مبتدی ترین اقتصاد اولیھ خانواده تا رشد اقتصاد . امروز قدم بقدم با رشد و نموی فکری انسانھا و انعکاس سوء آن در رشتھ تحریر درآورده است
این اثر گرانبھا در یکصد و سی وسھ صفحھ و چھارده عنوان درشت و درخشنده کھ خواننده را بھ عمق مطالعھ دعوت می نماید ُ . مرتب شده است. بگونھ مثال نکات عمده این آن را خیلی فشرده بھ شما بازگو می دارم
کانون خانواده یکی از استوار ترین و دیرینھ ترین واحد اجتماعی می باشد کھ تداوم فرھنگ و اقتصاد با رشد فکری ایشان تسلسل داشتھ است . بھ گواھی تاریخ در شرق نخستین گھواره تمدن و فرھنگ آغاز گردید و تاسیس خانواده از منزلت وارج فراوانی برخوردار بوده
. است. ادیان سماوی، پیامبران ، نظریھ پردازان و مصلحین اجتماعی واحد خانواده را اساس زندگانی جمعی قلمداد نمودند
درباره انواع خانواده سخن بسیار تذکر رفتھ است و سیر تحول آن در پویھ تاریخ یکی از مباحث دلچسب جامعھ شناسی می باشد. کانون خانواده کماکان در خاورزمین از مقام و اعتبار فراوانی برخوردار است ولی در سرزمین غرب در برخورد با مظاھر دنیای مدرن از جملھ تقسیم کار، فردگرایی و آزادی ھای مدنی و استقلال اقتصادی جنس زن، واحد خانواده دستخوش دگرگونی ھایی شد کھ از دید ما شرقی ھا زیان پذیر می .باشد
تحقیقات بسیار پرمایھ بقلم نویسنده و پژوھشگر توانا »سادات« کھ تمام جوانب موضوع را بھ بررسی گرفتھ است ُ گواھی دیگریست بر . تاریخ تمدن شرق و افول تمدن غرب
در این کتاب درباره پیدایش و ساختار خانواده ھا در یونان قدیم، امپراتوری روم و قبایل جرمن سخن رفتھ است. و ھمچنین مولف صاحب نظر چگونگی خانواده را در قرون وسطی کھ سلطھ فئودالھا و پاپھ داری آنھا را بھ بررسی گرفتھ واز گذار” خانھ” بھ فامیل و شکل گیری .گزینش ھمسر بحث کرده است
بھ دنبال آن جھش ، در مورد چند و چون خانواده در دوره رنسانس و تاثیرات دوران رمانتیک و انقلاب صنعتی بر فامیل ھای غربی ُ بھ سنجش پرداختھ است. ھمچنان از فروپاشی دودمان ھای باختری و تاثیر مسائل اقتصادی بر ثبات وبی ثباتی خانواده ھای اروپایی مطالبی .زیاد را با نقل قول از نویسندگان بزرگی عنوان کرده است
متعاقباٌ از دستیابی زنان بھ حقوق مدنی و اوج گیری جنبش ھای فمینیستی در زمان معاصر اضمحلال خانواده، افول تمدن غرب تاثیر انحرافی وسایل اطلاعات جمعی، ضعف سیستم تعلیم و تربیھ ، مضیقھ ھای مالی ، برچیده شدن سفره غذا از داخل فامیل، ترویج زندگی تنھایی، گریز از وظایف مادری و پدری، خدشھ دار شدن مفھوم بزرگ ” مادر بودن” و انتقال کلان سالان از کاکون گرم خانواده بھ اماکن بزرگسال و .سرانجام سرنوشت فامیل معاصر بھ تحلیل گرفتھ شده است
ناگفتھ پیداست کھ تمام مسایل مطروحھ از اھم قضایای زندگی ما افغانھا می باشد و چھ بھتر خواھد بود کھ خوانندگان ھموطن ما این کتاب
