دا مقاله دی وراندی کوم وشاغلو: داکترکاکا جان سهار، سلیمان جالب،او ولیشاه طبیب ته.
من نه تحلیلگر سیاسی استم ونه صاحب نظردرسیاست امریکا، ولی به عنوان کسی که بیشتر ناظر اوضاع مربوط به وطنم بوده ام، میخواهم بگویم که از همان اول حادثۀ ۱۱ سپتامبر، عامل اصلی آن ، آُسامه بن لادن و شبکۀ القاعده وا نمود شد و امریکا از آنسوی اوقیانوسها به عزم نبرد بابن لادن لشکر کشید و با همدستی ائتلافی از ۴۰ کشورجهان بساط طالبان را که حامی بن لادن پنداشته میشدند، در افغانستان برچید و برای نابودی بن لادن وشبکه او کوه های توره بوره را درشرق افغانستان با بمب های هفت هزار کیلوئی سوراخ سوراخ نمود، اما سرانجام معلوم شد که تیکه داران دستگیری بن لادن، رهبرالقاعده را در بدل پول ویا بی پول سالم به پاکستان رساندند وتمام قدرت نمائی وتبلیغات گوش خراش رسانه های غربی که گویا امریکا با کمک تکنیک معاصر توانائی درک وشناسائی هرجنبنده وخزنده ئی را در دل کوه ها وزیر زمین ودرون ابحار دارد، و میتواند با استفاده ازتلفن ماهواره ای توسط شعاع لایزربن لادن را نابودکند، دروغ ثابت شد و بن لادن وشبکۀ او از همان زمان تا کنون درپاکستان وغالباً زیر نظر سازمان استخبارات نظامی آنکشور( ISI ) از این دره به آن دره و ازاین محل به آن محل امنتر نقل مکان میکند وشبکه اش را رهبری وبرای اهداف دیگری تجهیز و آماده میسازد.
سوال عمده اینست که ائتلاف بین المللی برهبری امریکا ، به بهانۀ نبرد با تروریزم بجای پیگرد وتعقیب بن لادن وشبکۀ اودر داخل پاکستان، چرا ازپنج سال بدینسو در افغانستان خود را مصروف جنگ با طالبان کرده است و دهات وروستاهای مردم بی دفاع ما را بمباردمان میکند؟ امریکا تا حال هرچه کشته و بمباران کرده ، همه شورشیان طالب وافراد غیر نظامی درمناطق جنوب وجنوب شرق افغانستان بوده اند، نه افراد وابسته به القاعده. از جمله چهارهزار کشته ایکه درسال ۲۰۰۶ درجنوب افغانستان توسط عملیات نیروهای ناتو وامریکا کشته شده اند، فقط یک هزار آن به شورشیان طالب نسبت داده شده و بقیه سه هزار تن دیگر مردمان عادی وغیر نظامی شامل کودکان وزنان وپیرمردان محلی بوده اند. پس ائتلاف بین المللی برهبری امریکا چه وقت برای مبارزه بادشمن اصلی خود یعنی بن لادن والقاعده آستین برمیزند وبه پاکستان میرود ومراکزآموزش شبکۀ القاعده را در آن کشور مورد بمباردمان قرار میدهد و از کشتن ونابودکردن پشتونهای جنوب وجنوب شرق دست برمیدارد؟ هم مقامهای ناتو وهم بخش اطلاعات نظامی امریکا ونیز مقامات انگلیسی درافغانستان بدرستی میدانند که مراکز پرورش وآموزش طالبان والقاعده در پاکستان ودر مرزهای نزدیک به افغانستان قرار دارد. در حالی که موقعیت دقیق آنها توسط ماهواره های جاسوسی امریکائی عکس برداری و بارها در تلویوزونهای امریکا واروپا وافغانستان نشان داده شده وهنوز هم نشان داده میشود، چرا برای سرکوبی آن مراکز اقدامی صورت نمیگیرد.؟ دلیل تعلل امریکا وسرگرم کردن نیروهای ائتلاف ضد تروریزم با شورشیان طالب چیست؟ شاید چنین تصور شود که وقتی امریکا کار طالبان را در افغانستان یکطرفه کرد، وثبات وامنیت را دراین کشورتامین نمود،آنگاه به سراغ القاعده وشبکه های وابسته به آن در داخل پاکستان خواهد رفت. امابه باوراین قلم اشتباه سیاست امریکا نیز درهمین تصورنهفته است، زیرا روسها نیز وقتی وارد افغانستان شدند، با همین تصور که ایتدا باید"اشرار" راسرکوب کرد وثبات را درافغانستان برقرارنمود، وبعد میتوان با یک جست از روی پاکستان، خود را به آب های گرم رسانید، ولی سازمانهای استخباراتی پاکستان که کف دست شورویها را خوانده ونیات آنها را درک کرده بودند، با تجهیز وگسیل گروه های مقاومت افغان از پاکستان، نه تنها شورویها را ناکام ومجبور به خروج از افغانستان نمودند، بلکه حکومت مورد حمایت شوروی را نیز خسته واز پا درآوردند. اکنون نیز همان استخبارات با پیش بینی اینکه اگر در افغانستان ثبات برقرارشود، ممکن است امریکا با همدستی ائتلاف ضد تروریزم برای پیگرد القاعده وارد پاکستان گردد ولانه های بنیادگرائی را در آنکشور نابود و بشریت را از شرتروریزم خلاص کند وآنگاه پاکستان که علت وجودی خود را در بنیادگرائی اسلامی می بیند، مبادا دچار تجزیه ونابودی شود، بنابرین به حمایت خود از طالبان وحکمتیار ومولوی حقانی وغیره بنیادگرایان افغانی، ادامه میدهند وهر روز گروهی از آنها را برای جهاد علیه کفار به داخل افغانستان میفرستد. شورشیان هم که مردم بیسواد وبیکا وفقیری استند، در زیرفشار وتهدید سازمان(آی اس آی) ویا در بدل پول نقد واگر هیچ هم نباشد بخاطررفتن به بهشت، حاضر میگردند بر ناف خود بمب نصب کنند وخود وعده ای از مردم بیگناه افغان را نابود کنند. در سال ۲۰۰۶ میلادی ۱۳۹ حادثه از گونۀ عملیات انتحاری در افغانستان صورت گرفت که باعث تلفات یک هزار تن از مردم ما ونیروهای حافظ صلح گردیدند.این نوع عملیات یکی از عوامل نگرانی نیروهای ناتو وائتلاف بین المللی گردیده تا آنجا که برخی از کشورهای پیمان ناتو دیگرحاضر نیستند سربازان خود را به مناطق جنوب بفرستند. به همین دلیل در نشست سران ناتو در ریگا، معاون وزير خارجه بريتانيا،کيم هاولز (Kim Howells ) از اينکه "بار سنگين" نبرد با شورشيان طالبان، به دوش سربازان بريتانيايی و کانادايی انداخته شده، انتقاد کرد. بريتانيا و کانادا بيش از شش هزار نيرو در جنوب افغانستان دارند که مستقيماً با شورشيان طالبان در حال نبرد هستند. تا کنون نیروهای کانادا ۴۵ سرباز وبریتانیا ۱۱سرباز خود را درنبرد با طالبان از دست داده اند.bbc ۱۲دسمبر۲۰۰۶ من عادت ندارم موضوعی را بدون مدرک وشواهد کتبی به خواننده ارائه کنم ،بنابربن میخواهم توجه هموطنان را به چشم پوشی امریکا در برابر سیاست دوپهلوی پاکستان که هم متحد امریکا برضد تروریزم است وهم طالبان را برای عملیات انتحاری به افغانستان میفرستد، برویت گزارشهای رسانه معتبر بین المللی معطوف کنم: جان نگروپونته، رئيس اداره ملی اطلاعات امريکا، درتاریخ ۱۱جنوری به یک کمیتۀ مجلس سنای امریکا اظهارداشت: سران شبکه القاعده در پاکستان پايگاهی امن يافته اند که از آنجا تشکيلات خود را به سراسر خاورميانه، شمال آفريقا و اروپا گسترش می دهند. او افزود که شبکه القاعده از درون خاک پاکستان امکانات اجرايی و روابطی گسترده به وجود آورده است. به عقیدۀ نگروپونته، القاعده شبکه فعالی است که همچنان بزرگترين خطر برای منافع آمريکا محسوب می شود. به گفته نگروپونته عمليات انفجاری همچنان اولين حربه شبکه القاعده است، اما "اين سازمان تروريستی در عين حال تلاش می کند به اسلحه هسته ای، شيميايی و بيولوژيک دست يابد." اين اظهارات، بلا فاصله با استقبال دولت افغانستان مواجه شد که بارها گفته است : مناطق قبایلی پاکستان، جايگاه فعاليت سران طالبان و القاعده است. رييس دفتر حامد کرزی به خبرنگاران گفت :اظهارات آقای نگروپونته، هرچند يک اعتراف ديرهنگام است، مگرحقانيت ادعاهای افغانستان را تائید می کند.(bbc ۱۲/ ۱/ ۲۰۰۷)
چندی پیش BBC به ارتباط افزایش نا امنی در افغانستان مقاله ای رابازتاب داد که درآن گفته شده بود:" (ISI ) دولتی در درون دولت پاکستان است" وعلاوه نمود که: روزنامۀ هرالد تريبيون چاپ بريتانيا،مقاله ای را در مورد افزايش نا امنی در افغانستان و نقش سازمان استخباراتی پاکستان (ISI ) در اين نا امنیها، منتشر کرده است. نويسنده اين مقاله، امين صيقل، استاد علوم سياسی و رئيس مرکز مطالعات اسلامی پوهنتون ملی استراليا، می گويد: افزايش فعاليتهای مخالفان دولت افغانستان دراین اواخر، ترديدهای جدی را در مورد بازگشت صلح و ثبات به اين کشور ايجاد کرده است. تحليلگران استخبارات غربی به صورت گسترده ای معتقدند که بدون حمايت پاکستان و اجازه استفاده از قلمرو اين کشور، طالبان نمی توانستند تا به حدی که امروز ديده می شوند، منسجم شده و قدرت مقابله با ارتش افغانستان و نيروهای ائتلاف را پيدا کنند. نویسنده تاکید میکند که:" حتی اگر ژنرال پرويز مشرف رييس جمهور پاکستان، شخصا به سياست عدم دخالت در افغانستان متعهد باشد، نمی تواند ادعا کند که سرويس استخبارات اين کشور و همچنين نيروهای بنيادگرای اسلامی، چنين تعهدی را رعايت می کنند." نويسنده مقاله، سازمان (ISI ) را، "دولتی در درون دولت پاکستان" توصيف کرده می گویدکه پاکستان باور دارد که دير يا زود نيروهای ائتلاف از افغانستان خارج میشوند و اين امر راه را برای تعيين سرنوشت اين کشور توسط همسايگانش هموار می سازد. با درنظرداشت اين مساله "پاکستان می خواهد در جايگاهی باشد که بتواند منافع خود را در آينده افغانستان حفظ کند و مانع تقويت حضور ديگر بازيگران منطقه به خصوص هند و ايران در افغانستان شود". هرالد تريبيون می افزايد: "همانند طالبان، نيروهای بنيادگرای پاکستانی نيز از ناکامی های آمريکا در عراق و اعلام خروج ۴۰۰۰ سرباز آمريکايی از افغانستان بعد از گسترش ناتو در ظرف دوماه آينده، جسور تر شده اند".( بی بی سی ٢۵/۴/ ٢٠٠٦) اسما حبیب ،گزارشگر bbc درکابل در تاریخ ۶ سپتمبرگزارش بسیار مهمی ارائه دادمبنی براینکه: ساعاتی پيش از ورود پرويز مشرف رييس جمهور پاکستان به کابل، يک ديپلمات ارشد بريتانيايی گفت که تأمين امنيت و ثبات پايدار در افغانستان تا زمانی ممکن نيست که "مراکز آموزش تروريستها در پاکستان" بسته نشود. اسما حبیب افزود: کيم هاوس، معاون وزير خارجه بريتانيا در يک کنفرانس خبری در کابل گفت که اگر قرار است امنيت و ثبات در افغانستان تحکيم شود، پاکستان بايد تعهد کند که برای برهم زدن ثبات در افغانستان تلاشی به خرج نمی دهد. آقای هاوس گفت: "اگر قرار است افغانستان در آينده کشور با ثباتی باشد، پاکستان بايد تعهد کند که هيچ گاهی به طالبان و تروريست ها کمک نخواهد کرد، مراکز آموزش تروريست ها را مسدود خواهد کرد و اجازه نخواهد داد انديشه های افراط گرايی در افکار نسل جوان تزريق شود." اين نخستين بار است که يک مقام ارشد بريتانيايی به اين صراحت در مورد پاکستان ابراز نظر می کند.( bbc ٦ سپتمبر٢٠٠٦) بگزارش بی بی سی، در سندی که توسط يک مأمور امنيتی بريتانيايی تهيه شده گفته می شود که پاکستان در آستانه آشوب است.در اين سند همچنين آمده است که'آی اس آی پاکستان: حامی تروريسم' است. بی بی سی می افزاید: در سند وزارت دفاع بريتانيا آمده است که سازمان امنيت پاکستان (ISI ) با حمايت از احزاب مذهبی آنکشور به طور غيرمستقيم به تروريسم ياری می رساند.» اما پرویزمشرف ازسازمان استخبارات نظامی پاکستان دفاع کرد وگفت: او با اين نظر که سازمان اطلاعات پاکستان بايد منحل شود، قويا مخالف است. "من با اين نظر ۲۰۰ درصد مخالف هستم. کسی حق ندارد راجع به انحلال اين سازمان سخن بگويد." مشرف گفت: "سازمان امنيت پاکستان نيروی مجهزی است که کمر القاعده را شکسته است. به خاطر فعاليت شايسته مأموران امنيتی ماست که ۶۸۰ نفر دستگير شده اند." ( بی بی سی ۲۸سپتامبر۲۰۰۶) مقامهاي عاليرتبه ناتو و نيروهاي امريكائي در افغانستان ميگويند، انتحار كنندگان در افغانستان ، در پاكستان آموزش ميبينند. سايت جنگ با اعلام اين مطلب افزود: اين افراد مواد منفجره براي اين كار را نيز در اين كشور دريافت ميكنند. مقامهاي مذكور اعلام كردند كه اخيرا با دستگيري حافظ داود شاه ۲۱ ساله و مهاجر افغان و چند نفر ديگر در افغانستان ، آنها اظهار داشتند كه در پاكستان آموزش ديده و مواد منفجره نيز دريافت كردهاند. اين گزارش حاكي است كه به اين افراد وعده داده شده است كه پس از انفجار و عمل انتحاري به خانواده هايشان يك هزار و ۴۰۰ دالر داده خواهد شد. به گزارش خبرگزاری صدای افغان ،روزنامۀ نیویارک تایمز اخیراً به نقل از دیپلماتهای غربی نوشت که سازمانهای استخباراتی پاکستان به ویژه سازمان اطلاعات نظامی این کشور، از گروه طالبان حمایت میکنند. به نوشته نیویارک تایمز، براساس مصاحبههای انجام شده با ساکنین مناطق مرزی ، سازمانهای اطلاعاتی پاکستان، خانواده های را که پسرانشان به عنوان بمبگذاران انتحاری به افغانستان گسیل و کشته میشوند، تحت فشار قرار میدهند تا درباره نحوۀ پیوستن پسرانشان به طالبان صحبتی نکنند. نیویارک تایمز همچنین به نقل از ریش سفیدان قبایل نوشته است که اعضای سابق طالبان اگر از جنگ در افغانستان خودداری کنند، زندانی و یاحتی بطور مرموزی کشته میشوند. واخیراً اعترافات داکتر حنیف