آمادگی های گسترده مردم در مرکز و ولایات بخاطر تجلیل از روز استقلال ، بازتاب نوستالژیک یا گرایش به گذشته و مبین اراده ملی برای دستیآبی به استقلال واقعی در شرایط کنونی میباشد .
انجمن حقوقدانان افغان در اروپا مقدم از همه این روز ارزشمند را به مردم غیور ، صبور ، مقاوم و آزادی دوست افغان مبارک میخواهد و با نشر این سند ، از دیدگاه مسلکی و به ایجاز به موارد پر اهمیت بخدمت هموطنان عزیز تقدیم میدارد که اراده مشترک بسوی استقلال واقعی را مساعدت نمایند
.
در گام نخست تذکر این واقعیت تاریخی ضروری پنداشته میشود که بالاثر اراده همگانی و جانبازی و فداکاری اجداد و نیاکان غیور ما ، افغانستان در طول تاریخ هیچگاهی مستعمره نبوده و موقف تحت الحمایگی ( پروتکتورات ) که از اثر معاهدات استعماری بر افغانستان تحمیل گردیده بود ، با اعلام استقلال و در نتیجه جانثاری آزادیخواهان ملی در جنگ استقلال ، با عقد ( پیمان صلح راولپندی ) امپراطوری بریتانیای کبیر استقلال کامل سیاسی افغانستان را برسمیت شناخت که در ( 19 ) اگست ( 1919 م ) که مصادف به ( 28 ) اسد میشود توسط شاه امان الله تایید و امضا گردید و در بیانیه معروف که در همان روز این ناجی و سمبول استقلال در مسجد عیدگاه ایراد کرداین روز را بحیث روز استقلال اعلام نمود .
بهترین نحوه تجلیل ازین روز سترگ و تاریخی این خواهد بود تا درس های ارزشمند آنرا بیاموزیم ودرک دقیق از این داشته باشیم که :
چگونه استعماررا شکست دادیم وچرا مغلوب « استحمار » شدیم
که عمده ترین آنرا بر میشماریم :
_ احراز استقلال سیاسی در گام نخست محصول همبستگی ملی تمام اقوام با هم برادر و برابر و تبارز وحدت و وفاق ملی بخاطر خواست مشترک و در برابر دشمن مشترک بود .
_ احراز استقلال سیاسی در اثر مبارزه و انسجام پیشآهنگ آگاه و استقلال طلب ( مشروطیت اول و دوم ) میسر گردید .
_ احراز استقلال سیاسی مرهون فکر و اندیشه استقلال خواهی ، آزادی ، احقاق حقوق مردم و نوگرایی مشروطه خواهان میباشد .
با احراز استقلال سیاسی اولین قانون اساسی در افغانستان نافذ و دولت ملی و مدرن اساس گذاری گردید و آزادی و برابری تمام مردم تسجیل و ارجحیت قانون مطرح و ملاک عمل دولت قرار گرفت .
بدینرو جایگاه روز استقلال باید در مبارزه تاریخی علم و جهل و در جدل تاریخی سنت و مدرنیزیم که با شمس النهار آغاز یافته بود ، مشخص گردد .
پس جا دارد تا پدران معنوی ما و بنیاد گذاران و رهبران مشروطیت را حرمت نماییم و سمبول استقلال ، آزادی و شاخص ترین نماد نوگرایی و ترقی ، شاه امان الله را احترام و آرمان والای او را گرامی و بمثابه رسالت روشنگرانه تداوم بخشیم .
درک دقیق تاریخی بما کمک مینماید تا دریابیم که چرا و به تحریک کی ها ، ملای لنگ بمثابه دشمن قانون و دولت ملی ، انفاذ قانون اساسی و اصلاحات مترقی را تکفیر و با پیروزی حبیب اله کلکانی ملغی گردید و طی یک قرن و همین اکنون نیز ذهنیت تکفیری تمامیت خواه در وجود زشترین اشکال بنیادگرایی « اسلامی » ، دشمنی شانرا با قانون و بنیاد یک دولت ملی و مدرنیزیم دوام میدهند .
در حالیکه مقدرات تاریخی ما بدست بیگانگان رقم میخورد ، باید بدون احساسات کاذب و بدور از شعارو با شعور و به اتکا به عقلانیت سیاسی و واقعبینی ، جایگاه افغانستان را بمثابه کشور مصیبت زده طراز استبداد آسیایی و جهان « سومی » که تراژیدی آن معلول و محصول مداخلات گسترده خارجی است و طولانی ترین جنگ بر آن تحمیل گردیده و نظام سیاسی و روابط بین المللی آن در چوکات نظام بین المللی و در دور جدید « بازیهای بزرگ » و رقابت جنون آمیز جیوپولوتیک بازیگران حریص و سیطره جو ، شکل میگیرد ، تعریف نماییم .