.ارزشمند را مطالعھ و از محتویات پربھای آن فیض برده و منحیث یک رھنمود بزرگ برای نسل ھای جوان ما پیشکش بدارند جناب محترم سادات این اثرش را برای ھموطنان کھ بنا بر اجبار ھای متنوع از سرزمین خویش دوری گزیدند ُ اما در تار و پود وجود شان بھ فرھنگ بالنده ای خویش عشق میورزند و أن ھایی کھ حتی در دیار غربت بازھم برای خود و فرزندان شان ُ یک محیط .دلپذیر فرھنگی ایجاد کرده اندُ بحث نموده اند
جناب سادات رابطھ انسان با اقتصاد و مسایل اجتماعی را با مطالعھ و مشاھده دو قاره (آمریکا – اروپا) کھ خود پیشرفتھ ترین قاره ھای جھانی میباشند ُ بھ تحریر درآورده است. ھمانطور کھ با رشد و نموی ذھنی انسانھا تمام مسائل مربوط بھ زندگی نیز ارتقا می نماید و سطح زندگی انسانھا را نیز بھ حرکت درمی آورد . در شرایط کنونی کھ علم و تکنالوژی بھ سرعت صوت سریع شده است .شیرازه خانواده ھا از ھم پاشیده است
در زمانھای قدیم شرق نخستین گھواره تمدن و فرھنگ بوده و با ازدواج ھای مشروع و تاسیس خانوده و تولید نسل بھ غنای فرھنگ .افزوده میگردد و خانواده از منزلت فراوانی برخوردار بوده اند
در این کانون کوچک خانوادگی کھ پدر رئیس خانواده و مادر مرکزیت و شمع درخشان آن بوده و تمام فرزندان از روشنایی افکار مدبرانھ پدر و مادر بھره می بردند. مادر در پرورش و تربیت سالم فرزندان و پدر در تھیھ و برآورده ساختن معیشت زندگی خانواده .مکلف بودند
کانون کوچک خانواده نمونھ از اجتماعی بزرگ محسوب می گردد. بنا یک خانواده سالم عبارت از یک زن و مرد مزدوج بود کھ با فرزندان شان مشترکاٌ با محبت زندگی خانوادگی را سپری می کردند کھ در آن مناسبات جسمی ُ روانی ُ اقتصادی و اخلاقی با ھم گره میخورد. بھ ھمین ترتیب خانواده بین والدین و فرزندان و با نسل ھای بعدی پیوند خونی و خانوادگی برقرار می کردند و از اھمیت .زیادی در اجتماع برخوردار بوده و جایگاه ویژه در جامعھ داشتند
توجیھ نادرست از رشد اقتصادی جامعھ ُ » تشکیل اقتصادی فامیل « ُ حقوق مدنی زنان ُ جنبش زنان در کشاکش مباحثات تئوریک ُ انحرافات جنسی ُ آزادی و یا اسارت جدید زنان ُ انحرافات وسایل اطلاعات جمعی ُ ضعف سیستم تعلیم وتربیھ ُ مضیقھ ھای مالی ُ تجرید کلان سالان از کانون خانواده در خانھ ھای مخصوص کلان سالان ُ ترویج سریع زندگی تنھایی ُ تخدیش مفھوم بزرگ » مادر بودن«ُ ھمھ . و ھمھ از یک طرف خانواده را در معرض خطر قرار میدھد و از طرف دیگر سرنوشت زندگی معاصر غرب را بھ کجا خواھد کشانید با مطالعھ ھر برگھ این کتاب با واقعیت ھای زندگی روزمره خویش ُ محیط و ما حولیکھ زندگی داریم برخورد می نماییم و می بنییم .در پرتو این وضع جای نظم جمعی و گروھی را یک نوع فرھنگ منفرد سازی اشغال نموده است
مخصوصاٌ خانواده ھای زیاد از شرق در اثر عوامل مختلف راه خویش را بسوی جوامع غربی گشوده اند و بھ خاطر ادامھ زندگی و بنای اقتصادی از دست رفتھ شان مصروف وظایف شاقھ طبق پروگرامھای وضع شده ممالک میزبان گردیده اند و روابط و ضوابط و .ارزشھای خانوادگی شان در معرض انحطاط قرار گرفتھ و » فقر معنویت « آنھا را تھدید می نماید
