نور محمد غفوری
مقدمه:
در این روزها اصطلاح حکومت همه شمول زبان زد مطبوعاتچیان و سیاستمداران است. تحلیلگران و مفسرین سیاسی به گونه های مختلف (حکومت همه شمول) را تعریف و تعبیر می نمایند و بعضی از رفقا و دوستان در مورد این اصطلاح سوالاتی را نیز مطرح نموده اند. بخاطر اینکه به تقاضای دوستان پرسنده جواب مثبت داده و نظر خویش را با تحلیلگران و دانشمندان ارجمند شریک بسازم، می خواهم ذیلاً در مورد اظهار نظر نموده و آنرابا دوستان وعلاقمندان شریک بسازم.
توضیح لغوی:
قسمیکه دیده می شود، مقولۀ (حکومت همه شمول) از سه کلمۀ جداگانه اشتقاق یافته که هر کدام آن در میان قاموس های زبان از دید لغوی ذیلا معنا شده است:
(حکومت ) در لغت: (۱ ) حکم دادن؛ فرمان دادن. و (۲) اسم (سیاسی) فرمانروایی کردن بر یک شهر یا کشور و اداره کردن شئون اجتماعی و سیاسی مردم است. (فرهنگ عمید)
در قاموس کبیر افغانستان ریشۀ کلمۀ (حکومت) عربی و نوعیت لغت (مصدر لازم- اسم مصدر) خوانده شده که قوۀ اجرائیۀ یک مملکت، ریاست، فرمانروائی و حکمرانی کردن بر یک شهر و یا یک کشور و اداره کردن شؤن و امور اجتماعی معنا شده است. (2)
در فرهنگهای آنلاین زبان فارسی (ایرانی) کلمۀ (همه) به معنای تمام، جمله، همگی، عموم، جمیع، کل، همگان و غیره ...و لغت (شمول) را احاطه، دربرگیری، عمومیت، فراگیری، مشمول فراگرفتن، احاطه کردن فراگیرندگی و دربردارندگی و ... معنا نموده اند. اما لغت ترکیبی (همه شمول) در قاموس های فارسی ایرانی به نظرم نخورده است. (1)
در (قاموس کبیر افغانستان آنلاین) در حالیکه ریشۀ کلمۀ (همه) را دری و نوعیت کلمه را قید ذکر نموده است؛ آنرا تمام، جمع، جمعاً، جملگی، جمله، جمیع، عام، عامه، عموم، عموماً، کل، کلاً، مجموع، هر، همگان و همگی معنا نموده است. (2)
لغت (شمول) را که ریشه اش عربی بوده و نوعیت کلمه را «مصدر لازم - اسم مصدر» تحریر نموده است به معنای همه را فراگرفتن، احاطه کردن - احاطه، تضمن، دربرگیری، عمومیت، فراگیری و مشمول ذکر نموده است. (2)
در قاموس کبیر افغانستان اما لغت مرکب (همه شمول) نیز درج گردیده و نوشته است که ریشۀ لغت «ترکیب دری و عربی» و نوعیت لغت «اسم مرکب- صفت» است. این قاموس ذکر می کند که لغت (همه شمول) ترکیب یافته از قید دری «همه» یعنی «جملگی، جمعاً، همگی» و اسم مصدر عربی «شمول» یعنی «دربرگیری، عمومیت، فراگیری، مشمول» می باشد. پس «همه شمول» یعنی شاملیت همه. (2)
حکومت همه شمول به حیث اصطلاح سیاسی:
اگر به زبان ساده بیان شود، حکومت همه شمول عبارت از همان حکومتی میباشد که همه در آن شامل باشد. در چنین تفسیر لغت «همه» در حالات مختلف به گونه های متفاوت برداشت می شود. ضرورت است که مقولۀ (حکومت همه شمول) در حالت مشخص در نظر گرفته و تحلیل و تعبیر شود.
اگر مطلب از حکومت همه شمول، شمولیت تمام افراد یک کشور، اشتراک همه گروه های اتنیکی، جنسیتی، زبانی، مذهبی، محلی و جریانات مختلف و متفاوت سیاسی در فرمانروایی واحد باشد، این عمل در هیچ مملکت عملی نبوده و نیست؛ در یک حکومت تحت رهبری طالبان در افغانستان نیز بعید از امکان است.
در نظام های دموکراتیک پیشرفته نیز نمیتواند که همه جریان های سیاسی دارای برنامه های متفاوت و حتی مختلف از همدیگر و همه اقلیت های موجود در جغرافیای یک مملکت در حکومت واحد حضور یابند؛ بر عکس، در نظام های دموکراتیک احزاب و ائتلاف های که رای اکثریت مردم را باخود داشته باشد، حکومت خود را می سازد و سایرین در اپوزیسیون قرار می گیرند. در اینجا مهم است که قوۀ اجرائیه مملکت از اکثریت پنجاه جمع یک متشکل و سعی می گردد که حتی الامکان حکومت با قاعدۀ وسیع ممکنه از احزاب و سازمانهای همسو و دارای اهداف مشترک و مشابه تشکیل گردد، اما نمیتواند که به مفهوم عام آن (همه شمول) از احزاب و سازمانها دارای اهداف متضاد و طبقات و اصناف آشتی ناپذیر باشد.
