محمدآصف خواتی
دربرخې ازویبسایت ها ترجمه مقاله اخیرخویش را بقلم استادتوانا محترم داکترسیدخلیل الله هاشمیان بخوانش ګرفتم ۰ اظهارسپاس ازحسن نیت ایشان که اینجانب را« شخص صاحب مطالعه، وطندوست ونویسنده خوب» معرفي مینمایند ۰ درزمینه بایدګفت که حوادث واتفاقات دراماتیک وخونبارچهاردهه
اخیرکشوردربرابرهرباشنده این سرزمین پرسش های چون، چرا جنګ ویرانګر دیرپای کشورما بپایان نمیرسد؟ علل این جنګ وبازیګران اصلي جنګ کیها اند؟ چراناتووهم پیمانان آن طی چهارده سال درجنګ باصطلاح علیه ترورموفق نمیګردد؟ پیدا میشود۰ این پرسشها مراوادارساخت تا به آثار پژوهشګران داخلی وخارجې درزمینه دست یابم وپاسخ های سوالات خود را درآن دریابم۰ البته ازمطالعه این آثارواستفاده ازغنیمت بزرګ انترنیت تاحدودی پرسش های سوالات خودرا دریافته ام۰ ممکن استفاده از ماخذهای مختلف درمطلب قبلي ام محترم هاشمیان رابه این نتیجه رسانیده باشندکه اینجانب اهل مطالعه است۰ درطول بیشترازسی وپنج سال زندګي هدفمندخویش کوشیده ام بوطن و مردمم مصدرخدمت شوم۰ اما ازینکه نویسنده خوب باشم چنین استعداد وتوانایي را درخود نمیبینم۰ آنچه ګاهې ګاهې درموردبعضي ازمسایل ، قضایای مهم روزوموضوعات خاص مینویسم وآنرا بمنظورنشربه برخې از ویب سایت ها ارسال میدارم اکثرآ اجباري میباشد که این اجبارعلل ودلایل خودراداردکه با موضوع موردبحث ارتباطي پیدا نمیکند۰ باوجودآنکه برخې ازویب سایتها که برپیشانی شان ملي ، مستقل ، بیطرف نوشته اند بنابرمجبوریت های خویش از نشربرخی از مقالات ونوشته های بنده نیزخودداری نموده اند۰ بلي، مجبوریت های ما افغانها نهایت زیاد وګسترده است۰ بتآسف که سرنوشت قریب کل افغانهاچنین رقم خورده است که با شرایط بسازندوخودرا با شرایط حاکم برجامعه عیارنمایند۰ جنګ را برما تحمیل نمودند، مهاجرت های ما اجباری است ،رهبران مااکثرآتحمیلی بوده ، حکومات اجباری مارا درپشاوروبن ساختند وبالاخره با وجودراه اندازي انتخابات به اصطلاح آزاد ، بنام حکومت وحدت ملي، جبرآ دورقیب آشتی ناپذیررا براین ملت تحمیل نمودند۰ چنانچه درآغازمقاله تذکاریافت که نوشته های من اکثرآ تحمیلی واجباري میباشد۰ نوشته اخیرمن که جناب هاشمیان آنرا به دری برګردانیده اند هم اجبارآ درواکنش دوستانه به مقاله جناب هاشمیان بود۰ نوشته هذا هم ادامه نوشته های اجبارۍ این قلم شکسته ، خسته وعاجزمیباشد۰ این بارقطعآ میل نداشتم درمورد مقاله استاد هاشمیان چیزې بنویسم اما دونکته مرا وادارنمود تا این مطلب را بنویسم۰ نخست اینکه ګویا من به تحریف نقل قول آقای هاشمیان پرداخته ام که قطعآ چنین نبوده ، وثانیآ اینکه درترجمه محترم هاشمیان برخې کاستي های جزیي وجودارد که درافاده مفاهیم سوتفاهم ایجادنمیکند ۰ ولی در چهار مسئله بین متن اصلي وترجمه تفاوت چنان جدی است که نمیتوان آنرا نادیده ګرفت۰ ضمنآ تذکردوستانه وصمیمانه جناب هاشمیان که اګرخواتی « درترجمه به تفاوتی مواجه شوندلطفآ آنرا یادداشت نمایند» جرئت بخشیدتا به نګارش این مطلب بپردازم۰ چهارمسئله که ترجمه