جناب سادات می نویسد ُ اندیشھ پردازان غربی تحقیقات وسیع در زمینھ و دوام مسایل فرھنگی و تمدن شرق انجام داده اند و عوامل بازدارنده ای رشد اجتماعی را برجستھ نموده و بھ پیروی از راه ورسم زندگی غرب تشویق می نمایند ُ بدون اینکھ پرده از حقایق .دردناک زندگی اجتماعی جوامع غربی خویش بردارند
بھ گواھی تاریخ باید اظھار کرد کھ اگر مدنیت ھای شرقی مورد تھاجم قرار نمی گرفت ُ یقیناٌ امروز درخشش آن تمدنھا جھانی .میگردید و نمی گذاشت انسانھا چنین کجراھھ ھارا طی طریق نمایند
در چنین روند اجتماعی والدین مکلف اند کھ اطفال شان را بھ داشتھ ھای فرھنگی و مزایای فرھنگی خویش آشنا بسازند و در پرتو .یک توازن فرھنگی میان ھردو فرھنگ تربیت بنمایند تا از مصایب روحی در امان بمانند
درک واقعیت ھای تاریخی و خود آگاھی و شناخت دقیق از موازین و ارزشھای متفاوت شرق و غرب » خود ُ خانواده و فرزندان « .شان را از سقوط در پرتگاه انحرافات غربی نجات بخشند
زیرا سقوط در پرتگاه انحرافات جوامع غربی موجب گسستن شیرازه خانوادگی میگردد. از آگاھی تاریخ یک واقعیت مسلم در رابطھ بھ رشد تمدن ھای مادی و معنوی جوامع بشری نتیجھ بدست میآید کھ ھمھ یکسان رشد نکرده و نمی نمایند اما در اثر پیشرفت و انکشاف سریع تکنولوژی مدرن امروز این کمبود رفع شد . اما رفع این کمبود یک خلای بزرگ دیگری را بوجود آورد کھ موجب انحطاط تمدن غرب گردیده و این انحطاط ارزش ھای پسندیده فرھنگی و فی المجموع بشری و باعث پاشیدن شیرازه خانواده گردیده . است . چون خانواده ھا جامعھ را تشکیل میدھد باید از گزند انحطاط در امان بماند
تحقیقات بزرگ در مورد فامیلھای غربی چندان قدامت تاریخی نداشتھ و اکثراٌ پس از طی سالھای اول جنگ جھانی دوم ُ طی نشرات پراکند انتشار یافتھ است. بعدا تحقیقات شیوه ھای مشخص را تعقیب نموده و آنھم بیانگر طرز دید گروھھای معین اجتماعی را در بر داشت. شماری از محققان معتقدند کھ انسان از آخرین وابستگی ازاد میشود. نظریھ پردازان غربی ھرکدام شیوه ھای معین را تحقیق می نمایند و در اثر آن موفق بھ تحلیل بخشی از واقعیتھا و یا پیشبنی از پدیده ھای در زمینھ فامیل ھا گردیده اند. بگونھ مثال یک دانشمند آمریکایی در سال (٢٠٠٠) تاثیر عمده مدرنیزیشن را در بمیان آمدن » فامیلھای حجروی معاصر« میداند . از این نقطھ نظر فامیلھا کوچک حجروی بخاطر اجرای وظایف شان برای سیستم سرمایھ داری مساعد بودند چونکھ در ھرکجا زمینھ بھ جلب قوای کارشان مساعد بود و در حالیکھ جوامع » عنعنوی« در وجود تعلقات قوی تر و بزرگتر خانوادگی ُ خود بمثابھ ای مانع بودند و از استقلالیت فردی جلوگیری می نمودند. این تئوری منفرد سازی و تغییر در فامیلھا و فاصلھ گیری از عنعنھ و انتقال نفوذ بھ .مراکز صنعتی و شھر باعث انشقاق فامیلھا شده و بھ سرعت انفرادی سازی جامعھ افزایش پیدا کرد
