اصلاحات وهمگرائی یا تحول وتداوم

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

انجنیرعبدالصبورصافی

انتخاب دشوار ولی حیاتی:
انتخابات در افغانستان به شوروشوق فوق العاده برگذارشد که جهان را به حیرت آورد دراین میان یگانه کاندید که از پیروزی ۱۰۰٪ حرف میزد آقای داکترعبدالله عبدالله بود، وی ادعا میکردکه یگانه حریف وی تقلب است و دیگر حریف ندارد، آقای داکتر

عبدالله عبدالله و یاران نزدیک وی تا آخرین لحظه آماده نبودند بپذیرند که انتخابات به دور دوم میرود، مصاحبه های تند و تیز یاران نزدیک داکتر عبدالله عبدالله تلاشی بودتا کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخابات را تحت تاثیر قرار دهد وازهمه مهم تراینکه به این واسط میخواستند که آقای حامد کرزی را نیزتحت فشاربگذارند تا به توانند بدین ترتیب تیم اصلاحات وهمگرای را دردور اول به پیروزی برسانند، ولی این عمل ازطرف دیگر پراگنده گی و خودسری را در بالا ترین سطح رهبری اصلاحات وهمگرائی  نشان میدهد،  فراموش نکینم که هرنوع تبلیغات سالم حق مسلم هرکاندید بوده؛ و است، ولی عملکردهای اعضای این تیم نقطۀ ضعف اساسی رهبری داکتر عبدالله عبدالله را قرارذیل به نمایش گذاشت:
1-    فضل الرحمان اوریا(۱) بارهای درمصاحبات خود از جاری شدن خون درسرکهای کابل سخن گفت که همه علاقمندان این ودیدیوهارا دروقت وزمان آن مشاهده کرده اند.
2-    دراولین محفل که جهت بیشبرد کمپاین های انتخاباتی از طرف داکتر عبدالله عبدالله  ومحقق تدویرشد؛ گذاشتن سرود هزارگی به جای سرود ملی کشور باعث شد که یکعده کثیري از اشتراک کنندگان مجلس را درهمان اولین دقایق ترک کرده واز تالار خارج شدند.
3-    صالح محمد ریگستانی همکارنزدیک دیگر داکترعبدالله عبدالله دریک مصاحبه با تلویزون طلوع گفت که اگر ایشان گویا دردوراول پیروزاعلان نشوند اینکارباعث عکس العمل های  خواهدشد "شاید سیل باشدکه کمیسیون مستقل انتخابات را ببرد، شاید هم حکومت را ببرد و حتی امکان تجزیۀ افغانستان هم می رود". موضعگیری آقای ریگستانی با موضعگیری داکتر عبدالله عبدالله در مخالفت صریح زمانی قرارگرفت که عبدالله عبدالله در روز ثبت نام در کمیسیون مستقل انتخابات به موضوع نداشتن برنامه برای تجزیۀ افغانستان اشاره نمود و از مردم خواست تا دراین مورد آسوده خاطر باشند؛ زیرا ایشان به افغانستان واحد می اندیشند، نداشتن یک برنامۀ واحد کاری، نداشتن تجربۀ لازم حرفوی سیاسی باوجود سال ها کار در وزارت خارجه کشور فقدان مدیریت داکترعبدالله عبدالله را زمانی برملاساخت که داکتر عبدالله عبدالله فیصلۀ کمیسیون مستقل انتخابات را درمورد نتایج نهائی انتخاباتی با جبین کشاده پذیرفت، دراین شک نیست که این طرزبرخورد دموکراتیک یک عمل پسنیده و بجا بود، ولی بادرنظرداشت صحبت های گذشتۀ اواین عمل تظاهربیش دربرابر چشمان مردم نبود، درحقیقت وی میخواهد به گفتۀ "واشنگتن پوست لقب « پیام آور مرگ(1)» را ازخود دورکند، ولی مصاحبه های همکاران