کيها درمشکلات مردم طي هشت سال آگاهانه نقش بازي کرده اند؟

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

(بخش دهم – صباح )
{ يک پژوهش مستند درمورد اوضاع سياسي ، نظامي واقتصادي افغانستان با اتکاء به بخشهاي خبري وتحليلي ، داخلي وبين المللي }
فساد دولتي، قانون گريزي وبي مسووليتي
خنده ی تلخ آد ما همیشه از د لخو شی نیست
شکستن قلب مظلومي نيزکمترازآدم کشی نیست

انسان در طول تاریخ، همواره آرزوى تحقق عدالت كامل در جامعه را در ذهن خود مى‏پرورانده است. انسان‏هاى بسیارى مانند افلاطون و دیگر اندیشمندان دینى و غیر دینى، با اندیشه عدالت خواهى به فكر عملى كردن این آرزو بوده‏اند و تلاش‏هاى زیادى كرده‏اند.
فساد اداری از کلمه لاتين (Rumpere ) گرفته شده که به معنای شکستن است. بنابراين در آسيب (چيزی می شکند) يا (نقض می شود) اين چيز ممکن است : (يک شيوه رفتار اخلاقی) يا (مقررات اداری) باشد.
فساد اداری عبارتست از پاداشی نامشروع که برای وارد کردن فرد (کارمند دولتی) به تخلف از وظيفه تخصيص داده شده پرداخت می شود.
هانتينگتون : فساد اداری را به رفتار آن دسته از کارکنان بخش عمومی که برای منافع خصوصی خود ضوابط پذيرفته شده را زير پا می گذارند اطلاق می کند.
گوتا ميردال: عقيده دارد فساد اداری بصورت های گوناگون اعم از انحراف يا اعمال قدرت شخصی و استفاده نامشروع از مقام و موقعيت وظيفوي قابل اطلاق است.
تئوبولد: آسيب اداری را استفاده غير قانونی ازاختيارات برای نفع شخصی بيان می کند.
بانک جهانی و سازمان شفافيت بين المللي: فساد اداری عبارتست از استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی اداری، تحت تأثير منافع شخصی يا روابط و علايق خانوادگی.
تئوبولد معتقد بود: استفاده غيرقانونی ازاختيارات اداری- دولتی برای نفع شخصی.
هايدن هيمرميگفت:اقدامی (در چهارچوب فعاليتهای اداری- دولتی) که از ديد عموم مردم غير اخلاقی و مذموم يا مضر باشد. در اين تعريف فساد اداری به سه حالت : سياه، خاکستری و سفيد تقسيم می شود .
ويتوتاتزی بر اساس منافع عمومی چنين بررسي مينمايد: آن گروه ازاقدامات کارمندان حکومت است که :
اولاً ) به منافع عمومی (Public Interest ) لطمه بزند.
ثانياً ) هدف از انجام آن رساندن فايده به عامل يا شخص ثالثی باشد که عامل را برای انجام اين کار اجير کرده است.
الوانی - معتقد است که يک مسئول يا کارمند دولتی مرتکب آسيب اداری شده است که در اتخاذ تصميمات اداری، تحت تأثير منافع شخصی يا روابط و علايق خانوادگی و دلبستگي های اجتماعی قرار گرفته باشد. اين تعريف در مورد کشورهای در حال توسعه بيشترازکشورهای صنعتی مصداق دارد زيرا دراين گونه کشورها روابط اجتماعی وخانوادگی اهميت بسيار بالايي دارند وهرفرد وظيفه خود می داند تا حد امکان به خويشاوندان و نزديکان خود کمک نمايد. علاوه برآن هرشخص نيز برای رسيدن به مقاصد شخصی و رفع مشکلات خود در وهله نخست متکی به حمايتها و مساعدتهای اقوام و آشنايان خود است.
نتايج تحقيقات انجام شده در مورد آسيب اداری کشورهای مختلف نشان می دهد که آسيب اداری در رده های ميانی و پايينی نظام اداری تا حد زيادی به ميزان فساد در بين سياستگزاران و کارمندان عالی رتبه بستگی دارد. هنگامی که مسوولين ارشد فاسد باشند از يک سو به کمک زيردستان نيازمندند و از سوی ديگر ناچارند ادارات کنترول وتفتيش ، مطبوعات ودستگاههای قضايي را ضعيف کنند.
رانت جويي درمورد فساد اداري ميگفت: اقدامات اشخاص حقيقی و حقوقی با هدف انتفاع وبهره برداری برای خود يا اشخاص ديگر يا درقبال پرداخت مال به مأموران دولت که به منظور برخورداری از مزايا و امتيازات از راههای غير صحيح انجام می پذيرد.
