پوهنیار بشیر مومن
لواط وفحشا از جمله انحرافات اجتماعی است که کم وبیش تقریباً در تمام جوامع بشری وجود داشته و با تاریخ بشریت همراه بوده است . لواطت یا بچه بازی عبارت از رفع غریزه جنسی مرد بامرد دیگر است. ولی همجنسگرائی یا همو با بچه بازی فرق دارد .همجنسگرائی عبارت از تمایل یک شخص برای بر قراری رابط عاطفی یک نفر از جنس خودش میباشد ، تا وی را از بر قراری رابطه عاطفی- جنسی با جنس مخالف اشباع واقناع کند. مطلب عمده در این نوع روابط عشق جنون آمیزطرفین است.به عباره دیگر نوع عواطف یک فرد ملاک همجسگرائی وی است نه عملکرد جنسی.اما در هم جنس بازی ویا بچه بازی مطلب اساسی عبارت از راوبط جنسی فی مابین دو مرد است نه روابط عاطفی .ممکن افراد به دلایل فشارهای جنسی ویا نبود جنس مخالف ویا غیابت شرایط ، سنت های حاکم بر جوامع ویا به دلایل اقتصادی ودیگر مجبور یت ها دست به چنین اعمال ببرند. این پدیده در یونان قدیم هم وجود داشته و بعدها درمیان مبلغین مذاهب ابراهمی هم جایگاه خاص خورا داشته است. اعترافات ژان ژاک روسو و اطلاعات سالهای اخیردررسانه های گروهی به این حرف نیزمهرتائید میگذارد که برخی ملاهای یهودی،عیسوی بخصوص اسلامی آغشته به چنسن امراض هستند. این امراض در سر زمین خراسان تاریخی و اطراف واکناف آن هم به شکلی نیمه علنی وجود داشته، حتی در صورت نبود بچه از حیوانات هم استفاده میکردند. لازم به تذکر است که بچه بازی دارای انواع و اقسام مختلف میباشد، میشود که زمان « متخصصین »این رشته به صورت مشرح در این باب بنویسند. با صرف نظر از چگونگی موضوع علت اساسی بروز آن فقر ، گرسنگی ، تربیت نادرست خانواده گی، شرایط اقتصادی ، اعتیاد به مسکرات ، قمار ونبود شرایط رفع غریزه جنسی شمرده میشود.به این ترتیب قرنهاست که نوجوانان کشور های عقب مانده بنا بر مجبوریت ها ی اقتصادی در محیط های مختلف از جمله مکاتب ومدارس دینی مورد سئواستفاده قرار میگیرند. آنچه مربوط میگردد به فحشا چنین میتوان گفت که فاحشه کسی است که از طریق ایجاد روابط جنسی نا مشروع وبی بند وبار جنسی امرار حیات میکند. رابطه فی مابین فاحشه وطرف مقابل نوعی تحقیر جانبین است ، درین رابطه عواطف ومحبت حضور ندارد . زمانیکه رابطه عاطفی در میان باشد دیگر فحشا گفته نیمشود. فحشا معمولاًبا جمع انحرافات دیگر اجتماعی مانند ، قاچاق، جنایات واعتیاد همراه میباشد. قابل تذکر است که ازدواج مردان مسن وسالخورده با دختران 14 ساله و15 ساله خود نوع سئو استفاده جنسی شمرده میشود این مرض در حال حاضر در کشور مان از برکت حضور وسیع شر وفساد وارواح خبیثه نیز چشمیگر است، به دلیل اینکه اکثریت شان در مدارس دینی پاکستان آموزش دیدند وبچه بازی ملاهای پاکستانی مانند آفتاب روشن است که ژورنالیستان پاکستانی وغربی در مورد فروان نوشته اند. آن چه امروز در افغانستان جاری است ، بهتر است آنرا شریعت قوم لوط نامید ، چون همان سریال همین اکنون در پرده سینمای وطن جاری است . با تاسف که اکثراً فرزندان بی بضاعت خرد سال وبی سر پرست مورد چنین معاملات غیر انسانی قرار میگیرند، امروز قریب است که این پدیده به یک کلچرعمومی مبدل گردد. نا گفته نباید گذاشت که این اعمال را اکثرا قوماندانان جهادی پر قدرت انجام میدهند . خرید وفروش اطفال خورد سال به منظور رفع شهوت «دینس ساورسها »در تاریخ افغانستان بی سابقه است . جهت معلومات بیشتر به تلویزیون افغانستان که هم وطن بسیار با احساس و بادرد ما ، ، خانم سجیه آنرا گرداننده گی میکند رجوع کنید، که برایشان خواهان انرژی وحوصله بیشتر در همچو افشاگری هستیم . بهمین شکل رقص بچه بازی امروز به رقص مود روز مبدل گردیده ، تقریبا در مینوی تمام محافل خوشی به اصطلاح عام یک پنجه رقص بچه بازی شامل است . جالب است که این عمل را باز یک نوع خرابات و«کاکه گی » هم میدانند. طوری که معلوم است مردم مظلوم افغان سالهای متمادی در انتظار آمدن ایالات متحده امریکا بودند تا اینها را از شر محصولات ودست پرورده های خویش نجات دهند . سر انجام چنین انتظارات به پایان رسید وامریکا با هم پیمانان اش آمد، ولی انتظارات مبارک نتیجه نا مبارک در قبال داشت . آورده اند که روزی یکنفر چپلی زری خریده بود ودر کوچه های شور بازار قدم میزد که در این اثنا باران گرفت این مرد از ترس اینکه مبادا چپلی زری اش خراب شود آنرا برسر خود گذاشت وقتی باران زیاد شد مواد غایطه ایکه در چپلی چسپیده بود به سر وروی مرد سرازیر شد ، آه کشید وگفت : خدایا هرچه رادیده بودم ولی باران گو( مواد غایطه) را نه دیده بودم. نتیجه آن گردید که افغانستان به ایالات خود مختار ظاهراً تحت رهبری رهبران جهادی قرار گرفت وتمام اعمال غیر مشروع وناروا از جمله علنی شدن وفراگیر شدن بچه بازی وفحشا روا گردید. وجالب تر از همه اینکه اگر این وحشیان با نوجونان با استفاده از زور وقدرت وثروت عطش سادیستی خود را فرو می نشاندند امروز قوم اصیل لوط، باداران این وحشیا ن یعنی عساکر امریکائی با صرف نظر از سن وسال پیر وجوان مرد وزن حتی سر خود این وحشیان هم رحم نمیکنند ، وآنها را مورد استفاده جنسی قرار میدهند.حرف معروف است که میگویند: « دیوانه بگریز که مست آمد». گفتنی است که پدیده فحشا در سطح جهانی در حال ازدیاد است وحالا بطور قطعی شامل اقتصاد جهانی شده است. از اینرو بعضی نهادهای هستند تا فاحشه ها را « کارگران سکس» قلمداد کرده وپدیده فحشارا صنعت سکس معرفی کنند. چنان که امروز در هالند وبسیارکشور های دیگر پیشرفته جهان معمول است واز ایشان مالیه اخذ میکنند.گذشته از این بسیاری از زنان کشور های عفب مانده بخاطر اوضاع نابسامان اقتصادی به فحشا کشانده میشوند. گفته میشود، همین اکنون تحت نام پاک کاری در قرارگاه های نظامیان امریکائی واقع در بگرام روزمره به د ه ها و صدها بیچاره افغان ودر قدم نخست زنان بخاطر مزدور کاری به آنجا میروند ، با استفاده از «بسته کاران » افغان ، تعدادی از روی ناچاری وتعداد دیگر به زورمورد بهره برداری جنسی عساکر امریکائی قرار میگیرند . این اعمال آگاهانه به دومنظور صورت میگیرد.یک به منظور رفع جنون شهوانی عساکر شان، دوی دیگر به منظور خدشه دار ساختن غرور ونوامیس ملی مردم . به همین لحاظ گفته اند : که یک ملت تا زمان که زنان خود را به فروش نرسانده باشد شکست خورده ومغلوب نیست. با یک نگاه گذرا به تاریخ بشریت ملاحظه میگرددکه فرانسویها بعد از سال 1940 زنان خود را به اشغالگران المانی فروختند وبه همین شکل جاپانی ها وجرمن ها بعد از جنگ دوم جهانی زنان خود را به امریکائیها فروختند. داستان دختران روسی بعد از فروپاشی اتحاد شوروی شهرت جهانی دارد که گروه گروه به کشورهای عربی صادر میشوند ، تا خادمین دین رسول خدا خوش وسر حال باشند. می بینیم که صنعت سکس در میان کشورهای سابق سو سیا لستی ، عربی وکشور های امریکائی در حال رونق بی سابقه است . تاجران این صنعت در تلاش جهانی ساختن و کشاندن نوجوانان وزنان کشورهای عقب مانده از جمله افغانستان به مثابه جنس جدید وارزان در مارکیت های سکس هستند. اما آنچه امروز درداخل کشور میگذرد عقل انسان از سر اش کوچ میکند.انسانهای جانی وزورمند در پهلوی سئو استفاده جنسی از نوجوانان آنها را « زنگ وجامن» پوشانده واز رقص این یتیمان غرایز سادیستی خویش را تسکین می بخشند. فرداهای نه چندان دور فریاد مادران وفرزندان این مرز وبوم بر این سیه دلان نفرین خواهد فرستاد که آهای! وجدانها خفته ووحشیان از اگر به خدا اعتقاد دارید از او بترسید! به کجا میروید! وکدام طریقت در پیش گرفته اید! ننگ باد بر شما ! . از جانب دیگر حضور نیروهای امریکائی هیچ یک از پرابلم های جدی مردم را حل نکرده بر خلاف به آن افزوده گردیده ، ملیاردها دالر که بنام این وطن سرازیر میشود دوباره به کیسهء خودشان ویا دلالان شان میریزد . در موجودیت قوای خارجی بی امنیتی، فحشا خلاصه بحران و انحرافات اجتماعی به اوج خویش رسیده است. وطن را به گروپ و فرقه های مذهبی وقومی مختلف ، جهت ساده ساختن کنترول بر آن به ایالات خود مختار در آوردند. بهتر خواهد بود که آنرا نه جمهوری اسلامی افغانستان بلکه« ایالات متحده افغانستان» نامید، تا از یکطرف نام با مسما باشد واز طرف دیگر هم آهنگ با نام « بادار» باشد . رژیم بر سر قدرت کاملاًدر جهت منافع امریکا حرکت میکند. حتی اکثر زنان که در پارلمان برده شدند ، مردم آنها را نمی شناسند که آنها کیها هستند ؟ اینها با پارلمان جهادی همنوا هستند . زیرا یکروز بخاطر زن وحقوق زنان صدای شان را بلند نکردند اگر تن چند مانند ملالی جویا صدای خودرا بلند کرد از طرف همین خانمها ی جهادی تهدید گردید وعیله آن شعار دادند :که« مرگ بر ملالی جویا » و«مرگ برحقوق بشر؟» تعجب آور است که همین به اصطلاح نماینده گان مردم یکروزبخاطر مبارزه علیه فحشا ،لواطت و رفع عوامل آن گام بر نداشته اند. حتی وضعیت امنیتی در کشور قسمی است ،وقتی زنان ونوجوانان بیرون از منزل میروند معلوم نیست که باز سلامت برمیگردند ویا خیر!اوضاع در خارج از کابل وولایات شباهت مطلق به دوران فروپاشی کمون اولیه دارد ،تفنگداران حتی مالکان جان ،مال زن وفرزند مردم بی دفاع ومظلوم هستند . درحقیقت حاکمان ولایات و محلات به مثابه پادشاها ن واجب الاحترام وبی مسئولیت ،هر چه دلشان بخواهند میکنند واصلاً در فکر اطاعت از ریئس جمهور نیستند، زیرا در پناه امریکائی ها وپارلمان قراردارند . بنابر این درچنین وضعیت نمیتوان امید به بهتر شدن اوضاع واحوال داشت. امروز اکثریت مردم افغانستان با وجود تمام کاستی ها وکمبودهای آن، افوس وارمان رژیم به اصطلاح کمونستی را میکنند، ومانند ایرانی ها که میگفتند « مرگ بر ما که میگفتیم مرگ بر شاه »، خود را ملامت میکنند که چرا علیه حکومت نجیب قرار گرفتند !، چرا خواهان استعفای اوشندند ! چرا برای مجاهدین دعا میخواندند ونذرانه میگرفتند! به قول روسها حالا « ریل حرکت کرده ». دیده میشود که نبود یک سیتم منظم دولتی به مفهوم واقعی کلمه تسلط عناصر اراذیل واوباش ،افراد بی کفایت واستفاده جودر سمت های کلیدی دولت از جمله مولفه های اساسی بحران فراگیر و انحرافات اجتماعی هستند که در موجودیت شان همین آسمان وهمین ریسمان پا بر جا خواهد بود.
اوج لواط وفحشا در« ایالات متحده افغانستان»
Typography
- Smaller Small Medium Big Bigger
- Default Helvetica Segoe Georgia Times
- Reading Mode