گفتنی های برنوشتـﮥ (چکری) هنوز هم چکر میزند!

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times
دوکتور صلاح الدین سعیدی                                                                                  
نوشتــﮥ لیکوال (مطابق به نوشتـﮥ خود شان - نویسنده) الف – سپید سنگ را تحت عنوان (چکری هنوز هم چکر میزند) بتاریخ ۲۱/۱۲/۲۰۱۰ درسایت وزین افغان جرمن آنلاین مطالعه کردم.
تلاش دارم تا خوانندﮤ خوب باشم و با خواندن مطالب در مورد کشور، وطن، مردم خویش و امر صلح  بیاموزم،
راه و موضع روشن در رابطه به این مسایل داشته باشم. اما نکات چندی است که توجه من را به خود بیشتر جلب میدارد.
بلی باید گفت که در تفاوت به ادوار گذشتــﮥ جوامع بشری دنیا مدرن و امکانات قرن حاضر زمینـــﮥ تبع و نشر آنقدر مطالب وسیع  رامهیا کرده وآنقدر مطالب است که درمورد مورد نوشت و یا خواند  که ما را مجبورمیسازد تا درنوشتن و خواندن مطالب انتخاب نموده و به اساس این انتخاب نوشت ویا هم خوانــد مطمینًا از خواندن و نوشتن مطالب آموزنده، معقول و بجاء لذت میـبریم، مستفید میشویم، ادای رسالت میکنیم  و از نوشته های مغرض متأثر شده و در موارد آنرا ضیاع وقت میدانیم.  
درین راستا برای من بهتر و مهم بود  تا عوض این نوشته مطلب و مقالـﮥ مستقل درمورد این  مینوشتم که چرا در جلسـﮥ امنیت ملی مؤرخ ۲۰/۱۲/۲۰۱۰ دولت اسلامی افغانستان در مورد غور بر ستراتيژی اخیر ایالات متحدﮤ امریکا  در مورد افغانستان عوض مرجع ستندرد و قابل قبول یعنی عوض  وزارت امور خارجـﮥ افغانستان  ویا شخص اول کشور،  دفتر مطبوعاتی رئیس جمهور افغانستان وظیفه گرفته تا آنرا مطالعه و موضع گیری حکومت افغانستان را درمورد اعلام بدارد؟ بلی این موضوع واقعا قابل نوشتن بود تا نقش گوینده، نطاق و شخص اول سیاسی را کمی روشن تر مورد بحث قرار میدادم.   
بلی باید در مورد این  مینویشتم که چرا رئیس جمهور افغانستان که وظیفه اش مطابق به قانون اساسی کشور کنترول و نظارت از رعایت قانون اساسی است (ماده  ۶۴ قانون اساسی افغانستان: رئيس جمهور داراى صلاحيتها و وظايف ذيل مي باشد: ۱/ مراقبت از اجرای قانون اساسی ....) با احتیاط تمام و غیر ضروری تلاش راضی ساختن همه (متخلف و مراعت کنندﮤ قانون را) که ممکن نیست داشته و درمورد اراده لازم، واضح وفعال سیاسی را برای تطبیق قانون و اجرای وظایف خویش مطابق قانون اساسی کشور کما حقه اعمال نمی دارند. ” په ټاکنیزو ناندریو کې بې پری یو... اوجمهوررئیس هم په دی اړه خپل بی پری توب ساتلی دي. وحیدعمر۱۵/۱۲/۲۰۱۰ ګویندﮤ رئیس جمهور افغانستان“ .بلی باید درمورد این مینوشتم که عواقب چنین سیاست ها برای کشورو مردم ما چه به بار خواهد آورد.  بلی باید در موارد بالا به تفصیل مینوشتم و رسالت خویش را اداء میکردم.   