فساد مالی ازديد رانت جويي: رفتار نفع طلبانه شخصی است که بعنوان يک مأمور يا مقام دولتی عمل می کند.
فساد مالی طبق تعريف بانک جهانی:
سوء استفاده مقام های دولتی ازمنابع عمومی برای منافع خصوصی است.
سوء استفاده ازقدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی .
هايدن هايمرو عقيده داشت: معامله ای بين بازيگران بخش خصوصی و دولتی است که از طريق آن، کالاهای عمومی به طرز نامشروع به سودها و منافع خصوصی تبديل می شود.
رفتاری که بر اثر نفع طلبی يا قدرت جويي خصوصی اعم از شخصی، خانوادگی يا محفلی – کارکردهای متعارف يک نقش يا سمت انتخابی يا انتصابی دولتی را منحرف می کند. تخلف در انجام وظيفه يا انحراف از قواعد رسمی رفتار يک مقام دولتی با انگيزه های شخصی مانند کسب ثروت، قدرت يا موقعيت اجتماعی است .
مدارد ميگويد: فساد اقتصادی دريک موقعيت بازارگونه اتفاق می افتد و به مبادله کالا يا نقد مادی مربوط می شود که عنصر اصلی فساد مالی است انتقال منابع تنها بصورت نقد يا کالا نيست بلکه دريک موقعيت اجتماعی، مبادله با چند مفهوم فرهنگی واخلاقی سروکار دارد. فسادمالی دريک مفهوم گسترده تر، بده بستان اجتماعی يا فساد اجتماعی ناميده شده است که بطور معرفی بعنوان يک عنصر اساسی از مشتری گرايي تلقی می شود مشتری گرايي اغلب به معنای مبادله منافع مادی است ولی نمی توان آن را تا اين حد محدود کرد زيرا مشتری گرايي دارای مفهوم فرهنگی و اجتماعی گسترده تری است. مشتری گرايي، نژاد گماری، قوم گرايي و ديگر شکلهای تبعيض، همه گونه های مختلفی از فساد مالی از نظر اجتماعی است.
انواع فساد مالی : شکل های اصلی فساد مالی رشوت، اختلاس، تقلب و اخاذی است. رشوت عبارت است از وجهی (نقدی يا جنسی) است که در يک رابطه آلوده و فاسد داده يا گرفته می شود. گرفتن يادادن رشوت تخلف است و بايد آن را جوهر فساد مالی دانست. رشوت می تواند بصورت يک مبلغ ثابت، فيصدی مشخص از يک قرارداد، يا هر گونه وجه يا امتياز ديگری از نوع پول که معمولاً به يک مقام دولتی که می تواند قراردادها را از جانب دولت منعقد و يا منافع را بين شرکتها، تجار و مراجعه کنندگان توزيع نمايد پرداخت می شود.
تا زمانيکه علت ها باقی هستند معلول درمانی و برخورد با افراد متخلف به هيچ روی نمی تواند در کاهش آمار فساد مثمرثمر باشد، بلکه بايد به طور همزمان هم ريشه های فساد را خشکاند وهم با متخلفين برخورد مناسب انجام شود.
فساد اداري پديده يي است كه بيشتر كشورها بويژه كشورهاي جهان سوم درگيرآن هستند و ريشه كني آن مستلزم يك عزم ملي وخواست جهاني است. اغلب تعاريف ارائه شده درباره فساد دستگاهـهـاي دولتــــي را مي توان رشوت و سوءاستفاده از موقعيت‏هاي وظيفوي، براي نفع شخصي دانست . پيامدهاي فساد اداري نيز به شکل معضلات و ناهنجاري‏هايي همچون: سوءاستفاده از موقعيتهاي وظيفوي، رشوت ستاني و اختلاس، قوم پرستي، پارتي‏بازي، بي‏عدالتي، هرج ومرج، ايجاد نارضايتي درجامعه ، سرقت واختلاس اموال و داراييهاي عامه . عوامل و زمينه هاي گوناگوني وجود دارند كه سبب پيدايش و گسترش و ترويج فساد اداري به صورت بالقوه و بالفعل مي ‎شود. بر مبناي اين عوامل و زمينه ها مي توان راههايي راجستجو كرد كه اثربيشتري در كاهش و حذف اين پديده شوم در جامعه شود.
شاهي از وزير خود پرسيد: امسال اوضاع اقتصادي كشور چگونه است؟
وزير گفت: الحمدالله به گونه اي است كه تمام پينه دوزان توانستند به زيارت كعبه روند.
شاه گفت: نادان اگراوضاع مالي مردم خوب بود كفاشان مي بايست به مكه مي رفتند نه پينه دوزان، چونكه مردم نمي توانند بوت بخرند ناچاربه پينه نمودن مي پردازند، بررسي كن وعلت آنرا پيدا نما تا كاررا اصلاح كنيم.
