به يقين که حرکت 24 حوت 1357 ولايت هرات خاطرات تلخ و درس هاي آموزنده را از خود بجا گذاشته است. رستاخيز 24 حوت که مظهر مخالفت عادلانه مردم هرات عليه عملکردهاي تند ، تيز و عاقبت نا انديشانه سياسي، اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي حاکميت آنوقت بطور کل و ادارهء حزبي – دولتي هرات بطور خاص بود، بگونه سالم ، مؤثر و سازنده رهبري نگرديد. بنظراين قلم، عوامل ذيل در بميان امدن وضع متشنج و بروز قيام 24 حوت در ولايت هرات نقش عمده داشنتد:
کشمکش هاي فرکسيوني در ميان رهبران و کدرهاي حزب دموکراتيک خلق افغانستان: حفيظ الله امين بمنظور اينکه در ميان سازمانهاي حزبي ولايت هرات، نفوذ و قدرت خود را تحکيم و گسترش دهد، کدر رهبري ولايت هرات را تعويض و افراد وفادار بخود از جمله آقاي نظيف الله نهضت را به صفت والي و منشي کميته ولايتي ولايت هرات به هرات فرستاد. اقاي نهضت بجاي توجه به پرابلمهاي اجتماعي مردم، مصروف تحکيم " قدرت و نفوذ" تيم خويش در سازمانها و ادارات دولتي هرات بود. تيم آقاي نهضت که از محيط و مردم هرات شناخت نداشت، علاوه بر اينکه نتوانست پيوند مردم را با حاکميت آنوقت حفظ نمايد، بلکه سبب ايجاد بي اعتمادي بيشتر مردم نسبت به حاکميت انوقت گرديد. مطبوعات هرات بجاي انکه به توضيح و تشريح اهداف و پروگرامهاي حکومت وقت مي پرداخت ، مطالب غير ضروري، جنجال بر انگيز و تحريک آميز را بنشر مي رساند. در يکي از سر مقالات اتفاق اسلام، فيو دالان به خرس هاي قطبي تشبيه شده بودند. مدير مسؤل روزنامه از بسا جوانب مورد انتقاد شديد قرار گرفت. و ي در برابر انتقادات منتقدين خويش چنين استدال مي نمود: " دهقانان از فيودالان ميترسند و من با چنين نشرات به دهقاتان جرات ميدهم و فردا مقاله شديد تري را بنشر مي سپارم" بوضاحت و جرات ميتوان گفت که صفوف حزب دموکراتيک خلق افغانستان در جنب ساير هموطنان خويش، قربانيان سياست هاي افراط گرايانه ، ماجراجويانه، خودخواهانه و خاينانه تعدادي از رهبران خويش بودند. چنانچه در دوران حاکميت امين، کارمل و نجيب، تعداد زيادي از صفوف حزب دموکراتيک خلق افغانستان در زندان پلچرخي کابل محبوس بودند. در ادوار متذکره، رقم درشتي از صفوف حزب مذکور که با استبداد حزبي ، کيش شخصيت ، سياست " قهرمان سازي" ، سويتيزم و رهبري کشور بشيوه استخباراتي مخالف بودند زنداني، اعدام و حتي در شهر هاي مختلف افغانستان مورد حمله و ترور سازمانهاي استخباراتي قرار ميگرفتند.
· نقش گروه ها و سازمانهاي سياسي: آنعده گروه ها، احزاب و سازمانهاي سياسي که که با حاکميت آنوقت ضديت و بدبيني سياسي داشتند با استفاده از اشتباهات، غلطي ها ، کجروي ها و اعمال خاينانه اداره حزبي و دولتي هرات ، مردم هرات را به جنگ و خونريزي کشانيدند که بنا به ادعاي آقاي محمود نکته دان، 25 هزار انسان در حوادث 24 حوت قرباني گرديده است! با آنکه قتل يک افغان و يک انسان جرمي است نا بخشودني و غير قابل جبران، قابل توضيح ميدانم که در ارائه رقم فوق الذکرمبالغه ء زياد صورت گرفته است که حتي تعدادي از اگاهان مجاهدين نيز در مورد مبالغه نمودن رقم مذکور داراي نظر واحد ميباشند. همانطوريکه در 24 حوت سرکوب بي رحمانه مردم بوسيله ستاد حزبي و دولتي ولايت هرات محکوم است، عملکرد سازمانهاي سياسي که مردم را به جنگ و خون ريزي، دعوت، تشويق و ترغيب کرده اند نيز قابل محاکمه ميباشد. ا ين يک حقيقت روشن و انکار ناپذير است که عملکرد حرکت 24 حوت نتنها عليه حاکميت ح.د.خ.ا ، بلکه عليه تمام قشر روشنفکر و تحصيل کرده هرات بود. در قدم اول، معلمين و مکاتب مورد حمله قرار گرفتند، حتي کسانيکه سر لوچ بودند بدرجات مختلف مجازات مي گرديدند. جوانانيکه با قيام کنندگان همکاري نمي کردند از جانب گروه هاي سياسي مخالف حاکميت انزمان، مورد توهين و تحقير، لت و کوب قرار گرفته و حتي درمحلات عام بشيوه طالبان اعدام مي گرديند. در 24 حوت ، سازماندهندگان قيام، روشنفکران را که محصلين پوهنتون و پولي تخنيک کابل ، شاگردان ليسه هاي مسلکي ( چون رخصتي هاي زمستاني بود و محصلين در محلات خويش بودند.) و شاگردان مکاتب ولايت هرات بودند بي رحمانه لت و کوب و حتي بقتل مي رساندند و آنعده از شاگردان و محصلين را که از حمايت بزرگ قومي و محلي برخوردار بودند لت و کوب کرده نمي توانستند، بلکه آنها به مساجد احضار و مو سر شان را تراش مي کردند و بجرم اينکه گويا کافر اند، با خواندن کلمه شهادت به اسلام فرا مي خواندند. درينجا با ذکر يک مثال اکتفا مي نمايم: يکتن از شاگردان صنف نهم يکي از مکاتب هرات که فضاي وحشتناک صبح 24 حوت او را سخت پريشان ساخته بود و ترس بر تمام وجود اش مستولي گشته بود، از حومه شهر به سوي خانه اش در حرکت بود که مورد توجه چند تن از شورشي ها قرار مي گيرد. شورشي ها وي را تلاشي مي نمايند واز کيسه شاگرد مذکور يک قلم که رنگ ان سرخ بود پيدا مي نمايند . سرخ بودن رنگ قلم به "جرم و گناه کبيره" شاکرد مکتب مي افزايد و شورشيان با نعره هاي الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر شاگرد صنف نهم را تا جان داشت ، لت و کوب نمودند. امکان دارد که پدر اين طفل يک دهقان بي سواد و يا اينکه مربوط به حاکميت انوقت بوده باشد، درين جان گناه و جرم اين طفلک چي بوده است؟
· نقش ايران در بي ثباتي وضع آنزمان هرات: رژيم خميني با سر دادن شعار " صدور انقلاب اسلامي" در بر هم زدن نظم و امنيت سياسي و نظامي هرات نقش فعال داشت. وسايل اطلاعات جمعي ايران بخصوص تلويزيون ان مردم را به حرکت عليه حاکميت انزمان تحريک مي نمود. تعدادي از فاميل هاي متمول هرات مي توانستند که از طريق آنتن هاي تلويزيوني، پروگرامهاي تلويزيون ايران را مشاهد نمايند. از آنجائيکه تاثير اطلاعات جمعي بخصوص وسايل بصري و سمعي بر انسانها زياد است ، متاسفانه يک تعداد از شهريان هرات که توانائي فکري و قدرت مادي سازماندهي حرکات سياسي ضد دولتي را داشتند، نظام سياسي انوقت افغانستان را صرفا از چشم و نظر مطبوعات ايران مي ديدند. در آوان رياست جمهوري مرحوم و مغفور سردارمحمد داود خان، تعداد زيادي از مردم از افغانستان بخصوص از هرات براي کار و غريبي به ايران مي رفتند تا با فروش نيروي کار خويش بتوانند فاميل هاي خود را اعاشه نموده و مشکلات اقتصادي خود را رفع نمايند. درين ميان يک تعداد افرديکه سوابق جرمي ازقبيل دزدي و قتل هاي مکرر داشتند و مورد تعقيب قانوني قرار داشتند به ايران فرار نموده بودند و جرات بازگشت را بوطن نداشتند. حکومت خميني اين افراد را با پول و اسلحه تامين و بخاطر مقاصد سياسي خويش به هرات اعزام نمود.اين افراد که در ايجاد وحشت، ترس و ارعاب، دزدي و غارت، کشتن و بستن مهارت خاص و تجربه زياد داشتند،متاسفانه در راس حرکت 24 حوت 1357 قرار گرفتند. حرکت متذکره قبل از همه ايديالهاي خاينانه حکومت خميني را مبني بر تضعيف معارف مدرن، از هم پاشاندن قواي مسلح هرات و فلج ساختن فعاليت هاي توليدي و اقتصادي را در هرات به کرسي نشاند. به همين علت سر کردگان شورش هرات مقدم بر همه معلمين و شاگردان مکاتب ، بانک ، مؤسسات اقتصادي و فرقه 17 هرات را نشانه گيري نموده بودند. سران حرکت 24 حوت، بگونه مثال حاجي شير اقا، داود جوان، امر سيد احمد، گل احمد تيزان، عارف، آصف ، جمعه گل پهلوان ، کريم صغير ، تورن رسول غيره... تا به اخرين رمق حيات از هيچگونه خيانت به منافع مردم هرات دريغ نورزيدند. آنها در وجود اعتراضات عادلانه مردم هرات، منافع بيگانگان را انعکاس ميدادند و تامين مي کردند. بطور مثال در سالهاي 1357 و 1358 بکمک مستقيم حکومت اخندها ي ايران، هرات را بميدان جنگ مبدل ساخته بودند. بعد ازآنکه افغانستان بوسيله روس ها اشغال شد، تعداد زيادي از سازمادهندگان قيام مذکور با کاجي بي روس ها پيوند پيدا کردند و با جهاد پاک و مقدس مردم هرات عليه اشغال روسها، خيانت ورزيدند.بطور مثال از جمله، شير اقا، عارف، آصف، داو د جوان و آمر سيد احمد که در قيام 24 حوت مردم هرات نقش فعال داشتند در سالهاي اشغال افغانستان بوسيله روس ها در خدمت قواي اشغالگر قرار گرفتند. کشور ايران نتنها ديروز، بلکه امروز هم بگونه آشکار در تمام ساحات زندگي مردم ما بخصوص مردم هرات مداخله مي نمايد. آخند هاي ايران بگونه مغرضانه در رشد ، انکشاف و تحکيم موقف سياسي، اقتصادي و نظامي قوم و مليت مورد نظر خويش در هرات تلاش مي نمايد. از سرزمين ايران کماکان سلاح و اسلحه به هرات سرازير مي گردد. با کوشش رژيم اخند ها، در افغانستان جبهات و ائتلافات جديد سياسي ايجاد گرديده مي گردد. با درنظر داشت ارائه مطالب فوق ميتوان ادعا کرد که سياست و ستراتژي شؤنيستي حاکميت ايران در قبال کشور ما تا کنون تغيير نکرده است. ايران نمي تواند و نمي خواهد که يک افغانستان نيرومند ، متحد و خودکفا را در جنب خويش ببيند. از آنچه که تا کنون گفته آماده ايم فقط بيک نتيجه مي رسيم که دول نيرومند و همسايگان بد چشم ما، پيروزي هاي خود را در اختلاف و جنگ بين افغانها تامين کرده و مي کنند. انها به ادامه تلاشهاي ديروزي خويش، امروز هم تلاش مي ورزند که با دا من زدن به اختلافات سياسي و تقويه روحيه عقده گشائي و انتقامجوئي بين افغانها، زمينه ها و شرايط صلح اميز و عنعنوي حل اختلافات جامعه افغاني را از بين ببرند. دشمنان آب و خاک ما بايد بدانند که مردم رزمنده، دلير ، حق بين و مصلح افغانستان، قدرت و توانائي آنرا دارند که بخاطر منافع علياي وطن عقده ها ، انتقامجوئي ها واختلافات سياسي خويش را کنار بگذارند و نيروي خود را عليه دشمنان اين آب و خاک متمرکز سازند.