به قول گاندی ،” تحمل ، خود یک نوع خشونت است و یک مانع برای به وجود آمدن یک روحیه دموکراتیک راستین“ همه حکومتهای دموکراتیک یک شکل نیستند. آنها متفاوت از یکدیگراند و هر یک از آنها حیات سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی خاص ملت خود را منعکس میکند. درحقیقت دموکراسیها همگی بر پایه یک تعداد اصول اساسی استواراند، نه بر پایه شیوههای یکسان. انحراف سياست ازمعناي واقعي آن سياست بازي است وآن عبارت است ازيك تعداد نيرنگها و دسيسههايي كه سياست بازان درراه پيشبرد هدف سلطه جويانه خود به كار ميگيرند. به تعبير يكي ازدانشمندان سياست بازي جمله ي است كه به جهت كاربرد زياد آن درفرصت طلبيها، نيرنگ بازيها، دروغها، زورگويي و... و استخدام هر گونه وسايل درراه رسيدن به هرهدفي كه براي سياست بازان خودكامه مطلوب تلقي شود. جهان و انسان وسيله و خودكامگان هدفاند . سياست بازان درارايه نقشهها براي رسيدن به اهداف سياسي خودازهروسيله ممکن استفاده مينمايد ولواگرعدالت اجتماعي پايمال گردد، و ارزشها نابود شودو پيمانها نقض گردد. همه ميداند تازماني که آمريکادرقصرسفيد وپنتاگون درموردافغانستان تصميم نگيرد، کش وگيرها،گلوپاره کردنها،ائتلافهاي نامتجانس،زدوبندهاي مصلحتي،گروپ بندي هاي قدرت طلبي، سراسيمگي ها، عطش قدرت خواهي هاو... جاي رانميگيرد مگراينکه چشمک زد نهاي پنهاني ازجانب دستگاه هاي استخباراتي آمريکابه تعدادي درميان باشد. اماکي ميداند که اين چشمک زدنها، حقيقي وازنيت صاف باشد وبه اصطلاح معروف زيرکاسه نيم کاسه يي ديگري وجودنداشته باشد؟ . خيلي هاباوردارند که تنشها ، کنشها وتشنجهابين کرزي وآمريکايک نوع بازي استخباراتي بخاطرمصروف سازي جامعه بوده وبرنده انتخابات آينده نيزکرزي خواهد بود. ازجانب ديگرزمانيکه ميشنويم دولت آمريکاازکم کاري، فساداداري، ضعف اداره، مديريت ناسالم، ناکامي وافزايش توليدوکشت موادمخدرشکايت ميکنند ، بياد کنگره حزب کمونيست شوروي مي اندازد . خروچوف درجريان کارکنگره ، خيانت وديکتاتوري استالين رامحکوم مينمود. وازتالارصدايي بالاشد که ميگفت: رفيق خروچوف اگراستالين اين همه خيانت وجنايت راانجام داد ، پس شما کجابوديد؟ اگردولت کرزي دراموراداري ، درتامين امنيت ودرفسادوبي کفايتي متهم است، طي اين مدت حدودهفتادهزارقوايي خارجي، درجن درجن مشاورين سيا وپنتاگون، نمايندگان باصلاحيت دولت آمريکا، سفارت آمريکاوفرماندهان پنتاگون وناتومصروف چه اموربوده اند؟ درين جاي شک نيست که حرف اول رادرکشورما خارجي ها ميزنند تا دولت کنوني. کرزي هميشه گفته است که منبع فساددرافغانستان خارجيها است .