سلیمان کبیر نوری
این طرح به راستی جدی و قابل تإمل و راجع کننده مسئولیت به همه و هر یک ماست؛ اگر دقیق و درست و عملی است که یاالله! باید به لشکر اجرایی آن بپیوندیم و اگر کم و کسر و ابهام و ـ خدای نخواسته ـ مشکل
دارد؛ به رفع و رجوع نقص و به بهشد و بهبود آن باید عقل و وجدان و شرف و غیرت افغانی و انسانی خود را به کار اندازیم!
از نشست بُن که اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنونی افغانستان را پی ریزی نمود تا به امروز، نزدیک به چهارده سال و اندی می گذرد. با وجود حضور نیرومند، گسترده و سنگین نظامیان و سیاسیون و متخصصان حدود 50 کشور از جامعه ی جهانی، که در مطابقت با قطعنامه های 1368 و 1373 سال 2001 شورای امنیت سازمان ملل متحد ، بخاطر مبارزه بر ضد تروریزم؛ د ر سرزمین ما تعمیل گردید؛ پیامد این قطعنامه ها برای اکثریت مطلق مردم افغانستان؛ حتی جانکاه و فاجعه بار به نظر می رسد.
متعاقبن قطعنامه های 1452-2002، 1455-2003، 1526-2004 ، قاطعانه تر از پیش در جهت تشریک مساعی در مؤثر تر شدن راهکار جامعه ی بین المللی و مبارزه قاطع و بی امان بخاطر امحای تروریزم و شورشگری مبتنی بر بنیادگرایی اصدار یافت.
این همه در حالی بود که مشکل ارایه ی یک تعریف واحد و مشترک از تروریزم و تروریزم دولتی که تمامی کشور ها و نهاد های بین المللی آن را محکوم می کنند، تاکنون پا بر جا باقیست.
امروز تروریزم طالبانی ایکه بوسیله سازمان جاسوسی " آی اس آی " مدیریت، حمایت و پشتیبانی می شود، بیشتر از پیش نیرومند شده و همه روزه با انجام جنایات پی در پی و با کُشتار مردمان ملکی مظلوم و گرسنه، رنجبران دهاتی، دست فروشان " دست و دهن" و امتعه جویان و ادویه خواهان بی پناه و بیدفاع درون شهر ها و شهرک ها...از مردم افغانستان قربانی می گیرد.
در ورای چنین پس منظری؛ از مدتی بدینسو توجه ی من را سلسله ای از مصاحبه های آقای وحید وحیداله دپلومات ارشد افغان در سازمان ملل متحد و همکار مستعد پیشینم در وزارت امور خارجه افغانستان با تلویزیون های آریانا افغانستان و صدای امریکا به خود معطوف ساخته است که ایشان اظهار میدارند، به کشف مهد و مادر بحران افغانستان دست یافته اند و آن سازمان جهنمی پاکستان یا " آی اس ای" میباشد. یعنی که عامل عامل های تمامی این مصایب و بلایا نه تنها در مدت زمان 14 سال، بل طی حدود چهل سال گذشته همانا سازمان اطلاعاتی پاکستان می باشد.
از جانب دیگر، جناب ایشان بر یک اصل جدی تاکید دارند و آن اینکه ماهیت طالب و داعش یکی میباشد و تفاوت فقط در رنگ درفش آنان است:
داکتر وحیدالله به صدای امریکا چنین گفت: داعش و طالب باهم تفاوت ندارند!
مصاحبه ی شش دقیقه ای داکتر وحید وحیداله، کارشناس رفع منازعات منطقوی و بین المللی در مورد پیامد نشست اخیر میان به اصطلاح حکومت کابل و طالبان در کویته پاکستان با صدای امریکا؛ این ملاقات هم مانند ملاقات های گذشته کاملن جعلی و عوامفریبانه، غیر واقعی و بی مفهوم بوده که با فریبکاری محض از جانب سازمان جاسوسی پاکستان ( آی اس آی) سازماندهی و رهبری می شود. چنین نشست ها هیچگونه فراورد مثبتی برای افغانستان، منطقه و جهان ندارد.*
با درنظرداشت چنین عمق بحران ، محترم داکتر وحید وحیداله، منحیث کارشناس رفع منازعات منطقوی و بین المللی، با ارایه ی راهکاری زیر عنوان «طرح صلح دکتر وحید وحید الله بخاطر حل و فصل سیاسی و جامع منازعه ی جاری در افغانستان » نیز قد علم نموده اند.
