زلمی نصرت
جنګ در افغانستان در عقب خود اهداف کلان دارد . اګر شما دیروز نیت و اهداف کمک های را که به شما بنام «جهاد و اسلام» میشد ، درک نمی کردید و انرا نمیدیدید، حالا
باید بدانید که هدف چه بود. بنام اسلام و کفر وطن بر باد شد. راه برای مداخله مستقیم پاکستان و ایران و عرب های سعودی باز شد. با پیزوری «جهاد» و «ازادشدن افغانستان» با جهاد و ازدی بهترین نظام اسلامی و جهادی روی کار شد؟. شما را به جان هم انداختند ، روبنا و زیر بنای کشور را در وجود شما نابود کردند . نزد خدا و رسول خدا ، جهان اسلام و مردم افغانستان بدنام تان کردند،بعدآ طالب را به جای شما پیش کردند . یک تعداد تان به کویته و کسی تان هم به کولاب ، مشهد و تهران فرار نمودید . طالبان را هم در میدان ماندند . در وجود افکار ،عقاید ، ایدیالوژی و عملکرد شما بهترین جوانان وطنپرستان و شخصیت های ملی ، استادان ، دانشمندان ، متخصصین و کادر های مسلکی جبرآ مجبور به ترک کشور شدند و یک تعدا شان هم شهید ساخته شدند. کابل به جهنم تبدیل ګردید. افغانستان در وجود شمابه لانه تروزیزم و القاعده عرب تبدیل شد. بعد از سقوط حکومت کمونیستی، خلقی و پرچمی به زعم شما در دوران جهاد و طالب بیش از 4 میلیون انسان مهاجر شد، یک میلیون انسان شهید شد، یک ملیون انسان هم زخمی ( ارقام تقریبی است) ووطن به کنډواله ها تبدیل شد، شهر کابل عنوان شهر سکوت و مرده را به خود ګرفت. خوشی از روح و روان مردم چون امروز ګرفته شده بود. تمام تعهدات ملی و بین المللی زیر پاشد. انسانیت از کشور کوچید. به بهانه حادثه 11 سپتمبر 2001 دوباره شما ها از غار ها بیرون شدید و زمینه را به حضور غرب باز کردید. بانک وطیارات B52 دوباره شما «آزاد ګران، فاتحان و مقاومتګرایان » را به اریکه قدرت شاندند ،با مساعد ساختن زمینه چور و چپاول و غارت کردن بیت المال و دادن پول های بی حساب برای شما ها دوباره بدنام تاریخ شدید . به این ترتیب شما سر نخ و ابتکار جنګ و صلح را به دست و اختیار و کنترول دیګران دادید. شما خوبترین چانس و فرصت تاریخی از دست دادید. بزرګترین جفای را که شما در حق مردم، هویت ملی و تاریخی انجام دادید بر میګردد به خروج قوای سرخ شوروی و تخریب پلان صلح ملل متحد و سر کشی از حل و فصل افغانی مشکل افغانستان و تن دادن به خواست مجرهای پاکستان. حالا دیګر ناله و فریاد شما درد این ملت بیچاره را که زلیلش ساختید علاج کرده نمیتواند. همه باید قبول کنیم که عقل ما دیر به سر ما می اید.
سقوط کنذز بحران افغانستان را وارد مرحله جدید از تقابل روسیه و غرب ګردانیده. روسیه دیګر روسیه دیروز نیست
سران جهاد باید قبول کنند که این آنها استند که زمینه را برای انتقال جنګ از جنوب یه شمال باز کرده اند
روی اوردن ، تمایل و مراجعه به روسیه نباید به مقصد عرق شدن بیشتر کشور در جنګ شود. جنګ در شمال اهداف کلان در با خود دارد. در انتقال جنګ به شمال تصفیه قومی هدف نیست و بوده هم نمیتواند . طرح چنین مساله جز خیال پردازی و تحریکات قومی چیزی بیش بوده نمیتواند. بهتر است در مسایل قومی ارام باشیم و درد خود را به قرار بخوریم.
هرګاه سران دولت وحدت ملی داکتر اشرف غنی و داکتر عبدالله با احساس مسولیت در مدیریت جنګ همکاری مشترک و اهداف واحد را دنبال نه نمایند ،جنګ در نهایت از مدیریت آنها خارج و افغانستان بیشتر در باتلاق نا امنیتی و بی ثباتی فرو خواهد رفت . چونکه روسیه آین توان را دارد تا جنګ را در شمال و اطراف دریای امو، کوه پایه های هندوکش و پامیر دوام بدهد ,افغانستان را بیشتر در باتلاق اتشی قرار دهد.