دولت صرف بيست فيصد ازکمکهاي خارجي رادريافت ومتباقي ازطريق انجوهاوموسسات خارجي به مصرف ميرسد. رمضان بشر دوست علت استعفايش راچوروچپاول انجوها اعلام نموده بود. درپي استعفايي بشردوست کرزی گفته بود، که اوازبرخورد منطقی ومستند با سازمانهای غير دولتی متخلف حمايت می کرده است، اما نحوه تصميمگيری بشردوست، برای اووکابينه اش، پذيرفتنی نبوده است. کرزی می گويد که اوبه عنوان رييس جمهور، می بايست زودتردرجريان اين موضوع قرار می گرفت. من ازاين تصميم خبر نداشتم، کابينه خبر نداشت، يک روز از طريق اخبار باخبر شدم که بيش ازهزارونهصد ان جی اولغو شده است، به همان دليل، او (بشردوست) را به اينجا خواندم و به او گفتم که آقای بشردوست، دوست عزيزم، از تصميمت حمايت می کنم، اما چون تصميم به گونه اصولی آن گرفته نشده و ازمراجع درست تصميم گيری نگذشته است، نمی توانم حمايت کنم. پس واضع است که هشتاد فيصد درمشکلات کنوني کشورنيروها وسازمانهاي خارجي دست دارند. اماازجانب ديگر طی هفت سال این انتظار موجود بود که درعرصه های تأمین امنیت، بازسازی وقانونيت ، محوفساد اداری ودولتی وسایر نابه سامانی ها کارهای بزرگی انجام میشد ، اما این مامول ها تحقق نیافته باقی مانده وخواست ملت برای ایجاد یک دولت صاف وصادق و تأمین کننده امنیت وادامه دهنده بازسازی، تأمین کار ورفاه اجتماعی نيزبرآورده نشد.ادامه جنگ، بيدادتفنگداران وتروريستان درشرق وجنوب کشوروحضورچشم گيرجنگ سالاران بي بندوباروقانون شکن درداخل حاکميت خود تيشه بود که کرزي بريشه خودزد. مردم افغانستان دانسته اند خارجيها وبخصوص دستگاه هاي استخباراتي کشورهاي غربي کشوررا مجددآ به تخته شطرنج مبدل نموده وآنان نميخواهند از مهره های که سالها برآنا ن سرمايه گذاري کرده اند ببيرند. پس هرطوری که شده مزدوران خود را برسردست نگهمیدارند تا هموا ره با نصب آنان درقدرت سیا سی، داشتن دولت وا بسته به خود دررا تضمین کرده باشند. جالب است که طي اين هشت سال چهره ها تغيرنميکند وفقط جابجاي هاي مصلحتي وبي مسووليتي صورت ميگيرد. شخصي ازيک پست دوروبه منصب ديگري گماشته ميشود . سوال اينجاست اگروي خدمت بهتري انجام داده پس چراتبديل واگربي کفايت وروزگذران بوده است چراتقررمجددميابد؟ کارهاي عجيبي درحاکميت صورت ميگيرد که هرانسان بادرد رامايوس وسرخورده ميسازد وباگذشت هرروزازهدايت دهندگان خارجي وازهدايت گيرندگان داخلي دلسردونااميد ميگردد. درپايتخت چپاول وغارت به تمام معناوجوددارد. درولايات نيز زراندازي وغارتگري به شدت تمام ادامه دارد. دربعضي ازولايات درهريکي دوماه واليان تبديل (مانند بفلان وغزني وقندهارو...) ودرولايات ديگرگويي واليان قباله شرعي ولايت رادردست دارند. (مانند- بلخ ، کابل ،پروان ،پنجشير، قندوز،بدخشان...) کرزي وهدايت دهندگان خارجي اش باچنين شيوه مردم رادرصندوق عطارجاي نموده است. در جايي که تفنگ وزورودالر مسلط است ومافياي هيروئين و بنيادگرايي دست باز دارد، صحبت از وجود آزادي و دموکرا سي و قانون و عدل مسخره است.وآينده نيزاين پروسه ادامه خواهدداشت. از زدبندها، کش وگيرها، قانون شکني ها ،مصلحت خواهيها، دوستي هاي زماني ، دشمني هاي مقطعي ،ائتلاف هاي نامتجانس، ناهمگوني هاي معين ، درآغوش کشيدن هاي دروغي ... چنين استنباط ميشود که بازي هاي جدي استخباراتي وسياسي جديد ، براي اغواي مردم ، سرپوش گذاشتن به مشکلات جامعه ، آب گيل کردن وماهي مرادگرفتن ومصروف ساختن ملت دربند ، درپشت اين همه هياهوبه شدت جريان دارد. ، مدعيان قدرت تصميم گرفته اند که ملت راهمچنان درفلاکت وسيه روزي نگهدارند. كانديداهاي رقيب درانتخابات آينده رياست جمهوري گفته اند كه كرزي بايد در ماه مه وهنگام تمام شدن دوره رياست جمهورياش ازاين سمت كنار رود واجازه دهد يك رهبر موقت تا برگزاري انتخابات درماه اگست كنترول اوضاع را به دست گيرد. اما كرزي اعلام كرد كه تا زمان برگزاري انتخابات در سمت خود باقي خواهد ماند. وي همچنين خواستار برگزاري مذاكرات ملي براي حل و فصل اختلافات با مقامهاي انتخاباتي درمورد درخواست وي براي برگزاري انتخابات زودهنگام شد . كرزي كه بيست ويک مه دوران رياست جمهورياش به پايان خواهد رسيد، تصريح كرد كه حكم وي براي برگزاري انتخابات زودهنگام و اعلام كميسيون انتخابات مبني بربرگزاري انتخابات در بيست اگست هر دو قانوني هستند . بگذاريد مذاكرات و گفتوگوهاي ملي براي حل و فصل اين بنبست سياسي برگزار كنيم . تا زماني كه هيچ انتخاباتي برگزار نشود، رييس جمهور درسمت خود باقي خواهد ماند . همچنان کرزي درجديد ترين واکنش درمراسم بزرگداشت روزجهانی زن، به موضوع خلا قدرت تاکید کرد که تصمیم گیری دراین موردکارستره محکمه است. مشروعیت ریاست جمهوری بعد از اول جوزا تا روز انتخابات ۲۹ اسد مسئله ای است که رئیس جمهور فیصله کرده نمی تواند. اگر بگویم که من رئیس جمهور مشروع هستم همه شما می گویید که رئیس جمهوری علاقه به ادامه کارش دراین سه ماه دارد، ولی اگرمن بگویم که من رئیس جمهوری مشروع نیستم، قانون می گوید تو کجا می روی؟ لهذا، این جا یا ستره محکمه فیصله کند که این رئیس جمهوری بر اساس قانون اساسی مشروع است و یا اگر آنها (ستره محکمه) این کاررا نمی توانند یا نمی کنند، در آن صورت مجبوریم مردم افغانستان را به برگزاری لویه جرگه دعوت کنیم و آنها بگویند که این رئیس جمهوری مشروع است و به کارش ادامه دهد. من یک روزهم بیشتر از روزی که رئیس جمهوری مشروع هستم، باید حکومت نکنم. مطابق ماده شصت ويک قانون اساسی ، دوره کاری رئیس جمهوری دراول ماه جوزا سال پنجم به پایان می رسد و انتخابات برای تعیین رئیس جمهوری بعدی باید سي تا شصت روز قبل از آن باید برگزار شود. قانون اساسی که عمده ترین وظایف دولت و محدودیت های اختیارات حکومت راتعیین می کند، نهادی حیاتی در یک حکومت مردمی است . قانون اساسی به بیان هدف ها و آرمان های اساسی جامعه بمنظور تأمین رفاه مردم آن جامعه می پردازد. تمام مردم، از جمله رهبران کشورها، تابع قانون اساسی آن کشورند که به عنوان قانون برترآن سرزمین محسوب می شود. اين کهنه کاران ودلالان سياسي ازهرراه وطريقي براي کسب قدرت دريغ نميکنند وهمين اکنون نيزنشريه هاي اين ائتلافيون به نامهاي قبيله ،افغان ،افغانستاني ، استبداد پشتونها، طالبان نيکتايي پوش ، اشخاص دوتابعيتي ،تکنوکراتهاي صادرشده و... برضديکديگر بي دريغانه وسخاوتمندانه تبليغات دارندواما موقع که مسهله قدرت ،چوکي وپول درميان باشد ازيک آستين سربيرون ميکنند و زمانيکه به اين پديده خانمانسوزدست يافتند بازهمان ديگ است وهمان کاسه وهمان آش . اين دلالان تبهکاربه هيچ قانون، معيار، عهدوپيمان ،قسم وقرآن پابند نبوده وتازمانيکه اين دشمنان قسم خورده ملت ستم ديده درمعادلات سياسي ونظامي وطن خودرامطرح نمايند ، مردم وکشورروزخوش وخواب راحتي رانخواهند ديد. اگردرپشت پرده سياسي کشورزدوبندهاي پنهان وجودندارد ، پس چگونه صدیق چکری به وزارت حج و اوقاف منصوب ميگردد. چکری معاون تنظيم جمعیت وداماد برهان الدین ربانی وازچهره های شناخته شده این تنظيم شمرده می شود.؟ ثابت ميشودکه بازي استخباراتي درعمق قضايايي کشورجريان دارد. بعدازکرزي گفته ميشود- شانسي قدرت به دوراشرف غني احمدزي وعلي احمد جلالي که روابط تنگاتنگي باادارات خاصي آمريکادارد ميچرخد. زمانيکه اشرف غني احمدزي رادرجبهه مخالفين کرزي دوشادوش ،جنگ سالاران وتفنگداران (اصطلاح مروجي تکنوکراتهاي) ديديم ، به ياد سخنان معروف احمدزي افتيديم که درسال دوهزاروچهار که سمت وزارت ماليه راداشت - دريک اقدام مردم پسندانه گفته بود: رهبران جهادی بايد حساب پس بدهند. تمام رهبران جهادی و کسانی که به گفته اودردوران جهاد، از ميلياردها دالر کمک جهانيان استفاده کرده اند، خواست تا از منابع مالی خود به مردم گزارش دهند. او خواهان شفافيت رهبران جهادی و شخصيتهای مطرح افغانستان شد بود. وي گفته بود ، در دوسال گذشته دولت پيوسته تلاش کرده است که عوايد گمرکات را ازچنگ فرماندهان جنگ سالار بيرون ساخته و آنرا به صورت مرتب به بانک های کابل منتقل کند. احمدزی دريک کنفرانس خبری هم چنین در مورد دارایی های شخصی خود به خبرنگاران معلومات داده و از تمام شخصیت های کلیدی کشور ورهبران جهادی خواست که به عمل مشابه ای دست بزنند. پس از آن که کرزی دارايی های شخصی خود را ثبت کرد، تنها شماری اندکی ازوزرای اوازاین عمل پیروی کردند.اين در حالی است که مردم انتظار داشتند تمام مقامات دولت و رهبران جهادی به عمل مشابه دست بزنند تا معلوم شود که چه کسی چه مقدار سرمایه در اختیار دارد و ازچه راه هایی آن را کسب کرده است. واکنون اشرف غنی احمدزی بادرآغوش کشيدن همان جنگ سالاران ديروزي ، ضمن مهم توصیف کردن نشست رهبران سیاسی وتنظيمي، تصریح نمود که کرزی ازامکانات دولتی برای کمپاین و مبارزات انتخاباتی خود سود می برد و مسولین امنیتی و دیگر نهادهای دولتی، برای وی کمپاین می کنند. وی تاکید کرد رییس جمهور با این فرمان قانون انتخابات را نقض کردند. وي همچنان گفت - ما همه صاحب این خاک هستیم، بنا براین ازبحران جلوگیری کنیم. بحران مشروعیت را اجازه نمی دهیم. بنا براین ازاول جوزا تا حلف رئیس جمهور جدید باید در چارچوب اجماع با در نظرداشت منافع علیای کشور به نتیجه برسیم. انتخابات باید به صورت شفاف وموثر برگزار شود. به همین دلیل باید سازمانی برای بررسی از نهادهای مدنی تشکیل شود تا بتواند هم درمرکز وهم درولایت انتخابات را بررسی کند. او همچنین گفت ،اعتماد ملت نسبت به سیاستمداران کم رنگ شده است، ازاین روبه باوراحمدزی نیازاست برنامه ای روی دست گرفته شود که اعتماد مردم نسبت به دولت احیا شود. کسي نيست که ازاحمدزي بپرسد طي اين مدتي که درهمين دولتي سراپا فساد، بي کفايت وچوروچپاول دربزرگترين پستها وظيفه اجرانموده ايد، چراقبل ازين به مثابه يک تکنوکرات صادرشده ،ازين همه بي مسووليتي وبي ابروي ذکري نکردي تاحداقل امروزبه ياوه گويي هاوسفسطه براني هايت مردم اعتمادوباورپيداميکردند . درفرهنگ سياسي مفاهيمي چون قدرت ، آزادي ، مردم سالاري ، حاكميت ، مشروعيت ، استبداد ، برابري و عدالت ، دولت و حكومت ، حقوق اساسي ، ايدئولوژي ، خلق و خوي ملي ، روانشناسي و جامعه شناسي سياسي ملتها و ديگر پديده هاي مطرح در قلمرو سياست مورد توجه است و تمامي اين مفاهيم ريشه در سنتها و باورها وعقايد و ارزشهاي يك ملت دارد . میرغلام محبوب ضیائی تحليل گرمسايل افغانستان با اشاره به برگزاری برخی جلسات مخفیانه درانگلیس گفت: آمریكا می خواهد با حذف كرزی، علی احمد جلالی خبرنگار سابق صدای آمریكا كه شائبه جاسوسی برای سیا را دارد، به ریاست جمهوری افغانستان تحمیل كند ... آمریكا در تلاش است تا گزینههای مد نظر خود را به عنوان نامزدهای اصلی ریاست جمهوری بر افغانها تحمیل كند . علی احمد جلالی و خلیلزاد كه با توجه به سوابقشان، خدمات فراوانی را به واشنگتن انجام دادهاند ازاكنون به عنوان نامزدهای مد نظر آمریكاییها برای ریاست جمهوری افغانستان در نظر گرفته شدهاند . وي گفت : نام علی احمد جلالی كه تابعیت آمریكایی دارد و به عنوان نامزد مورد حمایت كاخ سفید مطرح است. ضيائي باوردارد- ملت بزرگ افغانستان پس ازاین تحركات جلالی، به وابستگی اوپی بردند تا جایی كه بهتازگی یكی از روزنامههای صبح كابل به این موضوع پرداخته و نوشته است: جلالی كه نزدیك به سي سال ازکشوردور بوده و نهتنها هیچ گونه شناختی از مصیبتهایی كه ملت دراین سالها تحمل كرده است ندارد بلكه سالها به عنوان مأمور در رادیو صدای آمریكا به فعالیت علیه افغانستان اشتغال داشته ودر سالهایی كه تازیانه وحشت و جهل طالبان قامت غرور و آزادگی ملت ما را خم كرده بود، اوبا پیروی از مشی دوستانی كه در آفرینش طالبان با كشور همسایه پاكستان، دست نامرئی اتحاد دراز كرده بودند، به سیاست تقویت طالبان پرداخت . وی سپس به اختلافات جلالی با كرزی اشاره كرد وگفت: ازهنگام انتصاب جلالی به سمت وزارت داخله، جنجالهایی بین کرزي وجلالی رخ مینمود كه معمولاً با گستاخیهای جلالی درجلسات دولت همراه بود اما در تمام