نظام اداری درکشورما عليرغم دموکراسي وارداتي خود قادر به ايفای کارکردهای يک نهاد مدرن در جامعه نبوده است و نيست. يعنی نظام اداری ما ناسالم ،آلوده وغير کارامد است. ناسالم بودن نظام اداری مشکل اجتماعی است ،يعنی مسوولين، کارمندان ومراجعين به خوبی وضعيت بيمارگونه را حس می کنند. متاسفانه درساختار سیاسی کنونی کشورهیچ چیزی قابل پیشبینی نیست . اداره يي یکدست و متمرکزی در کشور وجود ندارد. نظام سیاسی واداری کنونی متشکل از جناح های مختلف جنگسالاران ،غرب آمده گان روزگذران، نمایندگان برخی از گروه های مذهبی، وبیروکرات های گذشته ووابستگان مقامات بالاي است وهمین عناصر موقعیت های کلیدی را در دست دارند. این ها درتطبيق وتغيرنظام بازار آزاد، سهم مهمي دارند. اينها اند که از فضای بازوآزادی های فردی ( بت های موهوم سیاست جهانگرای لیبرالیسم نوین) سخن می گویند، تا دل سردمداران شرکت های بازارهای بین المللی را به دست آورند .
یکی ازعمده ترین مشکلات نظام اداری افغانستان فساد اداری و به خصوص فساد گسترده دراين چند سال اخيراست. این فسادآنچنان درتاروپود کشورریشه کرده است که به باوربسیاری ازتحلیلگران ساده لوحی خواهد بوداگرازاین دستگاه انتظارداشت که به احقاق حق وابطال باطل ویا اجرای عدالت وقانونيت بپردازد .
فساد در کشورما دوشادوش دستگاه هاي دولتي به پيش رفته است ، تاثير جنگ هاي خانمانسوزوگماشتن انسانهاي بي بندوبارواستفاده جومخصوصادرسالهاي چوروچپاول کشوروسيله افراد هم حزبي تنظيمي وبيسواد باعث شد تا اين پديده شوم دولت وجامعه جهاني رابه تهديد مواجه سازد. بدون شك وارد كردن ضربات کوبنده وپيهم فساد واختلاس بر سياستهاي دولت ، باعث از بين رفتن منافع ملي گرديده وحاکميت رابه نابودي وگمراهي تهديد مينمايد.
اخيراً دريک گزارش شانزده دستگاه استخباراتي ايالات متحده امريکا يکي ازعوامل پايين آمدن مشروعيت حکومت کرزي ،فساد اداري اي خوانده شده است که سراپاي دستگاه حکومت را فراگرفته است. همين فساد است که موجب مي شود طالبان وساير مخالفين بدون مشکلات بزرگ ساحه نفوذ شان را توسعه بدهند.
دريک تحقيق که موسسه انتيگريتي واچ افغانستان درماه جنوري سال دوهزاروهفت انجام داده است، پنجاه وچهارفيصد کساني که مورد سوال قرار گرفته اند ، گفته اند که فساد اداري نظام اخلاقي جامعه را تخريب کرده است، پنجاه وهفت فيصد براين نظر اند که مشروعيت وموثريت دستگاه دولتي را ازميان برده است و شصت وپنج فيصد مي گويند که همين فساد اداري مستقيماً بروضع امنيتي آنها اثرمي گذارد.
بسياري معتقد بوده اند که معاش وحقوق اندک مامورين دولتي موجب شيوع فساد اداري مي باشد. سه شکل مهم فساد اداري که درافغانستان بسيار برجسته مي باشند عبارت اند رشوت خواري ، مشکل تراشي دراجراي کارهاي مراجعين و خويشخوري. ضعف دستگاه اداري دولت، نبودن مجازات وتعزيرات عليه فسادپيشگان دردستگاه دولتي و حاکميت فرهنگ معافيت از بازخواست ، موجب گسترش اين بيماري شده است.
چهل ويک فيصد کساني که مورد سوال قرار گرفته اند، فاسد ترين دستگاه را دردولت ،دستگاه قضايي خوانده اند، پس ازآن درطبقه دوم بخش امنيتي مي باشد که بيست فيصد بدان اشاره کرده اند ، دردرجه سوم گمرکها است که پانزده فيصد ازآن نام برده اند وبلاخره درمرحله چهارم شارواليها فاسد ترين نهاد ها شناخته مي شوند که سيزده فيصد بدان اعتراف کرده اند. بي جهت نيست که با تمرکزفساد دردستگاه قضايي وامنيتي کشور، بيعدالتي ها وناامني ها روز تا روزافزايش مي يابند وکار بدانجا مي رسد که حاميان خارجي دولت نيز ازسقوط وتنزل مشروعيت دولت مورد حمايت شان سخن به ميان آورند.