فوق الذکراو، پراگنده گی وخود سری را  در شیوۀ مدیریت عبدالله عبدالله به وضوع برملا ساخت، داشتن ضعف بزرگ درشیوۀ رهبری و مدیریت آنهم درحال واحوال که افغانستان از نگاه اقتصادی، سیاسی ونظامی درحالت دشوار قراردارد به مثابۀ خودکشی برای افغانها خواهد بود اگرباوجود دانستن این سخن بازهم به نفع داکترعبدالله عبدالله به پای صندوقهای ری بروند وبه تیم اصلاحات وهمگرائی رای خود را استعمال کنند، این شیوه برخوردکه ازطرف نماینده گان داکترعبدالله عبدالله درایام کمپاین های انتخاباتی صورت گرفت به یقین که نظریات آنعده ازکارشناسان را تصدیق میکند که  آمدن داکترعبدالله عبدالله را تداوم خودسری ، فساد وزورگویی قومندانان غیرمسئوول میدانند، تلاشهای  که در جریان کمپاین ازطرف نمایندگان داکتر عبدالله عبدالله صورت گرفت جز کم بها دادن به کمیسیون مستقل انتخاباتی ازیکطرف و تحت فشار قرار دادن کمیسیون مستقل انتخاباتی ازطرف دیگر جهت قبولاندن بیش ازیک میلیون رای که طور جعلی در صندوق ها جا داده بودندچیزدیگرنمبتواند باشد، واما تیم اصلاحات وهمگرائی دراین امرموفق هم شد و کمیسیون مستقل انتخابات نتوانست این تقریباَ یک میلیون رای را از حساب خارج کند، دراین مورد فشارهای آقای کرزی نیزبه نفع داکترعبدالله عبدالله مشهود است ورنه کمیسیو ن نمی توانست  که این مقدارآرا را که کاملاً جعل بودن آن تثبیت بود، از صندوق ها حذف کنند، صرف بخاطرآنکه نصاب پنحاه جمع یک را هیچ یک پوره نکرده بودند وانتخابات به دور دوم میرفت این موضوع را سرپوش گذاشتن ولی این حمایت به عبدالله عبدالله این چانس را میدهد که دوردوم انتخابات ازیکطرف اورا به پیروزی نزدیک سازد واز طرف دیگر در صورت باختن انتخابات را زیرسوال ببرد زیرا یگانه برگ برنده او بردن آرا زیاد دردوراول شده میتواند.
4-    چاراطراف عبدالله عبدالله را افراداحاط کرده که به هیچ صورت با تمامیت ارضی افغانستان وفادارنبوده ودر آینده اگر عبدالله عبدالله برنده شوداین افراد درتقویه تشکل سیاسی خود از همه پیش تازخواهند شد، یکی ازاین افراد که مجیب الرحمن رحیمی نام دارد و طرزتفکر وی با نظریات "کسموپولتیستی"  همخوانی دارد، وی همه تاریخ نویسان را تحت سؤال قرار میدهد  ومیگویند که آنها تاریخ را مطابق به میل وخواستهای خود نوشته  تعین احمدشاه ابدالی را منحث پادشاه افغانستان  ناشی عنصرتجاوز و مقاومت دراین طرز تفکر میداند،  وی بحث آریانا، تاریخ ۱۵۰۰سال  وخراسان وبعداً تاسیس افغانستان توسط احمدشاه ابدالی را جعلی میداند،وی منابع که خود از آن حرف میزند را روشن نمی  سازد، به هر صورت بحث روی این نیست که وی چه نوع دُرافشانی میکند بحث روی آن است که درموجودیت چنین ذهنیت ها که چاراطراف عبدالله عبدالله را پرکرده است و وی هم از دانش لازم سیاسی ،علمی و تاریخی برخوردارنیست سرنوشت افغانستان یه دست چه نوع اشخاص رقم خواهدخورد، زین  رو آمدن عبدالله عبدالله پرازخطرات است که پیشبنی آن دشواراست؛ ولی درک آن آسان.
