نویسنده: انجنیرعبدالصبورصافی
اززمان ورود قوای خارجي درسال ۲۰۰۱ تا اکنون مقامات دولتی ومفتخواران وابسته به آن که موجودیت خود را صرف درکمک و خیراتهای خارجیان می بینند وجزخوش خدمتی به باداران شان سنگ روی سنگ که نشاندهندۀ یک زیربنا مستحکم اقتصادی ،سیاسی، اجتماعی ونظامی باشد
نگذاشتند، ولی میلیارد ها دالر را حیف ومیل کردند بدون آنکه ایجادگر یک تهداب که آینده گان ادامه دهندۀ آن شوند؛ باشند، به جز درساحۀ ایجاد پولیس و اردوی اجیرکه بیشتر شکل تنظیمی داشته و مجهز با سلاح های محدودمیباشند، کارارزشمندی که آینده راتضمین کند صورت نگرفت، ولی در حرف طرحهای زیاد وجود دارد که به آن عمل نشد، بدین ترتیب سیستم مافیای را ایجاد وتحت حمایت قراردادند که اکثریت ملت ازآن خساره مند شد، مدیریت ضعیف، فساد،غصب زمینها ، اعمار شهرکهای خودسر، تاراج معدن ها وبانکها، و به گفتۀ "سازمان دیده بان شفافیت" «اقتصاد افغانستان در تصرف زورمندان قرارگرفت، و این باعث شد که مردم عادی سالانه میلیاردها دلار متضررشدند، براساس این گزارش شماری از وزیران کابینه، نمایندگان شورای ملی، والیها، فرماندهان پلیس و معاونان وزیران، سیستم اقتصادی کشور را قبضه کرده اند».
بنیان گذاران این سیستم ازآنچه خود کشت کردند اکنون احساس ترس دارند ومایۀ اساسی ترس ازسال ۲۰۱۴نیزهمین سیستم ناکارا وعمل کرد آن است، پلانگذاری اساسی ترین وظیفه در بین وظایف مدیرتی میباشد که سایر وظایف مدیریت ها، نوع سازماندهی، رهبری و نظارت را در برمیگیرد، همه افراد گروپ ها و ادارات باید برای فعالیت خود پلان کاری داشته وچگونگی پشبردهدف که باید به آن برسند را برنامه ریزی کنند تا بتوانند به خواسته های خودجامۀ عمل بپوشانند، درصورتیکه دولت فعلی این اصل راازمیان برداشته وحتی "وزارت پلان" را نیزاز تشکیل حکومت بیرون کشیدند، بنابراین جهت نظم اقتصادی اجتماعی سیاسی ونظامی پلان دقیق کاری جهت رشد عرصه های مختلف زندگی طرح نشد، ورنه اکنون ضرورت آن وجود نداشت که به خارجیان تضرع نمایند، نباید فکر کنیم که اینهمه یک تصادف بود وتقصیررا بدوش یک شخص ویا رئیس جمهوری انداخت، بلکه سنگ تهداب واقعی این همه بی سروسامانی ها و ترس و ارعاب ازهمان روز اول تشکیل این دولت دست نشانده بنیاد نهاده شد، یعنی زما نیکه خارجیان منحیث بنیان گذاران این سیستم، تدام حضور خود را درتشنج و بی ثباتی اوضاع درافغانستان دیدند، آنها هیچگاهی هم مطابق یک ستراتیژی معین و پلان شده که پایه های حاکمیت دولتی را استحکام بخشد؛ عمل نکردند، با ایجاد شرکت های امنیتی خصوصی جوانان را جهت جاسوسی به نفع خویش استخدام و پلانهای محرمانه خود را درهمه عرصه ها به پیش بردند، به گفته آقای کرزی "دولت موازی با دولت را ایجاد کردند"، وازعدم تجربۀ دولت داری آقای کرزی وخصوصیت مصلحتجوی