زلمی نصرت
دولت ضعیف .
جامعه مدنی ضعیف.
فساد قوی.
طالبان و داعش قوی.
این حالت خود بیان می کند که دولت را مشکلات ګوناګون ، خطر کلان و بزرګ داخلی و بیرونی در خود پیچانده و تهدید میکند.
ضعیف بودن جامعه مدنی دلیل عینی خود را دارد. چون دولت ضعیف است و جامعه مدنی که زیر چتر دولت مدنی و قانونی شکل میګیرد ، بطور طبیعی ضعیف میباشد.
در ضعیف بودن دولت عوامل ذیل تاثیر انداخته است.
- فساد ګسترده اداری داخل نظام که نظام را چون موریانه از داخل میخورد.
- موجودیت ملیشه های غیر مسول، تفنګداران زورمند، غاضبین زمین، جنایتکاران جنګی در لباس جهاد که به ګونه ای شریک در قدرت اند که بدنه اصلی فساد و قانون شکنی را میسازند.
- طالبان و داعش که حمایت ګسترده بیرونی و داخل نظام را با خود دارند.
از سوی دیګر نیت و اهداف استراتیژیک کشور های زورمند دخیل در افغانستان را هم همه میدانیم . این را هم همه میدانیم که بدیل این نظام ضعیف کدام نیروها بوده میتواند. این را هم همه میدانیم که ادامه جنګ و بحران به نفع کی ها میباشد و کی ها از آن نفع میبرند. کشمکش و اختلافات بین سران دولت و حکومت وحدت ملی بر سر تقسیم چوکی و ثروت هم در جایش. این را هم همه میدانیم که وضع در کشور چګونه انکشاف میکند ، جنګ در نقاط مختلف کشور جریان دارد . سر بازان و افسران هر روز با نثار جان های شان در برابر طالبان می جنګند و خون میدهند.
در چندین نوشته ګوناګون یک تعداد از هموطنان ما بجای ایجاد شورا ها ، جبهات و ملیشه سازی کشور راه بیرون رفت از بحران کنونی را تقویت پایه های دفاعی – امنیتی دولت مرکزی و کمک به دولت چه از لحاظ تبلیغاتی و روشنګری و چه هم از لحاظ سهم عملی در چار چوب قانون، مطرح کردند.؟
در چنین یک وضعیت موجود و پیش امده در کشور، سوال به میان می اید که ما در کجا باید باشیم ، چه باید شود، چه باید نشود و چه باید کنیم ،تا ارزش های موجود حفظ شود و از هم نپاشد و در آینده جامعه مدنی قوی که حرف خود را زده بتواند و حرفش در جامعه تاثیر ګذار باشد ، شکل بګیرد ، جنګ در داخل جغرافیای موجود افغانستان حد اقل کم شود و از تقابل روسیه و امریکا در شمال جلوګیری بعمل اید؟