5-    تیم اصلاحات وهمگرائی درهمین دور میخواستند دست به تشنج اوضاع بزنند و همانطور که گفته بودند یکباردیگر شهررا به آشوب بکشند اگر کمیسیون مستقل انتخابات آن تقریباً یک میلیون رای را اگر از صندوق های این تیم بیرون می انداخت وباطل اعلان میکرد ولی این کار با میانجی گری آقای کرزی صورت نگرفت چون انتخابات به دور دوم رفتنی بود، در این جا یک نقط هنوزهم گنگ است که چرا آقای کرزی این آرا را اجازه نداد که از صندوقها بیرون انداخته وباطل شود، آرای که جعل آن اظهرمن الشمس بود این عمل میشود ناشی نیت خیر آقای حامد کرزی باشد وهم امکان دارد نیت بد را در قبال داشته باشد درهردوصورت این نیت تا روشن شدن نتیجۀ دور دوم انتخابات وحتی پیشتر از 24جوزا میتواند رُخ اصلی   اش را برملاسازد فکرکنم هرنوع قضاوت فعلاً قبل از وقت خواهدبود.
6-    حمایت کشورهای ایران وپاکستان و تبلیغات تلویزونی ایران وروزناهه های پاکستانی از داکترعبدالله عبدالله برای چه منظور؟ آیا گاهی هم دراین مورد اندیشیده اید! ارگان های امنیتی وشبکه های جاسوسی این کشور ها آنقدر درمورد بافتهای جامعۀ مامعلومات دارندکه میدانند چه طور،ازکجا و توسط چه اشخاص چطورضربه وارد کنند، عبدالله عبدالله با داشت سابقه با این حلقات و نظریات وی درمورد موجودیت افغانستان دارد از یک طرف، وازطرف دیگر افراد آغشته بافساد وجنایتکا رکه دور و برهستۀ مرکزی این تیم را احاط کرده؛  بیشتردر خدمت خود می بینند، زین رو مختل ساخت کارهای عمارانی وپیشرفت اجتماعی اقتصادی وباخبرشدن از پلان های دولتی جهت پیشگیری تحقق آن، نگه داشتن افغانستان منحیث یک بازارمصرفی برای صنایع توسط این افراد امکان پذیرشده میتواند، مهمترازهمه قرارداد های  معادن افغانستان است که به یقین به اختیار لابی های اقتصادی که دراین تیم موجوداند قرار خواهد گرفت کنترول ونظارت بر معادن  تا اکنون قسمیکه لازم است وجود نداشته وندارد، از سوی هم قانون معادن توسط همین لابی های اقتصادی قسمی ترتیب شده که بانک جهانی ممکن است بانکهای افغانستان را تحریم کنند، با آمدن این تیم بهره برداری نامعقول از این معادن به اوج خود خواهد رسید، زیرا به حمایت آنهائیکه این تیم به پیروزی میرسد باید عبدالله عبدالله مجرای دهد، گویند آنهائیکه توشه میدهند دستورمیدهندخواهی نخواهی این یک واقعیت مسلم است .
7-    مناظره های تلویزونی یک اصل خوب دموکراتیک جهت توضح اهداف ،مرام ها وبرنامه های کاری یک رئیس جمهوری میباشد که به این وسیله مردم نتنها از برنامه های کاری کاندیدان آگاهی حاصل میکنند بلکه از سطح فهم ، دانش وتوانمندی کاندیدان جهت مدیریت آیندۀ کشورشان مطلع میشوند که این اصل بسیاری اوقات باعث آن میشود که حتی درآخرین لحظات کمپاین های انتخاباتی توازن آرا را به نفع جانب دیگر تغییر دهد، به استناد خبر رادیوآزادی ، داکتر اشرف غنی احمد زی؛ داکترعبدالله عبدالله رابه مناظره دعوت کردند تیم  داکترعبدالله عبدالله گفته است که به شرط به این مناظره حاضرمیشوندکه همزمان ازهمه رسانه ها پخش شود، مجیب الرحمن رحیمی این چهرۀ مجهول الهویه که نام افغانستان را جعلی میداند اصلاً  تمامیت ارضی افغانستان را قبول ندارد فعلاً سخنگوی داکترعبدالله عبدالله است به این رادیوگفته است " ما به این باوریم که در دور اول مبارزات انتخاباتی این مناظره ها به حد کافی صورت گرفت و دیدگاه ها از طرف جریان های پیشتاز برای مردم افغانستان مطرح گردید. در مرحله دوم با توجه به محدودیت زمانی و در عین زمان با توجه به تعدد و کثرت رسانه ها در داخل افغانستان و همچنان رسانه های بین المللی و با توجه به این که در اولویت برنامه های جریان اصلاحات و همگرایی سفر به ولایات و رفتن پیش مردم قرار دارد، آن زمینه که در دور اول فراهم بود متأسفانه درین دور فراهم نیست." (۲)
گفته های رحیمی این حقیقت را به اثبات میرساند که دراین خصوص  مسایل اساسی ذیل وجود دارد.
