پس از دو دهه جنگ زمانی که نیروهای آمریکایی از ویتنام بنا به توافقنامه صلح پاریس در سال ۱۹۷۳ خارج شدند، جنگ ویتنام شمالی و جنوبی ادامه یافت تا اینکه نیروهای ویتنام شمالی و جبهه آزادیبخش ملی در ۳۰ اپریل/آوریل ۱۹۷۵ فاتحانه وارد سایگون، پایتخت ویتنام جنوبی شدند. مقامهای آمریکایی که سابقه خدمت در افغانستان را داشته اند نسبت به "تکرار تجربه ویتنام" در افغانستان هشدار میدهند.
جنگ افغانستان و جنگ ویتنام تفاوتهای عمدهای دارد اما خروج از افغانستان پس از امضای توافقنامه صلح مشابهاتی با خروج آمریکا از ویتنام بنا به توافقنامه صلح دارد. در کابل نیز رئیس جمهور افغانستان بارها از تجربه سقوط آخرین حکومت چپگرای مورد حمایت شوروی در ۱۹۹۲ یاد کرده است.
آمریکا از تجربه سقوط سایگون چه درسهایی در روند صلح و خروج از افغانستان گرفته است؟
ویتنام و افغانستان؛ آمریکا متحدانش را رها کرده
در ۲۳ ژانویه/جنوری نمایندگان ایالات متحده و ویتنام شمالی به طور رسمی توافقنامه "پایان دادن به جنگ و بازگرداندن صلح در ویتنام" را در پاریس امضا کردند، موافقتنامه تنها توسط ویتنام شمالی و آمریکا امضا شد و ویتنام جنوبی سندی جداگانه را نشر کرد.
بنا به موافقتنامه پاریس، آتش بس در تمام ویتنام برقرار شود و ایالات متحده موافقت کرد که سربازان و مشاورانش که حدود ۲۳ هزار نفر میشد و بستن پایگاههایش را در مدت ۶۰ روز انجام دهد. در توافقنامه امکان "اتحاد صلح آمیز" ویتنام شمالی و جنوبی در آینده پیش بینی شده بود، به این منظور شماری از نیروهای بین المللی در حدود ۱۱۶۰ مشاور در خط سرحدی باقی بمانند.
در اوایل ماه آوریل ۱۹۷۵ در حالی که آمریکا تمایلی به مداخله بیشتر نشان نمی داد، نیروهای ویتنام شمالی شهرهای عمده ساحلی را در مدت سه هفته تسخیر کردند. تنها اقدامی که واشنگتن کرد، تخلیه هرچه سریعتر افراد باقیمانده بود. در ۳۰ آوریل/اپریل ۱۹۷۵ تانکها از دروازه کاخ ریاست جمهوری در سایگون گذشتند، آخرین هلیکوپتر از بام سفارت آمریکا حامل ۱۱ تفنگدار دریایی آمریکا پرواز کرد. رئیس جمهور ویتنام جنوبی تسلیم شد.
سناریوی مشابه ویتنام در مذاکرات ۱۸ ماهه صلح میان زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در صلح افغانستان و نمایندگان طالبان به توافقنامه موسوم به "آوردن صلح در افغانستان" در ۲۹ فوریه/فبروری ۲۰۲۰ بدون حضور نمایندگان دولت افغانستان نیز تکرار شد.
براساس توافقنامه ۲۹ فبروری/فوریه، طالبان متعهد شده که به سربازان آمریکایی و نیروهای ناتو حمله نمیکند.
محمداشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان با اکراه و اما و اگرهای زیاد به اجرای توافقنامه تن داده و بیش از ۵۰۰۰ زندانی طالبان را بنا به آن توافقنامه آزاد کرده است اما همچنان خود را ملزم به رعایت توافقنامهایی که در پای آن امضا نکرده، نمیداند.
اخیرا، اچ ار مکمستر، ژنرال بازنشسته ارتش آمریکا که تجربه ماموریت در افغانستان را نیز داشته و به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ کار کرده، در کتابش نوشته که ترامپ فراموش کرده که طالبان دشمن است. او میگوید: "آنها (طالبان) وحشتناکترین مردم روی زمین هستند، آنها دشمن تمام مردم متمدن هستند."
چند روز پیش، در یک برنامه ویدئویی، مکمستر توافقنامه صلح میان آمریکا و طالبان را به "توافقنامه مونیخ" تشبیه کرد که پیش از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۸ میان قدرتهای اروپایی با آلمان نازی امضا شده بود، و براساس آن دست هیتلر برای توسعهطلبی در جنوب و شرق اروپا باز گذاشته شد.
اگر جو بایدن در انتخابات ۷ نوامبر به پیروزی برسد، فوریترین تاثیر را بر مذاکرات جاری صلح در دوحه قطر خواهد گذاشت.
زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در صلح افغانستان که یک جمهوریخواه کهنه کار بازمانده از دور دوره ریگان است، نفوذ و موقعیت ویژه فعلی خود را در اداره بایدن -مانند دوره اوباما- از دست خواهد داد. اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان به خوبی به این نکته واقف است و شاید مترصد چنین روزی است.
دعوا بر سر استراتژی خروج
ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت آمریکا فکر میکرد که کمکهای اقتصادی و تهدید بمباران میتواند ویتنام جنوبی را حفظ کند، اما رسوایی واترگیت و مخالفت کنگره با دخالت مجدد در ویتنام سیر تحولات را به گونه دیگری رقم زد.
نیکسون تنها چند ساعت پیش از اعلام خروج این کشور از ویتنام به متحدانش استرالیا و کره جنوبی خبر داده بود. در مقایسه با ویتنام، کاهش نیروهای بینالمللی در افغانستان از پیش اعلام شده و بنا به برنامهریزی منظمتری است.
برخی از منتقدان، اعلام تاریخ خروج را بهنوعی وعده پیروزی به طالبان ارزیابی کرده و "نادرست" خوانده اند. با با آنهم، هم اوباما، رئیس جمهور پیشین و ترامپ، رئیس جمهور فعلی حتی پیش از ورود به کاخ سفید بارها از تصمیم خروج نیروهای این کشور در افغانستان صحبت کرده اند.
دونالد ترامپ جنگ افغانستان را "بیپایان" و "بینتیجه" خوانده و خواهان خروج هرچه زودتر نیروهای آمریکایی از افغانستان است. هفته گذشته، اختلاف میان اوبریان، مشاور امنیت ملی و ژنرال مایک میلی، رئیس ستاد ارتش آمریکا درباره زمان خروج و شمار نیروهای آمریکایی در رسانههای آمریکایی علنی شد.
استراتژی جنگ آمریکا در افغانستان میان سه حلقه قدرت؛ وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی درکاخ سفید در نوسان بوده است. برخی اختلافها به بیرون درز کرده و اختلافهای دیگر، پسان در کتابهای خاطرات مقامهای پیشین بازتاب یافته است.
اختلاف میان رئیس جمهور و ژنرالهای نگران آمریکایی نسبت به سرنوشت جنگ افغانستان دیگر بر کسی پوشیده نیست. ژنرالها نگران اند که سیاست رئیس جمهوری ممکن است دستاوردهای آنها در جنگ ۱۹ ساله افغانستان را "برباد" دهد.
جو بایدن نیز خواهان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان است اما نه با شیوه ترامپ و نه به دلایلی مشابه او. آقای بایدن بر ماندن شمار کمی از نیروهای ویژه آمریکایی بر مبارزه شبکه القاعده و داعش در افغانستان تاکید دارد.
اگرچه ادامه حضور نیروهای آمریکایی در خاورمیانه جزو اولویتهای جو بایدن اعلام نشده است.
جو بایدن، نامزد ریاست جمهوری آمریکا یک نسخه از برنامه روزنامهاش را نشان میدهد که در آن از جمله آمار سربازان کشته شده آمریکایی در افغانستان و عراق آمده است
بایدن استراتژی اوباما را تکرار میکند؟
اگر بایدن به ریاست جمهوری آمریکا برسد، آیا استراتژی اوباما در افغانستان در ۲۰۰۹، سال اول ورود به کاخ سفید را تکرار خواهد کرد؟ بارک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا جنگ افغانستان را "جنگ ضروری" علیه القاعده و طالبان میدانست.
اوباما نیز در روزهای آغازین در کاخ سفید بر پایان دادن به جنگ افغانستان و خروج سربازان آمریکایی تاکید کرد اما استراتژی پیشنهاد شده توسط ژنرال استنلی مککریستال، فرمانده عمومی در افغانستان با افزایش نیروها تا حدود ۱۳۰ هزار سرباز موافقت کرد.
افزایش نیروها به جنگ افغانستان نه تنها پایان نداد بلکه جنگ فراگیرتر و آتش آن شعلهورتر شد.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا در کتاب خاطراتش مینویسد که گیتس میگوید 'رئیس جمهور اوباما سپس افزود: "اگر به این باور برسم که با من بازی میشود…" و جملهاش را ناتمام گذاشت، به وضوح به این معنا که عواقب بسیار سختی خواهد داشت.'
گیتس میگوید "همانطور که [در جلسه] نشسته بودم با خود اندیشیدم: رئیس جمهور به فرمانده خود [پترایوس] اعتماد ندارد، نمیتواند کرزی را تحمل کند، به استراتژی خودش باور ندارد و نمیپذیرد که این جنگ [افغانستان] جنگ اوست. برای او، تمام مساله خروج از افغانستان است."
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ بوده و در کتاب خاطراتش به نام "وظیفه" این دوره را تشریح کرده
گیتس دغدغه عمده ژنرالها در جنگ افغانستان را این گونه خلاصه کرده است. "این تصور که ایالات متحده در افغانستان شکستخورده تلقی شود، آن هم در حالی که آمریکا با بحران اقتصادی روبرو بود، تاثیرات مهمی بر جایگاه این کشور در جهان باقی میگذاشت. نیکسون و کسینجر قادر بودند با ایجاد ارتباط با روسیه و چین عواقب شکست آمریکا در ویتنام را مهار کنند و نشان دهند که ما هنوز هم در صحنه جهانی با قدرت هستیم."
در نهایت، ژنرال مککریستال به خاطر اظهار نظری درباره صلاحیتهای جو بایدن مجبور به استعفا شد، و ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده بعدی که پسان رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) شد نیز به خاطر رسوایی اخلاقی استعفا کرد.
اوباما، پس از افزایش بیسابقه نیروهای آمریکایی در افغانستان، برنامه خروج از افغانستان را پس از تکمیل روند انتقال مسئولیتهای امنیتی به نیروهای افغان تا سال ۲۰۱۶ روی دست گرفت. بر اساس این طرح، نقش سربازان آمریکایی به پشتیبانی، حمایت و آموزش محدود شد.
جنگ افغانستان عنوان "طولانیترین جنگ تاریخ آمریکا" نام گرفته است در حالی که جنگ پرتلفات آمریکا در ویتنام، لائوس و کامبوج نامحبوبترین جنگ تاریخ آمریکا بود. کهنه سربازان جنگ ویتنام هنگام بازگشت با بدرفتاری مردم روبرو میشدند. جیمز رایت، مورخ در نشریه نیویورکر مینویسد در آن موقع به کهنهسربازان جنگ ویتنام به چشم "مرتکبین یک جنگ ظالمانه" دیده میشدند.
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ حدود ۵۸ هزار سرباز آمریکایی در ویتنام کشته یا ناپدید شدند و بنا به تخمینها، نزدیک به ۲۰۰ هزار سرباز ویتنام جنوبی نیز جان خود را از دست دادند. بیش از ۵۸ هزار آمریکایی و دست کم یک میلیون و ۱۰۰ هزار ویتنامی کشته شدند. در جریان جنگ ویتنام حداقل۸۵۰۰ هواپیما و هلیکوپتر آمریکایی نابود شد.
شمار کم تلفات آمریکا در افغانستان در مقایسه با جنگ ویتنام و حتی در مقایسه با جنگ عراق از دلایل عمده فراموشی جنگ افغانستان در افکار عمومی آمریکا است.
معترضان به جنگ ویتنام در فیلادلفیا تابلوهایی در دست داشتند که بر روی آن نوشته بود "از شکنجه و کشتن سرپیچی کن"
براساس اعلام وزارت دفاع آمریکا از سال ۲۰۰۱ که نیروهای آمریکایی وارد افغانستان شدند، تاکنون ۲۱۱۶ نظامی آمریکایی در افغانستان کشته شدهاند، از این میان ۱۸۳۳ نفر از آغاز سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۴ کشته شدهاند.
پس از امضای توافقنامه آمریکا و طالبان تاکنون هیچ نظامی این کشور در افغانستان کشته نشده است.
در جلسه پرسش و پاسخ ماه گذشته (۲۲ سپتامبر) با زلمی خلیلزاد در کنگره آمریکا کشته نشدن هیچ سربازی پس از امضای توافقنامه، به عنوان یک "دستاورد" توسط برخی از نمایندگان کنگره برشمرده شد. در حالی که افغانها این دوگانگی در جنگ را به نوعی پشت کردن آمریکا تلقی میکنند.
مقامهای دولت افغانستان بارها با طعنه نسبت به طالبان از این رویکرد تازه جنگی انتقاد کرده است. طالبان، شورش خود را علیه حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان که به "اشغال" تعبیر میکند، توجیه کرده است و ادامه جنگ را پایان دادن دولتی که "دست نشانده" خوانده و به رسمیت نمیشناسد.