تاریخ تمدن بشری کھ اولین گام در جھت پیدایش و تکامل جامعھ را آغاز نمودُ مفھوم آن خانواده و تشکیل آن بود . از ھمین جھت خانواده اولین تشکیل اجتماعی و پایھ و تھداب ھمھ ای تمدن ھا در طول تاریخ بشر محسوب میشود و بھ عبارت دیگر » خانواده« .یعنی بھ اصطلاح امروز » فامیل «حجروی اولین زیربنای جامعھ میباشد
جناب سادات تحقیقات خود را از جوامع مترقی اروپا با پیدایش تمدنھا و پیشرفت ھای اجتماعی اقتصادی و انقلاب صنعتی و سایر مزایا و اھمیت بشر و نواقص و اسارت ھای ظالمانھ بشر در طول تاریخ در کشورھای فرانسھ ُ جرمنی و تمدن روم و یونان با نقل قول از محققین بزرگ و دانشمندان معروف بررسی و جمع آوری نموده و با مثال ھای خیلی دلچسب تاریخی از نقطھ نظر حقوقی اجتماعی ُ اقتصادی ُ روابط و پیوند ھای اخلاقی مانند ازدواج و تشکیل خانواده ُ رسم و رواج ھا و مذاھب و تاثیر عقاید مذھبی بالای روابط انسانھا وضع قوانین اجتماعی و مذھبی و اثرات انقلاب صنعتی کھ باعث از بین بردن زندگی در» خانھ« و غیره شد ُ . تحریر کرده است
در صفحھ (۴۶) این کتاب زیبا از قول یک دانشمند فرانسوی بنام » ایمل دورکھیم « (٨۵١٨-١٩١٧) انقباض خانواده بشکل فامیل} ھای معاصر و تغییر موقف فامیلھا در جامعھ چنین آمده است کھ دینامیزم »تحرک« اقتصادی ناشی از انقلاب صنعتی باعث تقسیمات فامیل ھای حجروی گردید. از این رو بر اساس جامعھ شناسی ُ اصطلاحات فامیل ھای بورژوازی یا شھری ُ فامیلھای کارگری و فامیلھای دھقانی پدید آمد. ھمچنین در دو قشر بورژوازی و کارگری تغییرات غیر قابل تصور رونما گردید. زنان مربوط بھ فامیلھای بورژوازی در ابتدا از جریان تولید دور مانده بودند و وظایفشان پخت وپز و تربیھ اطفال بود اما زنان مربوط بھ فامیلھای کارگری عمیقاٌ در جریان تولید کشانده شدند و این پروسھ موجب شد تا فرصت کمتر برای زندگی شخصی و فامیلی خود داشتھ باشند. آنھا وابستھ بھ تولید شدند زیرا تنھا معاش شوھران شان برای نیاز ھای زندگی مکفی نبود. بھ این ترتیب بھ شمار زنانی کھ در کار ھای تولید سھیم بودند افزایش بعمل آمد. درحالیکھ تا قبل از جنگ اول جھانی یکبر سھ حصھ زنان مربوط فامیلھای کارگر در کار و تولید برون از منزل استخدام میشدند. این معضلھ ناآرامی ھای اجتماعی را تشدید میکرد. فامیلھای بورژوازی کھ زنان صرفاٌ وظایفشان در داخل منزل خلاصھ میشد ُ دیر دوام نکرد . عواید مرد در این قشر ھم ناکافی گردید و مدل دلخواه فامیلھای بورژوازی نیز برھم خورد و کار زنان در خارج از منزل بھ یک واقعیت عینی جامعھ ای صنعتی مبدل گردید. اشغال زنان در کار ھای برون خانھ کھ ثمره انقلاب صنعتی بود زنان را از نظام کھنھ ازاد ساخت و نظام بورژوازی نتوانست آنھا را داخل پروسھ فامیل جدید بسازد تا در پرتو آن مصالح علیای خانواده نیز برآورده شده بتواند. در آن شرایط نوین اجتماعی و اختناق و تسلط ذھنیت پدر شاھی در جامعھ چندان مخالفت شدید بروز نمی کرد. در قرن ھجدھم کھ نظام فیودالیزم افول کرد و پیامد آن پیدایش شھرھا و سلطھ ای قشر شھری ( بورژوازی ) شد . شھر ھا بھ محور اقتصاد و بھ مرکز صنعت و تجارت مبدل گشت. جای تولید خانگی بھ صنعت کارخانھ یی .و تجارت تبدیل شد و مردان معاش بگیر نیز وابستھ ای ھمین اجتماع گردیدند