دري آن سوتفاهم وغلط فهمي ایجادمیکند عبارتنداز: - مسئله کودتای نظامی ۰ درمقاله درمجموع درمورد کودتای نظامي چنین آمده است : « دپوځي کودتا په هکله دپام وړ خبره داده چې له یوې خوا پوځي کودتا داساسي قانون څخه څرګنده سرغړونه اود پوځیانوله لوري پوځي لوړې ته شاه ګرزونه ده۰ » اما جناب هاشمیان آنراچنین ترجمه نموده اند : « پیرامون کودتای نظامی نکته قابل تامل اینست که کودتای نظامي ازیکطرف سرپیچی واضح از قانون اساسی ( شاهی) وازطرف دیګرپشت ګشتاندن به جانب اردوبود۰» درترجمه پشت ګشتاندن به جانب اردوبرای خواننده پرسش برانګیزاست بهتربود بعوض پشت ګشتاندن به جانب اردو، عدم وفاداري به تحلیف( سوګند) عسکري نګاشته میشد۰ -مسئله تاریخ نګاری وقضاوت تاریخ۰ درزمینه درمقاله میخوانیم : « تاریخې اوسیاسي پیښې ، دتیرو واکمنو اوسیاستوالوکړنې به تاریخ اوتاریخپوهانوته پریږدوچې تاریخ پرهغوخپل بیرحمانه قضاوت وکړي، څیړونکي او تاریخپوهان پرهغو آفاقي آثار ولیکي .» ترجمه درست آن چنین است : « واقعات تاریخي وسیاسي ،اعمال فرمانروایان و سیاستمداران ګذشته رابه تاریخ ومؤرخین ګذاشت که تاریخ بر آن قضاوت بیرحمانه خودرابکند، محققین ومورخین برآن آثارافاقي بنګارند۰» محترم هاشمیان این بخش نوشته مراچنین ترجمه نموده اند : « واقعات تاریخي وسیاسي ګذشته رابایدبقدرت مندان وسیاستمداران سابق ومورخین بګذاریم تاتاریخ بالای آنها قضاوت کند- محققین ومورخین بایدبالای واقعات ګذشته آثارافاقي بنویسند۰» از ترجمه برمیآید که واقعات تاریخی وسیاسي ګذشته را باید بقدرت مندان وسیاستمداران سابق که این جهان فانی را وداع ګفته اند ګذاشت تاآنرا بنویسند۰ این کارا مکان نداردچون آنها مرده اندیا بقتل رسیده اند۰ برعلاوه دربین قدرت مندان ګذشته افرادی چون حبیب الله کلکاني وجودداشت که درپای فرامین، دساتیرواوامر خویش بجای آنکه امضانمایند مهر میګذاشتند ۰چون آنها سوادنداشتند نه نام خودرانوشته کرده میتوانستند ونه امضا ی داشتند۰ چګونه چنین قدرتمندان بتوانند تاریخ وطن وکارروایي های خودرا بنویسند۰ قدرت مندان و سیاستمداران سابق فقط میتوانند درروز محشر نزدخداوندمتعال ازاعمال ګذشته شان جواب دهند۰ - مسئله قضاوت خانم ملالی موسی نظام درمورد آقای حسن شرق ۰ درمقاله قبلې خویش درمورد مقاله محترمه ملالی که ایشان آقای شرق را وسیله ارتباطي فرمانروایان افغانستان واتحادشوروي میدانند چنین نګاشته بودم: « یقین لرم چې ډیری لوستونکي دښاغلي حسن شرق په اړه دآغلي ملالی موسی نظام ددې واقبینانه قضاوت سره همغږي وي چې نوموړی یې دسردارداود د صدارت څخه دنجیب الله ترنسکوریدو پورې دجنګ ځپلي افغانستان د واکمنو اوشوروي اتحادترمنځ یو پل اومهمه ارتباطي وسیله شمیرلې ده ۰خوپه پوره ډاډ سره ویلی شم چې که ښاغلی شرق دافغان واکمنو او شوروي اتحاد ترمنځ پل اومهمه ارتباطي وسیله نه وه دمحمدداود او دپرچم دسازمان دمشرتابه ترمنځ یوپل اومهمه وسیله وه۰» آقای هاشمیان جملات فوق راچنین ترجمه نموده اند :« یقین دارم که خوانندګان زیادی مقاله