شان استفاده سونمودند، نه سپردن کاربه اهل کار و شایسته، قرارداد های خودسرانۀ خارجیان با افراد واشخاص درایجاد سیستم مافیای رول اساسی را بازی کرد، باید معترف بود که تیم حاکم هیچگاهی نتوانستند پایه و اساس یک حکومتداری متکی به اصل قانون وقانونیت را بنیاد بگذارند، وابتکارعمل ازخارجیان را بدست خود گیرند، بدون شک خارجیان منحیث مشاورین در سیستم دولتی بامعامله گری ها با زورمندان جهت تحقق اهداف شان نقش داشت است، ازاین روست که امروز خارجیان افغانها را گروگان گرفته تا درهر صورت باید از منافع خارجیان حمایت کنند، وبه کمک های آنها متکی باشند واز آیندۀ بدون خارجیان حراس داشته باشند، اکنون که دوازده سال از حکومتداری آقای کرزی میگذرد نسبت نداشتن ذخایرانرژی ، ذخایر مواد غذائی، نداشتن یک ادارۀ عاری ازفساد، یک ارگان امنیت ملی کارا و یک اردوی نظامی کارآزموده ومجهزبه سلاحهای لازم ومورد ضرورت که زمینۀ اعتماد مردم را بالای ارگان های نظامی و دولتی تقویت بخشد؛ به مشکل مواجه هستند. همان گونه که افغانستان قبرستان ابرقدرتها است، قبرستان تجارب ناکامی ها هم است، اکنون زمان آن رسیده که باز تجارب ناکام سابق را تکرار نکرده همدست ویک پارچه درمورد تأمین امنیت درکشور وقطع عملیات شبانه ، قطع هرنوع مداخله خارجیان وآمدن صلح به کشور؛ ازموقف اصولی و درست آقای کرزی دفاع نمایم، باید هوشیاربود که کاسۀ زیرنیم کاسه نباشد واین یک بازی دیگراز بازی های خارجیان که دراین دوازده سال افغانستان را صاحب هیچ دستاورد نکرد؛ باشد، موجودیت قوای خارجی درافغانستان باید نیازهای افغانها را که همانا صلح وامنیت است و بدون شک دردست امریکا قرار دارد؛ برآورده سازد، درغیرآنصورت ضرورت و نیازنیست که دراین ملک آزاده خارجیان حضورداشته باشند.
زمانیکه که مسئلۀ حضورقوای خارجی مطرح میشود، سؤال پیش میاید که آیا افغانستان دیگر یک کشوربیطرف است؟ البته که با امضای این پیمان امنیتی افغانستان یک کشوربیطرف مانده نمی تواند، در این صورت افغانستان قربان منافع امریکا و ناتو است، اگرما به این فکرباشیم که امریکا بخاطرمنافع ما در افغانستان حضوردارد ویا بخاطرما فرزندان شان را قربانی داده اند؛ ویا پول مصرف کرده اند؛ این یک خیال پوچ است، امریکا درمنطقه منافع دارد وبه خاطرهمین منافع در افغانستان حضوردارند زمانیکه منافع شا ن تأمین گردد بی درنگ به خانه های خود بازمیگردند ودر غم ما نیستند، پس زمانیکه امریکا بخاطرمنافع خود فعالیت میکند دوراز امکان نیست که کمپلکس فی ما بین امریکا وکشورهای منطقه به وجود نیاید و افغانستان درمعرض خطر نظامی ویا مداخلات همسایگان قرارنگیرد، وقتی ما چنین خطررا می پذیریم باید درمورد دستاورد ومنافع خود هم مصمم وهوشیارانه برخورد کنیم وجانب مقابل هم باید به منافع ما متعهد باشد.