در اثر تغییرات فوق الذکر و زندگی شھری خانواده نقش خصوصی خود را ازدست داد و عرصھ ھای اجتماعی و خصوصی از ھم جدا شدند و در حیطھ ای صلاحیت ھای دولت ھا قرار گرفتند. مصروفیت وظیفوی والدین در جھت تربیھ لازم و مطلوب اطفال از میان رفت .و وظایف تعلیمی کھ از جانب فامیل پیش برده میشد در پرتو قوانین اجباری ُ بھ سیستم مکاتب محول شده و از فامیلھا منفصل گردید متاسفانھ روی نتایج و دلایل فوق الذکر بخش بزرگی از جوانان امروز کھ علاقمند ازدواج می باشند بھ تداوم ازدواج با ھمسر آینده شان مطمئن نیستند. نقطھ مشترک فرھنگی میان جوانان امروز و حتیَ در بین جوانان ھم کیش نیز کمتر دیده میشود. اما این مشکل در جوانان شرقی بخصوص آسیا میانھ کمتر بوده و ھنوز عنعنھ در تربیت آنھا موثر بوده و احترام بھ مقام شوھران از طرف خانمھا ارج .گذاری میشود
تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان میدھد کھ انگیزه اقتصادی در ازدواج ھا برای کسانی کھ عواید بیشتر دارند موثر و میسر بوده و در حد وسط و یا بالا قرار دارد و کسانی کھ عاید کمتر دارند علاقھ بھ ازدواج کمتر و ضعیف تر می باشد. بعضی از دانشمندان و جامعھ شناسان تغییرات در موازین خانوادگی را زیر اصطلاح » تکامل تدریجی « بررسی می دارند اگر این اصطلاح تکامل بمقصد انکشاف قواعد ازدواج بھ سطح متعادل میان زن و شوھر در درون خانواده باشد درست است . اما در حال حاضر و در شرایط موجود استعمال اصطلاح تکامل صدق نمی کند ُ خانواده ھا در حالت از ھم پاشیدن است زیرا تشکیل خانواده ھای عنعنوی بنابر ظھور عوامل اقتصادی و اجتماعی جدید از ھم پاشیده و جای آنرا ساختار فامیل ھای عصری گرفت. تشکیل اقتصادی فامیلی و فردی ضعیف گردید و شمار ولادات اطفال و ازدواجھا و طلاق از تعداد خانواده ھای آمریکایی میکاھد. کثرت طلاقھا خانواده ھا را تجزیھ نموده و یک فامیل .مکمل بھ دو فامیل نامکمل تقسیم میشود
بنابر از ھم پاشیدن فامیلھا و ضعف اقتصادی ُ اطفال درسن خیلی جوان و پیش از وقت در صفوف قوای کارگمارده میشوند و اکثر دختران وپسران الی سن قانونی ھجده سالگی در یک ساختار غیر فامیلی در اماکن اختصاصی ُ موسسات تربیھ مجدد ُ لیلیھ ھا و کالج ھا .و ھمچنان کلان سالان نیز در اماکن تحت نظارت موسسات اختصاصی زندگی می نمایند