ظهور مقولۀ (حکومت همه شمول) در شرایط فعلی افغانستان:
مقولات سیاسی و اجتماعی مانند هر پدیدۀ دیگر در حالات خاص ظهور نموده و رشد می کند. مقولۀ سیاسی (حکومت همه شمول) در لحظات فعلی تاریخ افغانستان در رابطه و از جریان محتویات مذاکرات امریکا و طالبان بخاطر صلح در افغانستان طرح شد و بعد از آن از طرف مطبوعات مورد استعمال وسیع قرار گرفت که در کمپاین انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2019 در افغانستان عمومیت پیدا کرد و تیم انتخاباتی (ثبات و همگرایی) به رهبری داکتر عبدالله از این کلمه به حیث یک شعار اهم استفاده نمود.
نظر به معلومات و تحلیل اینجانب امریکا بعد از سال 2010 و بالخصوص بعد از دستگیری و ازبین بردن بن لادن در سال 2011 به این مسئله پی برد که جنگ در افغانستان بی مفهوم و بُرد نظامی محال است، فلهذا راه های دیپلوماتیک برگشت آبرومندانۀ عساکر خویش را جستجو می کرد. اما در این راه موانع زیاد و بهانه های مختلف از طرف متحدین امریکا و سایر کشورهای جهان، از جانب طالبان و همچنان از طرف دولت دست نشاندۀ خود شان به رهبری حامد کرزی ایجاد می شد. امریکا تشویق به ادامۀ کمک ها به دولت در کابل و وادار به ازدیاد مؤقتی تعداد عساکر و تشدید جنگ بر ضد طالبان گردید. باوجود همه امریکا تعداد عساکر خویش را در 2014 تقلیل داد و در پی بیرون کشیدن سایر قوت های نظامی خویش برآمد. داکتر محمد اشرف غنی در سال ۲۰۱۰، مسئول برنامه انتقال مسئولیتهای امنیتی از نیروهای بیرونی به نیروهای نظامی داخلی افغانی بود که در سال 2014 در کرسی ریاست جمهوری نشست، اما دولت افغانستان هنوز هم به خروج همه نیروهای خارجی از افغانستان موافقت نمیکرد. امریکا تصمیم خود را مستقلانه گرفت و برای تلاش خروج نیروهای نظامی اش در 2018 مستقیما با طالبان وارد مذاکره شد. در همین مذاکرات موضوع ایجاد (حکومت همه شمول) در افغانستان مورد بحث قرار گرفت که تیم انتخاباتی ریاست جمهوری (ثبات و همگرایی) در سال 2019 این اصطلاح را به حیث شعار عمدۀ خویش مطرح کرد.
موافقت نامۀ امریکا و طالبان برای آوردن صلح در افغانستان که بطور خلاصه توافقنامۀ دوحه نیز یاد می شود، در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ بین ایالات متحده آمریکا و گروه طالبان در دوحه، قطر امضا شد.
توافقنامه صلح امریکا و طالبان متشکل از چهار بخش است:
- تضمینها و میکانیزمهای اجرایی برای عدم استفاده از خاک افغانستان توسط هرنوع گروه یا فرد علیه امنیت ایالات متحده و متحدان آن.
- تضمینها، میکانیزمهای اجرایی و اعلام جدول زمانی برای خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان.
- پس از اعلام تضمینها برای خروج کامل نیروهای خارجی و جدولزمانی، آغاز مذاکرات بینالافغانی طالبان با سایر طرفهای افغان .
- آتشبس دائمی و جامع که موضوع آجندا گفتوگو و مذاکرات بینالافغانی باشد.
در توافقتنامۀ دوحه ذکر گردیده که چهار بخش فوق با هم مرتبط و با هم وابسته هستند و هر یک مطابق جدول زمانی توافقشده و شرایط توافقشده تطبیق خواهد شد. توافق در مورد دو بخش اول راه را برای دو بخش آخر هموار میکند. (متن توافقنامۀ دوحه).
قسمیکه در بالا ذکر شد، یکی از چهار مواد موافقتنامۀ دوحه (فقرۀ سوم) آغاز مذاکرات بین الافغانی بین همه جوانب مطرح سیاسی افغانی بوده که در جریان آن توافق بالای حکومت اسلامی جدید پسا توافق و آتش بس دائمی و جامع (فقرۀ چهار) صورت می گرفت. با در نظر داشت سلسلۀ مراتب و محتوای موافقتنامۀ دوحه، حکومت اسلامی جدید پسا توافق که توسط مذاکرات بین الافغانی باید تعین میگردید و در آن همه جهات سیاسی مطرح در افغانستان سهیم می بود، بنام (حکومت همه شمول) از آن تذکر بعمل آورده می شد.
حکومت همه شمول که طبق توافقنامۀ دوحه در جریان مذاکرات بین الافغانی باید بالای آن موافقه صورت میگرفت، عبارت از آن حکومت میبود که به اشتراک تحریک طالبان، حکومت افغانستان، حرکت های سیاسی مستقل و مطرح افغانستان، احزاب داخل کشور و سازمانهای افغانهای خارج از کشور بوجود می آمد و از همه مردم افغانستان، اعم از مرد و زن و هر قوم، مذهب و محل نمایندگی کرده می توانست.
قابل یاد آوری است که دو بخش اول توافقنامۀ دوحه که مربوط مذاکرات بین طالبان و امریکا بود به نتیجه رسید، اما دو بخش آخر آن که ارتباط با مذاکرات بین الافغانی میگرفت، به ثمر مطلوب نه رسید و قبل از توافق بالای حکومت همه شمول و آتش بس دایمی جوانب مذاکرات بین الافغانی، دولت جمهوری افغانستان که مذاکرات صلح با طالبان را نیز در انحصار خود گرفته بود، سقوط کرد و موضوع ایجاد حکومت همه شمول تا اکنون لاینحل و جنجالی مانده است.