ارزشها که معرف اصالت یک ملت است در طی دورانها با پیدا کردن فهم بیشتر برای زندگی بهتر با رشد تمدن پدیدار میشود و در یک کلمه ' فرهنگ ' جا میگیرد . فرهنگ شامل ارزشهای اجتماعی و هنجارهای موجود در جوامع بشری و همچنین دانش، باورها، هنرها، قوانین، آداب و رسوم، تواناییها و عادتهای افراد در جامعه میشود . آیا امکان دارد که با مرگ ارزشها ،
فرهنگ جامعهای نیست و نابود شود و توحش و بربریت کم کم جای آن را بگیرد ؟ آیا امروز افغانستان بدان سو میرود ؟!
زمانی که در جنبش روشنایی - فقط برای برخورداری چند شهر از برق آنهم در قرن بیست و یکم - همصدایی مردم و رهبران هزاره را دیدم خوشحال بودم که حکومت پاسخ مناسبی برای رفع تبعیض خواهد داد اما زمان سلاخی و کشتار مردم هیچ کدام از رهبران هزاره را ندیدم که در میان مردم باشند و مشخص بود از قبل میدانستند و به مردم هم اطلاع نداده بودند تا برگ مظلوم نمایی داشته باشند . آن هنگام که آقای محقق در تهران مهر تایید بر لشکر فاطمیون گذاشت و راضی به سلاخی و قربانی شدن قوم خویش داشت به مظلومیت خود و بستگان خود و فهم کسانی که او را رهبر قاطع خود میدانستند اندوهگین بودم . رهبران هزاره چنان بر نا آگاهی مردم خود واقفند که هر سال در سالگرد مرسوم به شهید مزاری تعدادی از آنها را به قتلگاه میبرند جالب آنکه در تجمع سالگرد امسال – ۲۵ مین سالگرد – با وجود آنکه تعداد زیادی از رهبران و رجال سیاسی وجود داشت باز از ساختمان نیمه تمام در نزدیکی محل بر مردم فایر شد ، صدها کشته و زخمی بر جای گذاشت که با وجود تکرار این کشتار در سالگردهای گذشته ، چگونه امکان دارد که همه جا امنیتی شود اما ساختمان نیمه کاره را بدون بازرسی کنار گذاشته باشند و وقتی از آقای محقق پرسان شد چرا یکی از سیاسیون کشته نشدند او در جواب - روبروی دوربین - میگوید من مرمی را دیدم که از کنار سر آقای خلیلی رد شد ! - مرمی را دید اما آیا ساختمان نیمهکاره به ذهنش خطور نکرد ؟ یا کاملا بر موضوع آگاهی داشت ! – رهبران جهادی تعامل با مردم را به خواستههای سیاسی شخصی خود گره زدهاند و ارزشی برای مردم قائل نبودهاند .
بریدن سینههای زنان و یا از دادگاههای صحرایی تا قتل و عام و نسل کشی قومی جزو افتخارات جهادیها است و آن را ارزش میخوانند اما در واقع این جنایات جنگی ضد بشری است که آن را در قالب نسل کشی و اقدام علیه بشریت میتوان قرار داد . بمبگذاری ، کشتن انسانها در روی سرک و یا موشکباران شهرها و به راکت بستن کابل و ... که از افتخارات یک حزب و یا گروههای جهادی است ، امروز میتوان آن را در قالب اشتباه بزرگی نکوهش کرد. واین افتخار آنها را بعنوان جنایت جنگی تعریف کرد . آزادی چند هزاری زندانیان طالب که در قاموس دولت مردان " حسن نیت " در جهت ابقای صلح نام میبرند ، اما در جامعهی افغانستان این اقدام را سیاستی اشتباه، غیر قانونی و توهینآمیز به قربانیان تروریسم و جنگ تعریف میکنند و تمام مردم آن را بعنوان " خیانت ملی " در جهت بی ثبات کردن کشور میشناسند . و ...
دستآورد صلح احزاب اسلامی با طالبان فقط تشدید حملات و کشتار بیشتر مردم ملکی بوده است زیرا کردارهای تاریخی سازمان یافته ای فراسوی تشکل های گفتمانی سیاسی در جامعه ی چند دههی گذشته ی احزاب در افغانستان وجود نداشته است که به گفتمان های سیاسی معنا بخشند . چنان عیان است که فرهنگ سیاسی آنها حامل ناهنجاری های مسألت آمیز حزبی است، امتزاج سیاست و ایدئولوژی در این مرز و بوم نوعی انسداد و عصبیت را جایگزین عقلانیت در پهنه ی کنش و واکنش های سیاسی کرده است.
