میر عبدالواحد سادات
حوادث دهشتبار و خونین دیروز در شهر كابل به تعقیب اتش زدن و مسدود ساختن دفاتر دولتی در فاریاب ، مزارشریف ، طرح این سوال را مبرمیت خاص میدهد که :
ما در كجای تاریخ قرار داریم ؟
بعد از هفده سال هیاهوی جامعه مدنی ، حقوق شهروندی ، احزاب سیاسی ، قانون اساسی و دیموكراسی ، از لحاظ عینی و ذهنی اماده سقوط به انارشی تنظیمی هستیم.
دلیل عدم سقوط در توانایی ها ، اراده و فكر و اندیشه ما نمیباشد
!!!
ماعادت تاریخی داریم كه نقص خود را نبینیم و یا اینكه انرا بحساب سلامت و ملامت مطرح نماییم . در حالیكه طاعون در وجود ، تهدید علیه تمام وجود است.
واقعیت تلخ این است كه ما برخلاف مرحوم " مستر كچالو[1] " كه نقص خود را چنین توضیح میداد:
!" فكر در اسمان و پا در زمین "
فكر ما در قهر زمین و بدوی است و بخاطر فریب و تظاهر ازاسمان و ریسمان گز مینماییم. احترام به " قهرمان ملی " را وجیبه ملی ملت قلمداد مینمایم ، اما افاده ملت ، بیرق ملی و هویت ملی را قبول نداریم و فرسخ ها از شناخت افاده علمی و تاریخی دولت ملی قانون محور و عدالت گستر و حاكمیت قانون فاصله داریم،از حقوق شهروندی در نزد خارجیان گلو پاره مینماییم و اما با نظم شهری بیگانه و ارامش شهروندان را برهم میزنیم.از دیمو كراسی همچون " متاع " توریدی غرب صحبت مینماییم و اما با تساهل و تسامح بیگانه و همدیگر پذیر و دگر اندیش نیستیم. البته این برداشت تنها از شور و جنون جوانان بی بند و بار سر تیر ناشی نمیگردد ، بل زمانی قوت میگیرد كه " تحلیل گران سیاسی " و جلابان سیاسی به توجیه ان میپردازند. باید صادقانه اعتراف نماییم كه فقط از ترس حضور عساكر " كفار " و بیم انسداد حسابات بانكی و از ترس از دست دادن قصور و ... سقوط ما به تعویق می افتد !!! بدبختی مضاعف ما این است كه این مصایب در احوالی بر ما مستولی است كه طالبان و داعش با در دست داشتن بخش وسیع كشور در عقب دروازه شهر ها قرار دارد و روزانه كربلا ها را تكرار و بقایای لشكر های فاطمیون و زینبیون در در جامعه ستر و اخفا نموده است و پاشنه آشیل ما فقدان دولت كارا و مقتدر میباشد. افزون بر ان جنگ اعلام نا شده پاكستان تشدید یافته و ایران و روسیه رقابت با امریكا را در سوریه ساختن افغانستان تجربه مینمایند و امریكا و انگلیس با سیاست های كجدار و مریز و اقدامات پر ابهام و مشكوك زمینه ساز تداوم تراژیدی خونبار و ناسور شدن زخم خونین ما میباشند .
در چنین احوال و در حالیكه سونامی دهشتبار در راه است ، باید هشدار و هوشدار داد و بیاد داشت كه ناكامی های قبلی ما درین كلام حضرت فردوسی بازتاب دارد كه:
به یزدان اگر ما خرد داشتیم
كجا این سرانجام بد داشتیم
با حرمت.
مرحوم محمد انور انقلاب
در ضمیمه pdf