عزیزی غزنوی
شکنجه بر اساس مادۀ یکم کنوانسیون منع شکنجۀ سازمان ملل متحد (۱۹۸۴) اینطور تعریف میشود:
(هر عملی که به واسطهٔ آن و تعمدا درد و رنجی شدید، خواه جسمی یا روحی، بر فرد اعمال شود، آن هم برای اهدافی چون کسب اطلاعات یا اعتراف گیری از او یا از یک شخص ثالث، یا با هدف تنبیه او به دلیل انجام عملی که او یا شخص سوم مرتکب شده، یا مظنون به ارتکاب آن است، یا با هدف ارعاب و واداشتن او یا شخص سوم (به انجام کاری)، و بنابر دلایل تبعیض آمیز از هر نوع [شکنجه محسوب میشود]، به ویژه هنگامی که چنین درد و رنجی از سوی یک مقام یا فرد دیگری برخوردار از سمت رسمی یا به تحریک یا رضایت یا قبول وی اعمال شده باشد).
در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهمترین وسایل ایجاد ترس و وحشت در میان مردم از حکومتها و نظامهای مختلف جامعۀ بشری بوده که هنوز هم این روش در بسیاری کشورهای جهان ادامه دارد.
در دوران جمهوریت روم، گواهی برده قبل از شکنجه ارزشی نداشت و آن برده ابتدا حتماً باید شکنجه میشد تا در زیر شکنجه به واقعیت اعتراف کند و بعد ممکن بود از شهادتش در دادگاه استفاده شود و در اسلام نه تنها اینکه شهادت برده اعتبار ندارد بلکه خود برده نیز انسان شمرده نه میشود.
پیامبران و افراد مورد احترام مذهبی مشهوری از جمله مریم مجدلیه و عیسی مسیح در دین مسیحیت، و در دین اسلام سمیه دختر خباب مادر عمار و پدرش یاسر، کعب بن اشرف، فاطمه، عكرمة بن أبي جهل، عبد الله بن سعد بن أبي سرح، و هند بنت عتبة و هزاران انسان دیگر از قربانیان شکنجه هستند.
در طول تاریخ، فلاسفه و دانشمندان مشهوری از جمله سقراط، ارسطو، گالیله، ژاندارک و فرانسیس بیکن از مشهورترین قربانیان شکنجۀ دینی و دولتی هستند که توسط نظامهای وقت و بعضا متولیان مذهبی و در دادگاههای قرون وسطائی به زیر دستگاه شکنجه سپرده میشدند.
در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاههای تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری میشدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورتهای بسیار غیر انسانی میگشتند و این عمل ننگین در کشورهای اسلامی طبق قوانین اسلامی با شدت اعظمی آن تا هنوز اجرا میشود.
حال آنکه شکنجه یک عمل جنایی است و هیچ فردی حق شکنجۀ افراد را به هیچ عنوان و دست آویز دینی و قانونی ندارد، امروز حتی حیوانات را شکنجه نه میکنند و سازمان های بزرگ دفاع از حقوق حیوانات در بسیاری کشورهای جهان فعالیت دارند و شکنجه گران و آزار دهندگان حیوانات را به محاکمه میکشانند.
از دیگاه منطق انسانی هرگونه روش غیر اخلاقی با جسم وروان متهم شکنجه گفته میشود.
سلول انفرادی، محروم کردن متهم از کتاب و قلم، را دیو و تلویزیون، شرایط ناگوار زندگی از قبیل نبود آب آشامیدنی و خوراک مناسب و... همه شکنجه گفته میشود.
درکشور ما آنانی که یک دورۀ کوتاه مدت یا دراز مدت را در زندان ها به سربرده اند دیده اند و شنیده اند که متهمین را به انواع مختلف شکنجه میکنند، سلول انفرادی، زنجیر و زولانه، نبود دست شوی و آب و غذای درست از مسایل عادی در زندانها است، شکنجه های چون برهنه کردن متهم در سرما بالای 40 درجه و یا گرمای 45 درجه، دشنام های زشت و رکیک ناموسی و کوبیدن مشت و لگد به سر و روی متهم، کوبیدن سر متهم را به در و دیوار، میخ چوبین را در مقعد متهم کوبیدن و...شکنجه نه بلکه پزیرایی از متهم بشمار میرود.
این روزها اصطلاح انسانی و غیر انسانی در مورد شکنجه کار برد زیادی دارد حال آنکه شکنجه هیچگاه انسانی نبوده و هرگز انسانی بوده نه میتواند.
