عبدالاحمد فیض
ازمنظرتاریخی پالیسی خصمانه وتجاوزکارانه اسلام اباد دروجود نظا میان مرتجع واداره بدنام وتبا هکارجاسوسی (ای-اس-ای) علیه کشورهای منطقه وبویژه افغا نستان درست درچنان فرصت تاریخی پایگذاری گردید که ساختار ارتجاعی بنام دولت وکشوری بنام پاکستا ن درتحت تحکم استعمارورشکسته
بریتانوی که کماکان بعدازشکست اش دربرابرجنبش رهای بخش درنیم قاره هند ، حضورونفوذ فعالانه سیاسی واطلاعاتی خودرا درمنطقه حفظ کرده بود، بمثا به وارث ومخلوق استعماراعلام موجودیت نمود. مداخلات گسترده وسازمان یافته استخبارات پاکستان درمقاطع متفاوت زمانی باکاربردابزارهای گوناگون وتحت الشعاع معضل تاریخی وحقوقی دیورند وبربنیاد اهداف ژئوپولتیک ا ن کشوردرتمام دوران رژیم سلطنتی ودوران ریاست جمهوری سردارمحمد داود به امورداخلی افغا نستان ادامه داشته واین دخالتها بعد ازتحولات دراماتیک دراواخیردهه هفتاد میلادی وحضورقشون سرخ درافغانستان که تحت پوشش تجاوزا ت کشورهای پیرامون افغانستان وحمایت اسلام اباد ازمخالفان کابل واردقلمروکشورگردید، توسعه مزیدی کسب نمود. استقرارصدهاهزارجنگجوی خارجی ازکشورهای مختلف منجمله کشورهای واقع حوزه خلیج فارس تا شمال افریقا درچهارچوب لشکرجهاد اسلامی درخاک پاکستان ، ایجاد مراکزاموزش نظامی به مخالفا ن رژیم درکابل ، تدارک منابع تسلیحاتی ،مالی ولوژیستکی ازکشورهای مرتجع عربی ودول غربی حامی جنگ برضد حضورارتش خارجی وبه مقاصد تداوم جنگ ،خونریزی و ویرا نیها ی عظیم درافغانستا ن ، کامپلکس ازاهداف شرماوراداره نظامی اسلام اباد درامورافغانستان بود که بدون ابهام نه به قصد حمایت ازمردم افغانستان بلکه درراستای منویات ومقاصد تجاوزکارا نه ان کشورتا سا لهای اغازین د هه نود ادامه یافت . بعد ازایجاد دولت اسلامی برهبری گروه های جهادی که ازحمایت مستدام وپیگیراداره نظا می و اطلاعاتی اسلام اباد بهره مند بود وپاکستا ن بمثابه عمده ترین دوست وهمکارمجاهدین درنبردهای خونین درتمامی سالهای دهه هشتاد متبارزگردیده بود ، ان کشورازنظام سیاسی مجاهدین درکابل بعلت عدم تحقق منافع ازمندانه واستراتیژیک خویش حمایت نکرد ودرصددان شد تا ازان حلقا ت معیینی جهادی پشتبانی نماید که تعهدات مشخصی درراستای منافع پاکستان دارند. لذا این امرموجب گردید تادورجدیدی ازجنگهای داخلی که به انهدام زیربناهای اقتصادی ، - نابدودی کامل ساختارهای اداری ، ویرانی های گسترده شهرکابل وقتل بیش ازهفتاد هزارشهروندان کابل منجرگردید ، اغا زوزمینه برای ایجاد گروه مخوف طالبان انهم درمحوراهداف اسلام اباد مساعد وصفحه جدیدی ازقتل وویرانگری در وجود شبه نظا میان طالب تحت عنوان تنفیذ شریعت وامارات ناب اسلامی درکشوربه هدایت ومدیریت اسلام اباد گشایش یافت. پیروزی گروه طالبا ن درسپتامبر(۱۹۹۶) وتأسیس امارت اسلامی به شیوه طالبا ن درکابل که بعداز شکست رژیم اسلامی مجاهدین اتفاق افتید، به تشکیل یک ساختارسرکوب وارعاب درکابل بنام ا مارت اسلامی که بودجه جنگی وامورمالی ان دران سوی خط دیورند طراحی میشد منتهی شد . اداره خشن وسرکوبگرطالبان درطی پنجسال سلطه خود درکشورنماد ازتوحش ووحشت رابه نمایش گذاشتت. وقوع حوا دث تروریستی دریازدهم سپتامبر سال (۲۰۰۱) دردوشهرایالات