مفهوم استقلال سیاسی کثیرالجوانب و در دید مدرن با استقلال اقتصادی و ارزشهای جهانی ، حاکمیت ملی ، حقوق شهروندی ، حقوق بشر و توسعه آزادی بمثابه یک کل مرکب مطرح است :
_ در یک دید محتاطانه و ارزشی به مفهوم استقلال میتوان خاطر نشان ساخت که حاکمیت ملی بر طبق قانون اساسی و موازین قبول شده حقوق بین المللی مندرج در میثاقهای مصوب سازمان ملل متحد ، به مردم تعلق دارد و با تاسف این اصل به اثر عوامل زیاد داخلی و بیرونی مصدوم گردیده و حتی در یک مداخله وزیر خارجه قبلی امریکا « سخاوتمندانه » میان دو گروه رقیب و پیشتاز انتخاباتی ، بدون توجه به رای ملیونها شهروند افغان « تقسیم » گردید . پس احیای حق حاکمیت ملی بمثابه پیش شرط صحبت به استقلال سیاسی مطرح میگردد .
_ افغانستان مدتهاست که به قبرستان ارزشهای بشری مندرج در اعلامیه حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه مبدل گردیده و آماج جنایات علیه بشریت ، جنایات جنگی و ضد بشری و جینوساید میباشد و همه روزه در تمام کشور جنایتکاران تروریست طالب ، داعش و ... کربلا ، صبرا و شطیلا را به قیمت کشتار اهالی ملکی ، تکرار مینمایند و در نتیجه حق حیات مردم با تهدید جدی مواجه میباشد، ولی جنایتکارانیکه جرایم بین المللی را مرتکب میگردند در خانه های امن در پاکستان و درین اواخر در ایران بی ترس و هراس زندگی مینمایند . هیچ محکمه در افغانستان و جهان نمیتواند عساکر امریکایی را که بدفعات جرایم جنگی را مرتکب شده اند ، تعقیب و محاکمه نماید .
_ آزادی و حقوق شهروندان با مخاطرات جدی مواجه است و مجموع مردم در گرو چند صد زورو، زر سالارو قانون ستیز اسیر میباشند ، طاعون فقر ( تا شصت فیصد زیر مرز فقر ) مهاجرت و بیجا شدن کتلوی ، تاراج معادن و غنایم ملی و ... دها عامل دیگر بازتاب حقیقت تلخ زندگی مردم را میسازد .
_ دوام و تشدید جنگ خانمانسوز افغانستان را از حق گذار بشاهراه ترقی محروم میسازد و تلاش در جهت قومی و مذهبی ساختن جنگ کشور را بطرف سوریه و یوگو سلاویا شدن می کشاند .
_ تداوم دولت فساد و فقدان حاکمیت قانون از مردم به قیمت خون فرزندان شان قربانی میگیرد .
با آنچه به ایجاز تذکار یآفت ، منصفانه خواهد بود تا بر مبنای حب الوطن من الایمان ، بدور از حب و بغض و سلامت و ملامت ، بحساب آسیب شناسی ، مطرح نماییم که متاسفانه فرسخ ها با استقلال واقعی فاصله داریم .
هرگاه صادقانه میخواهیم تا روز استقلال را گرامی بداریم ، باید از روز ( 28 ) اسد بمثابه روز تجدید پیمان بخاطر پاسداری از ارزشهای والای متذکره باشیم که متضمن و مکمل استقلال واقعی میباشد . یک دولت ملی که حاکمیت قانون ، دیموکراسی و عدالت را ملاک عمل قراردهد و بر قوای مسلح ملی و غیر تنظیمی و قومی متکی باشد ، خواهد توانست بیرق سه رنگ ملی افغانستان را بمثابه منبع افتخار و پیوند ملی هر شهروند آزاد افغان و اقوام با هم برادر و برابر ، در کوهپایه های وطن واحد و سرزمین مشترک سرافراز نگهدارد و در سیاست خارجی و روابط بین المللی منافع کشور را با اراده آزاد، جرئت و شجاعت تمثیل نماید.
با احترام
هیات اجراییه انجمن انجمن حقوقدانان افغان در اروپا