با آن که حملات انتحاری و مسلحانه در کشور ما افغانستان چیز تازه ای نیست و شهر کابل نیز برای نخستین بار نیست که شاهد صحنه های خونین و دردآور ناشی از چنین عملیاتی می شود، به نظر می رسد که حملات انتحاری روز جمعه هفت حوت، که به دقت تمام طراحی شده و به اجرا گذاشته شد، انگیزه های خاصی داشته باشد. گفته می شود که هدف عملیات تروریستی روزجمعه در نزدیکی چهار راهی انصاری، اتباع ملکی هندی بوده اند.
ساعت 6.40 صبح در دروازه ورودی میهمانخانه صافی لند مارکت در چهاراهی انصاری کابل نخستين عامل انتحاري اين حملات، كمربند انفجاري خود را منفجر ساخت که به مرکز تجارتی سیتی سنتر آسیب های زیادی وارد شده و حمله دیگر در نزدیکی مرکز تجارتی سیتی سنتر در میهمانخانه هندی ها در مقابل پارک شهرنو اتفاق افتاد كه معمولا محل اقامت خارجيهاست
در این حمله جمعا 16 تن کشته و بیش از 30 تن دیگر زخمی گردیدند. در میان کشته شدگان یک نفر تبع فرانسوی، یک نفرتبع ایتالیایی و پنج نفراتباع هندی شامل اند. گفته می شود که هدف اصلی این حمله اقامتگاه اتباع هندی بوده که در مهمان خانه ای در شهر نو کابل قرار دارند همچنان ګفته شده است تبع ایتالیایی مشاور سیاسی صدراعظم مملکت ایتالیا بوده که بخاطر یک سفر رسمی به افغانستان سفر کرده بود.
این حملات در حالي پايتخت افغانستان را هدف قرار داد كه 12 روز از عمليات نيروهاي ائتلاف موسوم به عمليات مشترك در ولايت هلمند عليه طالبان ميگذرد. و تنها یک روز از اهتزار بیرق افغانستان در مرجه ولایت هلمند گذشته است که طالبان مسئولیت این اتفاق را بر عهده گرفته اند تا نشان دهند كه هنوز انها یعنی مخالفین دولت در هر لحظه ميتوانند از نيروهاي امنيتي خارجی عبور كنند و عمليات تروريستي خود را در هر نقطه از کشور انجام دهند.
بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی معتقدند حمله انتحاری صبح هفتم حوت در کابل، ادامه تنازعات و کشمکش های بین دهلی نو و اسلام آباد است که در کابل به عرصه ظهور می رسد.
به معنی که اینگونه حملات از سوی پاکستان طرح ریزی می شود تا به این طریق دولت هند را به بهانه نا امنی از ادامه فعالیتهایش در راستای بازسازی افغانستان منصرف نماید. چرا که دولت هند در حال حاضر در چندین نقطه از کشور در حال اجرای پروژه های سنگین اجرایی می باشد که بیش از یک میلیارد دالر هزینه در بر خواهد داشت و پاکستان هیچگاه نمی خواهد رقیب دیرینه اش از وی پیشی گیرد.
از سوی دیگر می توان این اقدام را تاثیرگذار در مذاکرات پاکستان و هند دانست که به تازگی آغاز گردیده است و اگر این مذاکرات منتفی گردد ، مطمئنا اشخاص فراوانی از این جنجالها سود خواهند برد.
هر چند عده ای نیز این حمله را پاسخی به وزارت خارجه می دانند که به تازگی روابط بسیار حسنه ای با دولت هند برقرار نموده است که رقابت را بین هند و پاکستان درباره افغانستان به اوج خود رسانده است.
به هر حال این رقابت بین هند و پاکستان تنها ثمره اش، ایجاد ناامنی برای ملت و مردم ما است. سود را بالاخره مقامات اسلام آباد یا دهلی می برند، اما در این میان مردم بیچاره افغانستان قربانی میشوند و اموالشان نابود می شود. و هیچ دلسوزی چه داخلی و چه خارجی وجود ندارد تا به این اقدامات شرورانه پاکستان و متحدانش پاسخ دهد.
این در حالی است که کابل در طول دو سال گذشته شاهد بیشتر از پنج حمله سنجیده شده مشابه به این بوده است. مثلا ماه گذشته ورود چندین مهاجم مسلح انتحاری به فروشگاه بزرگ افغان در پهلوی قصر ریاست جمهوری باعث هلاکت 12 تن و زخمی شدن 70 تن دیگر شد و در پی آن فروشگاه بزرگ در آتش سوخت.
نکته جالب این است که هر بار وقتی یک حمله تروریستی در کابل رخ می دهد، ترتیبات امنیتی افزایش می یابد و پوسته های امنیتی تلاشی نیز بیشتر می گردد، اما وقتی یک هفته یا دو هفته از حادثه می گذرد، تمامی ترتیبات امنیتی یا کاهش می یابند و تلاشی ها به ندرت صورت می گیرند، گو اینکه خطر برطرف شده است و قرار نیست که دیگر حادثه ای رخ دهد. این در حالی است که افغانستان درگیر یک جنگ فرسایشی است که غفلت و سهل انگاری دستگاه های امنیتی هر آن می تواند فرصت و زمینه اجرای حملات تروریستی را برای دشمنانش که در کمین نشسته اند، فراهم کند. البته این به هیچ وجه به معنای آن نیست که فضای شهرها خاصتا شهر کابل بیشتر نظامی شود تا از آن طریق جلو حملات تروریستی گرفته شود، بلکه به معنای آن است که باید تلاش دستگاه های امنیتی و استخباراتی افغانستان در جهت فراهم آوری اطلاعات دقیق بیشتر گردد و از حوادث قبل از وقوع آنها جلوگیری شود.
نکته دیگر این است که افزایش ترتیبات امنیتی در شهر کابل به هیچ وجه امکان وقوع حملات تروریستی را نمی تواند کاهش دهد. چرا که تجربه نشان داده است که تروریستان عمدتا با استفاده از تاکتیک های پیچیده و حتا احتمالا حمایت برخی از حلقات قدرتمند در داخل دستگاه های امنیتی و حتا استخباراتی و نیز با استفاده از شبکه های داخلی خودشان در شهرها، کاری می کنند که اقدام های شان تا هنگام اجرای حمله مخفی بماند. بنابراین اساسی ترین مساله نخست کشف حلقه های حمایتی تروریستان در شهرهاست و دوم اینکه باید به دنبال آن عده از شبکه های رفت که احتمالا از داخل نهادهای امنیتی و استخباراتی به حمایت تروریستان و فراهم آوری زمینه اجرای حملات به آنان اقدام می کنند.
متاسفانه تجربه سال های گذشته نشان داده است که مقام های امنیتی ما همیشه بعد از وقوع حوادث به یک کنفرانس مطبوعاتی اکتفا کرده و ادعاهای عجیب و غریبی را تحویل مردم داده اند، ولی هر بار شاهد بوده ایم که متاسفانه حوادث تروریستی باز هم با همان شدت و حتا با همان شیوه های قبلی باردیگر رخ داده اند، البته در این میان کار رییس جمهوری کشور صدور یک اعلامیه و تقبیح این حملات بوده است و پارلمان نیز گاهی به فراخواندن مقام های امنیتی و یا هم یک تذکر رسمی اکتفا کرده است و بس. شاید فردا و پس فردا نیز مقام های امنیتی ما بار دیگر یک کنفرانس خبری بگیرند و ادعا کنند که مثلا ما باخبر بودیم که چنین حادثه ای رخ می داد، یا این که این حادثه را فلانی ها و بهمانی ها سازمان داده بودند و چند حرف و سخن دیگری از این دست.
اما آنچه مهم است این که مردم دیگر از این گونه صحنه سازی های مقام های امنیتی خسته شده اند و آن را باور نخواهند کرد، زیرا مردم از دستگاه های امنیتی و استخباراتی کشور تنها "حرف مفت" توقع ندارند، بلکه آنها می خواهند تا با کار و تلاش پیگیر و خسته ناپذیر جلو این گونه حملات گرفته شود و به اصطلاح عامیانه " از یک سوراخ دو بار" گزیده نشوند.
مقام های پاکستانی همواره از حضور موثر هندی ها در بخش های بازسازی در افغانستان اظهار نگرانی کرده اند. اکنون به نظر می رسد که این حمله نیز ریشه در تنش های پیدا و پنهان منطقه ای دارد.
مقام های هند و پاکستان پس از حادثه ممبیی در سال 2008 برای نخستین بار در سطح مدیران وزارت خارجه دیدار کردند. اکنون به نظر می رسد که حادثه روز جمعه بر این آغاز نو، تاثیرات خاصی را کردند داشته باشد. بدون شک حلقاتی معینی در پاکستان از تنش میان هند و پاکستان سود می برند. گذشته از این پس از دستگیری سران طالبان، دستگیری عبدالمالک ریگی، افراد مربوط به لشکر طیبه نگران آن اند که مبادا آنان نیز در معامله های سیاسی تسلیم هندی ها شوند، این گروه اکنون سعی دارد با راه اندازی چنین حمله هایی فضای میان دو کشور را تیره سازند تا برای خود مکان امنی در پاکستان داشته باشند.
اکنون وظیفه مقام های کشورماافغانستان است که ابعاد پیچیده این حمله را بررسی و با تدابیر درست، افغانستان را از گزند رخدادهای انتقام جویانه دیگر در امان قرار دهند.
پیام دیگر این حمله متوجه مقام های امنیتی است. متاسفانه حکومت افغانستان هر وقت که در یک ساحه حمله ای صورت می گیرد، فورا به شدت حفاظت در همان مکان می پردازند. مقام های امنیتی فکر می کنند که بار دیگر نیز همین نقطه هدف قرار می گیرد. درحالی که شورشگران با استفاده از ضعف نیروهای امنیتی، حمله های بعدی را در جایی سازمان دهی می کنند که کمتر تصور آن برده می شود.
پیام دوم این حمله، یک پیام کاملا سیاسی می باشد. حلقه های معینی در استخبارات پاکستان دقیقا دو روز بعد از آغاز مذاکرات هند و پاکستان ممکن است در راه اندازی این حمله نقش داشته باشند. در گذشته نیز بار ها مراکز سیاسی و غیرسیاسی مربوط به هندی ها در افغانستان هدف قرار گرفته اند.
قتل انجنیران هندی و حمله ها به سفارت هند همگی در راستای کاهش حضور هند در افغانستان از سوی حلقات معینی در پاکستان تدارک شده بود.پای رحمت اله روان