میرعبدالواحد سادات 1
افغانستان در معرض سقوط اقتصادی و وقوع فاجعه بشری بیسابقه قراردارد .
بر این حقیقت تلخ و جانکاه تمام مجامع بین المللی همه روزه هشدار میدهند . سر منشی سازمان ملل متحد دیروز اخطار داد ، که :
در صورت عدم اقدام سریع ، مردم زیاد میمیرند و ( ۲۳ ) ملیون انسان در معرض قحطی هولناک
قرار دارد .
موسسه (Save the Children ) گذارش داد که در یک ماه گذشته ( ۱۳۵ ) کودک از اثر سینه بغل به هلاکت رسیده اند .
ما در احوال شاهد این اخبار غم انگیز هستیم که :
بیشتر از نود فیصد مردم در مرز فقر قرار دارند و در بسیاری محلات والدین مجبور به فروش فرزندان شان گردیده اند .
بدینترتیب فرق طبقاتی بیک خلیج خوفناک مبدل و هست و بود جامعه را به مخاطره انداخته است . از چنین تراژیدی مصیب افرین تاریخ در زمانی صحبت مینماییم که :
فقط یک فیصد اقلیت منفور تاجران دین ( دین فروشان ) ، دکانداران قوم ( قوم فروشان ) ، تیکه داران « جهاد و مقاومت » و جلابان بی ازرم سیاسی با ملیارد ها دالر دزدی بیت المال به زندگی افسانوی و فرعونی شان دوام میدهند
و « اقوام » محروم ، مظلوم و فراموش شده افغانستان :
ــ « قوم » فقرا
ــ « قوم » گرسنگان
ــ « قوم » شهدا
ــ « قوم » معلولین
ــ « قوم بیوه ها
ــ « قوم »یتیمان
ــ « قوم »معتادان
ــ «قوم »مهاجران
ـــ « قوم » بیجا شده گان
ــ « قوم » بیکاران
ــ «قوم » زنان تحت ستم
ــ « قوم » جوانان
ـــ ...
این « اقوام » کشور که از یکتعداد شان ، نام گرفته شد ، « تاجر » ، « دکاندار » و « تیکه دار » ندارندو به همین دلیل ، نه در « شرکت سهامی طراز جهادی ــ طالبی و مافیایی » و کلیپتوکراسی دیروز سهم داشتند و نه در « ملا کراسی » طالبان ذینفع اند .
جالب است که تعداد از مدعیان کاذب روشنگری که از « رنج های بیکران خلق » دم میزدند با تنزیل در سطح قوم و زبان محرومان را فراموش و برای قباحت زدایی طالب و تنظیم قشقه تازه مینمایند و تعداد ازین خام اندیشان در راستای امیال استخباراتی بیرونی تجزیه طلب شده اند و احوال ناگوار روانی شانرا بحساب پسیکانالیسم فروید ، در استمنآفکری ( Intellectual masturbation ) بازتاب میدهند .
در حالیکه حق حیات و زندگی اکثریت نفوس افغانستان در معرض نابودی قرار دارد ، رییس الوزرای طالبان ، چاره انرا به خداوند حواله میدهد و طالبان به ریش مردان و چادر زنان چسپیده اند و فراموش نموده اند که پیغمبر بزرگ اسلام ،فقر را دروازه کفر خوانده است .
« جامعه جهانی » و در راس دولت ایالات متحده امریکا که تراژیدی ما محصول عملکرد آنان است ، با وعده های سر خرمن به « زخم خونین » ما نمک پاشی مینماید و تمام مسؤلیت اخلاقی ( Moral obligation ) شان در قبال افغانستان و افغانان را در بازهای استخباراتی و به اصطلاح دولت همه شمول خلاصه ساخته اند .
در چنین احوال اسفبار ، فرزندان صادق وطن در هر کجایی که اند و به هر “ ایسم ” و رسمی که تعلق داشته و دارند ، باید صدای نعش خسته مادر وطن و فریاد مردم مظلوم را بلند و بحیث مدعی العموم طفل یتیم و زن بیوه و فقیران دادخواهی نمایند ، تا درفش انسان و انسانستان وجدان بیدار بشریت را بخاطر صدای انسانیت به عظیم ترین فاجعه انسانی تاریخ جلب نماید .
با حرمت