ایشان در این طرح بر بنیاد یک اصل بزرگ و معتبر (دیالوگ بین الافغانی، تفاهم ملی- اجماع ملی و ایجاد و تشکیل یک اتحاد سراسری به خا طر صلح و عمرا ن دوباره افغانستان بحیث یک وسیله ملی و ا فغانستان شمول از طر یق براه انداختن یک گفت و شنود و مفاهمه واقعن همه جانبه بین الافغانی , مشتمل بر تمام بخش های جامعه، اعم از حکومتد ارا ن و دولتمداران ار گان های موجود اجرا یی، تقنینی و قضا یی، نما یند گان طیف ها، اقشا ر، احزاب و گروهای مختلف افغانی در داخل و خارج کشور، رهبران سازما ن های جهادی و سران تنظیم های مسلح و غیر مسلح) تاکید بعمل آورده اند.
درین متن بیش از آنکه پیرامون فراز و فرود ها و واقعیت های تلخ و سخت و سنگین فرا راه به هم آیی و همپذیری و گذشت و مسئولیت پذیری طیف های و جهت ها و توته پرچه های متعدد و متخاصم درون افغانها مکث و تحلیل و تذکار شود؛ هشدار و اخطار گردید ه است که :
(این مسایل حیاتی همانا مسایل کلیدی نیل به یک صلح پایدار در افغانستان و عمران د وباره آن می باشند؛ یعنی آن مسایلی که باییست همه مان قبل از آنکه بسیار دیر شود، به انها بطور جدی و دسته جمعی، بطور همه جا نبه و مسوولانه، با توجه عمیق و احساس عالی ملی و وطن دوستی رسیدگی نماییم. در غیر آن شعله های رو به تزاید مداخله، تجا وز، جنگ و آتش ا فروزی جاری در وطن ما نه تنها تمام منطقه را به بربادی خواهد گرفت، بلکه سبب چنان یک بحران همه گیر و فاجعه بر انگیز جهانی خواهد شد که بشریت تا کنون نظیر آنرا ند ید ه باشد.)
مدت زمان برای اجرای این طرح؛ ضرورتا؛ طولانی در نظر گرفته شده و خود حاوی مراحل اقلاً سه گانه عمومی میباشد:
مر حله اول - اتحاد به خاطر صلح و عمران دو باره افغانستان:
مر حله دوم - تدویر لویه جرگه انتقالی:
مر حله سوم - تدویر انتخابا ت سراسری آزاد، شفاف و عادلانه :
به نظر من؛ مرحله اساسی و اصلی و لذا خطیر و سخت و سنگین این طرح همان مرحله اول است که بر تفاهم و تساند و گردهم آیی تمامی اقشار و دسته جات مردم در جرگه ها یا شورا های ولسوالی ها استوار شده و منجمله در مورد گفته میشود:
(جرگه های محلی در سطو ح و لسوالی ها و ولایا ت که محور و هسته مرکز ی پروسه صلح پیشنهادی اینجانب را تشکیل مید هند، وظیفه دارند تا پیرامون آن سلسله از مسائل حیاتی که لویه جرگه انتقالی آنها را مورد غور و مداقه قرا ر خواهد داد، بحث نموده و تفاهم بعمل آورند. یکی از این مسائل حیاتی همانا مسئله مربوط به تعدیل قانون اساسی افغانستان. چنان تعدیلاتیکه به ایجاد یک دموکراسی پارلمانی، تشکیل یک حکومت وسیع البنیاد و کاملا نماینده، و ایجاد ارگانهای محلی و مردم سالار در سطوح ولسوالی ها و ولایات کشور اجازه بدهد، میباشد.
