اظهارات اخیرجناب رییس جمهوردولت اسلامی ایران باعث تنش و تشنج زیاد گردیده که از دیدگاه حقوقی و از موضع حق ، حقایق تاریخی و حقوق افغانستان برآن لزوماٌ مکثی مینمائیم . ایشان در کنفرانس بین المللی گرد و غبار و بحساب تخریب محیط زیست بیان داشته اند :
« ما نمیتوانیم در برابرآنچه محیط زیست ما را تخریب میکند ، بی تفاوت باشیم. احداث سدهای متعدد در افغانستان وبند های کجکی تا سلما و کمال خان و دیگر سدها و بند ها در شمال و جنوب بر استان خراسان ، سیستان و بلوچستان ما تاثیر میگذارد »
در گام نخست این اظهارات که با تحکم و تهدید انجام یافته ، نقض حاکمیت ملی افغانستان و مداخله آشکار در امور داخلی کشور ما میباشد که متاسفانه با عدم رعایت عرف دیپلوماتیک و حسن همجواری ، مشترکات دینی ، تاریخی و فرهنگی دو کشور را زیر پا گردیده اند .
بدون شک تخریب محیط زیست یک معضله جهانی است و آنچه در کشور برادر ایران انجام یافته، ارتباط مستقیم با ساختن بند های یاد شده ندارد و به قرار اظهارات متخصصین ایرانی طی سالهای قبل و به اثر تغیر اقلیمی و ناشی از سوٌ مدیریت آبهای سرازیرشده از افغانستان میباشد .
جالب است که جناب رییس جمهور ایران از ساختن بند ها در افغانستان نا راض است و اما توضیح نفرموده است که مطابق کدام عرف و معیار حقوقی « بند دوستی» را در مسیر دریای هریرورد به ترکمنستان در خاک ایران اعمار نموده اند .
رژیم حقوقی دریای هیرمند را معاهده ( 1973 م ) هلمند مشخص میسازد و بر طبق آن جانب ایران ( 26 ) متر مکعب آب فی ثانیه مستحق میباشد که طی چهار دهه جنگ و آشوب در افغانستان تا سه برابر آن به ایران سرازیر گردیده است و در یک نرخ حد اقل تا چند صد ملیارد دالر دولت جناب شان مقروض جانب افغانی میباشد .
اظهر من الشمس است که معضله آب یکی از سه خطر اساسی است که بشریت را تهدید مینماید و با وجودیکه سه بر چهار بخش کره زمین را آب تشکیل میدهد، متاسفانه صرف دوفیصد آن آب شیرین میباشد و آنهم غیر عادلانه دردو صد کشور قرار گرفته است ، ( 9 ) کشور تا ( 60 ) فیصد آب را در اختیار دارند و قاره آسیا با تمام زیبایی آن خشک تعریف گردیده و با تاسف کشور برادر ایران در ردیف کشور های خشک روبه گسترش به حساب میآید وشاید به همین دلیل در چهار صد سال اخیر این کشور ( 25 ) بار با همسایه بر سر آب درگیری داشته است .
جنجال جانب ایران با آبهای افغانستان با انقراض امپراطوری درانی آغاز یافته و در صد سال اخیر و از گولدسمید ( 1871 م ) و مکماهون و ... سرانجام با انعقاد معاهده هیرمند ( 1973 م ) رژیم حقوقی دریای یاد شده مشخص و مسجل گردیده و در مطابقت کامل با نورمهای قبول شده حقوق بین المللی و میثاق جهانی ( 1997 م ) سازمان ملل متحد قرارداشته و نافذ و مرعی الاجرا میباشد.
ماده پنجم این معاهده حقوق جانب افغانستان را چنین مسجل نموده است : « افغانستان بر باقی آب رود هیرمند ، هر طوریکه خواسته باشد از آن استفاده مینماید و آنرا به مصرف میرساند . ایران هیچگونه ادعایی بر آب هیرمند، بیشتر از مقدار که طبق این معاهده تثبیت شده است، ندارد »
در احوال پر آشوب کنونی که افغانستان در آتش مداخلات بیرونی با جنگ و بی ثباتی مواجه است و آماج جنایت علیه بشریت قراردارد و هست و بود و صلح و ثبات آن با بازسازی و اعمار و ساختمان کشور و منجمله مدیریت دقیق آبهای آن گره خورده است ، معقول ترین و یگانه راه عملی متناسب به منافع مردمان دو کشور ، تمکین نمودن به همین معاهده نافذ هلمند و تطبیق بلاشرط آن میبآشد .
مقابله با خطرات و تهدید های مشترک و منجمله خطر روبه تزاید تخریب محیط زیست و موارد مماثل مستلزم عقل سلیم ، آینده نگری و احترام به تمامیت ارضی ، حاکمیت ملی و تحکیم روابط متساوی الحقوق دولتین .
با آنچه تذکار یافت انجمن حقوقدانان افغان در اروپا به این باور است که : آب ما ، آبروی ما است ، به اتکا به مصالح افغانستان و با چنگ زدن به منافع ملی بخاطر حفظ و مواظبت آن از حق حیات مردم و حق گذار افغانستان بشاهراه صلح ، ثبات و انکشاف و ترقی قاطعانه دفاع مینماییم.
با حرمت
هیات اجرائیه انجمن حقوقدانان افغان در اروپا