فرهنگ عمومی آنان قانون گریز، استبدادگرا، فردگرا، کلام محور، قداست پرور، فصل گرا و وصل ستیز است که رونمایی عینی و عملی خود را در قالب رقابت های سیاسی جدایی خواه ، قهر آمیز و فراق مسلک یافته است . در میزان بالایی سرگشتکی قواعد ناظر بر بازیهای سیاسی در نزد بازیگران جمعی سیاسی، به گم گشتگی رفتار سیاسی دموکراتیک در جامعهی افغانستان دامن زده است . ادامهی حیات این احزاب بر ترور ، حذف فیزیکی و بریدن گلوی افراد منتقد است و در نهایت تهدید خانوادهی مقتولین برای سکوت در خون خواهی است . برای حفظ موقعیت با مسلط بودن بر رسانههای ملی اذهان عمومی علی الخصوص در فضای مجازی را به انحراف میبرند تا واقعیات روزمره کم رنگ تر جلوه دهند و در نهایت آن را خفه کنند . زمانی که پدر یما سیاوش از یک فریب و توطئهای پرده بر میدارد و همکاری نکردن دولت در آشکار کردن قاتل پسرش در بانک به افشاگری میپردازد ۱ که بعد از کشتن یما به سراغ فردین امینی خبرنگار تلویزیون آریانا رفتهاند و گلویش را بریده و به نام خودکشی آن را رسانهای کردند ۲ براساس گزارشها از ولایت غور در مرکز افغانستان افراد مسلح ناشناس ! (پنجشنبه، ۷ حوت/اسفند) به خانه بسمالله عادل ایماق که چندی پیش به قتل رسید، حمله کردهاند و دست کم سه عضو خانواده او را هم کشتهاند و دو عضو دیگر این خانواده را با خود به گروگان بردهاند . آقای عادل ایماق، خبرنگار و مسئول رادیو صدای غور بود. او در ۱۲ جدی/دی سال جاری ترور شد . اگرچه طالبان مسئولیت این جنایات را برعهده نگرفته است اما ترس مقامات محلی هنوز روی بر ملا شدن این قضیه احساس میشود . و ... . هرچند خبرنگاران را مجبور به فرار و یا فعالیت محدود میکنند اما بیشترین فعالیت دستگاه حاکمه تشویش اذهان عمومی و یا به انحراف کشیدن ذهنهاست . برای این منظور از مجیب الرحمان ها و بازیگران عرصه ی هنری در رسانهها کمک میگیرند .
مجیب الرحمان – یار دیرین – را هدايت کرده که به ناگاه در خطبه ای بر حکومت بتازد ، مردانی از حکومت به پاسخگویی میپردازند – بدون اینکه مجیب الرحمان کدام بازخواست یا دادگاهی شود و یا اخطار گیرد - رسانههای خودی را به آن مشغول میسازند و فضای خبری مسموم را به وجود میآورند سپس عمدی در فضای نمایشی به آریانا سعید سلام نظامی میدهند و آن سلام نظامی را هم به چالش میکشند ! آقای سیاف که به هیچ باوری پایبند نیست ۳ بر آریانا سعید میتازد و او را فاحشه میخواند در حالیکه فاحشهگی باور خود را نمیبیند . به این بسنده نمیشود که دعوای آریانا سعید با فهیم فنا در پشت صحنه ی ابر ستاره در تلویزیون طلوع را بر عموم آشکار میکنند که تمام فضای خبری و مجازی مسموم بر اذهان جامعهی افغانستان چه در داخل و چه در خارج مسلط سازند تا مجالی بر سرپوش گذاشتن بر کارکردها و سیاست های سرکوبی دستگاه حاکمه بشود . و جالب آن است هیچ مجرای قانونی برای بررسی این موضوعات اقدام نکرد فقط جنجال آفرینی بزرگی راه انداختند . اگرچه این اولین بار نیست که آریانا سعید را دخیل میکنند . در حاشیه نشست سران ناتو در سال ۲۰۱۹ که در لندن برگذار شد ، آریانا سعید ، نمایندهی حقوق بشر افغانستان بجای انتقاد از ناتو و دفاع از خون مردم مظلوم افغانستان، با ارائه چند عکس از ویرانی ها و جمعی دیگر از آبادانی ها ، نمایش دروغی از وضعیت ویرانی افغانستان توسط افغان ها و آبادانی آن بعد از ناتو را عنوان کرد و به تقدیر از عملکرد ناتو پرداخت ! در حالیکه در همین نشست رئیس جمهور فرانسه به مرگ مغزی ناتو اشاره می کند و می گوید ناتوی امروز حامی ترور و تروریسم شده است و حرکات و اهداف اصلی آن خالی از مفاهیم راهبردی آن است.۴ آن هنگام چون این واقعه نمایشی برای مصرف خارجی بود از جنجال آفرینی در داخل افغانستان خود داری شد .
رویدادهای جهانی ما را آگاه می کنند که مسیر تعیین سرنوشت خویش با تعریف درست و با کمک از جامعه جهانی و مدافعان حقوق بشری در جهان ؛ به صورت مسالمت آمیز امکان پذیر است با بهره گرفتن از تواناییهای خود میتوان عاملان و قاتلان یما سیاوش ها و امینی ها را شناسایی و به مردم معرفی کرد . در این برهه حساس مسؤلیت سنگین بر دوش منتقدین هوشیار و سیاستمداران آگاه و فعالان مدنی است که گفتههایشان با کردارشان یکی است که با بهره گرفتن از تفکرات و تدبیرهای سیاسی با دیدگاههای مختلف میتوانند سطح آگاهی و درک جامعه را افزایش دهند تا با سود بردن از تواناییهای شایستهی انسانی ، گام مهمی در رشد و بلوغ انسانیت بگذارند و این را نهادینه کنند که نبود عدالت و دادخواهی عامل سقوط انسان است . در چهارچوب راستگویی و خرد اندیشی و تعامل باهم میتوان زمینهای برای ایجاد حکومتی آزاد مردمی ایجاد کرد تا ملت ستم کشیده افغانستان در آن نفسی آزاد بکشند .
طاهره خدانظر
منابع و مأخذ :
۱ . اظهارات پدر یما سیاوش در ترس حکومت از بر ملا شدن عامل قتل پسرش
۲. گزارشی از گلو بریدن فردین امینی
۳ . سخنان آقای سیاف – زیر پا گذاشتن باورهای خود –
۴ . سخنرانی آریانا سعید در نشست ناتو در لندن