زندگینامهء حضرت امام ابو حنیفه رحمة الله علیه

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

 

عبدالجلیل جمیلی                                                                          

وبرادر گرامی ام آغای کریم پوپل !

سایت معتبر سنی نیوز ماه   آگست ۲۰۱۴ در دو عنوان مختلف در مورد واقعتهای

زندگینامهء حضرت امام ابو حنیفه رحمة الله علیهتذکرات جامعی دارد که درین جا با در

نظر داشت ظرفیت کاری این سایت وزین مشت نمونهٔ خروار گفته مختصری از آن را بشما تذکر میدهم و امید وارم که حضرت مبارک و شخصیت اسلامی جهان شمول افغان خودرا درست بشناسید و محترمانه از ایشان یاد کنید !

 

در قدم اول اگر تشخیصم صائب باشد شما را بحیث دوست دیرینه ام و در عین حال که سالیان قبل در دور شاهی با برادر مرحومم خلیل جان جمیلی سابق مدیرعمومی محاسبه و کنترل میدان هوائی بین المللی کابل که شما هم همکار موصوف بودید و همچنان بحیث خواهر زاده شخصیت بزرگ عرفانی و معارف پرور افغانستان دیروز یعنی جناب مرحوم داکتر علی احمد خان پوپل وزیر معارف- معاون اول صدارت افغانستان شناخته - سلام میرسانم.

 

فلهذا بپاس این همه سوابق دیرینهٔ نیک تمنا دارم که مطالبم را با حوصله مندی و پیشانی باز خوانده مکدر و ملول نشوید زیرا در همین ایامیکه  کشتی وطن گرفتار طوفان های بد عاقبت و ملاحان ما مشت و یخن برای چپاول مسند اند و فرزندان در میدان مانده ما لاش گرگهای خارجی و مارهای آستین خودیست! تحمل پذیری ما و شمای همه مهجور و سرگردان؛   ضرب صفر شده !

و بهر حال این است   پیش کش چند مطلبم بشما و همه دوستان :

 

۱-اگر ما و شما با همه سراسیمگی و زندگی   پر درد فعلی - باز هم پاس داری بزرگان خودرا نکرده و احترام متقابل را به فراموشی بسپاریم بازهم قصور آن نیکان پاد نهاد و آن گذشتگان بی   درد سر و خاصتاً آن   نخبه گان   جلیل القدر جهان شمول ما چیست ؟ که بدون توقع نیک از دیگران؛ در اکثر نشرات و مطبوعات داخلی و خارجی ؛ خود ما با زخم های زبانی یا تبلیغات قلمی خود - ارزشی به آنها قایل نشده وحتی از تذکر پس وند  خدا ی په جات / رحمت الله علیه و یا علیه رحمه / برای شان دریغ کنیم – البته آنها ئی که حتی کمتر بمنزلت والای علمی و موقف رهبریت اسلامی ایشان توجه نکرده و غبطه می خورند وزبان به اهانت هم میکشایند که هیچ ! اما ما وشما که نه از آنا نیم !!!!!

توجه کنید امروز پکول داران دنیا طلب و جهاد پیما ها و مقام داران بال سبز خور! اکلیل های گل کاغذی ساخت   پاکستان را به در جن نَکی امیل گردنهای هم میکنند ! و من و شما !؟!

 

۲-در یکی از عناوین متذکرهٔ سنی  نیوز- دانشمند و محقق بزرگ  اسلام ابو ایمن مطلب مشرحی دارند که حسب ضرورت ادای کلام – دو پاراگراف نوشتهٔ شانرا به نظر شما میرسانم :

متن اولی از گرد آورنده: أبو أيمن

بسم الله الرحمن الرحیم     - سنی نیوز     ۱۰ آگست ۲۰۱۴                                                              

نخست سخن را در باره امام فقهاء گرد آورنده: أبو أيمن

أبو حنيفه نعمان رضي‌الله عنه آغاز مینمایم - اسم و نسب امام ابوحنيفه

او: نعمان پسر ثابت پسر مرزبان است و کنية وي ابوحنيفه مي‌باشد، در خانواده‌اي که در بين قومش داراي شرف و احترام بود به دنيا آمد، اصل او از کابل ( ناحیهٔ عاشقان و عارفان )- پايتخت افغانستان امروز- مي‌باشد. جدش مرزبان در زمان خلافت طلايي حضرت عمر -رضي الله عنه- اسلام آورد سپس به کوفه آمده و در آنجا اقامت گزيده است. امام ابوحنيفه -رحمة الله عليه- در سال 80 هجري در کوفه در زمان خلافت عبدالملک بن مروان بدنيا آمد.