خانم ملالی نظام درباره حسن شرق را خوانده وبا قضاوت واقعبینانه اوموافقت کرده باشند که حسن شرق ازآغاز دوره صدارت سردارداودتا سقوط نجیب الله نه تنها دربین زعمای مزدور افغان واتحادشوروی حیثیت یک پل و وسیله ارتباطی را داشته، بلکه دربین سازمان پرچم ومحمدداودنیزیک وسیله مهم ارتباطی بوده است۰» اګر خواننده محترم مشاهده کند بنده درنوشته خویش اززعمای مزدور قطعآ نام نبرده ام و چنین اتهام سنګین را به آدرس زعمای کشور وهر شخصیت حقوقي دیګرقضاوت منصفانه نمیدانم ۰ من هیچګاهې بخوداین حق رانمیدهم که یکې از زعمای کشور، حتی یک هموطن عادی خودرا درسانه جمعي مزدور، جاسوس وامثال آن خطاب کنم۰ با وجودآنکه درپاره ازموضوعات با اوهم نظر نباشم ، بااواختلاف عقیدتی وسیاسي هم داشته باشم۰ اختلاف عقیده ونظریک امرطبیعی است ۰ موجودیت چنین اختلاف نبایدموجب کدورت وبدبینی وبالاخره دشمنی ګردد۰ درمورد محترم شرق که خانم ملالی اورا پل ووسیله بین برخی از زعمای افغان واتحادشوروي سابق معرفي میکنند، اینجانب جناب شرق را پل ووسیله بین سردارمحمد داود ورهبري سازمان پرچم خوانده ام ۰ البته عده ای چون محترمه ملالی فکرمیکنند که این حق مسلم شان میباشد۰
- مسئله تحریف نقل قول که ناشي ازمکالمه تلفوني آقایان هاشمیان وحسن شرق میشود ۰ درزمینه درمقاله آمده است :« دښاغلي هاشمیان دلیکنې پراساس ښاغلي شرق دټیلیفون په کرښه ورته ویلي چې دکودتا دبري وروسته نوموړي دټولوګوندونو اوپه هغوکې دپرچم دسازمان څخه غوښتي و چې دجمهوري دولت دکړنلارې په هکله خپل نظریات اووړاندیزونه ورسره شریک کړي چې هغوی هم ورته مثبت ځواب ووایه .» محترم هاشمیان آنرا چنین ترجمه نموده اند: «باساس مقاله آقای هاشمیان ، آقای شرق درصحبت تلفوني به اوګفته که بسیاربعدازکودتا ازاحزاب مختلف بشمول پرچم تقاضا نموده بودتادرمورد خط مشی دولت جمهوری نظریات خودرا با اوشریک سازندوآنهانیزجواب مثبت دادند.» اګر آقای هاشمیان نوشته مرا باترجمه ایشان مقایسه نمایند پی خواهندبرد که بین متن اصلي وترجمه آن تفاوت فاحشي وجوددارد۰ درنوشته من کلمات بسیار بعدازکودتا قطعآ بمشاهده نمیرسد۰ وقتي چنین نیست چګونه با جناب شان همنوا شد که ګویا خواتي به تحریف نقل قول ها متوصل ګردیده است۰ من با جناب هاشمیان درمورد عدم تحریف نقل قول ها نه تنها همنوا هستم بلکه درعمل پابندهم میباشم ۰ درترجمه داکترصاحب دیده میشود که تفاوت زیادې با اصل نقل قول وجوددارد۰ ممکن آقای هاشمیان باعجله مقاله مرا ترجمه نموده باشندوترجمه خودرا باردوم مرور ننموده باشندواین کار شان باعث آن شده تا درترجمه غلطي فاحش صورت ګیرد واین غلطي چنان تلقي ګرددکه ګویاخواتي عمدآ به تحریف نقل قول مبادرت ورزیده است۰ آنچه دراین بخش نوشته موردبحث قرارګرفت توضیح وتصحیح برخی تفاوت ها بین متن اصلي مقاله قبلي ام بزبان پشتو وترجمه دری آن بود ۰ نوشته بعدی به تبصره همه جانبه آقای هاشمیان برمقاله من مختص ګردیده است ۰ البته که مقاله بعدي کمی دیرترآماده خواهدشدچون من به مرخصي میروم ۰
ادامه دارد۰۰۰