هفتۀ گذشته ویدیوکلیپی را در یو تیوب گذاشته بودند که نشان میداد یک متهم توسط پلیس درراه عام فجیعانه شکنجه میشود حتی او را دست و پا بسته در یک موتر می بندند و در روی سرک میکشانند این ویدیو کلیپ سر و صداهای زیادی را به راه اندخت تا جای که مقامات امنیتی و پولیس معذرت خواستند، این بخاطری بود که این شکنجه در انظار مردم قرار گرفت ورنه در داخل زندانها شکنجه های به مراتب فجیع تر از آن مورد اجرا بوده و چون از انظار مردم پوشیده است دیگر شکنجه به حساب نه میرود اگر هم شکنجه حساب شود از آن شکنجه های به اصطلاح انسانی حسابش میکنند.
تسهیلاتی را که تکنولوجی و رسانه ها بوجود آورده و در اختیار بشر گذاشته پدیدۀ بزرگی است که کوچک ترین واقعه و حادثه را به طور نوشتاری، گفتاری و تصویری در سراسر روی زمین در اختیار همگان قرار میدهد، اگر این وسایل ارتباط نمی بود قتل فجیعانۀ فرخنده و رخشانه و هزاران تن دیگر نه تنها اینکه جنایت شمرده نه میشد بلکه به اساس اوامر دینی و قوانین دولتی یک فریضۀ دینی و یک عمل قانونی و یک وجیبۀ انسانی بشمار میرفت.
شکنجه های فجیعانۀ که در زندانهای ابوغریب، گوانتانامو، بگرام و دیگر کشورها صورت گرفته توسط همین تکنولوجی به بیرون کشانده شد و در انظار مردم قرار گرفت ورنه هیچ کس از آن اطلاعی نه میداشت و نه بر چسپ غیر انسانی را به آن میزدند.
شکنجه در همۀ کشورها به وفرت در برابر زندانیان و متهمین رواج داشته و دارد و در کشور های اسلامی به مراتب بیشتر و زشت تر از کشورهای غیر اسلامی ست، زمامداران و زورمندان در هرکشوری با مخالفان خود دست به اقدامات وحشتناکی میزنند که این شکنجه ها با مخالفان و زندانیان با ابتکارات هولناکی همراه بوده و شکنجهگران با روشهای مختلف به این کار دست میزنند. انواع مختلف شکنجه که در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد و به ندرت به رسانه ها راه می یابد بخوبی نشان میدهد که انسان چه موجود عجیبی است.
ما خلاصۀ از انواع شکنجه هایی را که در کشورهای جهان رواج داشته و دارد از منابع معتبر انگلیسی انتخاب و برگردان کرده بر میشماریم تا بدانیم که انسان براستی (اشرف المخلوقات است!؟).
ترسناک ترین روش شکنجه بریدن دست و پا و دیگر اعضای بدن متهم، سنگسار، شلاق یا دره زدن است که در اکثر کشورهای اسلامی به وفرت مورد اجرا بوده با آنکه هر قدر هم جنبۀ به اصطلاح تقدس داشته باشد، یک عمل زشت و در پیشگاه خرد انسانی پزیرفتنی نیست.
یکی از انواع شکنجه آن است که زندانی را بر روی زمین میخوابانند و بعد دو دست و دو پایش را با میخ به زمین میدوزند سپس محفظۀ تابوت مانند چوبی روی بدن زندانی میگذارند و مرتبا به زندانی با زور غذا میدهند و در اثر دفع مدفوع زندانی و به مرور زمان کرم هایی در مدفوع فرد به وجود می آید که این کرم ها شروع به خوردن تدریجی بدن زندانی میکنند و در نهایت فرد زجرکش میشود.
شکنجه با گیاه بامبو، بامبو گیاهی است که به سرعت رشد میکند، بعضی از انواع چینی آن تا یک متر در روز رشد میکنند، برخی از مورخان معتقدند شکنجه به وسیلۀ بامبو نخستین بار توسط چینیها و سپس در جنگ جهانی دوم توسط قوای مسلح جاپان صورت گرفته است.
شکنجه با بامبو این گونه است که نوک بامبوها را تیز کرده تا به صورت نیزه در آیند و سپس زندانی را به طور افقی بالای بامبوها آویزان میکنند و قد بامبوها بسرعت رشد کرده و پوست بدن قربانی را شکافته و از میان بدن او رشد میکنند و متهم به آرامی و با درد جان میدهد.
شکنجه با اتاقک آهنی، اتاقک آهنی با میخهای تیزی که در آن تعبیه شده متهمان را میترساند تا به همه چیز اعتراف کنند، دیوارۀ درونی این قفس مجهز به میخهای کوچکی هستند که بدن متهم را سوراخ نمیکنند و تنها او را زخمی میکنند، معمولاً مجرم پس از چند دقیقه اعتراف میکند و اگر لجاجت کرده و سکوت اختیار کند از طریق حفرههای ویژۀ درون قفس چنگکها، تیغهها و شمشیرهای دو دم فشار را چندین برابر کرده و درد غیر قابل تحملی را ایجاد میکند سرانجام مجرم برای مدت طولانی در قفس مانده و بر اثر شدت خونریزی می میرد.
یکی از عجیبترین شکنجه های که اجرای آن به قرون وسطی باز میگردد به این صورت است که شکاف عمیقی روی پای متهم ایجاد میکنند و سپس تکهای فلز را به نوعی زهر مخصوص آغشته میکنند و درون شکاف قرار داده و آن را میدوزند، بر اثر شدت درد و سوزش متهم طاقت خود را از دست داده و محل زخم را میشکافد که این امر باعث خونریزی میشود و اکثر اوقات در اثر شدت خونریزی جان خود را از دست میدهد.
نوع دیگر شکنجه که از شکنجههای قرون وسطی است و تا هنوز در زندانهای کشور چین نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در این روش متهم را با یوغهای چوبی که دارای تختهای به ارتفاع ۵۰ تا ۸۰ سانتیمتر، عرض ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر و ضخامت ۱۰ الی ۱۵ سانتیمتر هستند به گونهای میبندند که قادر به راه رفتن و ایستادن نباشد، معمولاً گردن، دستها و پاهای متهم را به وسیلۀ این یوغها بسته و او را روی تخت خوابانده یا مینشانند. این حالت سکون در متهم ایجاد درد شدید و زخم از ناحیۀ پا و گردن میکند. زندانی قادر به انجام هیچ حرکتی نیست و زجر بسیاری را تحمل میکند. از این دستگاه شکنجه بیشتر برای کشیدن اعتراف از متهم بدون کشتن وی استفاده میشود که شکنجهگر به آسانی میتواند آن را به یک دستگاه اعدام وحشتناک تبدیل کند.
گونۀ دیگر شکنجه استفاده از یک دستگاه به این صورت است که سر متهم را درون کاسۀ فلزی قرار داده و توسط پیچی که در بالای این کاسه قرار دارد فشار زیادی به جمجمۀ شکنجه شونده وارد میکنند. اگر متهم از اعتراف کردن طفره برود شکنجهگر پیچ را چرخانده و فشار زیادی را به استخوان جمجمه متهم وارد کرده و آنرا از حال عادی خود خارج میکند.
دردناک ترین گونۀ شکنجه توسط چوکی است این چوکی متشکل از ۱۰۰۰ میخ کوچک است که قابلیت نفوذ به ارگانهای حیاتی بدن متهم را ندارند. متهم روی این چوکی نشسته و بر اثر شدت درد مجبور به اقرار و اعتراف میشود. این میخها به گونهای تعبیه شدهاند که باعث جلوگیری از خونریزی سریع متهم میشوند و شخص شکنجه شونده تنها بر اثر شدت درد و آن هم پس از چندین ساعت و حتی چند روز جان خود را از دست میدهد. معمولاً شخصی که اطلاعات و اسرار مهمی در دست دارد را به تماشای شکنجۀ شخص دیگری مینشانند و اگر لب به اعتراف نگشود خود او را با این دستگاه شکنجه میکنند و او را نمیکشند تا زبان به اعتراف بکشاید.
همۀ این شکنجه ها چون پوشیده از انظار مردم بوده و کسی از آن اطلاع نه داشه انسانی و قانونی است هرگاه در دیدرس مردم قرار بگیرند غیر انسانی شمرده میشنود.
سازمان ملل متحد در قعطنامۀ در سال ۱۹۸۷ انجام هر گونه اذیت، آزار و رفتار غیر انسانی و بشری در کرۀ زمین را محکوم کرد و در منشور قعطنامۀ با همین نام خواستار پیوستن کشورهای جهان به معاهدهٔ منع شکنجه (UNCAT) و مجازات و پیگیری عوامل شکنجه (مخصوصاً شکنجههای دولتی) در سرتاسر دنیا شد. مهمترین بخشهای این قطعنامه بندهای ۱، ۲، ۳ و اولین پاراگراف از بند ۱۶ هستند.
عزیزی غزنوی
تورنتو کانادا