این مدت، خلیلزاد سفیر پیشین آمریكا و دوست صمیمی جلالی كه خود نیز آرزوی تكیهزدن بر كرسی ریاستجمهوری كشور را در سر میپروراند با مداخلات بیموردش مانع كنار رفتن جلالی میشد . جلالی كه به علت رویكردهای تكنوكراتی و لیبرالیستیاش شهرت دارد پس از پایان تحصیلاتش درآمریكا، در مناصب مختلف وزارت دفاع فعالیت داشت و در رشته دیپلماسی در وزارت داخله تدریس كرد . جلالی در سال ۱۳۶۱ هجری شمسی، به عنوان خبرنگار و تحلیلگر در رادیو صدای آمریكا استخدام شد و بعدها در مقام رئیس بخش فارسی و پشتوی این رادیو به خدمت به دولت آمریكا پرداخت . جلالی چند كتاب نوشته كه در همه آنها اعتقاد وی به سیاستهای آمریكا به چشم ميخورد واز جمله میتوان به كتاب -آن سوی كوهها- اشاره كرد كه درباره جنگهای چریكی به زبان انگلیسی درآمریكا چاپ كرده وهمچنین كتابی به نام تاریخ جنگ درافغانستان را به چاپ رسانده كه كتاب دوم وی، با فشار آمریكاییها اكنون دراکادمي نظامي کشور به عنوان كتاب درسی، تدریس میشود . جلالی در سال ۱۳۸۲ هجری شمسی، با فشار آمریكا بر كرزی به عنوان وزیر داخله منصوب شد اما سه سال پیش، به علت اینكه كرزی ازاوخواست كه تابعيت آمریكایی اش راباطل كند ومانند دیگرافغانها پاسپورت افغاني بگیرد وازانجام هدايت کرزي خودداری وپس ازسفری كوتاه به آمریكا و فراهمساختن زمینه ازسرگیری فعالیتش ، ترجیح داد استعفا كند وبه كشورش آمریكا بازگردد وپس از تصویب قانون اساسی كه برای وزرا صرفاً تابعیت افغانستان مورد تأیید قرار گرفت، جلالی تنها وزیر كابینه بود كه تقاضای مكرر كرزی برای ابطال تابعیت دوم خود به آمریكا را رد كرد . جلا لی زمانيکه درپست وزارت داخله مقررگرديد باسروصداهاي فراوان همراه بود وي هميشه ميگفت که تطبيق کننده قانون وافشاء کننده جنايتکاران خواهم بودوطي اين مدت که وي برکرسي وزارت داخله تکيه زده هردوسخنش چون باددرهواناپديدشد. جلالي که بصورت مستقيم اوضاع سيا سي وامنيتي کشوررا درکنترول خويش داشت وهمه مجرمين وجنايت کاران را با مقام دولتي ، با زدوبند هاي پيداوپنهان وبانام ونشان مي شناخت وبارها گفته بودکه ليست بزرگي ازجنايتکاران وقاچاقبران رادراختياردارد وعنقريب افشاء خواهد کرد ولي باگذشت سالها ازين سخنان پاي درهوا، وي نخواست که اين ليست رادرمقابل ديد ملت درد ديده قراربدهد. از جلالی درنخستين روزهای ايجاد دولت موقت به عنوان مرد شماره دو کشور، نزديک ترين مقام دولتی به مقامات آمريکايی و جانشين احتمالی کرزی نام برده می شد. اوازغرب وارد افغانستان شد و سمت وزارت داخله را اشغال کرد. استفاده ازبخشهاي خبري . قانون هرقدرهم كه خوب باشد، ضمانت اجرائيويي مىخواهد؛ یعنى كسى كه دلسوز قانون بوده و كمر همت به اجراى آن ببندد. علم و حكمت، به تنهایى براى رسیدن به نشر فضیلت وعدل كافى نیست، بلكه علاوه بر آن، ایمان و تقواى نیز لازم است. در نظریه روسو، دولت برآیند و مظهر اراده عمومى است.