انجنیرعبدالصبور
قراراست مذاکرات صلح بین مقامات افغانستان وپاکستان آغاز گردد این اقدام بعد ازآن روی دست گرفته شدکه آقای ربانی رئیس کمیسیون صلح دراثریک حملۀ انتهاری ازطرف قاصد که ازنام گروۀ طالبان خودرامعرفی میکرد به قتل رسید، به اثرفشارهای بعضی ازگروه ها ومحافل، گفتگوها با گروۀ طلبان قطع وتصمیم اتخاذگردید
که بااصل منبع که ترویزم صادرمیکند مذاکره آغازگردد، قبل ازاینکه به این موضوع ببپردازم کمی درموردگفتگوهای که درموردمشابه درجهان جریان داردروشنی اندازم.
یکی ازداغترین مسئله امروزدرجهان مسئلۀ گفتگوفلسطین بااسرائیل است که ازچندین دهه مذاکرات جریان دارد ولی نتیجۀ ملموسی ازآن نه تنهابدست نیامده بلکه فلسطینی ها اراضی خودراهم ازدست داده وهر روزشهرک های اسرائیل دامنه اش را وسیعترمیسازد ،که درعقب آن عوامل است که درمواردی با مذاکرات صلح که ازطرف آقای کرزی با پاکستان قراراست آغازشود شباهت دارد.
فلسطین کشوری است که بهصورت تاریخی و از دوران روم باستان به ناحیهای گفته میشود که بین بحرمدایترانه و کرانههای رود اردن واقع شدهاست فلسطین در دورانهای حتی قدیم به ناحیۀ محدود تر در کنار مرز بحر مدیترانه اطلاق میشد،من طور فشرده به تحولات دراین منطقه می پر دازیم و می بنیم که تلاشهای صلح دراین منطقه چه به ارمغان آورده است.
زماینکه آقای «جیمی کارتر» درسال ۱۹۷۶ رئیس جمهورامریکا شد یکی ازفعالیتهای گستردهای را در کنترول تسلیحات اتمی در کارنامۀ کاری اش به ثبت رسانید . دفاع ازحقوق بشر یکی دیگر از نگرانی های کارتر به حساب میآید نمونه بارز این عملکرد وی در حمایت از سیاست بریتانیا برای خاتمه دادن به قتل عام در «زیمبابوه »بود. میانجیگری در اولین تلاش برای برقراری صلح میان فلسطینیها و اسرائیلیها که به پیمان «کمپ دیوید» میان مصرواسرائیل منتهی شد، از جمله دستاورد های سیاست خارجی کارتر به حساب میآید.
اصول قرار داد «کمپ ديويد» که شامل هشت ماده قرارذیل بود:
۱- نيروهای صهيونيستی بايد ظرف مدت سه سال پس از عقد پيمان از صحرای سينا عقب بنشيند. اين امر در وضعی صورت می گرفت که بسياری از سرزمينهای کشورهای ديگر در خط مقدم، از جمله بلنديهای جولان متعلق به سوريه، نوار غزه و حاشيه غربی رود اردن درکشوراردن، در اشغال رژيم صهيونيستی قرار داشت، که در قرار داد ياد شده فوق هيچ اشاره ای به باز پس گيری آنها نشده بود. در حقيقت اصل اول اين قرار داد نشان می داد که صلح مورد ادعای انورالسادات تنها مختص مصر بوده است، نه کشورهای ديگر خط مقدم، و اين به آن معنی بود که مصر از همه مسئوليتهايی که در قبال اعراب داشت و خود نيز ادعای آن را پيوسته مطرح می کرد، سرباز زده و منافع خود را بر منافع جهان عرب ترجيح داده بود.
۲- لزوم برقراری روابط دوستانه و روابط کامل ديپلماتيک بين طرفين، که اين اصل مبين اين نکته بود که موجوديت اسرائيل که از بدو پيدايش هيچگاه به صورت کشوری با مبانی حقوقی و قانونی از سوی جهان سوم پذيرفته نشده بود به دست انورالسادات رسماً شناسايی می شد. اين مسئله بزرگترين ضربه ای بود که يک کشور اسلامی و عربی می توانست به مبارزات چند دهۀ همه مبارزان آزادی سرزمينهای اشغالی وارد آورد.
۳- اصل شناسايی تماميت ارضی فلسطین وعرب بود. در حقيقت اين اصل همه تجاوزگريهای صهيونيستها را برای اشغال و غصب سرزمينهای اسلامی و عربی، ناديده می گرفت و سرزمينهايی را که تروريستهای صهيونيست با کشتار فلسطينيان به چنگ آورده بودند، جزء مالکیت کشور مجهول الهویۀ اسرائيل قلمداد می کرد.