در سال نزده شصت و شش یک نویسنده آمریکایی بنام »بیتی فریدن« با سھم گیری مونث گراھا یک سازمان ملی مدافع زنان را در امریکا تاسیس کرد و متعاقباٌ در اروپا نیز بنا بر ھمین خواستھ ھای مشابھ تاسیس شد کھ ھدف اصلی آنھا مبارزه بخاطر حقوق مساوی زنان در داخل خانھ و محل کار و الغای تبعیض در برابر زنان ُ تثبیت سطح مزد زنان ُ تنظیم امور عواید و بالاخره لغو قیودات بر روابط جنسی و رفع ممانعت بر سقط جنین شد. بھ عبارت دیگر فمینیست ھا( مونث گرا ھا )می خواستند زن بھ »آزادی بزرگ« نایل آید و نقش آنھا در اقتصاد وسایر عرصھ ھا بلند برود. جنبش زنان در نیمھ دوم قرن بیست رونق تازه یافت و روحیھ اعتراض جوانان اروپا و امریکا گسترش پیدا کرد و سرانجام جنبش مذکور بنام( جنبش ضد اتوریتھ ) شھرت یافت. عمدتاٌ نسل جوان شامل محصلان دانشگاه ھا و مکاتب بودند کھ در برابر موازین اجتماعی نضج یافتھ نیاکان شان قیام کردند. حرکت آنھا از مقابلھ علیھ جنگ آمریکا در ویتنام آغاز شد و از ھمین جنبش جریانات ضد جنگ تقویت یافت . در نھایت جنبش صلح ُ بعد اٌ علیھ مسابقات تسلیحاتی و سپس جنبش . » سبزھا « در برابر استفاده بی بند و بار از طبیعت بمیان آمد
در پھلوی این دو جریان برخی میلانھای انحرافی نفع بردند کھ علاقمندی و آزادی بنام » ھم جنس بازی «و قانونی شدن سقط جنین .را میخواستند
مقامات مسئول این دو قاره »امریکا و اروپا« نتوانستند شرایط مساعد اقتصادی و اجتماعی را بحیث متعادل ساختن موقف زن و مرد . در جامعھ ایجاد بدارند بلکھ با اشتھارات ترغیب انسانھا موجب ناآرامی ھا در خانواده ھا گردیدند
خانواده ھا در معرض انحرافات جنسی قرار گرفتند و ذھنیت انحرافی در جوامع غربی سبب ترویج ھمجنس بازی و انحراف از جاده .موازین فرھنگی و اجتماعی گردید و حتی کلیسا ھا از حضور جوانان تھی شد
در چنین حالت با نفوذ آزادانھ ھمجنس بازی در جامعھ ُ و آزادی عمل ھم جنسبازی رسماٌ در بسیار از کشور ھای غربی شناختھ شد.
قانونی ساختن ھمجنس بازی اخلاق ُ تربیھ و تولید نسل را برھم میزند. و ازدواج ھای رسمی میان دو جنس مخالف ( زن ومرد) .مفھوم خود را از دست میدھد
.با قانونی ساختن این عمل بھ ھمجنس بازان جرات میدھد تا رسما ٌاطفال را بھ فرزندی گرفتھ تربیت نمایند
فضای سالم تربیت اطفال و محبت خانواده را برھم میزند و بقای نسل را بھ مخاطره می اندازد. در پرتو این قوانین انفرادی ساختن زندگی جوانان ُ و کوچک شدن خانواده ھا و سقوط اخلاق در جامعھ آنقدر مسلط گردیده است کھ بسیاری از جوانان بدون ازدواج .رسمی با ھم زندگی و بھ تولید نسل می پردازند. این قوانین ھمچنین جنبش ھای زنان و حرمت زنان را در جامعھ پایین آورده است آزادی کلمھ ای مبارک و مقبولی است اما بی حیایی و بی شرمی را بجای آزادی ھای اجتماعی و فرھنگی مطرح ساختن گناھی بزرگ و جبران ناپذیر می باشد کھ تمام بشریت را بھ خطر مواجھ می سازد . ھمانطور کھ شیوه پدرسالاری در جامعھ تطابق نیافت این آزادی لجام گسیختھ ُ آزاد منشی زنان و مردان با وقار را با قید و بندھای ناشی از سیستم موجود اقتصادی غرب در اسارت قرار .میدھد
