عارف اْمید
اففانستان بنا بر موقیعت حساس جغرافیایی خویش پیوسته هدف مداخلات و تجاوزت اجانب قرار ګرفته و باشندګان آن وادار ګردیده اند تا با تجاوزګران دست و پنجه نرم کنند و با قبولی قربانیهای بی شمار از سر زمین شان و استقلال کشور حراست نمایند .
۲۸ - اسد به مثابه سال روز استرداد استقلال کشور و مظهر انکار ناپذیر روحیه آزادی خواهانه و وطن پرستانه افغان ها همه ساله به مثابه جشن ملی تجلیل میګردید .ولی ما میبینم که طی سال ها ی اخیر این جشن ملی به باد فراموشی سپرده شده و از حوادثی به مثابه جشن ملی تجلیل به عمل می آید که موجودیت افغانستان مستقل را تحت سوال قرار داده و سر آغاز بی ثباتی ٬ بدبختی و حتی تراژیدی ملی ګردیده است که می توان از ۸ ثور۱۳۷۱ به مثابه پیروزی انقلاب اسلامی نام برد .سال جاری که می باید چون سالهای قبل ازبحران کشوراز سالروز شکوهمنداستقلال کشور تجلیل بعمل میآمدحکمروایان افغانستان ازین روزخجسته تجلیل ننموده بلکه از پیروزوی انقلاب اسلامی بمثابه جشن ملی تجلیل به عمل آمد. دولت اسلامی افغانستان از رویدادی بمثابه جشن سراسری تجلیل مینماید که سر آغاز ویرانی کشور ، انهدام نهادهای سیاسی،اقتصادی وفرهنګی کشور، انحلال قوای مسلح و تاراج درایی ها عامه میباشد که درواقعیت امرهشتم ثوربمثابه جشن ملی نی بلکه روز ماتم ملی میباشد. تاسف باراینست که عده وابسته به اجانب درزمینه پاه را فراګذاشته چهره ها و شخصیت های چون احمد شاه درانی مؤسس افغانستان معاصرو شاه امان الله محصل استقلال کشور راکه الګوی وطن دوستی ٬روشن ګری ٬شرافت و انسانیت بودند به باد استهزاه ونکوهش قرار میدهند و بالمقابل آن های راموردستایش قرار میدهند و به حیث قهرمانان ملی میشناسند که عاملین بربادی کشور میباشند .پروسه ها جاری کشور حوادث تصادفی و اتفاقی نبوده بلکه مبتنی برسیاست حلقات حاکم کنونی میباشد که آن رامیتوان از محتوا ی مکتوب ارسالی وزارت امور خارجه به نمایندګی های سیاسی خارج کشورمشاهده نمود که در آن چنین آمده است « به تاسی از تصمیم جلسه مورخ ۱۷ . ۴ . ۱۳۸۷ شورای وزیران به منظور تامین اصل صرفه جویی در مصارف و رسیدګی به مشکلات عایده ناشی از خشک سالی و افزایش قیم مواد و اجناس از انجام مصارف به مناسبت تجلیل از روز ۲۸ اسد صرف نظر به عمل آید . روی همین ملحوظ در نظر است صرف در نماینده ګی های واشنګټن ٬ تهران٬مشهد٬دوشنبه و اسلام آباد از سال روز هفته شهید تجلیل آید .....».
محتوای مکتوب نشان میدهد که دولت اسلامی افغانستان شهکاری ها و قربانی های قهرمانان معرکه استقلال کشور را به هیچ ګرفته و روز شهید را که مصادف به ترور احمد شاه مسعود است ارج میګذارد .وقتی در کشور از روز شهید سخن میرود آیا عقل سلیم اجازه میدهد که روز ترور یک فرد ایکه از بازیګران عمده فاجعه جاری کشور میباشد منحیث روز شهید تجلیل ګردد؟ طی سال های بحران دیرپای جاری کشور ده ها حادثه ناګوارو رویدادخونین ایکه مرګ دسته جمعی ده ها ٬ صد ها و حتی هزاران هم وطن بیګناه مارادر پی داشت به وقوع پیوسته که میباید به حیث روز شهیدو یا هفته شهید شناخته می شد .
آیا این عاقلانه وواقعبینانه نبود تاقیام سوم حوت ۱۳۵۸ شهروندان کابل راکه دراعتراض با اشغال شوروی به کوچه ها ریختند و ده ها تن شان هدف مرمی قرار ګرفتند به حیث روز شهید شناخته میشد تا روز ترور یک جنګسالار؟ آیا منصفانه نبودتا رویدادسیاه قتل دسته جمعی باشندګان هزاره افشار کابل از طرف نیروهای جمعیت اسلامی و اتحاد اسلامی به حیث روز شهید مسمی میګردید؟دراین موردمیتوان ده ها مثال آوردکه میبایدآن هارا بعنوان روزشهدای ګلګون کفن وطن مامینامیدند. به تاسف فراوان بایدګفت که نه تنها فرمانروایان فعلی کشور به افتخارات ګذشته ما ٬ به شهکاری ها ی پدران و نیاکان ما وقعی نمیګذارندبلکه از همفکران و همرزمان شان که با عملکرد نا بخردانه خویش فاجعه ها آفریدند رستم زمان تراشیدند ٬ جاده ها و چهار راهی ها را به نام آن ها مسمی ساختند٫ القاب قهرمان ملی و مارشال دادند بلکه عده از قلم بدستان و تحصیل کردګان مابا برګزاری مراسم باشکوه هم در داخل و هم خارج کشور از سال روز درګذشت آن های تجلیل به عمل می آورند که درکانون تحقق پلان صلح ملل متحدباتشکیل شورای عالی جهادی افغانستان تحت رهبری احمدشاه مسعودومعاونیت عبدالعلی مزاری ومؤتلف شان عبدالرشیددوستم پلان صلح ملل متحد را سبوتاژ، قدرت را غضب وآنرا پیروزی انقلاب اسلامی نامیدند .
این شمه ای ازواقعیت های تلخ کنونی کشور است که حاکمان افغانستان و عده از تحصیل کردګان کشور ما که نمیتوانند منافع علیای کشور را نسبت به منافع ګروپی ٬تنظیمی و قومی ارج بګذارند که مایه تاسف وسخت رنج دهنده است .
پایان