۴- پيمان «کمپ ديويد» خواستار نيروهای استقرار نيروهای حافظ صلح سازمان ملل در منطقه مرزی سينا بود.
۵-عبور و مرور کشتيهای رژيم صهيونيستی را از«کانال سوئز» مجاز می شمرد و اين کشور را از نيمه محاصره ای که قبل از آن وجود داشت، خارج می ساخت.
۶- شروع مذاکرات درباره خود مختاری فلسطينيان در نوار غزه و ساحل غربی رود اردن به فاصله يک ماه بعد از عقد قرارداد صورت گيرد. اين مذاکرات به موقع آغاز شد، اما هيچگاه به انتها نرسيد.
۷- انتخابات برای تعين يک دولت خود مختاردرنوارغزه و ساحل غربی رود اردن، و سپس يک عقب نشينی ٥ ساله نظامی و غير نظامی، توسط اشغالگران صهيونيستی می بايست صورت میگرفت. اما اين اصل نيز همچون اصل خود مختاری فلسطينيان هيچ گاه به نتيجه نرسيد.
۸- قراربوديک کميسيون به منظور رسيدگی به کليه ادعاهای مالی بين طرفين تشکيل شود. اين اصل نيز پس از گذشت يکی دو سال از عقد پيمان کمپ ديويد منجر به گسترش يک جاذبه رابطۀ اقتصادی رژيم صهيونيستی با مصر شد و سرمايه گذاران اسرائيلی برای جذب سرمايه های مصر و کسب سود از نيروی کار و شرايط اقتصادی مصر راهی اين سرزمين شدند.
مناقشه اسرائیل وفلسطین همچنان بی نتیجه ماند وهرگزبه جای نرسید وجنگهای سنگ وتفنگ درمقابل تانک وطیاره علیه اسرائیل همچنان دوام یافت، باالاخره درسال ۲۰۰۲ طرح جهت رفع مناقشات اسرائیل وفلسطین بنام «نقشه راه برای صلح »ازطرف کشورهای امریکا اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل متحد پیشنهاد شد که هدف آن تشکیل دوکشور فلسطین واسرائیل در کنارهم وخلع سلاح گروه های فلسطینی وآزادی اسرای فلسطینی واسرائیلی بود درشورای امنیت سازمان ملل متحد تصویت شدکه ا ز طرف محمودعباس نیز پذیرفته شد ولی این طرح هم کاررادوأ نکرد وجنگ همچنان ادامه داشت، اسرائیل به تاریخ ۲۷ دسمبر ۲۰۰۸حوالی ساعت ۱۱:۳۰به وقت محلی حمله بالای نوارغزه را آغاز کرد که درروزاول این جنگ کشتاروحشیانۀ صورت گرفت که بی سابقه در جنگ عرب واسرائیل بود، عامل جنگ توافق قبلی که بین اسرائیل و۱۲ گروه شبۀ نظامی به امضاء رسیده بود ولی همچنان اسرائیل توافقات رانقض میکرد وفلسطینهانیز که درمحاصرۀ اقتصادی وموادسوختی قرارداشتند مجبوربه راکت پرانی بودنداین جنگ بعدازسه هفته خاموش شدولی غزه دیگربه ویرانه تبدیل شده بود.
به اساس ابتکارفلسطینیها درخواست ازطرف محمودعباس مبنی به رسمیت شناختن کشورفلسطین ازطرف سازمان ملل دراوخرماه سپتمبر۲۰۱۱ به سازمان ملل تقدیم شد ولی قبلاً ازطرف امریکا سردمدارحقوق بشر درمورد «ویتو» آن به عباس اخطارداده شدهنوزسرنوشت این پیشنهاد معلوم نیست اما یکعده کشورها عضوسازمان امنیت ازاین پیشنهاد حمایت کرده است اما به خطر«ویتو» امریکا مواجه است زمانیکه عباس پس ازارایۀ پشنهاد به فلسطین بازگشت ازوی منحیث یک قهرمان استقبال بعمل آمد.
آنچه دربالا گفته امدیم به این نتیجه میرسیم که چرااین جنگ که بیش ازشصت سال ازآن میگذرد هنوز پایان نیافته است اسرائیل یک کشورکه فعلاً نفوس آن به هفت ملیون نفرمیرسد وبه مثل یک کتلۀ کوچک دریک بحر دربین کشورهای عرب قراردارد، اما به اساس بی اتفاقی اعراب ورژیم های مزدوروعدم توان مندی لازم جنگی وامکانات فلسطینیها این ماجرأ همچنان پایان ناپذیراست،این همه مثال ها درمورد افغانستان نیز صدق میکندکه یکی ازعلت های اساسی تداوم جنگ درافغانستان همچنان بی اتفاقی دربین اقوام ومذاهب مختلف ساکن میهن ما وخوشخدمتی ها به کشورهای همسایه وکشورهای مختلف جهان است، که ازطرف کشورهای همسایه دروجود یکعده وطنفروش به شکل ازاشکال تلاشهای صلح سبوتاژشده وبه نتیجه نرسیده است چنانچه تلاش صلح داکترنجیب الله که به موافقتنامۀ« ژنیو» میان پاکستان وافغانستا ن انجامید ولی هیچ وقت تحقق نیافت چنانچه زمامداران فعلی هم درسبوتاژآن به نفع پاکستان دست داشتن ونفاق ذات البینی میان تنظیم ها هم به نیات شوم پاکستان کمک کرد.
ازهم پاشیدن اردوقدرتمند افغانستان به اشاره ومشاورۀ پاکستان که نوازشریف با غروروشهامت افتخارات آنرابه خود اختصاص میدهد ضربۀ محکمی به پیکرجنگ دیدۀ کشور ویران مازد، اما رهبران آن وقت که عبارت بودند ازجمعیت اسلامی ،شورای نظاروگلبدین وغیره هرگزبه نسبت نداشتن تجارب درسیاست وحکومت داری ودرک معقول ازعملکردونیات این غدۀ سرطانی (پاکستان) چه درزمانیکه این گروه های مجاهدین درپاکستان بودند وچه درقدرت درکابل پی نبردند.
اکنون که یک حکومت بی کفایت وآلوده به فسادبه حمایت وپشتوانۀ کشورهای غربی درافغانستان وبه اساس مصلحت ها بالای مردم افغانستان تحمیل شده است وهرگزدرطول این ده سال شیوۀ درست حکومت داری رانیاموختند و همیشه درپی منافع گروهی خود بودند هیچ گونه توجه لازم درمورد تشکیل یک ارگان امنیتی قوی با امکانات وسیع نائل نیامده است، سازمان امنیت ما معلوم نیست که مصروف چکار میباشند گرفتن چند نفرمسلح هرگزبیانگرکاروفعالیت یک ارگان امنیتی شده نمی تواند بلکه این کاریک جزفرعی ارگان امنیت است وظایف یک ارگان امنیت نفوذ دراعماق دشمن وکشف پلانهای آن از نتفه است وهمچنان درصورت ضرورت ضربه واردکردن بلمثل به دشمنان یکی از شیوه های موثر درکاراست که چنین توان راارگان امنیت افغان هرگز ندارد.
حال که تصمیم برآن است تا باب مذاکرات با کشورپاکستان بازشود ما از کدام دروازه باید وارد این مذاکرات شویم چنانچه تاجائیکه تجربه وگذشت زمان نشان داده است پاکستان امریکا رابه همان سازمان جاسوس نامداراش فریب داده وهمیشه زیرریش آن کارکه منافع کشورشان را تأمین میکند انجام داده است. افغانستان باداشتن چنان ارگان امنیت که هنوزمورد اعتماد رئیس جمهورنیست چه خواهد کرد؟ تررویست که آقای ربانی را بقتل رسانید مطابق کدام پرنسیپ امنیتی جهان درحالیکه حملات انتهاری به اوج خودرسیده است ،وی ازطرف افراد غیر مسلکی امنیتی مهماننوازی میشد ایا آقا کرزی چطوربه کمیسیون صلح چنین صلاحیت داده افراد را که ازخارج کشور می آیند جهت مذاکره آنرا افراد که وظیفه امینتی وجاسوسی را بوی نمی برند مهمانوازی کند،کارمهماننوازی، کنترول مخفی ونیمه علنی کارارگان امنیت است ،وچرا ازطرف ریاست امنیت کشور ویا مشاور امنیتی برای آقای کرزی درمورد مشاوره لازم داده نشده است ،ایا آقای کرزی این رامی داند زمانیکه وارد یکی ازکشورهای غربی میشود که ازنگاه امنیت پرابلم هم وجودندارد ورئیس جمهوربرحال هم است باآنهم از خدمه طیاره ومیدان هوائی گرفته تاپیش خدمت هوتل ومحل اقامت ودریوروباغبان وتمامی افراد که درمحل اقامت کارمیکنند یا ازارگان امنیت ویا اجنیت های وابسته به ارگان امنیت میباشند.
