تپه مرنجان کابل

ټولنیز
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

نوشته کریم پوپل

درین تپه آثار آبدات کوشانی ها ، یونیان باختری کشف گردیده است . بدین معنی است که این تپه در ادوار مختلف مورد استفاده دولتها قرار گرفته و نیز قصه های دارد. در قسمت کخ طرف سیاه سنگ قرار دارد.  در وقت زمام داری امیر شیرعلی خان عبدالرحمن خان و امیر حبیب اله خان جشن نوروز یا میله نوروز گرفته میشد. و قبل از کمپنی قرغه میله گدی پران بازی درین محل صورت می گرفت. پس از آنکه   امان اله خان تپه را به نام نرنجان داس کرد بنام تپه نرنجان یاد می گردید. در دوره که نادر خان فوت کرد تپه نادر خان می گفتند. بعد از هفت ثور قبرستان شهیدان شد بنام تپه شهدا مسما شد. ولی نام مرنجان را کسی فراموش کرده که این مرنجان چه است.
تپه مرنجان 
دیوان نرنجان داس یا نرنجان سنگ پدر بی بی رادو جان وزیر مالیه شاه امان بود . نرنجان مستوفی و وزیر موفق در بخش مالیه بود. دیوان نرنجن داس، در ماه جولای سال ۱۹۲۰ میلادی ضمن یک هیئت افغانی به ریاست علامه محمود طرزی، غرض امضای معاهده به رسمیت شناختن استقلال افغانستان از سوی انگلیس ها، به هند بریتانوی سفر کرد . در این سفر دیوان نرنجن داس ٬ یک عضو برجسته این هیئت بود. هیت  با موفقیت واپس به وطن بازگشتن . امان‌الله خان به پاس خدمات نرنجان این تپه و چمنزار کناری آن را به وی بخشید که بعدها این تپه به نام نرنجان خوانده شد و با گذشت زمان نرنجان به مرنجان تبدیل شد.
نادرخان و هاشم خان چون مخالف دولت امان اله خان بودند. تمام داری وجایداد را ملکیت عامه کردند. ازاینکه خانواده نرنجان داس مهاجر به کشور هندوستان گردید دارایی او 
نیزملکیت عامه شد. تنها ساحه که قبر نادرحان است. در ملکیت پدر ظاهر خان درآمد

.
هیات عالرتبه  که برای امضا قرارداد استرداد استقلال به هند اعزام شدند

.

٢٢ ‌نوامبر ١۹٢١ عيسوی، هیأت انگلیس در کابل و با هیأت افغانی معاهده استرداد استقلال افغانستان را عقد کرد
قصه های افسانوی تپه مرنجان برای اطفال
این داستان افسانوی است نه حقیقت.
روایات است که : قبل از ظهور اسلام در کابل، پادشاهی حکومت می‌کرده که تنها یک دختر زیبا داشته است. در دربار این پادشاه، جادوگری به نام «مرنجان» زندگی می‌کرده است. این جادوگر، عاشق دختر پادشاه بود و می‌خواست که با او ازدواج کند، اما به خاطر داشتن چهره زشت و وحشت‌ناک، دختر شاه از ازدواج با او امتناع می‌کرده است. روزی خبر می‌رسد که سپاه اسلام بر کابل حمله کرده و صدها تن را در حومه کابل به قتل رسانیده. آن‌وقت پادشاه از «مرنجان» کمک خواسته و مرنجان گفت، به شرطی کمک می‌کند که دخترش را به ازدواج او در آورد. پادشاه شرط او را قبول کرد. مرنجان در صحنه جنگ رفت و مشت خاکی بر سپاه اسلام پاشید و همه‌ی آن‌ها نابود شدند. سپس آن‌ها را آوردند و در زیر تپه خاکی دفن کردند. بعدها این تپه به نام «مرنجان» نامیده شد..
روایات دیگر ولی افسانوی
در گذشته جادوگری به نام «مرنجان» در این مکان زندگی می‌کرده است. او ثروت و دارایی فراوانی داشت، اما روزی از قضا طلسم جادویی او می‌شکند و تمام دارایی افسانه‌ای او تبدیل به تپه‌ای خاکی می‌شود که اکنون به نام تپه مرنجان شهره است.
موخذ
۱. از یادکرد جنرال عبدالطیف  عبدالطیف پوپل لوی درستز زمان امان اله خان در کتاب خاطرات یک قهرمان
۲.تپه مرنجان کابل مکان تفریحی و تاریخی افغانستان نوشته فرهاد نوری در ویبسایت  ایندیپندد فارسی
https://www.independentpersian.com/node/135991/6
۳. تپه مرنجان از مکان های باستانی و  تفریحی در کابل نوشته طلوع نیوز
https://tolonews.com/fa/afghanistan-178985
۴. تاریخ سخن میگوید می گوید نوشته خیر محمد جوهر در صفه افغان اکادمکی 
https://www.facebook.com/afghanacademy1/photos/a.
۵.تپه مرنجان کابل و ویرانه قبر سلطان محمد طلایی نوشته شاه محمود محمود 
در ویبساید کابل ناتهه
https://www.kabulnath.de/Sal-e-Dowazdaoum/Shoumare-279/schamahmoud%20Mahmoud.html
۶. ویکی پیدیا فارسی تپه مرنجان نوشته کریم پوپل
https://www.kabulnath.de/Sal-e-Dowazdaoum/Shoumare-279/schamahmoud%20Mahmoud.html
۷. او دختر دیوان  بی بی رادو جان نوشته نویسنده کشور ایشور داس در ویبسایت کابل ناتهه
https://kabulnath.de/Salae_Doum/Shoumar-e-45/Ischer%20Dass_BebiRadoJan.html