امین الدین ( سعیدی – سعید افغانی )
پروردگار ما در مورد عظمت قرآن عظیم الشان ونزول آن در ماه مبارک رمضان در:
( آیه : 185 سوره بقره ) میفرماید :« شهر رمضان ا لذی انزل فیه القرآن هدی للناس وبینت من الهدی والفرقان » (ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن فرو فرستاده شده است تا مردم را راهنمایی کند ونشانه ها وآیات روشنی از ارشاد باشد ومیان حق وباطل جدائی افکند ).
بنآ در این ماه به تلاوت وتدبر در قرآن باید اهمیت بسزای داد .همانطوریکه که در فوق متذکر شدیم ماه رمضان ماه قران است وبر هر مسلمانی شایسته است كه بیش از اوقات دیگر به قرائت قرآن بپردازد.ووخت گرانبهای خود را به آن مصروف سازد .
مورخین مینویسند یكی از خصوصیات سلف موردتوجه قرار دادن قرآن عظیم الشان بود. وجبرئیل امین در ماه رمضان قرآن عظیم الشان را بر پیامبر صلی الله علیه وسلم میخواند .
سیرت نویسان می نویسند حضرت عثمان بن عفان هر روز یك ختم قرآن می نمود .ودر میان گذشتگان كسانی بودن كه در هر سه شب بهنگام قیام اللیل یك ختم كامل می نمودند. وبعضی دیگر در هر هفت شب یك ختم قرائت می كردند وعده ای بودند كه درهر ده روزه یك ختم قرآن می خواندند . ونقل می كنند كه امام شافعی (رح) در ماه رمضان شصت ختم قرآن را در خارج از نماز قرائت می كرد وأسود در هر دوشب یك ختم قران را قرائت می كرد وقتاده درتمام زندگی اش هر هفته یك ختم قرآن می خواند وچون ماه مبارک رمضان فرا می رسید هر سه شبانه روز یك ختم ودر دهه آخر رمضان هر شب یك ختم قرآن می خواند وامام زهری چون ماه رمضان می رسید قرائت حدیث وهمنشینی با اهل علم را رها نموده وبه قرائت قرآن از روی مصحف روی می آورد.
علامه ابن رجب حنبلی می فرماید: نهی بعمل آمده است از اینكه شخص مسلمان در هر سه روز یك ختم قرآن بجای نیاورد .اما دراوقات خاصی مانند ماه مبارك رمضان ویا در اماكن بخصوص مانند مسجدالحرام مستحب است كه در حد توان به این امر اشتغال داشته باشند. و قرار گرفتن در این زمان ومكان را غنیمت بشمرند . واین نظر اما احمد واسحاق وغیره از ائمه نیز می باشد .
خواننده محترم !
گریستن به هنگام قرائت ویا شنیدن آیات قرآن از ترس پروردگار را نباید فراموش کرد .
تلاوت قرآن بدون تدبر واندیشیدن به آن از شیوه های سلف واز رهنمونهای ایشان نمی باشد . بلكه آنان از كلام پروردگار متأثر گشته ودیگران را نیز تحت تأثیر قرار می دادند. در صحیح امام بخاری از عبدالله بن مسعود روایت شده است كه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:قرآن را بر من بخوان . عرض كردم یا رسول الله آیا قرآن را بر شما بخوانم درحالی بر شما نازل شده است ایشان فرمودند : می خواهم از كسی غیر از خودم بشنوم ومن شروع كردم به قرائت سوره نساء تا اینكه به آیه رسیدم كه « فكیف اذا جئنا من كل امة بشهید وجئنا بك علی هؤلآ شهیدا» ( سوره نساء41 )(چگونه خواهد بود بدانگاه كه از هر ملتی گواهی بیاوریم وتورا شاهدی بر اینان بیاوریم)
پیامبر فرمود كافیاست.هنگامی كه به ایشان نگریستم مشاهده كردم اشك از دیده گانشان سرازیر شده است .
وبیهقی از ابوهریرة روایت می كند كه هنگامی كه این آیه نازل شد كه« أفمن هذا الحدیث تعجبون * وتضحكون ولا تبكون » (سوره نجم60-59 ) (آیا از این سخن تعجب می كنید ودر شگفت می افتید وآیا می خندید وگریه نمی كنید؟!) اهل صفه همگی گریستند تا جایی كه سیل اشكها محاسنشان را تر نموده بود. هنگامی كه پیامبر احساس كرد اهل صفه می گریند ایشان نیز گریستند وبا گریه ایشان همگی ما به گریه افتادیم.سپس پیامبر فرمودند : آتش جهنم به كسی نخواهد رسید كه از ترس خدا بگرید.
ابن عمر سوره مطففین را می خواند تا اینكه به آیه ششم رسید .آنجایی كه خداوند می فرماید : « یوم یقوم الناس لرب العالمین» ( همان روزی كه مردمان در پیشگاه پروردگار جهانیان بر پا می ایستند) سپس چنان گریست كه به نقش بر زمین شد وهنگامی كه بر خاست از ادامه قرائت امتناع ورزید.
مزاحم بن زفر نقل می كند: سفیان ثوری نماز مغرب را بر ما می خواند تا اینكه به آیه « ایاك نعبد وایاك نستعین» رسید چنان گریست كه قرائتش قطع شد وپس از مدتی به قرائتش ادامه داد.
ابن أشعث می گوید : شبی متوجه شدم فضیل بن عیاض در حالی كه سوره محمد را در نماز قرائت می كرد بشدت می گریست تا اینكه به این آیه رسید که خداوند می فرماید:
« ولنبلونكم حتی نعلم المجاهدین منك والصابرین ونبلو أخباركم» (سوره محمد 31 )
(ما همه شما را قطعا آزمایش می كنیم تا معلوم شود مجاهدان وصابران شما كیانند واخبار شما را بیازمائیم)وبه استمرار جمله «ونبلوأخباركم» را تكرار می كرد وسپس می گفت: پروردگارا اگر احوال واسرار ما رابرملا سازی مار رسوا نموده ای وعذاب داده ای. وهمواره گریه می كرد.