یکی ازدلایلی که ارگان امنیت ما باچنین مسائل ناآشنامیباشند موجودیت سازمان های جاسوسی فعال امریکا وناتودرکشورمااست ،که برای مخفی نگاه داشتن اعمال ارگان های جاسوسی خویش هیچ گاۀ هم علاقه به تقویۀ ارگان امنیتی افغان را نداشته وندارد ، وهم رئیس امنیت ملی معلوم است که شخص غیرمسلکی بوده وصرف مورد اعتماد آقای کرزی قراردارد، اگرآقای کرزی علاقه دارد که درکشور امنیت تأمین گردد به یک ارگان امنیتی ازپلانهای شموم ونفوذ جواسیس دشمن جلوگیری بعمل آیدبه ارگان امنیت مسلکی وباصلاحیت نیازمبرم وجود دارد.
برمیگردیم به همان گفته قبلی که عبارت ازمذاکرات با پاکستان است اکنون اگردولت کابل با پاکستان مذاکره میکند چون پاکستان دریک موقف قوی قراردارد کاملاً مبرهن است که خواستهای را مطرح خواهدکردکه قبول کردن آن به قیمت نقض ارزشهای ملی کشورما تمام خواهدشد بناً این مذاکرات هیچگاه نتیجۀ ملموس نخواهد داشت پس برای اینکه این مذاکرت نتیجه لازم درقبال داشته باشدلازم است:
۱-تصفیهٔ کامل وسنجیده شدهٔ تمام دستګاهٔ دولت ازجواسیس یکی ازاساسی ترین اصل رسیدن به صلح است۰
۲- متقاعدساختن جامعۀ جهانی وبه خصوص امریکاجهت واردآوردن فشارهای اقتصادی جدی وهمه جانبه درموردپاکستان جهت تحکیم صلح درافغانستان درغیرآن صورت این صورت افغانستان به فلسطین دوم تبدیل خواهدشد.
۳-اگرامریکا وناتوواقعاً مقاصدشوم درافغانستان ندارند باید جهت تحکیم صلح درافغانستان ومحو تررویزم بایدفشارهای اقتصادی وتحریم های موثربر کشورپاکستان اعمال نماید.
۴-کشورهندوستان بحیث یک قدرت بزرگ منطقه ئې که ازسیاست های نامشخص وجبونانهٔ افغانستان درموردپاکستان دل خوش ندارد، باید همکاری این کشور حتی درساحه امنیتی وکشف پلانهای شوم پاکستان جلب ورابطۀ تبادل اطلاعات بین این دوکشورطورمحرمانه ایجادشودحتی مسئله عقدیک پیمان ستراتژیک باکشورهندوستان موردبررسی قرارگیرد۰
۵-دولت بایدارگان امنیت دولتی راجداً تقویه نماید وساحه آنرارابه خارج ازمرزبه خصوص درپاکستان توسعه دهد۰
۶-ارگان های امنیت ملی افغانستان باایجاد گروپ های اجنتی درپاکستان تدارک عکس العمل بلمثل را جستجو کنند وآمدۀ واردآوردن ضربات تلافی جویانه سازند۰
۷-از آن جا که درفوق متذکرشدم که چرا درفلسطین صلح برقرارنمی شود علت آن این است که توان ضربه زدن متقابل ازداخل به اسرائیل را راندارد، حمایت از گروپهای جدای طلب پاکستان میتواند یک شیوۀ خوب دیگر باشد بخاطررسیدبه صلح.
۸- درچنین شرایط که افغانها توان جنګ دربرابرتعرضات پاکستان نداردعملیات های ازطرف ارګان امنیت بهترین ګذینه پنداشته میشود۰
به این ترتیب کمرپاکستان میده میشود وبه مذاکرات صلح تن درمیدهد وما به یک جنګ رویا روی هیچگاۀ هم ضرورت نداریم کماکان درشرایط فعلی توان آنراهم نداریم، درغیرآنصورت با گدائی نمی توان صلح کمائی کرد دولت پاکستان هیچگاهی حاضرنخواهدشد که بدون رسیدن به اهداف اش که سالها درآن مورد سرمایه گذاری نموده است به صلح تن دردهد این کاربه یک رهبری خردمند ، باجرأت و وطن پرست وپرکارضرورت دارد۰
اتفاق ملی وحمایت ازمنافع ملی کنارگذاشتن منافع فردی وگروهی بخصوص درمسائل ملی وازهمه مهمتر درخصوص پاکستان وایران کارهمه احزاب وسیاسیون ،علمای دین نویسنده گان تمام اقشار و طبقات جامعه کثیرالملیتی ما درداخل وخارج ازکشوراست.
پایان