اهداف خارجیان ازاین سروصداها:
باتأسف نزد یکعده ازافغانها اصلاً مطرح نیست که منافع ملی شان تامین میشود، یانه میشود، فقد در فکر امضای قرارداد امنیتی اند وبس، منافع کشورما دراتحاد ویکپارچگی و صلح نهفته است اگر صلح درافغانستان وبه نفع افغانستان به وجود نیاید هیچگاهی هم منافع افغانستان تأمین شده نمی تواند، تبلیغات به نفع خارجیان وخویشتن رامتکی ساختن به خارجیان منافع ملی را تضمین نمیکند، بلکه منافع ملی افغانستان ایجاب میکندکه بیشترازهر وقت دیگر یک دست و یکپارچه ومتحد باشیم تا از منافع ملی خود حراست کرده بتوانیم، این بدان معنی نیست که ما باید ازخارجیان کاملاً ببریم بلکه روابط باخارجیان مستلزم احترام متقابل به ارزش های یک دیگراست، نه یکجانبه گرائی استعماری و زورگوئی، اظهارات ضدونقیض مقامات امریکا درخصوص امضاء قرارداد امنیتی جداً قابل غورو مداقه است، دراینجا بعضی ازاین نظریات را قرار ذیل برمی شمارم:
۱۲ جولای۲۰۱۳
سناتور مهم حزب دموکرات و رئیس کمیته امور نظامی مجلس سنای امریکا "کارل لیفین" دیروز بر این موضوع تنقید کرد که ادارۀ رئیس جمهور اوباما اصرار می ورزد این قرارداد امنیتی قبل از پایان سال ۲۰۱۳ به امضا برسد، او پیشنهاد کرد که واشنگتن صبر کند تا انتخابات افغانستان در بهار سال آینده برگزار شود و یک رهبر قابل اعتماد به قدرت برسد و این قرارداد را امضاء کند.
۱۰ قوس ۱۳۹۲
"هینس فیلد من" سخنگوی آیساف در افغانستان:
«ما می خواهیم که در سال های آینده منحیث جامعهء جهانی در افغانستان باقی بمانیم و این هیچ معنی نخواهد داشت که کشور ها به طور انفرادی از این کشور خارج شوند.
پس ما به عنوان جامعهء جهانی خواهان باقی ماندن در این کشور هستیم تا کار خود را تکمیل کنیم.
این خواست ما است و امیدواریم تا توافقنامهء امنیتی با امریکا هر چه زودتر امضاء شود.»
"فیلد من "می افزاید اگر توافقنامه امنیتی و دفاعی بین کابل و واشنگتن به امضاء برسد، سازمان ناتو هم به خاطر چگونگی حضور سربازانش در افغانستان توافقنامهء را با حکومت افغانستان امضا خواهد کرد
۲۰ قوس ۱۳۹۲
"جاش ایرنست"، معاون سخنگوی قصر سفید و جنرال مارتن دمپسی، لوی درستیز قوای مسلح ایالات متحده امریکا، با آنکه لوی درستیز قوای مسلح ایالات متحده از تاثیرات منفی عدم امضای توافقنامۀ امنیتی صحبت نموده بر امضای فوری آن تاکید کرد، قصر سفید از امضای آن تا اوایل ماه جنوری سال آینده صحبت میکند.
۱۳ قوس۱۳۹۲
"جان کری" وزیر خارجه امریکا می گوید، « ما در مورد این پیمان صحبت کردیم، من شخصاً در مورد تکمیل شدن این موافقتنامه صحبت کردم و به یک نتیجه رسیدیم. رئیس جمهور کرزی به این پیمان توافق کرد و گفت آن را به لویه جرگه می سپارد و اگر جرگه از آن حمایت کرد آنها هم از آن حمایت می کنند، من فکر نمی کنم بار دیگر به شکل یک جانبه روی این پیمان صحبت شود»،
جان کری بار دیگر تاکید کرد که خیلی مهم است که این پیمان هر چه زودتر امضاء شود زیرا به منفعت افغانستان است.
۳ دسمبر۲۰۱۳
"آقای راسموسن" گفته است که امضای توافقنامۀ دوجانبه امنیتی، شرط ضروری برای حضور نیرو های بین المللی در افغانستان بعد از سال ۲۰۱۴ است،"آنرس فو راسموسن"، دبیر کل ناتو گفت که این سازمان ضرب الاجلی برای امضای توافقنامۀ امنیتی افغانستان و امریکا مشخص نکرده است.
۶ دسمبر۲۰۱۳
"جیمز دابینز" نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان و پاکستان گفته است که گفتگوهایش با حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان در مورد امضای موافقتنامۀ امنیتی به جایی نرسیده است.
آنگونه که "وحید پیکان" گزارشگر بیبیسی در کابل میگوید، آقای دابینز پس از دیدارش با حامد کرزی گفته امریکا برای از سرگیری گفتگوها تلاش میکند اما نمی تواند تضمینی به دولت افغانستان بدهد.
