هفت سال حضور جامعه جهانی و تلاش های دولت در افغانستان، تاکنون نتوانسته بر مشکلات و چالش های هزار و یک رنگ افغانستان پایان دهد و در مقابل، بر میزان چالش ها و همچنین بر وخامت میراث ننگین گذشته در افغانستان افزوده است . افزایش و گسترش ناآرامی ها، قدرت مند شدن و چالش ساز شدن مجدد طالبان، عدم وجود بازسازی متوازن، بی اعتنایی به اشتغال زایی و زدودن فقر، گسترش روز افزون فساد، گسترده شدن کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر، افزایش کشتار غیرنظامیان، ایجاد فاصله میان مردم با دولت و جامعه جهانی و افزایش اعتراض های آن ها، عدم وجود هماهنگی میان جامعه جهانی و میان آن ها با دولت و... از جمله مهم ترین دست آوردهایی(!) است که دولت و حامیان بین المللی آن تاکنون به ارمغان آورده اند . چنین اوضاعی پس از هفت سال، از دولت افغانستان، دولتی ناکام ساخته که تلاش هایش برای بهبود اوضاع در کشور، ناکام بوده و موثریت چندانی به دنبال نداشته است.قوت ونیروی طالبان در افغانسان بیشتر از آن است كه جهان باورداردبه ازدیاد نیروهای نظامی خارجی کدام نتجه مثبت بدست نه می اید. قندهارولایات همجوار به ان در دست طالبان است - يعني تمام اين شهرها به جز يك 2کیلومتر مربع در مراکزان که در اختیاروکنترول حکومت کرزی صاحب است متباقی الی مرکز (کابل)در اختیارطالبان دارد - و اولين پست هاي تلاشی وکنترول طالبان تقريبا در 15 کیلومتری كابل قرار دارد. حکومت حامد کرزی فاقد قدرت است. اكنون رانندگان وسایط نقلیه که در مسیر شاهراه ها رقت امد مینماید مطابق هدایت ودستور مستقیم طالبان قرار داردواجازه نا مه های کهری خود را توسط طالبان بدست اورده است. طالبان در مناطق دوردست براي خود محکمه هاجداگانه دارند . . سازمان صليب سرخ جهاني اخطار داده است كه اكنون در مناطق وسيعتري از افغانستان براي انجام عمليات بشردوستانه موانع شديد وجود دارد؛ يعني بيش از 4000 نفر كه دستكم يك سوم آنها غيرنظامي هستند، بهعلاوه نيروهاي ناتو و 30 تن از كاركنان سازمان هاي امدادي، در يازده ماه اخير در اين كشور كشته شده اندطوریکه برهمگان آشکارشده است که تجربۀ هفت سالۀ ناکام وشکست خوردۀ مبارزه باتروریزم وبه تحلیلی جنگ اعلام ناشده برضدملت های افغانستان وعراق ازسوی غرب درزیرپوشش استراتیژی های مبهم امریکاوناتو، خروج نیروهای خارجی راازافغانستان به یک ضرورت منطقی مبدل کرده است که به مثابۀ نبردتحمیلی وبی سرانجام برضدملت های افغانستان وعراق درتحت حاکمیت رژیم های آسیب پذیر، ناجورو فاقد مدیریت تلقی شده است وبس.همپنان کانديد قبلى رياست جمهورى امريکا ، سناتور جان مکين در راس يک هئيت از سناتوران ، چند روز قبل به کابل رفته با حامد کرزى و قوماندانان نيروهاى امريکا در بگرام ديدن کردند ، رئيس ، هئيت سناتوران امريکايى اعتراف کرد که کابل در آستانه سقوط قرار داشته ، احتمالات آن با گذشت هر روز بيشتر مى گردد ، وى وضعيت امنيتى افغانستان را خراب توصيف کرده، اظهار داشت که حکومت امريکا تصميم گرفته تابيست هزار سر باز ديگرى به افغانستان اعزام نمايد .دراینجاه توجه خواننده گان محترم به دومصاحبه اخیر محترم کرزی صاحب جلب مینما یم که فاصله بین حرف وعمل بین شان مشا هده میگردد . . . متن مصاحبه حامد کرزی، رييس جمهور با روزنامه شيكاگو تريبيون به شرح ذيل است:
پرسش: نظر شما در مورد انتقاد آقای اوباما که گفته بود شما ضعیف عمل می کنید و بیش تر وقت تان را در بلنداژ (پناهگاه) صرف می کنید، چیست؟ کرزی: بلنداژ؟ ما برعکس در سنگر هستیم و متحدین ما نیز با ما در سنگر هستند. در سال 2002 ، ما به قله بلند موفقیت رسیده بودیم و حمایت کامل مردم افغانستان را با خود داشتیم. طالبان و القاعده مخصوصاً در مناطق جنوبی افغانستان بدون مقاومت شکست خوردند. اکنون باید متوجه شویم و ببینیم که چرا ما در سنگر و یا به قول شما در بلنداژ هستیم. چرا ما در بلنداژ هستیم؟ هزار ها طالب دوباره به خانه های شان برگشتند و زنده گی عادی شان را از سر گرفتند، اما نیروهای ائتلاف یک تعداد قاتلین را استخدام کردند و با آن ها یک جا به خانه های صدها بزرگ قومی و مردم محل هجوم بردند و آن ها را مجبور به فرار از خانه های شان از افغانستان کردند. جای تعجب است که مردم افغانستان هنوز از ما حمایت می کنند و به ما اعتماد دارند. جای تعجب است که هنوز مردم با وجود بمباری های خانه های شان ، کشته شدن کودکان و خانواده ها و بر بادی زنده گی شان، نزد من من حیث رئیس جمهور می آیند. ما زمانی می توانیم به ساده گی از این بلنداژ یا سنگر بیرون شویم که در برخورد خود در برابر این مردم بی چاره تغییرات بیاوریم. جامعه جهانی باید اشتباهات خود را تصحیح کند و نحوه برخورد شان در افغانستان را درست بسازند و دولت افغانستان را کمک کنند تا ما بتوانیم بیش تر از گذشته خدمت کنیم. سال های متمادی است که ما فریاد می کشیم که جامعه جهانی باید توجه شان را به پناهگاه های اصلی تروریستان متمرکز بسازند، اما هیچ کسی به آن گوش نداد. سال هاست که می گویم جنگ علیه تروریزم در افغانستان نیست، ولی در مراکز آموزشی آن ها و پناهگاه های آن ها ( در پاکستان) است. به جای این که نیروهای ائتلاف توجه شان را به مراکز آن ها معطوف بدارند، برعکس به قریه های افغانستان و به خانه ها هجوم بردند و مرتکب قتل و کشتار های غیر قانونی شدند. آخرین مثال آن، چند روز قبل در ولایت خوست بود که در اثر آن یک مرد، زن و کودک 12 ساله کشته شد. آیا آن ها اعضای القاعده بودند؟ حتی اگر می بودند، آیا محکمه ای به این نیروها اجازه تیراندازی به خانه های آن ها را صادر کرده بود؟ آیا آن پسر 12 ساله و یا آن زن اعضای القاعده بودند؟ اگر این گونه برخوردها ادامه پیدا کند، ما در سنگرهای عمیق تر از امروز فرو خواهیم رفت و این مبارزه علیه تروریزم با یک شکست شرم آور مواجه خواهد شد. پرسش: هدف شما از قاتلین که از سوی نیروهای ائتلاف گماشته شده اند، چیست؟ کرزی: نیروهای ائتلاف قاتلین، جنگ سالاران یا هرچیزی که شما نام می گذارید، را گماشتند. نیروهای ائتلاف ملیشه هایی ساختند که هیچ محدودیتی در سوء رفتار با مردم افغانستان نداشتند. این افراد به خانه های مردم هجوم می برند و خانه های شان را بازرسی می کنند، مردم را توقیف و تهدید می کنند. هفت سال است که من همواره تاکید می کنم که این کار شما اشتباه است. پیش رفت های نیز در کنترول این اشخاص صورت گرفته است، اما بازهم این موارد اتفاق می افتد. اگر شما می خواهید موفق شوید، این کار باید خاتمه یابد. ما زمانی می توانیم حکومت را بسازیم که این خودسری ها خاتمه یابد. اگر این نیروها خود سرانه به خانه های مردم هجوم ببرند، مردم را توقیف کنند و به قتل برسانند، آیا مردم افغانستان احساس خواهند کرد که حکومت دارند؟ « نه»، در واقع این چنین اعمال، حکومت افغانستان را تخریب می کند. اگر افغانستان یک کشور مستقل است، اگر افغانستان دارای حکومت منتخب است، اگر افغانستان دارای قانون اساسی است، اگر افغانستان از خود قوانین دارد و اگر شعار این است که دموکراسی و نهادهای دولتی در افغانستان تقویت گردد، پس استقلال افغانستان و قوانین آن باید رعایت شود و نه این که به شدیدترین شیوه قسمی که همین اکنون اتفاق می افتد، نقض شود. بنابر این، درخواست و تقاضای من از جامعه جهانی و حکومت آمریکا، طوری که من در این مورد به ایشان درخواست های خود را فرستاده ام، این است که بیائید یک بار دیگر مسیر روابط خود را تعیین کنیم. من در برابر آن چه که در حکومت من نادرست است ـ فساد ، مواد مخدر و یا عدم کفایت کاری ـ مسئولیت دارم، ولی، ما به بهبود کار همان گونه که پیش رفت هایی داشته ایم، متعهد هستیم و از جامعه جهانی می خواهیم که خود را برای رعایت حاکمیت ملی افغانستان و قوانین ما در پیش برد مبارزه با تروریسم با وسایل درست و برخورد پسندیده قویاً متعهد بسازند. پرسش: ازدیاد نیروهای خارجی در افغانستان چه مشکلی را می تواند حل کند؟ کرزی: فرستادن نیروهای بیش تر به دهات و شهر های افغانستان هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد، اما فرستادن نیروها به سرحدات عاقلانه است. نیروهای بیش تر که قوای افغانی را کمک کنند تا مناطقی را دوباره بدست گیرند که بنابر مشکلات جدی آن ها از کنترول ما خارج شدند، عاقلانه است. ما فقط در همین زمینه به کمک نیاز داریم، و فرستادن آن ها به محلات دیگر لازم نیست. پرسش: آما امریکا می خواهد تا ماه آینده 4000 نیروی خود را به ولایت های وردک و لوگر اعزام نماید، نظر شما چیست؟ کرزی: فکر نمی کنم که ما به نیروی بیش تر در این ولایات نیاز داشته باشیم، فکر می کنم ما به حضور این نیروها بیش تر در مناطق سرحدی نیاز داریم، مخصوصاً در هلمند تا کنترول کامل این ولایت را به مردم افغانستان تحت قوانین افغانستان بازگردانیم. پرسش: انتخابات ریاست جمهوری سال آینده برگزار می گردد، آیا شما قصد کاندیداتوری دارید؟ با در نظرداشت وضعیت کنونی، چرا فکر می کنید مردم برای شما رای بدهند؟ کرزی: قبلاً، نمی خواستم دوباره کاندیدا باشم، اما اکنون تصمیم گرفته ام، برای این که تجربه زیادی آموخته ام و با جامعه جهانی روابطی دارم که مبتنی بر حقایق و صداقت بوده است. به اساس همان حقیقت گرایی، در مورد حقایق تلخی که بعضاً برای شان آزاردهنده واقع شده است، همراه شان واضح صحبت کرده ام و این برای بهبودی کشور ماست؛ اگرچه گفتن حقایق برای شان مانند دوایی تلخ بوده است. من همواره برای حفاظت مردم افغانستان صدا کشیده ام و مردم افغانستان مستحق خدمت هستند. من طرفدار افغانستانی نیستم که بار دوش جامعه جهانی باشد و می خواهم این سفر افغانستان را تکمیل کنم و این ماموریت را به خاطر خوبی افغانستان و جامعه جهانی به اتمام برسانم. می خواهم جامعه جهانی در افغانستان موفق شود و با موفقیت آن ها در افغانستان، مردم افغانستان زنده گی بهتری خواهند داشت و این چیزی است که من می خواهم به خاطر آن در خدمت مردم افغانستان باشم. پرسش: آیا برای بیرون شدن نیروهای خارجی از افغانستان کدام زمان معینی وجود دارد؟ کرزی: نه، چیزی به نام زمان معینی وجود ندارد و ما نیز طرف دار همچو زمانی نیستیم. ما طرفدار زمان موفقیت این نیروها هستیم و نه زمان بیرون شدن. ما می خواهیم زمان موفقیت تعیین شود، ما خواهان زمان تکمیل ماموریت هستیم. تکمیل ماموریت به معنی شکست تروریزم و به معنی یک افغانستان مرفه، صلح آمیز و دموکراتیک است. پرسش: هدف کلی شما از این طرح جدید که به جامعه بین المللی پیشنهاد می کنید، چیست؟ کرزی: بازنگری روابط ما با جامعه جهانی در مورد نحوه عملیات های نظامی در افغانستان، تاکید بر موثریت مبارزه با تروریزم با از بین بردن پناهگاه های تروریستان، منابع مالی و تجهیزاتی آن ها، برداشتن موانعی که ناآگاهانه به سر راه دولت افغانستان گذاشته شده است و این که دولت افغانستان بتواند به مردم خود خدمت بیش تر کند و خود را توان مند بسازد. موضوع دیگر ارائه موثر کمک های جامعه جهانی به افغانستان است. اگر در نحوه مصرف این کمک ها تغییرات بیاید و هماهنگی بیش تری به وجود بیاید، کمک های جامعه جهانی در افغانستان می تواند موثریت بیش تری داشته باشد. پرسش: آیا فکر می کنید که پاکستان در مبارزه با تروریزم جدی عمل می کند؟ کرزی: رئیس جمهور زرداری جدی است و در آن هیچ شکی وجود ندارد. امیدوارم او و دولتش بتواند در این مسیر موفق شود. من به رئیس جمهور زرداری و اهدافش اعتماد دارم. او از دست تروریستان ضربه جدی را متحمل شد و من باور دارم وی آن چه را که لازم است، انجام خواهد داد. پرسش: نظر شما در مورد توانایی حکومت ملکی پاکستان در تحت کنترول آوردن دستگاه های قوی نظامی و استخباراتی آن چیست؟ کرزی: این مسئله جداگانه است، اما نیت رئیس جمهور زرداری نیک است و توانائی چیزی دیگری است که همه ما در تحقق آن باید کمک کنیم . پرسش: در مورد عمل کرد حکومت ملکی پاکستان چه فکر می کنید؟ کرزی: رئیس جمهور زرداری و حکومت وی به مبازه علیه تروریزم متعهد هستند، اما پناهگاه های تروریستان هنوز هم وجود دارند و ما همه باید با هم همکاری نماییم تا آن ها را از بین ببریم. با تاسف در حال حاضر پاکستان نیز از این موضوع رنج می برد، چون ما به موقع برای از بین بردن این پناهگاه ها اقدام ننمودیم و این کشور قربانی تروریزم گردید. پرسش: به نظر شما بزرگ ترین اشتباهی که در هفت سال گذشته صورت گرفته چه بوده است؟ کرزی: عدم تمرکز روی پناهگاه های تروریزم و عدم درک اراده خوب مردم افغانستان. پرسش: اشتباه بزرگ شما در هفت سال گذشته چه بوده است؟ کرزی: چیز های بسیاری است که من می توانم در باره آن صحبت کنم. در سال 2002 هنگامی که من با نماینده های جامعه جهانی در مورد حمایت از دولت افغانستان و خلع سلاح نمودن زورمندان محلی و غیر قانونی صحبت نمودم، آن ها به من گفتنند که در این زمینه با من موافقت نخواهند کرد. در آن زمان باید من در مقابل این مفکوره قرار می گرفتم و می گفتم ، خوب در این صورت شما باید تصمیم بگیرید که می مانید یا می روید. دوماً، من با جامعه بین المللی به طور خصوصی و به نرمی وارد صحبت شدم. بدبختانه، بیش تر شان این را ضعف من تلقی می نمودند، ولی این ضعف من نبود. این کار مبین رفتار آمیخته به احترام من و اعتمادی بود که من می خواستم در روابط مان وجود داشته باشد و حال که من در دو سال اخیر با صدای بلند تر حرف می زنم، به معنی نا رضایتی من از گذشته و سال های قبل از 2007 است. من می خواهم در این مورد برای شما مثالی را ارائه کنم تا شما منظور مرا بهتر بدانید. در سال 2004، مردم از هر گوشه افغانستان آمدند و به من گفتند که پولیس ضعیف است، خصوصاً، در مورد ولسوالی ارغستان ولایت قندرهار که با پاکستان به طول 250 کیلومتر سرحد مشترک دارد. مردم ارغستان نزد من آمدند و گفتند: رئیس جمهور ما تنها 40 پولیس برای 60 هزار نفر داریم؛ بعضی شان رخصتی مریضی دارند و بعضی شان در وظایف شان حاضر نیستند و به این ترتیب فقط 15 یا 20 نفرشان مصروف اجرای وظیفه اند که نه وسایط دارند نه وسایل نقلیه و تجهیزات و ماهی 20 دالر معاش می گرند. من این موضوع را با متحدین مان در میان گذاشتم و ما بار ها و بارها در این مورد صحبت نمودیم. بالاخره، من فکر می کنم که در سال 2005 یا 2006 بعد از بحث های طولانی در جلسات متعدد و بعد از این که من در این باره بسیار تاکید کردم، نماینده نیروی های ائتلاف به من گفت که «آقای رئیس جمهور در مورد کار های مثبت فکر کنید، ما کلینیک می سازیم» گویا این که کلینیک می تواند مکمل پولیس باشد. پرسش: به نظر می رسد که شما از جامعه جهانی نا امید شده اید؟ کرزی: نه، این طور نیست. من می خواهم برای شان بفهمانم که افغانستان و مردم آن دوستان شان هستند و اگر نهاد ها و حمایت های لازم را در اختیار شان قرار دهید، موفق خواهید شد. پرسش: مذاکره با طالبان در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟ کرزی: من بسیار می خواهم تا با آن ها مذاکرات صورت گیرد و از همان آغاز کار، در این باره نظر خود را داشتم، ولی من هیچ آدرسی از آن ها ندارم و نمی دانم که آن ها را در کجا می توانم بیابم. شما می توانید طالبان پاکستانی را بیابید، ولی نمی دانید که طالبان افغان را باید در کجا جست وجو کنید. من کوشش می کنم آن ها را بیابم، من برای آن ها همواره پیام خواهم فرستاد، من آدرس شان را نمی دانم. یکی دیگر از مشکلات بزرگ این است که طالبان افغانی هیچ آدرسی ندارند. بنا، من به آن چه در ابتدا گفتم بر می گردم، ما باید بر پناهگاه های تروریستان و صحبت در این مورد با بردران مان در پاکستان تمرکز نماییم. پرسش: در مورد اوباما رئیس جمهور منتخب آمریکا چه فکر می کنید؟ کرزی: من وی را یک مرد شایسته می دانم و مطمئن هستم که وی از درک لازم در مورد نیاز ها و مشکلات مردم افغانستان برخوردار است. من گفته های وی را به عنوان انتقاد از خودم تلقی نمی کنم؛ وی گزارش ها را می خواند. البته، در بعضی مواقع من در مقابل بعضی از مقامات در این جا با جدیت برخورد می کنم و زمانی که شما با کسی با جدیت برخورد کنید، این موضوع در کشور شخص مورد نظر، به اشکال مختلف انعکاس خواهد یافت. ببینید، ما در مبارزه علیه تروریزم در یک برهه زمانی بسیار پیچیده قرار داریم؛ هم برای آمریکا و هم برای افغانستان. این سفر مدت مدیدی است که ادامه دارد و یک مدت طولانی دیگر نیز ادامه خواهد یافت. بنا در جریان این سفر روز های هستند که ما از هم دیگر راضی نیستیم، روز هایی که نسبت به گذشته در آن ما با صدای بلند تر حرف خورد را بیان می کنیم. در بعضی مواقع رهبری آمریکا الفاظ شدید مرا تحمل نموده است و من برای این کار از آن ها تشکر میکنم و در بعضی مواقع، من دانش و معلومات ناکافی شان را در مورد افغانستان تحمل کرده ام. پرسش: در موارد مختلف چنین به نظر می رسد که شما عامل اشتباهاتی که در افغانستان انجام شده اند، دانسته شده اید و مردم فقط رئیس جمهور کرزی را برای همه چیز متهم می سازند. شما در این مورد چه فکر می کنید؟ کرزی: این حرف کاملاً غلط است. ولی با آن هم من رئیس جمهور هستم و طبیعتاً مردم مرا متهم خواهند کرد. من رئیس جمهورم و مردم همه از من انتقاد می کنند. مردم افغانستان از من انتظاراتی دارند، جامعه بین المللی هم از من انتظارتی دارند و من و مردم افغانستان از جامعه بین المللی انتظاراتی داریم، ولی مردم افغانستان از احساس من نسبت خودشان و کارهایی که من انجام داده ام، باخبرند. جامعه جهانی گاهی از درک این مطلب عاجز است. گذشته از این ها، جامعه بین المللی به خصوص رسانه های غربی از همان ابتدا مرا شاروال کابل خطاب کرده اند. بنا هنوز هم این دیدگاه تغیر نکرده، در حالی که ما در تاریخ افغانستان برای اولین بار دولتی داشته ایم که توانسته به بیش تر از نصف کشور و 40 هزار قریه دست رسی داشته باشد. در طول تاریخ افغانستان این اولین بار است که در دور دست ترین نقاط افغانستان یعنی ارتفاعات پامیر، کلینیک سیار، سهولت های صحی و مکاتب دیده می شوند. برای اولین بار در افغانستان شما می توانید با استفاده از سرک به دور ترین نقاط افغانستان سفر کنید. برای اولین بار در تاریخ افغانستان خدمات صحی بیشر از 85 درصد جمعیت کشور را تحت پوشش قرار داده است. کار های زیادی در کشور انجام شده اند که می توان از آن ها یاد کرد و به آن ها افتخار نمود و البته جامعه بین المللی نیز در این افتخار با ما شریک است و من با وجود عصبانیت و انتقادم از اشتباهات انجام شده، از آن ها تشکر می کنم. پرسش: تلفات ملکی و حملاتی که شما از آن ها نام بردید، هنوز هم ادامه دارند، آیا زمان آن فرا خواهد رسید که افغانستان بگوید: دیگر کافی است و بخواهد که نیرو های بین المللی افغانستان را ترک کنند. کرزی: من امیدورام که تلفات غیر نظامیان و حملات متوقف گردند و امیدوارم که ما وادار به این کار نشویم. من بسیار عصبانی و ناراضی هستم و می خواهم آن را نشان دهم و می خواهم که آن ها از این خشم من و خشم مردم افغانستان باخبر شوند، ولی به دلیل اشتیاقی که برای موفقیت و دوستی که با جامعه بین المللی داریم، ما و مردم افغانستان بسیار صبور هستیم و تحمل می کنیم. پرسش: ولی آیا شما در هیچ مقطعی از زمان خواستار ترک نیرو های خارجی نخواهید شد؟ کرزی: در صورتی که این کار متوقف نگردد، روزی فرا خواهد رسید که مردم افغانستان به طور ناگهانی خواستار این امر شوند. پرسش: تا جایی که اضافه کردن نیرو در افغانستان و تقویت ملیشه های محلی مطرح است، شما باور ندارید؟ کرزی: ملیشه ها نه. ببینید آن ها منظور مرا درست درک نکرده اند. آن ها اشتباه می کنند، برای شان بگویید که اشتباه می کنید. من امروز در مطبوعات بین المللی دیدم که در مورد تقویت ملیشه های قبایلی مطلبی را نشر کرده بودند. این یک فاجعه است. این چیزی نیست که من خواسته بودم. من به دست آوردن اعتماد قبایل افغان و بزرگان و متنفذین شان را خواستار گردیدم. من در قدم اول خواستار پایان بخشیدن به آزار و تهدید، دستگیری و داخل شدن به خانه های مردم و بعد به دست آوردن اعتماد شان هستم و این که باید این کار از طریق دولت افغانستان و از طریق میکانیزمی که ما پیشنهاد کردیم، انجام شود و میکانیزم شامل تقویت ملیشه ها نمی گردد. مردم افغانستان دیگر ملیشه نمی خواهند. مردم افغانستان سال های متمادی رنج ملیشه ها را متحمل شده اند. پرسش: بعضی از مردم می گویند که افغانستان به یک رهبر قوی نیاز دارد! کرزی: این حرف چه معنی می دهد؟ یک رهبر قوی به چه معنی؟ آیا یک رهبر قوی به معنی زندانی ساختن مردم است؟ یک رهبر قوی به معنی بیرون کردن جامعه بین المللی از افغانستان است؟ آیا یک رهبر قوی به معنی نخواستن تغییر در استراتژی است؟ یک رهبر قوی به چه معنی؟ به این معنی که ملیشه های شخصی داشته باشد؟ یک اردوی شخصی داشته باشد؟ یا کسی که همیشه کشور را متحد نگه داشته است، افغانستان را خانه همه افغان ها ساخته است، در هنگام ضرورت صدایش را بلند نموده است، تقریباً با تمام کشور در تفاهم است، آزادی مطبوعات را احترام نموده و در گسترش آن سعی ورزیده است، به دموکراسی و آزادی بیان باور دارد و خواستار تغییرات لازم در رفتار جامعه بین المللی گردیده است. به هر صورت، من خواستار تغییر هستم. من متهم شده ام که یک رهبر قوی نیستم، بیش تر توسط جامعه بین المللی. اگر من با آن ها موافقت نشان دهم، آن وقت آن ها مرا یک رهبر قوی می دانند و زمانی که من خواستار تغییر می شوم، من یک رهبر ضعیف هستم. زمانی که من خاموشی اختیار نموده بودم، یک رهبر خوب بودم. ولی زمانی که من صدای خودم را بلند کردم، یک رهبر بد و یک مرد خشن خطاب می شوم. ولی البته در داخل کشور من از نرمی کار گرفته ام. بسیار بسیار به نرمی رفتار کرده ام و این کار را من قصداً انجام دادم، من همیشه یک مشوق بوده ام و هیچ گاه به فشار و جبر باور نداشته ام و به باور من، این باعث شده که در طول سال ها با وجود مشکلات و با توجه به محیطی که ما در آن قرار داریم، کشور متحد باقی بماند. با وجود تمام مشکلات و ناهمواری ها، ما افغانستان را در جهت درست هدایت نمودیم. بنا، من در داخل کشور به نرمی رفتار نمودم و با خارجیان در جایی که لازم بوده با جدیت رفتار کرده ام. اما پس از این همه ناکامی، حامد کرزی، در دیدار و گفت وگو با هیأت حقیقت یاب شورای امنیت سازمان ملل متحد، واقعیت های هفت ساله افغانستان و ناکامی ها را که همه آن ها به گردن او و دولتش انداخته شده، بیان کرده تا واقعا هیأت شورای امنیت، پی به واقعیت های موجود افغانستان و علت ناکامی های گذشته ببرند. البته دولت افغانستان به نوبه خود، ضعف های زیادی در هفت سال گذشته داشته و سهم ویژه ای در ناکامی ها دارد که غیرقابل انکار است، اما مقصر اصلی و ناکام بزرگ هفت سال تلاش برای ایجاد افغانستانی آباد و امن، آمریکا و هم پیمانان این کشور اند
چرا طالبان هنوز قوی است؟ حامد كرزي، رييس جمهور در مقابل هياتي از شوراي امنيت سازمان ملل متحد در كاخ رياست جمهوري، با مطرح كردن اين سوال كه چرا با توجه به شمار كشورهايي كه پول هزينه مي كنند، طالبان هنوز هم قوي است، گفت: اين جنگ هفت سال است كه وجود دارد، افغان ها ديگر نمي دانند و توجيه نمي شوند كه چرا نيروي كوچكي مانند طالبان هنوز وجود دارد، مي تواند رشد كند و حملاتي را ترتيب دهد؟ وي اعلام كرد كه با وجود كل نيروهاي ناتو در افغانستان و كل جامعه جهاني در حمايت از آن ها، هنوز نمي توان طالبان را شكست داد. وي گفت: اگر زمان بندي وجود نداشته باشد، ما اين حق را داريم تا راه حل ديگري براي صلح و امنيت يعني مذاكره، پيدا كنيم. كرزي گفت كه وي به نبرد با اعضاي القاعده و طالبان كه از لحاظ ايدئولوژيك با بقيه جهان در تضاد هستند، ادامه خواهد داد، اما اگر اعضاي طالبان، بخشي از جامعه افغانستان شوند، مي توانند براي خدمت به كشور مورد استفاده قرار گيرند. رييس جمهور تصريح كرد كه از انتخابات رياست جمهوري سال 2004 تاكنون، امنيت در افغانستان وخيم تر شده است، زيرا جامعه بين المللي تمركز خود را از دست داد و به طالبان اجازه داد تا بار ديگر خود را آرايش دهد و پناه گاه هايي در پاكستان ايجاد كند كه تا سال پيش با آن برخوردي نشد. به گفته های رئیس جمهور و به عنوان دلایل ناکامی در مبارزه با طالبان باید افزود: آمریکا و انگلیس که دو هم پیمان عمده در مبارزه با تروریسم هستند، اما منافع و سیاست های متضاد با یک دیگر را در افغانستان دنبال می کنند، در طول هفت سال گذشته، همواره سعی کرده اند تا هر کدام به نوعی، از طالبان در راستای منافع خود، استفاده ابزاری کنند؛ آمریکا در طول این سال ها فشارهای لازم را برای نابودی طالبان اعمال نکرد و به این وسیله به آن ها مجال داد تا پدیدآورنده ناآرامی های دوام دار در افغانستان باشند تا زمینه حضور طولانی مدت نیروهای این کشور مساعد گردد و انگلیس هم علنا از در مذاکره و مصالحه با طالبان وارد شده و به تجهیز و تربیت بیش تر و بهتر آن ها، کمک نموده است. آمریکا و انگلیس در طول هفت سال حضور خود در افغانستان، به جای مبارزه با تروریسم، جنگ افغانستان را به جنگ منافع خود در منطقه مبدل کرده و این دو کشور نه به خاطر کمک به مردم افغانستان برای از بین بردن تروریستان و شورشیان طالب، به افغانستان لشکر کشیدند، بلکه آمریکا و انگلیس جنگ بی پایانی را در راستای توسعه اهداف سلطه طلبانه و منافع یک جانبه خویش در کشور آغاز نمودند که امروز این سیاست های آن ها، جز این که بر وخامت اوضاع افزوده، مردم افغانستان را قربانی گرفته و آمریکا و انگلیس را در باتلاق افغانستان گرفتار ساخته، دست آورد دیگری به همراه نداشته است. در این بین، طالبانی که از آن ها، جز چند رهبر فراری، چیزی بیش باقی نمانده بود، با استفاده از فرصت هایی که مبارزین علیه آن ها از دست دادند، توانستند به خوبی، خود را مجددا بازآرایی نموده و نزدیک به 70 هزار نیروی خارجی و 200 هزار نیروی داخلی را زمین گیر سازند.
آمریکا و ناتو؛ دولت موازی با دولت؟! نيروهاي بين المللي كمك به امنيت افغانستان (آيساف) و همچنین نیروهای ائتلاف مبارزه با تروریسم به رهبری آمریکا در کشور، در سال های گذشته، در ولایت ها و ولسوالی های کشور، اقدام به ایجاد تيم هاي بازسازي نظامي ـ غير نظامي ولایتی كرده اند كه وظيفه اصلي آن ها بازسازي و توسعه بوده است، اما حامد كرزي عنوان كرد كه حضور تيم هاي بازسازي ولایتی و يا PRT باعث تضعيف نقش دولت محلی شده است. وي در اين باره گفت: مشكل در اين جا اين است كه حضور جامعه بين المللي يك دولت موازي را همانند دولت افغانستان ايجاد كرده است. اين تيم هاي بازسازي در بخش هاي مشخصي از كشور يك ساختار موازي براي والی ولایت شده اند. وي از ذكر توضيح بيش تر در اين رابطه كه اين تيم ها چه گونه دولت هاي موازي ايجاد كرده اند، خودداري كرد، ولی می توان گفت، چون جامعه جهانی پس از حضور در افغانستان، به دولت ناتوان و ضعیف افغانستان، جهت پیش برد امورات خود، کمک می نموده اند، همواره حق خود می دانستند تا در امور داخلی کشور مداخله نمایند و در مقابل، هیچ قانون و مانعی را نمی پذیرفته اند. در طول این مدت، قسمت اعظم کمک های جامعه جهانی بدون هماهنگی با دولت افغانستان، با صلاح دید این کشورها و مطابق با پلانی که آن ها ترتیب داده بودند، در کشور به مصرف رسیده و به همین دلیل، موثریت چندانی به دنبال نداشته است. در این بین، قسمت عمده ای از این کمک ها، توسط موسسات وابسته به کشورهای مختلف حیف و میل شده و به گونه ای، باز به این کشورها بازگشته است این در حالی است که دولت افغانستان بارها از جامعه جهانی و در کنفرانس های مختلف به خصوص در پاریس و لندن خواسته است که کمک های خود را از طریق بودجه دولت به مصرف برسانند و در این بین، برای افزایش ظرفیت های دولت، تلاش موثر و جدی به خرج دهند تا از عدم حیف و میل آن، مطمئن گردند، اما علی رغم وعده ها، کم تر به این مسئله توجه شده است از سویی دیگر، هر یک از کشورهای حاضر در افغانستان، نیروهای خود را در ولایتی مستقر ساخته و به این وسیله، حفاظی دروغین برای نیروهای خود ایجاد کرده اند. آن ها در طول مدت حضور خود در افغانستان، تنها و تنها خود را در برابر ولایتی که حضور داشته اند، مسئول دانسته و کاری به کار ولایت های هم جوار و سایر نقاط کشور نداشته اند که این وضعیت و به تبع آن، نبود هماهنگی میان کشورهای حاضر در افغانستان، مشکلات و چالش ها را در کشور افزوده است..
جدول زمانی برای خروج نیروهای خارجی! رئیس جمهور کرزی و آگاهان مسائل افغانستان، در طول سال های گذشته، بارها از آمریکا و هم پیمانان این کشور خواستند که به جای جنگ در دهات افغانستان که به گفته رئیس جمهور، «تروریستی در آن جا نیست»، تمرکز خود را بر پناه گاه های اصلی و مأمن های تروریستان در آن سوی سرحد، معطوف دارند، اما عملا خلاف چنین درخواستی عمل شد و روز به روز بر دامنه جنگ در داخل افغانستان، افزوده گردید. در این بین، جنگ ناهماهنگ آمریکا و هم پیمانان این کشور در افغانستان، بیش از پیش، مواضع غیرنظامیان را هدف قرار داد و تلاشی های خانه به خانه و عدم توجه به فرهنگ و سنن مردم، به آن ها، لقب نیروهای متجاوز دارد. چنین وضعیتی، روز به روز بر اعتراض های مردمی افزود و در این اواخر، در حالی که کاسه صبر مردم واقعا لبریز شده، سخن از قیام عمومی علیه نظامیان خارجی، زده می شود و هشدارهایی در این مورد داده می شود. از این رو، مردم افغانستان هم، هم صدا با طالبان، خواستار خروج نیروهای خارجی شده اند، اما تلاش های دولت افغانستان برای در چهارچوب قانون در آوردن حضور خارجی ها در افغانستان و چه گونه گی فعالیت آن ها، تاکنون بی نتیجه باقی مانده است. به همین دلیل رييس جمهور در قسمت دیگری از سخنان خود با هیأت حقیقت یاب شورای امنیت، خواستار تعيين جدول زماني براي عقب نشيني نيروهاي بين المللي شد. وی از سازمان ملل خواست تا يك جدول زماني براي عقب نشيني نيروهاي خارجي از افغانستان تنظيم كند. کرزی به تيم حقيقت ياب شوراي امنيت گفت: افغانستان بايد بداند كه جنگ عليه تروريسم آمريكا در كشور تا چه زماني به طول مي انجامد؛ در غير اين صورت بايد در راستاي ايجاد توافق سياسي با شورشيان گروه طالبان تلاش كند. وي ادامه داد: به جاي انجام جنگ عليه تروريسم و پناه گاه هاي شورشيان، ما اين جنگ را در دهات افغانستان كه هيچ تروريستي در آن جا نيست، ادامه مي دهيم. کرزی بيان كرد كه بمب گذاري و عمليات در دهات بايد متوقف شود. رييس جمهور هم چنين خاتمه دادن به دستگيري افغان ها در خانه هاي شان و در راه ها توسط نيروهاي بين المللي را خواستار شده و تاكيد كرد كه اين مهم بر عهده پوليس افغانستان است. وي خواستار سرمايه گذاري براي توسعه اردوی ملی افغانستان و نيروي پوليس شد و اعلام داشت كه گسترش آن ها بايد سرعت گيرد. شورای امنیت و باز هم ناکامی؟! به هر حال با توجه به واقعیت هایی که پس از هفت سال، طی روزهای گذشته در گفت وگو با هیأت حقیقت یاب و در هفته های گذشته با مردم، از سوی رئیس جمهور بیان شد، بسیاری از مردم و دولت مردان، به بررسی های هیأت شورای امنیت، امید بسته اند تا این هیأت بتواند با استفاده از موقفی که دارد، شرایط افغانستان را من بعد، به گونه ای دیگر رقم بزند و بتواند تحولی در استراتژی های جامعه جهانی در افغانستان، به وجود آورد، اما شورای امنیت به واقع می تواند چنین کند؟! تاکنون هیأت های حقیقت یاب متعددی از سوی نهادهای جهانی به خصوص سازمان ملل و کشورهای بزرگ و ذی دخل در افغانستان به خصوص آمریکا، برای حل مشکلات وارد کشور شده، اما نتایج تحقیق و دست آوردهای آن ها، تأثیری بر سیاست های نادرست و اشتباه غرب در افغانستان نداشته است و با این پیش زمینه، به نظر نمی رسد این بار نیز شورای امنیت سازمان ملل بتواند کاری به پیش ببرد. نهایت کاری که هیأت شورای امنیت می تواند انجام دهد، این است که نتایج بررسی های خود را در قطع نامه ای بگنجاند و به این وسیله، از سردم داران مبارزه کننده با تروریسم بخواهد استراتژی های خود را در افغانستان تغییر دهند، اما پنج عضو دائم شورای امنیت، با داشتن حق وتو، همواره سدی پولادین را در برابر قطع نامه های این شورا ایجاد کرده و هر قطع نامه ای که خلاف منافع آن ها بوده، وتو کرده اند. وجود این مشکل ساختاری در شورای امنیت، سبب شده تا این شورا، ابزاری در دست ابرقدرت ها باشد و بدون شک، اگر ارزیابی های هیأت حقیقت یاب شورای امنیت به مزاق آمریکا و انگلیس به عنوان فعالان حضور در افغانستان خوش نیامد، این کشورها بدون شک، آن را وتو خواهند کرد رييس جمهور کرزی اخیرا به دنبال تغییری در روی کرد خویش، با صراحت بر واقعیت های هفت سال ناکامی در افغانستان، اعتراف می کند. وی به خصوص در دیدار با هیئت حقیقت یاب شورای امنیت سازمان ملل متحد، واقعیت های کشور را بیان نمود و به شدت از سیاست های دولت خود و جامعه جهانی در افغانستان انتقاد کرد. این گونه صحبت های رئیس جمهور که با لحن ساده، عامیانه و جذاب وی صورت می گیرد، در طول هفته های گذشته بارها تکرار شده است، اما بسیاری بر این عقیده اند که این سخنان به دنبال کاهش حمایت های جهانی از کرزی و تلاش وی برای پیروزی در انتخابات آینده، بیان می شود، ولی به هر صورت، بیان این واقعیت ها، اگرچه بسیار دیرهنگام صورت می گیرد، به نفع افغانستان است . در جدیدترین سخنان، رئیس جمهور کرزی در مصاحبه اي با روزنامه شيكاگو تريبيون در مورد روی کردهای جدید آمریکا در افغانستان مبنی بر مسلح ساختن اقوام، انتقاد هاي باراك اوباما در زمان رقابت هاي انتخاباتي این کشور، مبارزه با تروریسم، افزایش نیروهای خارجی، کشتار غیرنظامیان و تصمیم او برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، سخن گفته است . دو مصا حبه محترم کرزی صا حب که در این اوخیر در رسانه های مختلف به نشر رسیده است با استفاده ازسا یت ها ی انتر نیتی جمع بندی گردیده است . وسلام رحمت اله روان