اما نبايد ازحقيقت گذشت طى سال دوهزارويک درکمتر ازچهل وپنج روز افغان ها از گزند تروريسم و طالبان رهايى يافتند. مردم پس از اين واقعه به اميد دستيابى به آينده اى روشن چشم دوختند . برخى از اين اميدها تحقق يافت. کودکان به مکاتيب بازگشتند. حدود هشتادوپنح فيصد از افغان ها اکنون به خدمات درمانى دست يافته اند. اين رقم نو درصد بيشتر از سال گذشته است. مرگ و مير کودکان بيست وپنج فيصد کاهش يافته است. دموکراسى، مطبوعات آزاد، دستاوردها معين اقتصادى و اجتماعي وجوددارد. بازسازي واعمارمجدد تاجاي صورت گرفته ،جاده هاي بزرگ ترميم وقيرريزي گرديده ، مردم ازحقي گفتن وشنيدن برخورشده اند.
همپنان آقاي کرزی درنشستي تحت عنوان ماموریت افغانستان وآینده ناتو،درکنفرانس امنیتی مونشن گفتند:
درسالدوهزارويک برای رهایی افغانستان ازچنگ تروریزم و استقرار امنیت درجهان،ما مشترکاً تلاش کردیم وبه آرزوی خود رسیدیم، طالبان والقاعده از کشورفرارکردند، همکاری جامعه جهانی وافغانستان نتیجه موثری به بار آورد. آنزمان ما دیدگاه های خود را داشتیم وبه بسیاری ازخواست های که آرزو داشتیم رسیدیم. افغانستان آزاد ومستقل که با همسایه های خود رابطه نیک داشته وازاقتصاد خوب برخوردار باشد.
دست قانون بالا باشد ودموکراسی درکشورقوام یابد ومردم برآینده شان اعتماد داشته باشند.درسالدوهزارودودرکنفرانس توکیو براصل بازسازی افغانستان تاکید کردیم . احداث سرک ها،اعمار مکاتب، ارایه خدمات صحی. آیا ما به این دیدگاه های خود رسیدیم؟ بلی افغانستان به بخش عمده ای ازخواهش خود،رسیده است، درحدود هفت ملیون کودک به مکتب میرود، نهادهای تعلیمی وتحصیلی فعال گردیده ومطبوعات به طور قابل ملاحظه ای رشد یافته است.
کرزی، با تشریح دیگردست آوردهای افغانستان گفت، حالا مردم خدمات بهتر ازما میخواهند. مکتب بهتر، استاد بهتروخدمات بهتر، درحالی که ما قبلاً دراین زمینه ها ازداشتن خدمات ابتدایی نیز بی بهره بودیم.ریس جمهور با اشاره به معضله کشت مواد مخدرگفت که افغانستان چنانچه بعضی ما را متهم می کنند، کشورمتکی به اقتصاد مواد مخدر نیستیم. ما ازعواید مواد مخدر چیزی نصیب نمی شویم واگرچنین می بود واگر افغانستان تنها ده درصد عواید فروش مواد مخدر را که می گویند به پنج ملیارد دالرسالانه میرسد، به دست می داشتیم، محتاج جامعه جهانی نمی بودیم، بلکه خود کشور کمک کننده می بودیم. کرزی، همچنان گفت، افغانستان درمناطقی که حاکمیت دارد، توانسته کشت خشخاش را مهما ر کند، هجده ولایت کشور عاری ازکشت این پدیده شده وما تلاشهای خود را ادامه میدهیم که کاهش بیست ودرصدی کشت خشخاش نتیجه آن است.
اما سوال این است که چرا امروز سطح میزان کشت خشخاش ازهرزمانی دیگری بلند است؟ چرا درزمان طالبان وپیش ازآن کشت خشخاش به این پیمانه نبود. پاسخ به این سوال ، سعی مشترک می خواهد. وي با بیان اینکه افغانستان اولین قربانی مواد مخدر است گفت، ما درزمینه کشت بدیل ازهمکاری جامعه جهانی قدردانی می کنیم وادامه همکاری های آنان را خواستار هستیم. کرزی بر تجهیز وتقویت نهاد های امنیتی افغانستان تاکید کرد وگفت که عدم توجه به افزایش وتقویت پولیس که بیشترینه تلفات را درطی هفت سال گذشته داشته است، برای افغانستان گران تمام شده است.
توجه به پولیس تنها سه سال پیش صورت گرفت که کشورالمان دراین زمنیه همکاری های زیادی نموده است، اما تعدادی محدود نیروهای پولیس درمناطق نا امن بخصوص درمناطق مرزی افغانستان که ازسوی تروریستان سخت تهدید می شوند، کارا نیست وباید افزایش یابند.