۶ دسمبر۲۰۱۳
"آقای چاک هیگل" در بحرین گفت، با وجود "گشایش در روابط با ایران"، امریکا قصد ندارد که حضور نظامی قوی خود را در خلیج فارس کمرنگ کند، "آقای چاک هیگل"، وزیر دفاع امریکا، که در افغانستان به سر می برد، گفته است که همتای افغانش به او اطمینان داده است که توافقنامۀ امنیتی ای که به نیروهای ارتش امریکا اجازه می دهد پس از سال ۲۰۱۴ در افغانستان بمانند، امضاء خواهد شد.
امریکا می خواهد که تا پایان سال جاری میلادی، این توافقنامه امضاء شود ولی حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان، امضای این توافقنامه را مشروط به دو شرط کرده است.
۱۸ قوس۱۳۹۲
"آقای چک هیگل": خروج عساکر امریکایی از افغانستان یک احتمال واقعی است.
وزیر دفاع امریکا هشدار داده است که اگر رئیس جمهور کرزی موافقتنامهء امنیتی و دفاعی کابل و واشنگتن را امضاء نکند، خروج تمام نیرو های امریکایی در ختم سال ۲۰۱۴ از افغانستان یک احتمال بسیار واقعی است.
۱۶ دسمبر۲۰۱۳
"آقای کری" در گفتگو با تلویزیون ان بی سی امریکا گفته است
«اگر نیروهای خارجی افغانستان را ترک کنند، نیروهای افغان با چالشهای جدی مواجه خواهند شد
جان کری وزیر خارجه امریکا میگوید این امکان نیز وجود دارد که موافقتنامۀ امنیتی میان کابل و واشنگتن با رئیس جمهوری آینده افغانستان امضاء شود.
کری می افزاید که برای امضای این موافقتنامه ضرب الاجلی تعین نشده است.
این همه سراسیمگی وتلاش ها واخطارها و دوباره عقب نشینی ها از موضع اولی؛ نشاندهندۀ سه هدف است:
۱- اوضاع واحوال بین المللی وضعیت درسوریه وناکامی امریکا درآن ساحه، مناسبات دوبارۀ امریکا به ایران وبرداشتن یک سلسله ازتحریم ها، اوضاع پیش آمده در"وکراین" واشتیاق فوق العادۀ اروپا وامریکا جهت پیوستن "وکراین" به اروپا جهت کوتاه ساختن دست روسیه ازاین کشور، توسعۀ ساحۀ کنترول جدید فضائی چین درنزدیک جزایری"وکیناوای" جاپان، نشاندهندۀ یک جنگ سرد دیگرکه درحال شکل گرفتن است، وامریکا میخواهد آنرا ازچارراۀ جیوستراتیژیک افغانستان تحت مراقبت قرار دهد، این وضع درهم وبرهم سیاسی جهانی وهم وابستگی بیشتر امریکا به انرژی بیرونی ایجاب مینماید که امریکا بخاطر حفظ منافع ستراتیژیک خود که در آسیا وشرق آسیا دارد به کشور دارای موقعیت جیوستراتيژیک وغنی ازمنرال وموادمعدنی سرشار به ارزش تریلیونها دالر چون افغانستان که همخوان با این ستراتیژی است نیاز دارد.
۲- باوجودکه مرکزتروریزم معلوم است ولی امریکابه بهانۀ تروریزم مصروف سرکوب پشتونها درمناطق پشتونشین میباشد به این ترتیب میخواهد که پشتونها را وادارکند که ازموجودیت پایگاه های امریکا درافغانستان حمایت کنند، اگرچه طالبان از پشتون ها نماینده گی کرده نمیتوانند اماسربازگیری طالبان بیشترازمناطق پشتون نشین صورت میگیرد که همین امرباعث شده تا امریکا درپی سازش با طالبان باشد که این موضوع مورد پسند آقای کرزی نیست، بدین ترتیب یا آقای کرزی باید به این خواست امریکا تسلیم شودوبه این سازش تن دردهد و یا با گزینۀ (صفر) دربرابر طالبان بدون هرنوع کمک رها میشود.
۳- این احتمال رانیز نباید ازنظر انداخت که امریکا واروپا با داشتن وضع اقتصادی درهم وبرهم ونا امیدی از پیروزی در جنگ افغانستان تصمیم خروج کامل ازاین حوزه را داشته باشند چنانچه آقای "آقای دیوید کامرون" نخست وزیر بریتانیا گفت که «ماموریت نیروهای این کشور در افغانستان "با موفقیت انجام شده" و اکنون، زمان بازگشتن آنها به خانه است، آقای کامرون این سخنان را روز ۱۶ دسامبر در جریان بازدید از پایگاۀ نظامی نیروهای بریتانیایی درهلمند افغانستان بر زبان آورده است» بناً گفته میتواینم که این همه سروصداها جزیک بازی میتواند باشد تا به خروج ابرومندانه زمینه را فراهم کند واین کار دریک سازش باطالبان میسراست البته این امر اهداف مرموزی را دربطن دارد که فعلاً افشای آن به آقای کرزی وامریکا دشواراست.
گفته های تاریخ 16 دسمبر آقای "جان کری" که گفتند « این امکان نیز وجود دارد که موافقتنامۀ امنیتی میان کابل و واشنگتن با رئیس جمهوری آینده افغانستان امضا شود» این پرسش را مطرح میکند که اگر امریکا بخواهد این موافقتنامه را با رئیس جمهور آینده امضاء کند دراین صورت آیا آقای کرزی به خواست خود رسیده است؟ وعکس العمل آقای کرزی دراین مورد چه خواهد ؟
بگذارمنتظربودکه عکس العمل آقای کرزی درزمینه روشن شود تابتوانیم بااستنتاج خوب ازآن، جهت روشن شدن اذهان عامه داشته باشیم به نظرمن هرنوع نظرفعلاً قبل از وقت خواهدبود هرچند میتوان احتمالات را پیش بینی کرد.
به تعویق انداختن انتخابات:
دورۀ کاری آقای کرزی بعد ازچند ماه به پایان میرسد وآقای کرزی هیچ امکان وچانس دوباره را نظربه قانون اساسی افغانستان ندارند پس یک امکان وجود دارد که اوضاع امنیتی را مختل و متشنج سازند وبه این ترتیب دورۀ کاری خویش را تمدید نماید، یک عده مفتخواران که در پهلوی آقای کرزی قرار دارند و تداوم قدرت خودرا صرف دروجود آقای کرزی می بینند در ولسی جرگه ومشرانوجرگه این پیشنهاد را مطرح میکنند که گویا اوضاع امنیتی خراب است انتخابات مشکلات داردباید دورۀ کاری آقای کرزی برای یک دور دیگر تمدید گردد.
همه ملت باید بداند اگر به هرنام این انتخابات به تعویق انداخته میشود جز خیانت بزرگ درحق ملت واکثریت خاموش و مظلوم این کشورچیزدیگرنخواهد بود، این ملت هیچگاهی هم روی صلح و آرامش را نخواهد دید، زیرا این شیوه به یک رسم ورواج وفرهنگ تبدیل خواهدشد ومافیا وجنگسالاران و حاکمان قدرت جهت تداوم قدرت خود بنام خرابی اوضاع سیاسی ،نظامی یا اقتصادی ویادها بهانه دیگر درکشورسوی استفاده خواهند کرد وهیچگاهی هم دولت منتخب ودلخوای ملت روی کارنخواهد آمد، این دستگاهی فاسد که درطول این دوازده سال جز درخدمت مافیا وچند جنگسالار بود همه هستی ملت را به تاراج بردند وهیچ کارارزشمند را انجام ندادند که خیرملت وملک درآن نهفته باشد وامید به شکوفائی اقتصاد کشور وجود داشته باشد، بناً یک تعویض کلی ازبالا تا پائین در ساختار دستگاه فعلی دولتی ضرورت عاجل ومبرم پنداشته میشود که باید رخ دهد.