همینکه اتحاد در چارچوب جرگه های محلی در سطوح و لسوالی ها و ولایا ت مبتنی بر اصول حا کم و مطروحه در گفت وشنود و مباحثات سراسری ملی و بین الافغانی پیرامون همه مسائل مبرم و حیاتی فوق الذکر به تفاهم و توافق کامل رسیدند، پلان تدوین شده برای تدویر لویه جرگه انتقالی مردم افغانستان میتواند بمثابه مرحله دوم پروسه پیشنهادی صلح اینجانب در معرض اجراء قرار گیرد. )
این در حالی است که جناب وحیدالله چنانکه فوقا هم خاطر نشان گردید تلاش هایی از قبیل نشست اخیر میان نمایندگان طالبان و حکومت موجود را کاملا پوچ و جعلی و بی ثمر میداند و بار دیگر توجه فرمایید:
(این ملاقات هم مانند ملاقات های گذشته کاملن جعلی و عوامفریبانه، غیر واقعی و بی مفهوم بوده که با فریبکاری محض از جانب سازمان جاسوسی پاکستان ( آی اس آی) سازماندهی و رهبری می شود. چنین نشست ها هیچگونه فراورد مثبتی برای افغانستان، منطقه و جهان ندارد.)
البته که تصمیم و تلاش آگاهانه و متحدانه مردم کشور؛ در صورت تحقق میتواند بیخ و بنیاد " آی ایس آی " و نوکران جنگی آگاه و شقی و شرور آن و به طور کلی هر دشمنی را برکند چنانکه در گذشته ها بار بار و معجزه آسا کنده است و اینکه چنین امری بزرگ طی 14 سال گذشته نه فقط متحقق نشده، بل دشوار تر و دور از دسترس تر شده هم رفته است، را نیز شاید بتوان به عدم آگاهی و بی تجربگی و غفلت و تفتین هایی در جامعه و مردم ربط داد و اینک بر اندوخته های عقلی و تجربی تلخ و خونین و جانکاه بیحد و بیحساب مردم حساب باز نمود. معهذا عامل های سازماندهنده و رهبری کننده مورد شناخت و اتکا و اعتماد گروه ها و دسته جات مردم درین کارزار پر از دشواری ها و سیاهی ها و خطرات چندان حی و حاضر و آماده به نظر نمیرسند. و از بد حادثه عامل ملل متحد نیز که طرح جناب وحیدالله به حمایت مادی و معنوی آن تکیه دارد؛ کم جاذبه تر و کم اعتبار تر و کم انگیزاننده تر از گذشته هاست.
به پیامد های روحی ـ روانی شکست تلاش های ملل متحد در پی خروج نیروهای اتحاد شوروی از کشورـ از قرارداد ژنیو گرفته تا ایجاد حکومت مؤقت انتقالی در کشور؛ دهن کجی های ابلهانه و گاه رذیلانه قدر قدرت های خارجی و داخلی و منجمله امریکا و انگلیس و پاکستان در برابر مقررات و مؤیدات ملل متحد در 14 سال گذشته؛ عناصر منفی و شوم نه چندان کم، افزوده است.
با تمام اینها به نظر میرسد؛ طرح جناب وحید وحیدالله؛ بدیل آنقدر ها آسان ندارد و راه نجات افغانستان و مردم آن از مهلکه جاری و فوری؛ از یک چنین مسیر بنیادی ـ نه معامله گری های مشکوک و سرسری ـ می گذرد.
من با تمام تإمل و تعمق در حد توان خویش؛ باز هم نمیخواهم و نمیتوانم درین مورد؛ کدام بیانیه تئیدی ایراد کرده موضع عقل کل اختیار نمایم.
این طرح به راستی جدی و قابل تمل و راجع کننده مسئولیت به همه و هر یک ماست؛ اگر دقیق و درست و عملی است که یاالله! باید به لشکر اجرایی آن بپیوندیم و اگر کم و کسر و ابهام وـ خدای نخواسته ـ مشکل دارد؛ به رفع و رجوع نقص و به بهشد و بهبود آن باید عقل و وجدان و شرف و غیرت افغانی و انسانی خود را به کار اندازیم!
لطفاً برای مطالعه و غور و تعمق بر متن طرح و ضمیمه های آن اینجا سری بزنید: