تعریف تروریزم درانحصارهژمونی ومنافع دولت!

سیاسي
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

عبدالاحمد  فیض

تروروتروریزم پدیده است که درتحولات ودگرگونی های انقلابی فرانسه سده هجدهم وارد گفتمان سیاسی شد، درآن فرصت تاریخی رزمندگان انقلابی توسل به اقدامات خشونتبار، ایجاد رعب ووحشت را روش مناسب برای دستیابی به اهداف شان می پنداشت که پیامدهای مرگباری نسبت به کتله های بزرگ غیرنظامی درقبال داشت

وموجب شد تا اقدامات وحشیانه علیه اکثریت غیرنظامی مورد توجه محافل سیاسی وبویژه حقوقدانان قرارگرفته ومساعی درجهت ارائیه توصیف اعمال تروریستی وعدم مشروعیت آن آغازگردد اما شایان ذکراست که علی الرغم مساعی بین المللی درجهت توصیف وتعریف جامع تروریزم که موافقت جهانی را با خود داشته باشد تا کنون ارائیه نگردیده است ولذا اختلاف برنحوه تعریف ازتروریزم با توجه به پیوند عاملان ترور به هژمونیهای زور، منویات واهداف شبکه های دهشت آفرین وبخصوص وابستگی سیاسی محافل تروریستی باعث شده است که علی الرغم سپری شدن قرون جهان کماکان درفقدان یک تعریف جامع وهمه جانبه ازدهشت افگنی بسربرد.

کاربرد اعمال خشونت باروبکارگیری ارعاب علیه مردمان بیدفاع به قصد دستیابی به مقاصد سیاسی معمولترین و متعارف ترین تعریف است که تاکنون ازتروریزم بعد ازتعاطی تئوریهای مختلف، تدویرکنفرانسهای متعدد بین المللی ومباحث زیاد، ارائیه شده است که بی تردید ازعدم تفاهم مشترک ودید واحد درزمیته ناشی گردیده است.

مسلم است که دردوران معاصرپدیده دهشت وتروریکی ازبزرگترین فکتوربی ثباتی جهانی بحساب میآید که تروریزم برخاسته ازدامن دولتها یا تروریزم دولتی وقرارگرفتن ماشین قدرت دولتی درعقب مزدوران تروریست به وضوح به خطرات ناشی ازاقدامات تروریستی فزونی بخشیده است واین امرباعث گردیده است تا موضعگیری دولتهادربرخورد وارزیابی وضعیت سیاسی وحقوقی گروه های تروریستی بربنیاد منافع ملی وچگونگی مناسبات شان با سازمان ها و تشکیلات تروریستی شکل گرفته ومحتوی وهویت آدمکشان ودهشت افگنان به گونه کاذب ووارونه منعکس وچه بسا المناک که گروه های تروریست درمحورمنافع وتمایلات راهبردی قدرت های معین هویت رزمندگان مشروع کسب نموده ویا مینماید.

با توجه به مطالب فوق میتوان تصریح نمود که این فقط منافع ومقاصد دولت است که عملکردهای دهشت افگنی را بعنوان ترورمیشناسد یا خیرنه دیدگاه واحد جهانی ویا تعریف حقوقی تروربمثابه یک جنایت هولناک ضد بشری که آدمکشان وحشی انسان بیدفاع را قربانی اهداف ظالمانه وضد انسانی حلقاتی میسازد که ازتروربرای رسیدن به هدف  سیاسی وحتا اقتصادی بهره برداری مینمایند. همین اکنون ایالات متحده ورژیم اسرائیل سازمان حماس را بمثابه یک سازمان مخوف تروریستی میشناسند، درحالیکه تشکیلات سیاسی ورزمندگان مسلح حماس بخش ازجنبش نجات بخش ملی در فلسطین است که تعدادی زیادی دولتها، حکومات ونهادهای معتبرجهانی این سازمان را بعنوان مبارزان ملی به رسمیت میشناسند. جنبش حزب الله درلبنان که درمخاصمت ورویاروئی با اسرائیل تاریخ طولانی دارد گروه ترور ووهشت خوانده میشود که درفهرست تروریزم بین المللی قرارداشته است وهکذا هستند گروها وتشکیلات تروریستی که هرروزمرتکب خشن ترین اعمال تروریستی درسطح منطقه ودرمحدوده ای جغرافیا ئی کشورهای معین میگردد ودولت های حامی ازآنها بمثابه بخش مؤثرسیاست خارجی خویش تحت عنوان مبارزان مشروع استفاده مینمایند که درین میان میتوان ازنقش پاکستان درپناه دادن وحمایت ازشبکه های متعدد تروریستی درامتداد چندین دهه آخیرنامبرد که درمقاطع مختلف بحران افغانستان ازچنین تشکیلات وحشت ودهشت بنام مبارزین آزادیبخش استفاده نموده است .

فلهذا بدون ابهام میتوان مدعی شد که پدیده بنام تروریزم درقالب منافع دولتها با چنین هویت خشن متبارزمیگردد نه بعلت اعمال واقدامات وحشیانه زیرا درپراتیک دیده شده است که هرگاه سازمان تروریستی خطری به منافع یکدولت ایجاد نکرده باشد، درراستای اهداف دولتهای معین عمل نمایند ویا مناسبات دولت با سازمان تروریستی برپایه تعهد برحفظ منافع دولت شکل گیرد دیگرگروه تروریستی ازتعریف خود بعنوان یک تشکیل دهشت افگن تبرئه خواهد شد.