بلی بهتر میبود تا عوض جُستن و موشگافی کردن دشمن و بدی و در هر چیز و هر کس جُستن سیاهی وفتنه و صرف نقد به موفقیت اخیر اقتصادی کشور خویش مبنی بر امضای موافقتنامـﮥ عبور لولـﮥ گاز ترکمنستان از طریق افغانستان – پاکستان به هند و نارضایتی و ایجاد موانع ممکن دولت ایران دربرابر آن، ارتباط سبکدوشی آقای متکی وزیر خارجهء دولت اسلامی ایران متصلاً  بعد از امضای این موافقتنامه  و ارتباط این سبکدوشی به امضای این قرار داد چهار جانبه  و موضع  مخالفین مسلح حکومت فعلی افغانستان وبه صورت مشخص در مورد موضع سازنده و وطنی حزب اسلامی افغانستان به رهبری آقای گلبدین حکمتیار در برابر این موافقتنامه.(اعلامیـﮥ مؤرخ ۲۰/۱۲/۲۰۱۰ حزب اسلامی افغانستان) مطالب  و مضمون مستقل مینوشتم. بلی این مطالب باید با اولویت مورد بحث قرار میګرفت.  
بلی بهتر میبود روی تدبیر پیش برد تعلیم و تربیه در مناطق نا  آمن کشور از جانب مخالفین مسلح و یا نقش ایشان درین پروسه مینوشتم. بلی بارها تأکید داشتیم که دشمنی و مخالفت مخالفین مسلح حکومت محترم حامد کرزی با مکتب، دیوار، صنف،  علم، کتاب و معلم است ویا هم دشمنی با سیاست حاکمیت؟  با یافتن جواب دقیق  و درست به این سوال به صورت حتمی  زمینه های تعلیم و تربیه اولاد وطن مهیا شده و در امور وطنی که همه جوانب سنگ آنرا به سینه میکوبند، تفاهم نیک آغاز میشد.
بلی باید درمورد این مطلب نوشتــﮥ مستقل میداشتم  که حاکمیت مخالفین مسلح را با تهدید تجـزیه افغانستان وادار به مذاکره و تحت فشارسیاسی  قرار میدهد و مخالفین با استفاده از عین شعار مردم را مورد خطاب قرار داده و به خود جلب میدارند(حرکت طالبان تقریبا دوماقبل اظهار داشتند: ما نه خواهیم گذاشت افغانستان تجزیه شود...).
به حق بررسی و بحث روی اینکه چې زمانی حرکت و سازمان یاغی و باغی پنداشته شده ویا هست و به مرور زمان محوه و نابود میشود و چې زمانی حرکت و سازمان مقاومت ملی و خدمتگار مردم پنداشته میشودو یا این مقام شامخ را احراز میکند؟ مطالب اند قابل بحث و جهت دهنده برای ما که درمورد مینوشتم.
بلی این موضع گیری ها، شعار ها و عمل کرد ها است که مردم در مورد قضاوت میدارند و موضع خویش را درمورد این احزاب، سازمان و حرکات سیاسی و نسخه های پیشکش شدﮤ اوشان روشنتر و واضح تر بیان میدارند. بلی این از همه اولتر به خود این سازمان ها ارتباط دارد که در چه موضع قرار میگیرند؟  راه خراب کاری ویا درخدمت بودن اجنبی باقی میمانند ویا هم قرار میگیرند ویا هم در راه خدمت به مردم و خلق الله در پیش ګرفته ویا انتخاب میدارند.
بلی همین شعارها، برنامه ها، عمل کرد ها اند که به این احزاب و سازمان ها قوت میدهند و سرتاسری میشوند ویا جای پای درمیان مردم برای شان باقی نمی ماند.
بلی بهتر میبود تا کار تحقیقی و ریسرچی خویش را در مورد ضرورت اصلاحات واحدهای اداری، ساختار و ضرورت اصلاح ادارﮤ کشور که جوابگوی عصرو امکانات امروزی گردد و منجربه ایجاد سیستم که حاکمیت مردم را تأمین و اداره را آسان، ارزان و به ملت نزدیک سازد، تکمیل مینمودم.
بلی بهتر میبود تا کار دوپروژﮤ فرهنگی خویش را که بیشتراز هشت سال بالای آن کار میکنم، تکمیل میداشتم.
بلی بهتر میبود تا مطابق به هدایت (لنفسک علیک حق- نفس ات بالایت حق دارد) به زندگی شخصی وفامیل میپرداختم.
بلی بهتر میبود مطابق به مود روز درموارد یکه ممکن خطری را متوجه خویش سازم مصلحت چنین است تا مورد خشم کسی قرارنه ګیرم از ګفتن حق دوری کنم و ازین ګونه جنجال ها خویش را ګوشه نمائیم.
اما با وجود تمام مسایل مبرم و کشوری فوق با تمام ملاحظات و ملحوظات فوق  درین مرحله  ضرورت ولازم دیدیم در مورد این نوشتــﮥ که بدسترس شما قرار دارد یعنی  در مورد  افاده های افراطی و زیاده روی و عدم دقت ها صریح و غیر مقبول صورت گرفته در نوشته محترم الف سپید سنگ تحت عنوان بالا(چکری هنوز هم چکر میزند)، فهم و نگاه های خویش را با شما درمیان گذاشته،  افکار و دیدگاه های خویش را با شما خوانندگان محترم ، معزز و محترم لیکوال صاحب به صورت نوشتهء مستقل شریک سازم.  
درین ارتباط در قسمت کنترول از نوشته ها در میدیا و وسایل اطلاعات جمعی و از جمله ویب سایت ها به مفهوم آزادی بیان به صورت مناسب  و داخل چوکات قانون و نورمهای قبول شدﮤ جامعــﮥ بشری امروزی برعلاوﮤ دیگر همین حالا نکات چندی در ذهنم خطور کرد که اینک با شما درمیان میگذارم:
ما مینویسیم و در مورد معین با کشیدن صوت و صدا سخن به لب می آوریم. سخن وصدا  فشار دادن هوا با مخلوط سازی آن با گوشت (زبان و دهن)است که از فلتر های مناسب و مرجع مناسب ( دهـن)  به طور معین خارج شده، معنی و مفهوم میدهد که شنونده از آن مستـفید میگیرد و انسانها به این ترتیب افهام و تفهیم میدارند. اما اگر همین صدا زمانیکه از محل نامناسب و بدون فلترهای لازم ظهور و خارج شود،  سبب آذیت و آزار خود و دیگران شده میتواند. این تعبیر به نحوی انالوگی وقیاسی درمورد نوشته ها نیز صدق کرده میتواند.  
در دنیا مدرن امروزی قوانین و مقررات وجود دارند که وسایل اطلاعات جمعی و سایت های انترنتی مکلف به رعایت آن اند. وظایف بس عظیم و مهم و درموارد بس دشوار درپیش گردانندگان این وسایل قرار دارد که گفتن آن قسما آسان اما عمل آن دشواری های خویش را دارد. یافتن حد مناسب و وسط، حد درست و لازم مسألــﮥ و کار بس دشوار است.  اما گذشته ازین عوامل و وسایل بیرونی، مردم ما که اکثریت قریب به اتفاق آن مسلمان هم اند یک قوه و قاضی دیگر را در همه اعمال کردار و گفتار خویش حاضر و ناظر میدانند و به این اساس نوشته و صحبت مسؤولانه را برای خود و دیگران تجویز میداریم.
به فهم من سخن و نوشتـﮥ که منطق داشته باشد باید  نوشت و همیشه نیرو و قاضی حقیقی را حاضر و ناظر پنداشت.
درنوشتــﮥ جناب لیکوال الف. سپیدسنگ نکات ‌‌ذیل  توجه خاص من را جلب کرد که بخشی از ملاحظات  و گفتنی های خویش را در مورد آن باشما شریک میسازم:
” آقای محمد صدیق (چکری ) نخستین وزیر اطلاعات و فرهنگ نخستین حکومت پاکستان آوردهء مجاهدین، معاون امیر جمعیت اسلامی ...که در دور دوم دولت جهادی مافیایی امریکا نشاندﮤ...کرسی نشین کرسی های واره دار...از چند گاهی بدینسو در زیر چتر حمایوی رژیم سلطنتی بریتانیا مخفی شده است، زیرا نامبرده مبالغ هنگفتی از دارائی های شخصی و بیت المال را ربوده و فرار نموده است....به ریش مقامات عدلی وقضايی افغانستان میخندد...پس از آنکه سرکردگان مجاهدین به رهبری نواز شریف...همانند نیروی اشغالگریکه یک کشور خارجی را اشغال کرده باشند....امرتوقیف ... ولی مجاهد دیگر.... از چنگ قانون رهایش کرد... پسر بچه های نوبالغ و معصوم مردم را به بهانــه های کذایی و گاه گاه بدون بهانه و دلیل نزد خود نگهداشته و از اوشان استفاده های ناروا و غیر اخلاقی میکردند و .... زیرا پیشینهء اعمال این دولت درین پهنای زیاد امید وار کننده نیست... الف. سپیدسنگ ۲۱/۱۲/۲۰۱۰ سایت افغان جرمن آنلاین“.