متحده که گروه القاعده عامل ان معرفی وامارات طالبان حامی ان اعلام شد ،زمینه سرکوب اداره طالبان درکابل بوسیله ائتلاف جهانی ضد تروریستی برهبری ایالات متحده فراهم گردید. هسته رهبری طالبان بعد از شکست محتوم وفضاحتباربا تعدادی ازبقایای فراری اش مجدأ بخاک پاکستان پناه برده واداره نظامی وجاسوسی اسلام اباد زمینه اختفای این گروه رادرخاک خویش فراهم نموده ودیری نگذشته بود که اداره جاسوسی (ای-اس-ای) ماشین جنگی این گروه تحت فرما نش را احیا ویکباردیگرافغانستان به صحنه ترور،وحشت ،قتل وکشتارمردم بیدفاع ملکی انهم دربرابردیده گان ائتلاف جهانی ضد تروریزم وحا می افغانستان درمبارزه علیه دهشت افگنی مبدل گردید. لازم به یاددهانی است که توضیح فشرده حوادث خونبارکشور به همگان روشن وتذکرموجزان درین نوشته به یقین دلگیری خواننده راباعث خواهد شد ، اما هدف اصلی ما ازدنبال این موضوع عمق فجایع ومجموع جنایاتی است که اداره جاسوسی ونظامیان مرتجع پاکستان درامتداد بیش ازسه دهه جنگ وخونریزی درخاک کشورما که همواره ازادرس دین برافغانها تحمیل گریده است ، مرتکب وتا کنون بیش ازدوملیون افغان به قتل رسیده ، صدها هزارمعیوب ومیلیونهای دیگرکشورش را ترک وبه ارزش میلیارها دالربه این کشور صدمات جبران نا پذیری اقتصادی وارد امده است . اما علی الرغم این جنایات که درتضاد اشکاربه اصول همزیستی مسالمت امیزوپرنسیپ عدم مداخله وتجاورسالهاست درکشورما جریا ن دارد اسلام اباد درهیچ زمانی مسوولیت مداخلات وتجا وزا ت عریان خودرا که درقالب یک جنگ نیابتی علیه دولت ومردم افغا نستان با ابعاد گسترده وفاجعه با ر درجریان است نه پذیرفته وتراژیدی مرگبارکشورما را با انکارازعنصربیرونی بحران جاری ، به فکتورهای داخلی نسبت میداد که با تأسف سازمان ملل متحد بمثابه یک نهاد با اعتبارجهانی نیزتحت فشارونفوذ حامیان بین المللی اسلام اباد هیچگاهی نداهای دادخواهانه واعترضات مکرردولت ومردم افغا نستان رامبنی برمداخلات وتجاوزات مستمران کشوردرقضایای افغانستان ترتیب اثرنه بخشیده واکثرأ درنقش نظاره گربحران کشورما متبارزگردیده
است. اظهارات اخیرسرتاج عزیزمشاورامورخارجی حکومت پاکستان مبنی برداشتن نفوذ همه جانبه برگروه های مخالف مسلح دولت افغا نستان ، ارائیه مساعدتهای صحی ، امنیتی وغیره به سران مخالف دولت افغانستان وحضور مخالفان مسلح کشورما درمکانهای امن درقلمروپاکستان که اسلام اباد دربیش ازسه دهه گذشته ازان انکارمینمود دال براین حقیقت است که کلیه ویرانیهای وخونریزیها درکشورما درهمه دوره بحران درین کشورمحصول دخالت صریح ومستقیم پاکستان بوده واین اعترافات بی باکانه زعمای پاکستانی درمحافل با اعتباردیپلوماتیک ازدید حقوقی مبین وضعیت جدیدی حقوقی وسیاسی فی مابین دوکشوراست که به افغا نستان بعنوان یک کشورمستقل حق مید هد تا شکایت کتبی خود را مبنی برمحکومیت پاکستان بحیث یک کشورمتجاوز، ناقض صلح ومسئوول جبران خسارات وارده ناشی ازسه دهه جنگ که پاکستان سازماندهی ، تمویل واعزام باندهای ادمکش رادرکشورما بدوش داشت،به شورای امنیت ملل متحد، محکمه بین المللی عدالت (دعوی حقوقی) ودیوان جهانی جزائی (دعوی جزائی بخا طر نقض صلح وجنایات جنگی) ارائیه دهد.
