محمد عالم افتخار
خبر – نظر:
خبر: « برژينسكی: آمريكا مانند شوروی سابق در حال فروپاشی است
زبيگنيو برژينسكي مشاور پيشين شوراي امنيت ملي آمريکا تصريح کرد وضع کنوني آمريکا مشابه زمان فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق است و موج انتقادهاي مردم آمريکا از رژيم صهيونيستي روز به روز در حال افزايش بوده و سياست جنگ افروزي محکوم به شکست است.
برژينسکي در کتاب جديد خود به بررسي وضع کنوني آمريکا پرداخته و آنرا مشابه شرايط حاکم بر اتحاد جماهير شوروي سابق قبل از فروپاشي دانسته است. برژينسکي در اين کتاب با نام «ديدگاه راهبردي آمريکا و بحران بين المللي قدرت» آورده است، باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا مي تواند در صورت پيروزي در دور دوم رياست جمهوري خود ، روند سازش در خاورميانه را از سر گيرد.
نويسنده بر اين باور است اوباما در اين صورت هم زمان مناسب و هم مصونيت تاريخي براي ايجاد کشور فلسطين در کنار اسرائيل را در اختيار دارد. برژينسکي در اين کتاب از عملکرد اوباما در دوره اول رياست جمهوريش انتقاد کرده و بر اين باور است که وي مي توانسته به نحو بهتري در خصوص روند صلح خاورميانه عمل کند و به راه حل عادلانه اي در اين راستا دست يابد.
برژينسکي در اين کتاب اذعان کرده است علت شکست اوباما در سازش خاورميانه، مانورهاي اسرائيل در سياستهاي داخلي و خارجي آمريکا بوده و علت اين مسئله هم نفوذ گسترده لابي اسرائيل در کنگره آمريکا بوده است .برژينسکي همچنين در اين کتاب تاکيد کرده است در بسياري از موارد اسرائيل توان خريد افراد را دارد.
به عقيده برژينسکي مهمترين وجه تشابه ميان وضع کنوني آمريکا و اتحاد جماهير شوروي سابق اين است که ،هردو نظام دولتي فلج داشته و دارند که توان ايجاد تغييرات جدي در سياست را ندارند و هزينه ها و بودجه هاي نظامي سرسام آور و بي نتيجهاي را به مدت يک دهه براي تحت تسلط درآوردن افغانستان هزينه کرده اند.»
نظر:
شبه حقیقتی در مقایسهء آقای بریژینسکی میان نظام های دولتی امریکای کنونی و اتحاد شوروی قبلی وجود دارد که فریبنده است .
درین شکی نیست که نظام دولتی ی کنونی امریکا توانایی و اصلاً ارادهء اصلاحات و تغییرات آنچنانی را ندارد ولی با نظام دولتی ی اتحاد شوروی در دههء درگیری آن کشور در افغانستان ؛ اصلاً همانند نیست .
جنگ در افغانستان برای غول های نفتی و اسلحه سازی ... و در مجموع انحصارات امریکا بیش از آنچه مصارف و تلفات داشته باشد ؛ دست آورد های ستراتیژیک دارد و آنان را به اهداف شان خیلی ها نزدیک کرده است .
علی الرغم ظواهر تبلیغاتی ؛ بارک اوباما و تیم وی ؛ جواسیس و خدمتگاران بیگانه یا «ستون پنجم» و «اسپ تروا»ی دشمن متحارب نیستند و دقیقاً مهره های نظام حاکم و مسلط بر امریکا میباشند . لذا اگر هم فروپاشی قدرت امریکا وقوع یابد به دلیل کارنامه ها و کارآیی ها و ناکار آیی های اوباما نمیتواند بود چنانکه در مورد شوروی به دلیل خیانت و بلاهت و غرور و خود گم کرده گی و کیش شخصیت و آفات دیگر رهبری حزبی و نظام دولتی ی آن کشور وقوع یافت .
بر علاوه فشار سیاسی - نظامی ، روانی و اخلاقی ایکه شوروی در «جنگ سرد» و مراحل فیصله کن آن ؛ متحمل گردید ؛ امروز در قبال امریکا وجود ندارد؛ و «دشمن فرضی» تروریستی در همه اشکال آن ؛ در چنبره و کنترول خود امریکا و انگلیس و آلمان و متحدان عربی و اسلامی ی شان چون ابرقدرت اقتصادی - مذهبی ی شرق میانهء اسلامی! (عربستان سعودی وهابی) و بازیگران نوبه دوران رسیده مانند قطر و امارات میباشد.
امریکا به هیچوجه در انزوای سیاسی - نظامی - اقتصادی - روانی - اخلاقی چون شوروی قرار نگرفته و درین زودی ها هم در چنان وضعی قرار داده شده نمیتواند.
لذا این مقایسه ها و تحلیلات و نظرات جز دماگوژی و عوامفریبی و اغفال هدفی ندارد و نتایج سیاسی - معرفتی - روانی آن درست برای کاستن فشار های حد اقلی که بر امریکا هست میباشد و نه تولید فشار بیشتر. جادو و هنر امپریالیزم اطلاعاتی منجمله در همین است .
میخواهم به هموطنان و همسویان که نگران آیندهء خود و بشریت اند و احیاناً آرمان فرا کاپیتالیستی دارند ؛ صمیمانه عرض کنم که بریژنیسکی کمونیست و مارکسیست نشده و هنوز زیر هر چین و چروک صورت او ده شیطان ندیده و ناشناخته خوابیده است .
کتاب های این آقا و همردیفان فقط برای آپدیت کردن جهل سیاسی و معرفتی ی «نفرین شده گان زمین» ساخته و پرداخته میشوند و اگر آبی به دهانتان آورد ؛ بر سلامت عقل خویش شک کرده ؛ لطفاً در صددد درمان و بی آسیب گشتن آن برآئید!
علی الرغم حد معین بحران های اقتصادی و جنبش های نظیر «تسخیر وال استریت» ؛ توانایی اقتصاد و بیروکراسی و خبره گی سیاسی و علمی و امکانات تکنولوژیکی امریکا و در مجموع جهان سرمایه داری را دست کم گرفتن و به ساده گی بیش از حد برژینسکی وار خواب فروپاشی ی آن دیدن ؛ به معنی فرو رفتن در خواب خرگوشی است و حتی مانع یک دید درست و دقیق و کارا بر عالم واقع و مانع آموزش درست علوم سیاسی و اکانومیکی و نهایتا انحراف از یک جهانشناسی ی لازمهء عصر فوق العاده بغرنج و بغرنج شوندهء کنونی میگردد .
وضع کنونی ایالات متحده امریکا بیش از آنکه آبستن فروپاشی ی نظام انحصاراتی اقتصادی ـ سیاسی آن که بهترین نامش امپریالیزم است ؛ باشد ؛ آبستن ماجراجویی بسیار تباهکن راه اندازی جنگ جهانی دیگر است !
در غیر آن ؛ نهایتاً امریکا میتواند با گزینه هایی چون پیش گرفتن شبه اقتصاد کینزی در درون و نمایش موضع و اخلاق بالنسبه کم قلدورانهء دپلوماتیک در خارج ؛ از حالت کنونی خارج گردد و در نبود اپوزیسیون و حریف قابل ملاحظه و محاسبه در جهان ( داخل و خارج)؛ همچنان امریکا بماند و ابر قدرت !
بنا بر آن ؛ اینکه امریکا را «ببر کاغذی ی ماوتسنگ» ؛ بیانگاریم ؛ به معنای افساد و تباهی شعور سیاسی و دانش بشری ی کار ساز میباشد.
برژینسکی درست ؛ از مخاطبان خود ؛ همین را میخواهد .