برنامه ریزی برای رسیدن به موفقیت گام اساسی است !
انسان در قلمرو زندگی بدون برنامه ریزی بابن بست و شکست مواجه ميشود و در سر درگمی بسر میبرد.
از اینجاست که در همه ابعاد زندگی برنامه ریزی نقش سازنده دارد، برنامه ریزی اساسی ترین وظیفه مدیریتی است زیرا سایر وظایف اهدافی را دنبال می کنند که در جریان برنامه ریزی تعیین و تدوین شده اند. هدف برنامه ريزي، افزایش احتمال رسیدن به هدف، از طریق تنظیم فعالیت ها،
افزایش منفعت اقتصادی از طریق مقرون به صرفه ساختن فعاليت ها، متمرکز شدن و دستیابی به مقاصد و اهداف و دوري از انحراف و مهیا ساختن ابزاری براي کنترل میباشد. یعنی هيچ فعاليتي خالي از هدف نيست بناٌ برنامه ريزي خود براي رسيدن به هدف طرح ريزي ميشود.
مدیران برنامه ریزی را با ایجاد، اصلاح یا تائید مجدد مأموریت، که بالاترین هدف و غایت سازمان را تشریح می کند، آغاز میکنند، پس از مأموریت سازمان برای پدید آوردن هدف های سازمانی بهره می گیرند و بعد برنامه های لازم را برای تحقق این هدف ها طرح ریزی و اجرا می کنند. این جریان برنامه ریزی هم برای سازمان هایی که در محیط نسبتاً با ثبات فعالیت می کنند دارای اهمیت است و هم برای سازمان هایی که در محیط پیچیده و پویا فعالیت دارند. با استفاده از جریان برنامه ریزی مدیران، بهتر می توانند خود را با تغییرات محیطی وفق دهند زیرا جریان برنامه ریزی موجب می شود آنها به جای آنکه تنها به فعالیت های روزانه توجه کنند بر نتایج آن تاکید می ورزند. جریان برنامه ریزی شامل دوازده گام همچو آگاهی از فرصت ها (مسائل و نیازها )، تعیین اهداف کوتاه مدت، کسب اطلاعات کامل در مورد فعالیت های مورد نظر، دسته بندی و تحلیل اطلاعات، تعیین فرضیه ها و شناخت موانع تعیین بدیل ها، ارزیابی بدیل های گوناگون، انتخاب بدیل، تدوین برنامه های فرعی، تنظیم تفضیلی توالی فعالیت ها و جدول زمانبندی، بیان برنامه ها به کمک ارقام به وسیله تخصیص بودجه، پیگیری پیشرفت کار است. برنامه ريزي از ديدگاه های گوناگون قابل تفكيك و تقسيم است. برنامه ها از نظر زمان شامل برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و طویل المدت است، از نظر سطوح سازمانی شامل برنامه های استراتژیکی، عملیاتی و تخصصی است برنامه ریزی استراتژیکی جریانی است که ضمن آن اهداف و خطوط کلی فعالیت های سازمان در دراز مدت تعیین می شود که به آن برنامه ریزی جامع نیز می گویند. برنامه ریزی تاکتیکی یا اجرایی و یا عملیاتی شامل برنامه هایی است که جزئیات چگونگی اجرای برنامه های استراتژیک را در بر میگیرد و شامل انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف های کوتاه مدت می باشد که از قبل تعیین شده یا توسط مقامات بالاتر تحمیل می شود و برنامه های تخصصی بر حسب تخصص ماهیت وظایف خاص طرح ریزی میگردد. سطوح برنامه ریزی به مدیران در بخش های مختلف اجازه می دهد که برای تحقق هدف های خود اقدام لازم به عمل آورند. بدین ترتیب مأموریت سازمان می تواند اجرا شود.
در نتيجه ميتوان گفت كه تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامه ریزی است، اما برنامه ريزي به تنهایی نمیتواند موجب موفقيت گردد، بلكه برنامه اي مي تواند موجبات موفقيت و پيشرفت سازمان را فراهم كند كه «اصولي» منطقي و متناسب با امكانات و شرايط سازمان طراحي شده باشد. در نتیجه بر ميآيد برنامه ریزی جریانی است زمان بندي شده و یکی از مهمترین وظایف مدیریت در سطوح عالي، مياني و پاييني سازمان ها است، یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده میتواند در بالا بردن کارایی کارکنان و ارتقاء بهره وری سازمان ها و با ساده ساختن روش های کار سبب خوشحالی کارکنان و افزایش انگیزه آنان گردد. برنامه ریزی چه از نظر زمان که به انواع همچو کوتاه مدت، میان مدت و طویل المدت درجه بندی شده است و چه از نظر ساختار سازمان ها به برنامه ریزی های یا استراتیژیک، عملیاتی و تخصصی از اهمیت خاص برخوردار اند. مدیران نهادها و سازمان ها اهمیت برنامه ریزی را میدانند و اصول نظری آنرا احتمالا ٌدریافته اند. پس معلوم میگردد برنامه ريزي جز لاينفك فعاليت هاي سازماني و مديریت است بناٌ همه موارد كه توضیح داده شد در برنامه ريزي با اهميت اند، اگر مطابق آن عمل گردد، ميتوانيم مدير موفق باشيم و سازمان را به هدف برسانيم در غير آن مانند نا بيناي خواهيم بود كه عصاي خود را گم كرده است. قسميكه ملاحظه شد برنامه ریزی یک جریان مداوم در جهت پیشرفت فعالیّت ها برای حصول هدف ها و مقاصد از پیش تعیین شده است كه در طرح، اجرا و نتايج برنامه ريزي بايد دقت لازم نمود.
با احترام
داکتر امید همکار