محترم الف. سپید سنگ!
عدالت بحث وموضوع بسیار جدی است. عدالت را نمی توان با افواه و سخن های کوچه و بازار تأمین کرد. جرم و مسؤولیت جزائی به توسط شخص فزیکی تعلق میگیرد. احزاب و سازمان های سیاسی (شخصیت حقوقی) مسؤولیت سیاسی دارند. در مورد شخص و مطابق به قانون اساسی کشور ما نیز اصل بی گناهی است (ماده بيست و پنجم قانون اساسی:.برائت ذمه حالت اصلي است.  متهم تا وقتي که به حکم قطعي محکمه (دادگاه ) با صلاحيت محکوم عليه قرار نگيرد، بي گناه شناخته مي شود.
ماده بيست و ششم:.  جرم يک عمل شخصي است.  تعقيب، گرفتارى يا توقيف متهم و تطبيق جزا بر او به شخص ديگرى سرايت نمي کند. ) و درین مراحل بحث شما از اتهام و شکوک در مورد شخص معین  است. اما شما در نوشتـﮥ  خویش حکم نهائی را صادر نموده اید و خود قاضی محکمهء نهایی شده اید. این افاده های جناب شما  کاملا افراطی و غیر قانونی است.
آزادی و دیموکراسی را باید جدی گرفت و در اظهار نظر نباید غیر مسؤولانه نوشت. اگر از دهها سوال مطرح درمورد نوشتــﮥ شما یکی آنرا از شما بپرسم که شما چه خبر شدید که آن مجاهد دیگر نگذاشت که آقای چکری توقیف شود؟ جواب ندارید. بلکی جواب شما متکی بر افواه است. و این در عدالت و تأمین عدالت موضع نادرست، غیر دقیق وقابل اعتبارنیست.
انتقاد برای انتقاد و در افاده ها غیر مسؤولانه نوشتن، افراط و تفریط کردن و شخصی ساختن خطاء، نادرست و غیر عادلانه  است، مسؤولیت اخلاقی و قانونی را در بر دارد.  بلی باید حقایق راگفت و نوشت اما اما نوشتهء شما را مطلب خارج از نقد و با کینه همراه یافتم.  باید از تخلفات و خلاء ها و جنایات نوشت، اما غیر مسؤولانه و با افراط و تفریط،  شخصی سازی و یکسره سازی  نوشتن خطاء، نادرست، خلاف قانون است  که این امر برعلاوﮤ مواخذﮤ قانونی مواخذﮤ وجدانی، اخلاقی و سیاسی  دارد.
آقای سپید سنگ! ازنوشتـﮥ شما خاصتا در افاده های فوق چنین مشخصات تخلف کاملاء هویدا است. از نوشتـﮥ فوق شما دشمنی شخصی، دشمنی یکسره  با جهاد ومجاهدین، دشمنی یکسره باحزب و سازمان مشخص در مجموع، افراط در افادﮤ - حمایه کشور بریتانیا از شخص پناهنده، دشمنی به کشور های جهان معین جهان به صورت عام وبا تعصب، عدم دقت در افادهء مربوط به ارگانهای عدلی وقضایی افغانستان، عدم دقت در فهم عدالت، منفی نگری افراطی و به صورت مشخص بهتان (گناه کبیره) و دروغ  در مورد نگه داشتن پسران نابالغ و معصوم مردم .... جدا متأثر کننده و قابل مواخذه است. با چنین برخورد و با چنین دید نمی توان افغانستان بهتر را اعمار و مردم ما صلح و سعادت را به ارمغان آورد. بقیه اختیار به شما.
الله تعالی ما را هدایت نیکی کند.  آمین یارب العالمین -  پــایـــان