برگرفته از کتاب ((اتنو لنگويستيک ص ۵۸۵-۵۸۷))
پوهاند دکتور زيار
برگردان - س . سيلنی
پښتو "پشتو"
پښتو( pƏxtȯ tȯ, PƏštȯ,ṣPƏ PƏẋtȯ, )
(زبان) پشتو در روشني زبانشناسي مقايسوی- تاريخی آريانی ، زبان شمال شرقی آريائی ثابت شده است و به همان قومی سکه (ساکه، ساکی) ارتباط داشته که به سال ۱۹۰ پيش از ميلاد ، از باکتريانا (بلخ) به طرف سکيستانه (<ساکستان< سيستان) در جنوب غرب افغانستان کوچيده اند ، مادر پشتو پيش از آ ن با گويشهای (زبانهای) ديگر ميانگين ساکی ، چون زبانهای پاميری ، بويژه با مونجی ، ييدغه (يېدغو) و خُتنی (خُوتني) در مناطق (شمال شرق) تکلم ميشده و همچنان با زبان باختري (يفتليی- کوشانی) ارتباط نزديک داشت . زبان پشتوي باستان ( proto pashto) با وجوديکه با زبان اوېستايی ارتباط تنگاتنگی داشه ، ولی با زبان ساکی هرچه بيشتر به مشاهده رسيده است .
چنين برميآيد که زبان پشتو بعد از پامير و بلخ ، روند مراحل (بعدي ) کهن و ميانگين اش را در سيستان ، هېلمند، غور و اراکوزيا (کندهار) طی نموده و سپس مراحل جديد را در کوه سليمان ( کسی غره ) آغاز و در مناطق ديگر پشتونخوا ، پی يکديگر به اکمال رسانده است ( نوشتۀ مورگنستيرن، سيمينار بين المللي پشتو ، کابل ١٩٥٧م ).
واژۀ پشتو pašto در واقعيت از يک ريشه کهن *Parsuaḫ parsa/u, منشأگرفته و پسوند aw - - ( نسبتی) با آن افزوده شده است (سکېرو ٣٨٤ ). البته ازنگاه براندنشتاين (١-٢) مؤلف پارسی باستان *Parsuaḫ parsa/u, بانام مکان (پرسواش Parsuaš) و در نتيجه با Parsu اثوري و پرسيس Persis يوناني همآهنگی دارد که گويا هخامنشيان پرس Pars و يا پارسه pārsa منحيث نام کشور و پارسی به منزلۀ نام زبان شان به کاربرده اند. همچنان سکېرو(همان رېفرنس) عين واژه ها را با نام پهلو Pahlaw (نام پيشين باشند گان خراسان) و زبان (پهلوی) نيز همريشه دانسته که شکل کهن آن >پرثوه Parθawa بوده است.
پشتون PƏṣtun, pƏštun, pƏx̌tun, pƏxtun
پشتون با واژه زبان "پشتو" ريشه مشترک دارد وازآنجا که پشتو يک زبان ساکي شمرده شده ، پشتون نيز بحيث گوينده همين زبان با دودمان سکه (ساکی) مرتبط دانسته ميشود .
چون واژۀ پشتو را استاد مورگنستيرن *parsa uah يا parsa/u ثابت کرده ، پشتون نيز با افزايش پسوند ān- *prstānā(h) و يا هم parsawānā امکان پذير ميداند. درين صورت در هردو اسم (پشتو و پشتون) گروه آوايی -rs – رس -، بعباره ديگر،( - rst -رست -) کهن که پارسۍ و ديگر زبانهای جنوب- غربی آريانی آنرا حفظ نموده، پښتو به (-ښت-) مبدل ساخته است. u- - در پشتون pashtun از a - - کهن، به عبارۀ ديگر از-un - ، an-- يا ana- - نمايندگی مينمايد.
ولی پروفیسور مورگنستيرن (EVP) ارتباط ((پشتون)) را با (پکتوېس ) هېرودت ، بربنياد آوا شناسی و ريشه شناسی تاريخی ونيز نژاد شناسي يکسره رد کرده، به گونه ای که لاسن ( Lassen)، جکسن (Jackson ) و(گريرسن) آنرا به نحوی نادرست با پشتون- Paštun امروز،بعبارۀ ديگر، با وارينت گويش شمالشرق يعنی پختون (pƏxtun) يکی دانسته و دانشمندان سنتی ما به نوبۀ خويش برآن پا فشاری کرده و با پکهت ريگويدا نيز مقايسه نموده اند (حبيبي، پخ٢٠٧؛ کهزاد٩٠-٩١).
ولی ميتوان نامهاي(پشتون و پښتونخوا) بالترتيب به جای پکتوېس Πaχтvεs و پکتوېکې Πaχтvεke هېرودت ، با parsuētai بتليموس وديگر نامهای اتنيکي يونانمانند(pársioi, pārsava, pārsa) هرچه درستر تطبيق شوند.
به هر رو، در اينجا ما با واژه و مفهوم دوم پشتو "← پښتونولي" کاری ندا شته، توجه علاقمندان را در مورد به صفحات] ۲۱۵ -۲۲۲ [کتاب معطوف ميداريم .
اگر به جای پرس Pars و يا پارسه pārsa يادشده دومين احتمال را در زمينه در نظر گيريم، آن اين خواهد بود که هردو واژه (پشتو-پشتون) با”paršta- " (پشت) اوېستايی ارتباط دهيم که معادلش درسانسکريت *Prstha- "" (پشت، بلند وبرتر) ميباشد، بنابرآن شکل کهن پشتون -*prstānā(h) مفهوم (کوهستاني، بلند يا اشکار و برجسته پښتون) را ميرساند.
در کنار پټهان دواصطلاح قديم هندی، روهی و روهيله نيز معنا و مفهوم (پشتون) را (کوهستانی ) ارايه کرده اند که درعين حال با پښت (پشت ، نسل) پښتو هم يکرنگی و شباهت را نشان ميدهد. ( ٥٤٩). پټهان pathan اصلاٌ از شکل (جمع پشتون يعنی پښتانه peštāna ، بعبارۀ ديگر ، پشتانه paṣtāna بوجود آمده است که در پراکرېټ (هندي ميانگين) شمال غرب و تا هنوز هم در زبانهاي کنون يا نوين هندي "پښتون" را پټهان (pathan ) ميگويند . ( مورگنستيرن EVP ٦١ ، سکېرو ٣٨٤ ، مکنزی ۵۴۹) .
در کنار ديگر نامهاي "پښتون" مانندافغان يا اوغان، روهی ، روهیل ، (سلیمانی) هم چون پټهان ، از سوي ديگران، به بيان ديگر (عربها) گذاشته شده است.
پښتون " پشتون " با پښتو "پشتو" علاوه برهمريشه بودن ، ارتباط زبانی- نژادی و زبانی- جامعه يی را نيز دارا ميباشد ، چنانچه ميگويند :
پښتون کسيست که پښتو دارد، نه آنکه تنها پشتو صحبت ميکند. براي روشني بيشتر به بخشهای ۶، ۷- و ۸- کتاب و همچنان قاموس ريشه شناسي ۲۳۸-۲۴۳ دکتور پوهاند زيار مراجعه شود
* تفاوت های زبانی - زبانهای مروج قومی را در انگلیسی اتنو لنگویستیک می گویند