نوشته از امین الدین « سعیدی – سعید افغانی »
محمد فرید وجدی یکی از علمای مشهور کشور مصر در دایره المعارفش و سیدمحمد رشید رضا عالم دینی مصری در تفسیرخویش بنام «المُنار» مینویسند :
جبله بن الایهم پادشاه عرب بنی غسان در زمان خلافت عمر بن الخطاب مسلمان شد ودر موسم حج با سران طایفه و بزرگان قومش برای انجام مراسم حج به مکه آمد.
میگویند زمانیکه مشغول طواف کعبه بود، شخصی تصادفاً پای اش به عبای که شاه بر تن داشت می خورد . پادشاه بنی غسان که کبریاء سلطنت در سر داشته، این عمل شخص بدوی طواف کننده را عمل بی ادبانه تعبیر نموده، وسِلی محکمی بر رویش می زند .
شخصی بدوی خود را بیگناه دانسته، ونمی تواند این سیِلی را تحمل کند، میدانست که عصر عصری عمر است، عصری که عدالت اجتماعی به طور مساوات بدون تبعیض بین پادشاه و دیگران بطور حقیقی اش اجرا میشود، لذا به حضور حضرت عمر(رض) که در مکه بسر می برد، رفت ودر مورد شکایت کرد.
امیر المؤمنین حضرت عمر (رض) این پادشاه را برای محاکمه و اِحقاق حق عرب بدوی به مجلس خلافت احضار میفرماید: وبعد از حضور برایش میگوید که بدل سیلی که در حین طواف به روی این شخص زده ایی باید بپردازی. یعنی قصاص شوی، یعنی اینکه از دست این شخص یک ضربت بخوری، یا از او بخواهی تا تو را عفو نماید و از حقش بگذرد. پادشاه غسانی حیران شد وتعجب کرد وگفت: آیا شما برای شخص عادی از پادشاه قصاص میگیرید؟
حضرت عمر (رض) میفرماید: بلی دین اسلام تو را در برابر حق و عدالت با او یکسان میداند و در حقوق اجتماعی بین تو و او کمترین فرقی نمیگذارد. و به این ترتیب عدالت تأمین میشود. دین اسلام به تطبیق حکم که سلی زدن متقابل مانند قصاص باشد، تأکید ندارد، اما بر تطبیق عدالت تأکید دارد.
پروردگارا!
از تو در افغانستان جاری شدن و تطبيق عدالت عمری را آرزو و تمنا داریم!
و من الله التوفیق