نقش خانواده کھ در پیدایش تمدنھای بزرگ جھانی چشمگیر بوده است از دست میرود و تربیت ناسالم اطفال در محیط ھمجنس بازان جامعھ را متشنج می سازد . طفلی کھ در چنین محیط بزرگ میشود نیاز بھ فھمیدن پدر و مادر بیولوژیک خودش می باشد در حالی کھ او با دو فرد ھم جنس عمر میگذراند ُ در باره ھویت خویش نیز در تشنج روحی قرار میگیرد و در اجتماع بزرگ جای اصلی ھویتی خویش را پیدا کرده نمیتواند. ھکذا تبلیغات اطلاعات جمعی منحیث ماشین ُ ذھن جوانان را برمھ می کند و اندیشھ ھای منفی ناشی . از آن موجب پرابلم ھای مادی پرستی و فساد در زندگی روزمره ایشان می گردد
سیستم اقتصادی غربی باعث ضیق ساختن تربیت سالم اطفال در خانواده و از بین بردن روحیھ احترام و اعتماد بر اعضای خانواده شده و روی ھمین دلایل اکثر جوانان از وظایف پدری و مادری گریز میدارند ُ نقش پدر کلان و مادر کلان کھ در تربیت فرزندان .خانواده موثر بود کاملا از بین رفتھ و آنھا اجباراٌ در خانھ ھای کھن سالان بھ زندگی می پردازند
اطفال کھ تحت نظر ھم جنس بازان بزرگ میشوند در مقایسھ با اطفال کھ تحت نظر پدر و مادر تربیت می شوند از نظر روانی - اخلاقی و روابط اجتماعی و فرھنگی خیلی متفاوت اند . طفلی کھ در خانواده مزدوج از یک پدر و مادر بدنیا میآید و از محبت پرورش سالم والدین یگانھ برخوردار میباشدُ از نظر اخلاق تربیت و شناخت روابط خونی ُ فامیلی و قومی سالم تر بوده در اجتماع بزرگ جای خویش را بھ آسانی پیدا می نماید ُ اما برخلاق طفل متقابل با یک ذھنیت مخشوش کھ روابط خونی ُ پدر و مادر ُ قوم و خویش را .نمی شناسد در جامعھ با پرابلم ھای روانی مبتلا گردیده اند
در چنین حالت رسالت کھ پدران و مادران در برابر فرزندان شان دارند و ھمچنان فرزندان رسالتیکھ در برابر والدین خویش دارند .فراموش کرده دچار سردرگمی شده و در غرقاب فساد سقوط می نمایند
بھ ھر اندازه کھ پروسھ ای اضمحلال خانواده در جوامع غربی تندتر بھ پیش برودُ بھ ھمان پیمانھ تمدن غرب و بلخصوص جھات .معنوی آن شتابزده در پرتگاه سقوط قرار میگیرد
. انحراف و سقوط در جھات معنوی تمدن استقامت ھای مادی و تکنولوژیک را نیز با خود بھ بیراھھ می کشاند
ھنوز در پرتو قانون آزادی بیان کھ توان شنیدن انتقاد میسر است و آزادی بیان جرات انتقاد را از مردم نگرفتھ است ُ فرصت موجود . میباشد تا جلو تمام انحرافات متذکره را گرفت
در اخیر باید یاد آور شد کھ ھدف جناب محترم سادات از تھیھ این اثر بزرگ و ارزشمند ُ در قدم نخست توجھ افغانان مھاجر شده در جوامع غربی را معطوف می دارد زیرا این انحرافات کھ پیوستھ عمیق تر شده میرود ُ بھ راھنمایی نسل ھای خود ُ ارزشھای معنوی و .اصول فرھنگی خود را در تلفیق با دست آورد ھای علمی و فنی غرب ُ مشعل راه شان قرار دھند
با سپاس فراوان از جناب محترم سادات کھ با حوصلھ مندی چنین اثر بزرگ را بھ اختیار مطالعین محترم قرار داده اند ُ از تمام افغانان بھ خصوص » والدین محترم« تقاضا میشود تا این اثر را مطالعھ نموده با بھرمند شدن از مزایای آن در راھنمایی فرزندان شان .کوشا گردند
. مرجع بدست آوردن کتاب شخص مولف
نوشتھ: مـــاریــا دارو