ما، منطق سخن و منافع علیای کشور و مردم افغانستان حکم میکند که وجود حاكميت و دولت را از نداشتن آن باید برتریت دهيم!
هر ګفته و عملیکه به براندازی نظام و حاکمیت باشد مردود است!
تشکیل اجتماعات، اعتراضات و تشکیل اپوزیسیون ها، دادن و پيشکش کردن نسخه ها و الترناتیف های حل مسایل مطرح کشور عمل درست، مطلوب، بجا و جزء از مردم سالاری است!
دادن التيماتوم ها و تهديد ات سقوط دادن نظام و سيستم مردود اند!
در نشست های اعتراضیه و در نقد ها در پهلوی نقد منطق سخن و سازنده ګی، منتظر راه حل های مشخص الترناتیفی و ګزینه های دیګر غیر از ګزینه های موجود و یا موضع ګیری رد و یا تأيید در مورد نسخه های موجود است!
یا در تیم حاکمیت و در تطلیق برنامهء حاکمیت ام و یا خارج از آنو در أپوزیسیون ام. اعتراض دارم به رهبري حاکمیت میدهم قاط نظر دارم که حاکمیت قبول میکند و یا رد. در صورت رد و در مسایل اساسی رد مواضع موجب خارج شدن از تیم است و این آن زمانی است که میتوانم مطالب خویش را با میدیا مطرح میکند. حل مسایل در حاکمیت از طریق میدیا خطاء و غلط است.
در اعتراضات و میتنګ ها به ملت خطاب داریم که ای ملت: حاکمیت به این و یا آن دلایل خوب و یا بداست. چنان و یا چنین طرح و عمل کرد حاکمیت خوب و یا بد و راه حل ما این و يا آن است. ما انقلاب و سقوط نظام را نه، بلکی اصلاح آنرا میخواهیم. ملت باید متوجه ساخته شود که چنین افراد و چنین اشخاص بی کفایت و یا خاین را در آینده انتخاب نه کنند!
ما حاكميت قانون و برګذاری انتخابات شفاف و در چوکات قانون میخواهیم!
اين ها اند ميكانيزم های به راه اندازی انتخابات شفاف و ملت سالار.
عدم صراحت لازم حاكميت كابل در مورد اقدامات تشنج زا و خلاف قانون و خلاف منافع ملی، خلاف تمامیت ارضی افغانستان توسط پاکستان و سکوت حاکمیت جانب کابل در ایجاد و تعمیق فاصله ها بین مردم و حاکمیت کابل تعین کننده اند!
حاکمیت افغانیکه کندن خندق، سیم خاردار، ایجاد پوست ها در حوالی خط غیر مشروع و غیر موجود دیورند را سکوت و یا قبول کند دولت و حاکمیت افغانی نیست!
وبلاخره حاکم بودن، رئيس و زیر بودن سنده همه کاره بودن و همه چیز دانا بودن نیست.
ما کار میکنیم، مطالب را خود میدانیم و مطالب ديګر را متخصصین فن و مسلکی ها و مشاورین تهیه و ما مانند رئيس و کار تیم به ملت پيش کش میداریم. رئيس جامع الکمالات نیست و بوده نمې تواند. این مشاورین و متخصصین فن اند که در مسایل مسلکی دستیار و رهنما اند.
متخلف و خاین را توصیه به چادر پوشیدن اشتباه لفظی نیست. فهم خطاء و از همان خطا های عام جوامع عقب مانده اند که خواسته و نا خواسته تحت الذهن ما را انحصار کرده. این همان خطای است که در تجاوز به حریم و خانهء کسی میګویند: برو توکلم به خدا.
این توکل توکل نیست.
میګویند: با خدا داده ګان ستیزه مکن
_ که خدا داده را خدا داده.
ظالم، جابر و خاین را خداوند (ج) نه داده. قیام و مقاومت در برابر آن وجیبه است( ظالم و مظلوم هردو در آتش اند، ظالم بخاطر ظلمش و مظلوم بخاطر عدم قیام و مقابله دربرابر ظالم. حدیث)
ازدياد مساجد كه در يك قلعه عوض چار مسجد ١٧ مسجد شود و عوض یک مسجد جامع چار مسجد جامع شود، ترقي و خدمت به اسلام نیست. این در خلاف اهداف، فلسفه
و حکمت احکام اسلام و در تفرقهء مسلمانان قدم است و این را اسلام منع کرده. این نوع ازدیاد بحث وجود مسجد ضرار در اسلام حل و مسجد ضرار خراب شده است( در مورد مسجد ضرار نوشتهء جدا دارم. )
و
بلاخره بايد قبول كرد كه ما كار ميكنيم و اشتباهات قابل ترميم در کار کرد ممکن و مجاز اند!
به اين ترتيب از معذرت خواهی جناب محمداشرف غني در مورد اظهارات نادرست شان در مورد توصیه به چادر پوشیدن متخلف و خاین، به یقین قصد توهین به چادر و خانم ها نداشت، استقبال میکنیم. اعتراف به خطاء شهامت میخواهد. راه و توجیه دیګر غیر از ین فریب خود است.
وها
تقويت و تحركات در قوای سرحدی و انتقال تشکیل آن از وزارت داخله به وزارت داخله به وزارت دفاع کشور در ظاهر امر یک کار نورمال و عادی است، اما معلومات ، محاسبات و تعقیب کشور و وضع منطقه و امریکا تماماً دلالت روشن ، واضح و آشکارا نشان میدهد که این در چوکات و تلاش باردرمنجمنت کمیټی است که حاکمیت پاکستان. در قسمت غصب و رسمی سازی غصب زمینهای افغانها و ایجادسرحد غیر مشروع در سر زمین افغانها است.
ملت افغان سرحدات پاکستان غیر مشروع را در داخل خاک افغان، نمی پذیرد. هر مرجع به آن توافق کند، مرجع غیر قانونی بوده، عامل آن خاین ملی، چنین عمل را عمل شاه شجاعی و روی سیاه. تاریخ میداند!
وها
نشست اخیر در باکو که صدر اعظم نیز در آن اشتراک داشت به صورت واضح نشان داد که پاکستان یک قدمی هم در قسمت مبارزه علیه ترور نه برداشته ودر خرابکاری علیه افغانستان سیاست سابق شان ادامه دارد، اما جانب اما جانب افغانی تمام دار و ندار خود را در خدمت دیګران قرار میدهد!
دوکتور. ص. سعیدی
٤/١٢/٢٠١٧