هرنوع انتخابات حتی اگر درچند حوزۀ انتخاباتی باشد بازهم دموکرات ومردمی تراست؛ ازتداوم مفتننانه وغیرقانونی حاکمان امروزی قدرت، شرم آوراست که این مفسدین با وقاحت وچشم سفیدی ازتمدید دورۀ کاری حرف میزنند فکرمیکنند که نورچشم مردم اند. هرنوع طرح به تعویق انداختن انتخابات به این مفهوم خواهد بود که مسئلۀ به تعویق انداختن امضای توافقنامۀ امنیتی آقای کرزی با امریکا یک خواست برحق ملی نه؛ بلکه یک توطیه علیۀ ملت جهت تداوم قدرت جنگسالاران ،مفسدین و مافیای اقتصادی درکشور است .
انکشاف اوضاع وطالبان:
قسمی که درفوق تذکاربعمل آمد برخورد بی تفاوت امریکا با پاکستان درمورد مهارگروپ های مسلح که از طریق مرزهای آنکشور وارد افغانستان میشوند، این نگرانی را به بارمی آورد که این برخورد بعد ازامضای قرارداد امنیتی با واشنگتن چگونه خواهد بود!! اگر زمامداران واقعاً نتواند امریکا و ناتو را واداربه این سازدکه ازنفوذ خویش بالای پاکستان به هر شکل که باشد استفاده کند وزمینۀ گفتگو موثروعملی را با طالبان آماده کند ودر این امرگام های صادقانه بردارد که تاحال چنین کاررانکرده و در آینده هم تصورآن چندان متصور نیست؛ پافشاری روی امضای این قرارداد امنیتی یک عمل بیهوده خواهد بود، اگرکمی دقت کنیم آیا امریکا تاچندسال میتواند به اردو وپولیس افغانستان کمک کند؟ با درنظر داشت وضع اقتصادی درامریکا و ذهنیت عامۀ آنکشور درمورد جنگ افغانستان، بدون شک این کمک ها به اردو وپولیس افغانستان تامدتی زیاد دوام نخواهد کرد، همان طورکه امریکا قبلاً هم تعهدات خودرا نقض کرده است این بارهم نقض کرده میتوانند، چنانچه بر خلاف تعهد به ارزش ۷بلیون دالرتجهیزات نظامی خویش رادرافغانستان نابود کرده وهنوزهم نابود میکنند ولی به اردو نوپای افغان که خود بنیانگذارآن اند نسپردند، امریکا ناگزیراست جهت برآمدن ازباطلاق افغانستان راهی آبرومندانۀ را جستجوکند قسمیکه درفوق نیز تذکربه عمل آمد، وآن ایجاد رابط با طالبان است هرچند رابط ای مخفی بین شان وجود دارد، اگر تصمیم برآن شود که امریکا مناطق را دراختیار طالبان قراردهد ودر افغانستان دو دولت یکی امارت اسلامی ودیگر جمهوری اسلامی به وجود آید، وامریکا هم پایگاهای خودرا جهت پیشبرد اهداف خویش درمنطقه حفظ کند، تصوراین است که طالبان این موضوع را قبول کرده نمیتوانند زیرآنهاهم دست نشانده امریکا بشمار میایند که با حکومت دست نشاندۀ آقای کرزی فرق نخواهد کرد، واین موضوع مخالف موقف فعلی طالبان است، ثایناً طالبان خاستار خروج کامل قوای خارجی اند که تسلط برقسمت ازخاک افغانستان که عملاً به مفهوم تجزیۀ افغانستان خواهد بود و درد افغان ها را دوا نمی کند، ولی دور ازاحتمال هم نیست که طالبان زیرفشارپاکستان سازش غیرقابل تصور را با امریکا بپذیرند، و امکان دارد که بالای آقای کرزی هم از طرف امریکا فشاربلمثل وجود داشته باشد، اما راهی معقول جهت تأمین صلح سراسردر کشور که برای امریکا هم ابرومند وخروج ازباطلاق افغانستان باشد همانا فشارواقع بالای پاکستان است تا ازمداخله دست بر دارد و طالبان را به مذاکره جهت ایجاد یک "دولت فراگیر" وادار سازد.
پایان
استفادۀ خبراز:
رادیوآزادی،بی بی سی وصداامریکا