    - نداشتن یک برنامۀ کاری منظم که درآن بخش و ابعاد مختلف رشدوتوسعه اقتصادی اجتماعی ، سیاسی فرهنگی ونظامی که خطوط اساسی کاری دولت را تعین کند .
    دراین جای شک نیست که عبدالله عبدالله آنچنان که ظاهر آراسته دارد ماهیتاً با فقدان علمی وتخصص مواجه است واز دانش لازم که بتواند روی مسایل  حقوقی سیاسی، اقتصادی اجتماعی حتی با یک شاگرد مکتب از بحث کردن عاجزاست چه رسد که باجناب داکترصاحب اشرف غنی وارد بحث شود.
    کارکردهای آقای داکترعبدالله عبدالله دروزارت خارجه نیز نشاندهدۀ ضعف مدیریتی اواست وی نتوانست درطول زمان وزارت خارجه یک برنامۀ کاری درخصوص سیاست خارجی کشور و سیتم کادری در وزارت خارجه راتدوین نماید که بعداً برای اولین باربا آمدن داکترسپنتا این خلا تا اندازۀ پرشد.
8-    نداشتن یک برنامۀ منظم کاری که بتوان حداقل دریافت که تیم اصلاحات و همگرائی چه آیندۀ را برای مردمان این سرزمین به ارمغان خواهد آورد وجود ندارد ، درحالیکه عبدالله عبدالله قبلاً هم کاندیدا ریاست جمهوری بوده و میدانست که بازهم خود رابه این کرسی نامزدخواهی کرد ولی  از آن زمان تا اکنون هیچگاهی هم به فکرایجادیک برنامۀ منظم کاری مبادرت نه ورزیده تا بتوان روی آن قضاوت کرد، درچنین شرایط  که  نابسامانی های دراوضاع جهانی بوجود آمده است ، خروج قوای خارجی وتقلیل کمکهای  بزرگترین مشکل را پیشروی  حکومت آیند افغانستا ن خواهد گذاشت چطورمیتوا ن بالای یک تیم که ازصلاحیتهای لازم کاری برخوردارنیستند، فساد، دزدی ، قاچاق سنگهای قیمتی ، زمین دزد وخودسری درتارو پود شان جا گرفته اعتماد کرد؛ یا به آن رای داد، یک باربه دوروپیش وترکیب افرادکه این مجتمع (تیم اصلاحات وهمگرائی ) را ساخته اند بادقت وچشم بینا بدون تعصبات قومی، لسانی  ومذهبی نظراندازید ،ایجاد حکومت آینده بدون شک با این قماش افراد مشکلات عدیدۀ را پیشرو آنهائی خواهدگذاشت که دربارۀ آینده این ملک نگران اند. تیم اصلاحات وهمگرائی ازبرداشتن این بارسنگین بااین ترکیب نامتجانس واین فهم که دارندبدون شک عاجزمیباشند، دراین مورد حضرت صبغت الله مجددی درست اندیشیده وبسیارسریع وروشن موقف خودرا اعلان کردو گفتند که درشرایط کنونی عبدالله عبدالله به این کرسی مناسب پنداشته نمیشود واین یک نظر معقول وبجااست ولی از طرف عبدالله عبدالله این کار به یک فال بینی بی ارزش تشبه شد.

نظرمختصربه تیم «تحول» و«تداوم»:
در طول مبارزات انتخاباتی برخورد تیم تحول وتداوم چه درساحