عبدالاحمد فیض
درین روزها موضوع امنیت افغانستان بعد ازخروج بیشترین نیروهای رزمی ناتوازین کشوردراواخیرسال (۲۰۱۴) یکباردیگردرمحراق توجه محافل سیاسی ونظامی دولتهای عضوناتوقرارگرفت وسران ناتوازگسترس بی ثباتی درین کشورابرازنگرانی نموده وبه استمرارحضورفعال نظامی درنبرد افغانستان تاکید نمودند. مایکل فلون وزیردفاع بریتا نیا
درکنفرانس امنیتی مونیخ ضمن اشاره به وضعیت امنیتی پیچیده افغانستان با ریختن اشک تمساح اذعان نمود که اگرآمدن درافغانستان درست بود، پس بیرون شدن ازین کشوربدون نابودی کامل تروریزم نادرست خواهد بود. وی همچنان افزود که حملات گروهای تروریستی منجمله طالبان درین کشورکماکان ادامه داشته وفعالیتهای گروه ترور یستی داعش نسبت به گذشته درین کشورابعاد وسیع کسب نموده است، لذا ناتوباید به فعالیت خود درافغانستان ادامه دهد، درست همان جملات که منشی ناتو، نیس استولیتنبرک دوروزقبل ازتدویرکنفرانس امنیتی مونیخ آنراصراحت داده وتداوم حضوررزمی ناتورا متضمن امنیت وثبات افغانستان عنوان نمود . هکذا با آغازکاراداره جدید درکاخ سفید،سناریوی حضورنظامی گسترده ترآن کشوردرصحنه نبردافغانستان با توجه به تشدید اوضاع امنیتی روی میز کاری مشاوران ارشد وطراحان استراتیژی جنگ درپنتاگون قرارگرفته وایالات متحده میخواهد با اعزام رزمندگان بیشتربه امنیت افغانستان یاری رساند . اما آیا میتوان با چنین ابرازنظرهای سران سازما ن اتلانتیک شمالی (ناتو) باورکرد که دول عضواین سازمان درصدد مبارزه قاطع برضد گروهای تروریستی فعال درصحنه جنگ درکشور ما وبرچیدن پایگاه های دهشت افگنان هستند ؟ آیا اهداف راهبردی ناتو فراترازآن نیست که دستیابی به آن، فقط به تدوام بی ثباتی منطقوی نیازاست؟
با یک نگاه مؤجزبه گذشته بیش ازیکدهه حضورقشون غرب دررأس ایالات متحده درافغانستان که بعد ازحمله گسترده مسلحانه آن کشوردراکتوبر(۲۰۰۱) درافغانستان وسقوط مرگباررژیم طالبان محقق گردید، میتوان اذعان داشت که ائتلاف غرب برهبری امریکا ازهمان نخستین روزهای حضوردرکشورما که حمایت گسترده جهانی را بنام مبارزه علیه تروریزم به همراه داشت ، با استقرارهزاران نظامی وسازوبرگهای قدرتمند تسلیحاتی ، تلاش ورزیدند تا ضرورت تداوم حضورنظامی شانرا درکشورما با تمرکزنبرد درکوهستانات ولایات شرقی وجنوبی افغانستان به بهانه تعقیب ودستگیری رهبری شبکه القاعده وسایرعناصروابسته بدان وهکذا پیگرد هسته رهبری طالبان قطعی ساخته ،افکارعامه داخلی وذهنیت جهانی را مبنی برمشروعیت حضورخارجی درسرزمین متلاشی شده وویران افغانستان مساعد نمایند.
ائتلاف بین المللی برهبری امریکا بعد ازرسیدن به هدف دیرینه آن یعنی تسلط کامل به جغرافیای افغانستان که از اهمیت ویژه واستثنائی ژئوپولتیک وژئواستراتیژیک برخورداراست ، راهبرد ادامه جنگ وتعقیب طالبان وعناصر وابسته به القاعده را درروستاهای دورافتاده کشورکه درآنجا طالب والقاعده ای وجود نداشت درپیش گرفته واز فراربخش قابل ملاحظه مزدوران جنگی واختفاء آنها دربرخاستگاه اصلی آن یعنی درشهرهای بزرگ پاکستان و نیزمناطق قبائیلی تحت اداره اسلام آباد چشم پوشی نمود واین امرموجب گردید تا پاکستان بعنوان فکتوراصلی بی ثباتی منطقه ، کانون تروریزم ونیزمتحد راستین امریکا درمبارزه علیه دهشت افگنی فرصت تاریخی وخوبی را دربسیج دوباره گروه به شدت متشتت طالبان ونیزسربازگیری مزدوران جنگی کسب نموده ویکباردیگرعلی الرغم موجودیت بیش ازیکصدوپنجاه هزارنظامیان ناتودرافغانستان، آتش جنگ ، وحشت وویرانی را درکشورما ملتهب نماید. این جنگ که ازحمایتهای گسترده سیاسی، مالی، تسلیحاتی واطلاعاتی اداره جاسوسی نظامی پاکستان برخور داربوده وبوسیله بیرحمترین ووحشی ترین مزدوران جنگی چندین ملیتی به پیش میرود ، دربیش ازیکدهه گذشته هزاران انسان بیدفاع غیرنظامی به قتل رسیده وصدها هزاردیگردرنتیجه جنگ نیابتی پاکستان مجروح وخسارات جبران ناپذیری به تأسیسا ت نوپا وعام المنفعه اقتصادی وثروتهای ملی وارد آمده است. همچنان اداره اسلام آباد صرفأ به اعزام دستجات مسلح وشعله ورنگداشتن آتش جنگ درافغانستان بسنده نکرده بلکه درمقاطع متفاوت زمانی با تخطی آشکا رازاصول وهنجارهای قبول شده جهانی ، به پرتاب راکتهای دوربرد وبمباردمان مناطق سرحدی افغانستان مبادرت ورزدیده که تجاوزات مسلحانه ازینگونه دربرابردیده گان حامیان بین المللی کابل درین روزها درولایات شرقی ننگرهاروکنرها به شدت ادامه دارد وهیلوکوپترهای توپداروتجسسی ارتش پاکستان با بی مبالاتی وتخطی آشکارازاصول پذیرفته شده جهانی، بطورمکررحریم هوائی کشورما را که حفاظت ازان ازوظایف مشترک دولت و متحدین غربی افغانستان است، نقض وبه پروازهای تجسسی وواکنشی ادامه میدهد.
فلهذاء طوریکه مشاهده میشود ونیزتجاروب غم انگیزنبردهای فرسایشی واعلام ناشده درسالهای گذشته بوضوح نمایانگراین حقیقت است که متحدین جهانی کابل درتمامی سالهای بحران درنقش نظاره گردرجنگ خونینی ظاهر گردیده است که ازسوی ماشین جنگی اسلام اباد مدیریت میگردد واین کشورسالیانه میلیاردها دالرازهمین متحدین کابل درنبرد به اصطلاح علیه افراطیت بدست آورده تا علی الرغم فقرگسترده حاکم درپاکستان، به تمویل وتجهیز گروهای تروریستی بپردازد که درخاک آن کشورازلانه های مطمئین وحتی مواضع جنگی برخورداراست ودوستان بین المللی کابل هیچ گاهی به تعقیب گروهای دهشت افگن درمکانهای اصلی وبرچیدن این لانه های قتل وویرانی نه تنها اقدام نکرده ونمیکند بلکه حتا تجاوزات آشکارارتش اداره نظامی اسلام آباد را دراراضی شرقی کشورموضوع داخلی دوکشورتعریف وازتقبیح تجاوزبا همه ابعادش دوری جسته است . درحالیکه فقره (۴) ماده چهارم واحکام مندرج درپراگراف های (۴-۳-۲-۱) ماده ششم موافقتنامه نامنهاد امنیتی ودفاعی کابل - واشنگتن مصوب (۳۰) سپتامبر(۲۰۱۴)، ایالات متحده را ملزم نموده است که درصورت تجاوز، درکنارکابل میایستد وبه دفاع مضاعف مبادرت میورزد فلهذا این موقف دوستان رژیم ناتوان وبیمارکابل باعث گردیده است تا دولت افغانستان حتا جرأت شکایت دربرابرپاکستا ن را درشورای امنیت که ازنفوذ متحد ین اسلام آباد شدیدأ متآثراست ، ازدست دهد. هکذا موافقتنامه فوق ، ایالات متحده را مکلف به انجام تعهداتش درقبال تجهیروتسلیح نیروهای امنیتی افغان نموده است که این تعهدات تاکنون جامه عمل نپوشیده ونیروهای مسلح کشوردرفقدان تجهیزات مورد نیازبخصوص درعرصه هوائی، زرهی، راکیتی وتجهیزات سنگین درمیذانهای نبرد خون میریزد وازبرتریهای جنگی مخالفان مسلح رنج میبرند. لذا این موضوع بوضوح بازتاب این واقعیت است که حامیان بین المللی کابل تسلیح نیروهای دفاعی وامنیتی افغان را با تسلیحا ت مورد نیازو متعارف که باعث برهم زدن توازن نسبی قدرت وپیروزی سریع نیروهای مسلح کشوردربرابردشمن گردد نخواهند پذیرفت وتداوم بی ثباتی را دربدل پرداخت معاشات نیروها ی نظامی افغانستان گزینه مناسب به هدف دسیابی به مقاصدی پنهانی دانست که درقالب منافع بزرگ منطقوی آنها مطرح بوده است در غیراین صورت هرگاه درهم کوبی مواضع ومراکزاستقرارگروه های تروریستی ازاهداف اصلی حضورمسلحانه دوستان استراتیژیک کابل بود ، مخالفان دولت افغانستان سالها قبل ازامزوزنابود شده ونیروهای بین المللی مستقر درقلمروافغانستان، پناگاه های امن ومخفیگاه های گروه های هراس آفرین را دربیرون ازکشورما یعنی درقلمروتحت سلطه اسلام آباد هدف قرارده ورژیم نظامی اسلام آباد را با کاربرد ابزارهای مشروع واصول رایج بین المللی بمثابه کشورحامی جنگ وتروربا وضع تعزیرات اقتصادی وفشارهای گسترده سیاسی بیک کشورمنزولی مبدل مینمود.
فلهذا موقف گیری متحدین غربی کابل درقبال تراژیدی خونین افغانستان که باگذشت هرروزگستره ای وسیع وپیچیده تری بخود کسب مینماید به هیچوجه پاسخگوی ماموریت واقعی ناتونبوده وتخلفات غرب ازتعهدات کلیدی آنها نسبت به افغانستان موجب گردیده است تا علی الرغم حضورقدرتمند غرب ، دامنه جنگ تا دروازه های پایتخت کشانیده شود لذا بیمورد نخواهد بود تا درزمینه موضعگیریهای غیرمسوولانه متحدین غربی کابل به اظهاراتی عطف توجه نمود که درخصوص منویات ومقاصد بنیادی شرکای خارجی کابل ابرازگردیده است.
((درپایان سال (۲۰۱۵) جنرال لاورنس ویلگرسون ازافسران بازنشته ایالات متحده دربرنامه تلویزیونی تحت عنوا ن (پرونده امپراطوریها) درامریکا سخن جالبی بزبان آورد که رسانه های افغانی متوجه آن نشده اند. وی چنین گفته است: افغانستان یک جایزه جیواستراتیژیک واقتصادی است وغرب به هیچوجه حاضربه ترک افغانستان نخواهد شد . وی معتقد است که امریکا متناسب به نیازهای اساسی وبسیارمهم استراتیژیک ، کماکان درافغانستان درگیرخواهد ماند. موصوف ازحضورنیم قرنه امریکا درافغانستان سخن گفته وعلاوه نموده است که جنگ درین کشورتغییرکرده بیش ازین بحث برسرالقاعده نیست وبحث طالبان هم زیاد مطرح نیست ، مسأله درباره چین وروسیه ، درباره اقلیت عمدتأ مسلمان روسیه ، درباره پاکستان ،ایران ، سوریه ، عراق وظهورکردستان مطرح است.
حضورنظامی امریکا درافغانستان برزمینه واقعیتهای منطقه درپیوند با چین،روسیه وایران استواراست درست مانند دوره بازیهای بزرگ درسده های پیشین ، افغانستان وآسیای میانه درسالیان آینده میدان رقابت بین قدرت های بزرگ خواهد بود. ))
فلهذا با توجه به تجاروب بدست آمده ازحضورچندین ساله ناتودرافغانستان ، نظریات وفکتورهای فوق بوضوح میتوان اذعان داشت که تئوری ازدیاد نیرونظامی غرب درنبرد افغانستان بدون اهتمام لازم به واقعیتهای نهفته در اوضاع پیچیده وروبه وخامت کشوروبدون فشارهای لازم برتمویل کنندگان اصلی جنگ کنونی نه صرفأ به ثبات افغانستا ن نخواهد انجامید بلکه حضورمبهم نظامیان خارجی درکشورما به گسترش ابعاد منطقوی بحران جاری درافغانستان منجرگردیده واین کشوربه صحنه رقابتهای خونین قدرتهای منطقوی مبدل خواهند گردید.
رویکردها:
گزارشنامه افغانستان.