بدهی است که اسلام اباد درکلیه مراحل جنگ تحمیلی درافغانستان احکام مندرج دربند چهارم ماده دوم منشور (که توسل بزوروتهدید به استعمال زوررا منع نموده) رانقض نموده وبا استقرارگروهای مخالف دولت افغا نستا ن در قلمروتحت حاکمیت پاکستان ، تسلیح ، تجهیز، تمویل واعزام دستجا ت مسلح به هد ف اشکارنقض حاکمیت کشورازاحکام نافذ دربند ج ماده (۳) قطعنامه شماره (۳۳۱۴) (۱۹۷۴) مجمع عمومی ملل متحد که برای با ر نخست اجماع جهانی درخصوص تعریف تجاوزبوجود امد، تخطی های مکررواشکاری انجام داده وانجام می دهد. متن ماده فوق (( اعزام دستجا ت مسلح ، گروها ونیروهای نامنظم مزدور توسط یکدولت بمنظورانجا م عملیات مسلحانه علیه دولت دیگر، تجاوزوجنا یت دربرابرصلح پنداشته میشود.))
ازنظرحقوقی درین ماده کاربرد اعزام نیروهای غیرمنظم ، مصداق واضح عملکرد دولتی است که بدون استفاده ازنیروهای مسلح خودی ، ازمجرای اعزام گروه های مسلح غیرمتعارف و نامنظم حاکمیت وتمامیت ارضی کشوردیگررا که نبردهای نیا بتی ازممیزات دوران کنونی است ، مورد حمله قرارمیدهد. فلهذا طوریکه جها نیان شاهد هستند که دولت پاکستان نه صرفاء ازسالها ست با سرپیچی ازمنشورملل متحد وسایراصول ومعیارهای جها نشمول حاکمیت افغانستان رابااعزام گروه های تروریستی چندین ملیتی نقض نموده بلکه ازچند سال بدینسو به بمباردمان وحملات توپخانه ئی اش درولایات شرقی کشورادامه میدهد که حملات هوائی اخیران کشوردرولسوالی
دان گام کنرها ، پیشروی بااستفاده ازابزارزوردرولسوالی دیشوهلمند وسایرتحرکات مرزی با نقض حریم هوائ کشورازدلایل انکارناپذیراست که زورگوئی وبی مبالاتی اسلام اباد را نسبت به اصول معتبررایج درنظام بین الملل بمثابه یک کشوریاغی وسرکش که به هیچ اصول ومعیاری پابندی ندارد بوضوح به اثبا ت میرساند. بنابران مردم افغانستان متوقع بودند که حاکمان ومسوولین اموردردولت ناتوان کابل بادرنظرداشت ابعاد مداخله پاکستان،مصایب والام که درطی بیش ازسه دهه گذشته به کشوروارد گردیده است ، حداقل بعد از اعتراف واظهارقرین به حقیقت مقا مات ورجال ذیصلاح اداره اسلام اباد مبنی برمیزبانی وهمکاریهای سخاوتمندانه انها ازگروه های جنگ طلب افغانی درسی وپنج سال گذشته ، به انتظارات مردم نقط فرجام گذاشته ودیگرفریب همکاری ووعده های کاذب اوردن صلح را از اسلام اباد ومشارکت درروند اشتی با معارضانش را نخورده ، صدای نفرت وانزجارمردم رابا ارائیه شکایت برگذشته وحال تجاوزاداره نظامی وجاسوسی پاکستان برحریم کشوربه مراجع مسوول بین المللی به سکوت شرماور خاتمه بخشیده که بدون تردید اعتراض رسمی دولت افغا نستان به دوام دخالت وتجاوزان کشوردر کشورما به تحکیم موضع وموقف بین المللی کشورخواهند انجا مید.