سخنگوی طالبان نیز دخالت مستقیم سازمان استخبارات نظامی پاکستان از طالبان واعزام تروریستان را به داخل افغانستان تائید میکند. تلویزیون آریانا ازکابل، شام ۸ نومبر یکی از تروریستان انتحاری منسوب به طالبان را به نمایش گذاشت که پولیس شهرجلال آباد او را که ملبس به واسکت مواد منفجره بود، دستگیر کرده بود. موصوف در مقابل دوربین خبرنگاران اظهار داشت که وی در بدل یک میلیون کلدار حاضر شده است یک عمل انتحاری را در مسجد پل خشتی کابل انجام دهد. وی اظهارداشت که او در باجوردر نزدیک مرز دیورند در یک مدرسه که ششصد تن طالبا درآن عملیلات انتحاری فرامیگیرند آموزش دیده است. وی علاوه نمود که این مدرسه از طرف آی اس آی پاکستان وشحص حمیدگل سابق رئیس استخبارات پاکستان اداره وبه پیش برده میشود. نامبرده از اشتراک حود در چندین عملیات تروریستی انتحاری دیگر درافغانستان نیز اعتراف نمود.( تلویزوین آریانا ۸ نومبر) در هفتم نومبر پاکستان نیز طعمه یک چنین عملیات انتحاری شد که درآن سی وپنج سرباز کشته شدند وبیست تن دیگر مجروح گردیدند ودر واقع این جواب بمباردمان یک مدرسه مذهبی در تاریخ ۳۰ اکتوبر در باجور از سوی نیروهای نظامی پاکستان بود که درآن ۸۰ تن از تندروان القاعده به قتل رسیده بودند. این عملیات میتواند نظریات نماینده امنیتی بریتانیا را تائید کندکه یک ماه پیش از این حادثه اظهار داشته بود. قبل از اجلاس ناتو در ريگا، پايتخت لتونی در ۲۸نوامبر، وزیر خارجه پاکستان خورشید محمود قصوری به وزرای خارجه برخی از اعضای ناتو گفته بود: طالبان در حال بردن جنگ و ناتو در شرف شکست است. یک مقام غربی پس ازملاقات با وزیر خارجه پاکستان گفت: " قصوری اساساً از ناتو می خواهد که تسلیم شود و با طالبان به گفتگو بپردازد."همين امر، جورج بوش و تونی بلر رهبران آمريکا و بريتانيا را وا داشت تا از کشورهای عضو سازمان ناتو بخواهند تا نيروها و تجهيزات نظامی بيشتری به افغانستان بفرستند. به گفته احمد رشيد، به رغم اينکه پاکستان مکررا حمايت از طالبان را رد می کند ژنرال ريچارد جونز فرمانده ارشد ناتو در ماه سپتامبر گذشته به کنگره آمريکا گفت مرکز رهبری طالبان در شهر کويته پاکستان قرار دارد. طالبان در افغانستان برنده و ناتو شكست می خورد. تونی بلر صدراعظم انگلستان در مورد رشد افراط گرائی اسلامی طی یک سخنرانی گفت: غرب باید منشاء پرورش این روند را شناسائی و درجهت نابودی آن کار کند وبه همین منظور اودر۱۹ نومبر۲۰۰۶ به پاکستان سفرنمود و پس از دیدار با پرویز مشرف، در باره مبارزه با افراط گرايان اسلامی و وضعيت امنيتی کشور همجوار افغانستان گفتگو کرد. گفته می شود مدارس مذهبی در پاکستان محل پرورش افراط گرايانی است که در بريتانيا و ديگر کشورهای غربی دست به اقدامات تروريستی می زنند. تونی بلر دربرابر این بهانۀ مشرف که پاکستان برای مبارزه با افراط گرایان پول ندارد، تعهد نمود که بريتانيا کمک های خود را به آنچه رييس جمهور پاکستان تقاضاکرده، دو برابر خواهد کرد. آقای بلر در جمع سربازان بريتانيايی در ولايت هلمند افغانستان گفت که ادامۀ مبارزه با افراد وابسته به طالبان و القاعده و پيروزی در اين نبرد برای حفظ امنيت جهانی اهميتی اساسی دارد. پاکستان که تا این اواخرمنکر پرورشگاه های افراط گرایان اسلامی درآن کشور بود،درتاریخ۳۰ اکتوبر هلی کوپترهای توپدار آن کشوردر منطقۀ قبایلی باجور، نزدیک سرحدافغانستان یکی از این مدرسه ها را بمباردمان کرد که درآن ۸۰ تن از تندروان مذهبی کشته شدند وسرانجام مقامات امنیتی پاکستان وشخص مشرف در برابراعتراضات مردم محل ،اعتراف کرد که درآن مدرسه هیچ شخص بیگناهی کشته نشده وتمام آنها افراط گرایان اسلامی بودند که درآن مدرسه تعلیمات تروریستی می دیده اند. بدینسان کرزی بدرستی به جامعه بین المللی خاطر نشان کرده بود که برای توفیق بر تروریزم بایدمنبع وسرچشمۀ آن یعنی مدارس مذهبی پاکستان بسته شوند، در غیر آن تلاش برای ریشه کن کردن تروریزم از منطقه تلاش عبثی خواهد بود. همین اکنون توسعه مدارس مذهبی در صوبه سرحدپاکستان نسبت به سالهای قبل از حادثۀ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، بيست و هشت برابر گردیده که تعداد آن در سال ۲۰۰۵ به ۶۸۷۰( شش هزار و هشتصد و هفتاد) باب رسيده بود.(رک: لوموند دیپلوماتیک مارس ٢٠٠٦) این مدارس که تعداد آن در سراسر پاکستان از سی هزارباب هم تجاوز میکند تولیدات آن به کجا صادرمیشود ؟ بدون تردید اکثریت شان بعد از شستشوی مغزی برای جنگ و حملات انتحاری به کشمیر وافغانستان برضد نیروهای هندی ویا امریکائی وناتو گسیل میگردند وثبات وامنیت دراین کشورها را مختل خواهند کرد، پس سخن کرزی برای غرب وائتلاف ضد تروریزم یک سخن دقیق وبسیار با اهمیت است وجامعه بین المللی باید کار مبارزه با افراط گرائی ودهشت افگنی را از پاکستان وازمدارس مذهبی آن کشور شروع کنند، نه از دهات وروستاهای افغانستان که افراط گرایان اسلامی ازآن به عنوان سپر بلا استفاده میکنند. درتاریخ ۱۱دسمبرحامد کرزی، رييس جمهور افغانستان بطور ناگهانی به زادگاه خودقندهار سفرنمود و در دیدار خود با شاگردان ومردم قندهارصريحا گفت :دولت پاکستان در شورش طالبان دست دارد و می خواهد افغانستان را به بردگی بگيرد. اين نخستين باری است که رييس جمهور افغانستان با چنين صراحت و احساساتی، دولت پاکستان را به تلاش برای بی ثبات کردن افغانستان متهم می کند. آقای کرزی گفت: "امروزجهان، افغانستانی را که به پاکستان داده بود، دوباره آباد می کند ولی پاکستان هنوز اين نيت را نسبت به افغانها از دست نداده که ما بايد تا هميشه غلام باشيم." رييس جمهور افغانستان افزود که مقامات پاکستانی تلاش دارند بخشی از خاک افغانستان را تصرف کنند. کرزی با اشاره به تاريخ کشورش گفت: "پاکستان بايد بداند که پای خيلی از امپراتوری های بزرگ در افغانستان شکسته است و پاکستان نيز هيچ گاه به اهدافش در افغانستان نخواهد رسيد". آقای کرزی با اشاره به شدت حملات انتحاری در شهرقندهار گفت: در قندهار چند روز پيش در حوض مددحمله انتحاری شد و پس از آن تا شش روز پی هم اين شهر مورد حملات انتحاری قرار می گرفت و درست همان روزی که وزير خارجه پاکستان به کابل آمد، اين حملات قطع شد. چرا شش روز پی هم قندهار هدف حمله قرار گرفت؟ به اين دليل بودکه مرا بترسانند که کرزی! ما می توانيم تراهم بکشيم ، همانگونه که فرززندان ومعلمان شما را در مدارس کشته و از بين می بريم، تسليم شو! اما کرزی تسليم نمی شود.کرزی با بیان این مطلب سوگندیاد نمود که اگر پاکستان ۲۵ ملیون مردم این کشور را هم بکشد،بازهم یک نفر پیدا نخواهدکرد که غلامی پاکستان را بپذیرد. رييس جمهورتاکيد کرد: کسانی که مکاتب و مراکز آموزشی را آتش می زنند و معلمان، انجنیران، داکتران و روحانيون را می کشند، افغان نيستند. او گفت: "اگر بدانم که راه ديگری وجود ندارد و منتظر باشم که ما را در خانه های مان بکشند، اين مرگ در بی غيرتی است و افغانستان هيچگاه مرگ در بی غيرتی را قبول نکرده است.(سخنان کرزی با کف زدنهای ممتد بدرقه شد) حامد کرزی با تاکيد بر اينکه پرويز مشرف رييس جمهور پاکستان تلاش می کند پشتونها رابدنام نماید، به یک نکته بسیار دقیق ومهمی تماس گرفته گفت :" اسلام آباد می خواهد با اين تلاشها پشتونها را بد نام وسپس آنها در هر دو سوی خط ديورند سرکوب کند" واقعیت این است که از حملۀ ایالات متحده امریکا برافغانستان درنومبر۲۰۰۱ببعد پشتونها پیوسته مورد ضربات کوبندۀ بمب افگن های امریکائی قرارگرفته اند ومتحمل تلفات وخسارت جانی ومالی فراوان شده اند. بنابرین پشتونها در دولت کرزی خود را تحقیر شده ترین قوم درافغانستان احساس میکنند و از اینکه به طالبان پیوند داده میشوند و به مثابۀ عاملین تروریزم و حملات انتحاری پنداشته شده، مورد بمباردمان قرارمیگیرند، هم ازدولت کرزی وهم ازحضورامریکا در مناطق شان خیلی ناراضی و خشمگین اند. پشتونهای آنسوی خط دیورند که بخوبی ملتفت این نکته شده اند، در این اواخر با گردهمآئی های قومی این شیوۀ برداشت وبرخوردغرب را درقبال پشتونها محکوم کرده، خواهان تغییر در تصویر ارایه شده از هویت شان میباشند. آژانس اطلاعاتی باختر از قول احمد رشید نویسنده ومنتقد سیاست پاکستان درقبال افغانستان،میگوید: " برای نخستین بار صدها تن از سران قبایل، علمای دینی و سیاست مداران جوان پشتون از مناطق سرحدی پاکستان زیر یک سقف در پشاور گردهم آمدند و خواهان اعاده رسوم و ارزش های قبایل پشتون گردیدند. پشتونها در این نشست خواهان توقف حمایت پنهانی "آی اس آی" از طالبان و گروه های افراطی شدند. محمود خان اچکزی رهبر یک حزب میانه رو پشتونخواه در بلوچستان در این نشست گفت : جهانیان ما پشتونها را تروریست خطاب میکنند، اما فرهنگ تحمل در رگهای ما جاری است، مادران ما به مادرس تحمل داده اند. ما با هیچ کسی بخاطر اینکه بینی دراز دارند یا بازبان دیگری صحبت میکنند، دشمنی نداریم. خواست ما از جهان اینست که به ارزشهای فرهنگی و افتخارات مردم ما احترام بگذارند. اچکزی افزود که: "مشرف مارا به عنوان و حشیان خونخوار و متخلف معرفی میکند."حزب عوامی نشنل پارتی که طی ده سال گذشته از جانب حکومت پاکستان به حاشیه رانده شده بود، اکنون به خاطری مجددا ًشهرت مییابد که توانسته، چهره واقعی طالبان را در بین پشتون ها ترسیم نمایند. اسفندیارولی رهبر حزب عوامی نشنل پارتی میگوید: طالبان ساخته اجتماع پشتونها نه، بلکه ساخته اردوی پاکستان است. اسفند یار افزود: ما در میان جنگ سالاران، افراطیان و شورشیان جنگجوگیر مانده ایم. آتش جنگ سرزمین خود ما را میسوزد و باید وسایل لازم برای فروشناندن این آتش را در یابیم. احمد رشید میگوید که در این جرگه حامیان طالبان مانند مولانا فضل الرحمن رهبر حزب جمعیت العلمای اسلام که اداره بلوچستان و صوبه سرحد را نیز به عهده دارد و آشکارا از طالبان حمایت میکند، نیزسخنرانی نمود.وی طی سخنانی ادعا کرد که طالبان علیه اشغال و تجاوز خارجی ها مقاومت میکنند، اما ادعاهای مولانا فضل الرحمن برای اولین بار با صدا های بلند از سوی اشتراک کننده گان با مخالفت روبرو شد که میگفتند، طالبان تهدید بزرگی در برابر صلح و ارزشهای پشتونها است. احمد رشید علاوه میکند: دستگاه استخبارات پاکستان «آی اس آی» قبل از حادثه ۱۱ سپتمبر که از طالبان آشکارا حمایت میکرد، تاریخ افغانستان را دوباره نوشت. طالبان عمومآ بیسواد بودند، اما فعالیت های تبلیغاتی این گروه به شمول مقالات، کتابها و سیمینار های که هدف آن نشان دادن افراطیت طالبان منحیث بخشی از هویت پشتونها بود، به عهده یک بخش ویژه "آی اس آی" گذاشته شده بود.احمد رشید میگوید: پشتونهای افغانستان مانند آقای کرزی، عبدالحق و ظاهر شاه، شاه سابق با این حرکت مخالف بودند، اما صدای آنها در مطبوعات پاکستان انعکاس نمی یافت. پشتونهای پاکستان که با این حرکت مخالف بودند از سوی "آی اس آی" منحیث خائن و ضد پاکستانی شناخته میشدند. پشتون های دیموکرات ادعامیکنند که از اظهارات اخیر رئیس جمهور مشرف معلوم شده است که او نیز تلاش دارد، پشتونها را بدنام کند. در اخیر احمد رشید می افزاید که بحث در مورد هویت پشتونها تازه آغاز شده است و با برگزاری جرگه ها میان پشتونهای افغانستان و پاکستان در بهار سال آینده، این بحث ها عمیق تر میشود.(آژانس باختر، احمد رشید - لندن دیلی تلگراف ۴/ ۱۲/ ۲۰۰۶) با توجه به آنچه گفته آمدیم میتوان تصورکرد که امریکا در تحت تاثیر مشورتهای انگلیس پذیرفته است که پشتونها و طالبان از یک قوم و افراطیت وتروریزم جزوخصلت شان است و میباید سرکوب وریشه کن شوند. درغیر این صورت امریکا میتوانست باکشاندن جنگ به مراکزاصلی آموزش واختفای القاعده وبن لادن درخاک پاکستان اولاًدست طالبان را از یخن افغانستان کوتاه کند وثانیا ًمستقیماً باگروه های تروریستی تصفیه حساب وسرنوشت غرب را با پدیدۀ تروریزم معلوم و یکطرفه نماید، ولی معلوم میشودکه با توقف جنگ درجنوب افغانستان یکطرف میخواهد پاکستان را از خود ناراضی نسازد و از طرف دیگر برای دسترسی به اهداف استرتیژیک خود(تسلط وکنترل برچاه های نفت حوزۀ خلیج وآسیای میانه واحیاناً انتقامکشی ازایران)، درمنطقه بیشترحضور داشته باشد، مگردراینصورت است که امریکا ازدست ترفندهای پاکستان با سرنوشتی روبروخواهد شد که شورویها دراین کشورشده بودند. پایان ۲۵/ ۱ / ۲۰۰۷