وي در خانواده‌اي مسلمان، باتقوي، ثروتمند و سخاوتمند پرورش يافت و چنين به نظر مي‌رسد که تنها فرزند پدر و مادرش بوده است. پدرش در کوفه به پارچه‌فروشي اشتغال داشت. امام ابوحنيفه ابتدا به علم اصول دين روي آورد و با کساني که از راه و عقيدة سلف صالح خارج و گمراه شده بودند به مناقشه پرداخت. به همين خاطر 27 مرتبه وارد بصره شده تا اتهامات و شبهاتي که به شريعت اسلام چسبانيده بودند از اسلام دور کند و اسلام حقيقي را براي مردمان بيان کند. با جهم بن صفوان بزرگِ گمراهان و با ملحدين و معتزله و خوارج و رافضي‌هاي تندرو به مناقشه پرداخت و آنها را محکوم کرد.

و ۳ پاراگراف از متن دومی - از خود سنی نیوز

بسم الله الرحمن الرحیم     - سنی نیوز     ۲۷ آگست ۲۰۱۴                                                               نا گفته های زندگی حضرت امام ابو حنیفه     رحمة الله علیه

الحمدلله والصلاه والسلام علی نبینا و حبیبنا محمد و علی آله  صحبه و سلم

دوستان عزیز و گرامی سلام الله علیکم ورحمته و برکاته- بازهم در خدمت شما عزیزان هستم با ناگفته های از زندگی امام ربانی  و بزرگوار امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت رحمت الله علیه.

عالم ربانی فقیه برجسته و یکتن از ائمه چهارگانه اهل سنت و جماعت و رئیس آنها بنیان گذار مذهب حنفیه ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن مرزبان اصالتا ازکابل پایتخت افغانستان است-مرزبان پدربزرگ امام در عصر صحابه ایمان آورد و از کابل به کوفه سفر کرد و در آنجا سکنی گزید- در شهر کوفه امام ابوحنیفه بدنیا آمد-ثابت جوان،مغازه لباس داشت و یکنوع تکه قیمتی بنام خز را بفروش میرساند و امام ابوحنیفه شغل بزازی را از پدرش ثابت به ارث برد- جادارد عرض کنم که سلف این امت عادتا خودشان کار میکردند و از آبله کف دست خود قوت یومیه خویش را تهیه می کردند، حقوق و معاش ماهانه از جایی دریافت نمیکردند ازینرو این شیوه زندگی برای شان مایه فخر و اعزاز و هیبت بود-

 امادر قرنهای بعدی برای علماء حقوق و معاش ماهانه مقرر شد و علماء وظائف حکومتی را اشغال کردند و از خود عاید نمیداشتند ازینرو از این وضعیت و حال شان برخی از حکام سوء استفاده نموده این حقوق ماهانه را وسیله ی فشار بالای علماء قرار می دادند تا طبق فرامین آنها فتوا بدهند.

اما امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت رحمت الله علیه این چنین نبود. امام رحمت الله علیه سرمایه دار بود از یکسو از پدرش میراث برده بود و از سوی دیگر خودش مشغول تجارت بود. در منابع ذکر شده است که امام از پدرش ثابت بن مرزبان دوصد هزار درهم ارث بردند که میتوان با مثال ساده ای آنرا  تخمین زد مثلا در آن زمان یک گوسفند فربه به سه درهم بود و امام مالک دوصدهزار درهم بود پس مبلغی هنگفتی داشت مگر با وجود این مبلغ هنگفت و تجارت پرسود امام نزدخودش هرگز ازچهارهزار درهم بیشتر نگه نمیداشت البته به اثری عمل می کرد که از امام علی رضی الله عنه برایش رسیده بود که علی رضی الله عنه فرموده است چهار هزار درهم نفقه است (اربعه آلاف درهم نفقه) و به بیشتر از آن انسان نیازمند نیست.

 

مطلب سوم / معلومات مقدماتی ضروری و سپس تذکردقیقی برویت یادداشتهای این حقیر سراپا تقصیر :

 

الف – در دورریاست جمهوری مرحوم حسن البکر درعراق اعلیحضرت مرحوم محمد ظاهر شاه پادشاه افغانستان سفری رسمیی بعرا ق داشته و برویت اصالت افغانی حضرت امام اعظم – ابوحنیفه رحمة الله علیه - دولت عراق یک روز را رسماً برای اتحاف دوعا بزیارت مرقد مبارک و ادای نمازی در مسجد شریف حضرت ابوحنیفه رحمة الله علیه طی پروگرام   سفر رسمی شاه افغان   در نظر گرفته بود ند و زمانی   بود که مرحوم استاد خلیل الله خلیلی سفیر کبیر ا فغانستان در عراق بود ند .

اعلیحضرت مرحوم بعد از مراسم دوعا و ادای نماز وعده دادند   که اطراف مرقد مبارک و مسجد شریف شانرا با قالین های ساخت افغانستا ن فرش می کنند و در باز گشت  بکابل بوزارت تجارت هدایت دادند تا بزودی ممکنه به تعداد ۲۰ تخته قالین ۱۲ متره مرغوب و یک   نواخت را به همین مقصد فرمایش داده و سپس آنرا رسماً طی مراسم رسمی   بدو لت عراق اهدا کرده فرش نمایند که با تهیه شدن آن در ظرف یکسال استاد مرحوم استاد خلیل الله خلیلی این وجیبه را بجا کردند.

 

و اینهم تذکر مستند شخصی اینجانب :

 

در سال های ۱۹۸۱ و۱۹۸۲ که بحیث شارژ دافر دائمی سفارتکبرای افغانستان در کویت ایفای وظیفه مینمودم و بحرانی ترین فرصتی در منطقه و جنگ خانمانسوز ایران و عراق به تمام شدت آن روان بود – دولت صدام حسین بخاطر جلوگیری از حملات قوای هوائی ایران بر شهر بغداد – قسمت های مهم شهر از جمله میدان هوائی بغداد را چنان با بالون های عظیم الجسه و با ارتفاعات

بلند پوشانیده بودند که هیچ نوع پرواز مسافربریی در بغداد میسر نبود ازین رو مراودات پستی و منجمله ارسال و مرسول پسته های سیاسی معمول همه کشور ها ی جهان با سفارتکبرا های شان در بغداد و در آن جمله ارسال و مرسول پسته های سیاسی مهر و لا ک شدهٔ ( مکا تبوی بین   وزارت امور خارجهٔ افغانستان و سفارتکبرای افغانستان در بغدا د‌) نیز قطع شده و لزوم دید همه نمایندگی های سیاسی و منجمله از ما هم چنین بود که عنداللزوم با مواصلت پستهٔ سیاسی ما برای کویت - خریطهٔ ممهور برای بغداد را نیز در دخل خریطهٔ خود میداشتیم - ازینرو برای تأ مین مصئونیت کامل پستی   لزوماً توسط موتر و درایور رسمی با نمبر پلیت سیاسی موتر و زیر بیرق افغانستا ن ۹۰۰ کیلومتر فاصلهٔ بین کویت و بغداد را ( با توقفات بسیار لزومی مختصر !) طی کرده و با تسلیمی رسمی پسته و سپس منتظر ماندن چند ساعتی که ( تا محتویات پسته را باز و مطالعه کرده و حسب ضرورت پستهٔ خودرا تکمیل و بما می سپردند – دوبا ره رهسپار کویت میشدیم که البته مصئونیت راه بکلی تأ مین بود.

 

بهر حال دردسر این سطور را بخاطری بشما باالا خص به برادر گرامی ام آغای پوپل دادم که از یک طرف متوجه اهمیت امر وآن فرصت حساس   شوید و از جانبی که اگر بگویم که در حدود ۳۰ بار در شهر بغداد و بزیارت مرقد مبارک حضرت امام ابو حنیفه رحمة الله علیه و مسجد مبارک شان و هم چنان  بزیارت فرقد  مبارک و مسجد شریف  حضرت غوث الاعظم دستگیر ( حضرت سید عبدالقادر جیلانی – که اعراب هم اسم شان را گیلانی   تلفظ   می کنند ولی جیلانی مینویسند! ) بوده ام مبالغه نیست و با چشم سر و با هوش کامل دیده ام که در حا شیهٔ هر تخته قالین بافته شده افغانی نوشته است که                                                                                              ( ساخت افغانستا ن   به امر و اهدای اعلیحضرت محمد ظاهر شاه پادشاه افغانستان )

 

بر تابلوی بزرگی بر مرقد مبارک شان میخوانید :

 

حضرت   امام ابو حنیفه نعمان بن ثابت بن مرزبان اصالتا از کابل پایتخت افغانستان است

و هم تفصیل سوانح مکمل شان

 

در اخیر هم خواهشی از پوپل صاحب دارم که بیائید خوب بخوانیم و درست حلاجی کنیم و با تأنی بنو یسیم که چون چنین ا شارات دشمن شاد کن بی استناد شما                                                          <ولی تاریخ اثبات می کند که او از کابل نبوده ؟؟؟؟؟ ..>                 سارقین شخصیت های نامدار تاریخ ما را – که در بی هویت سازی افغان بودن شخصیت های مانند ابن سینای بلخی و سید جمال افغانی و ......و دیگران ............... دیده درآئی میکنند - تشجیع میکند پس لازم نیست که ما خود گوشت جان خودرا قطع کرده بخورد لاش خورها بدهیم!

خداوند یار ومددگار تان باد !!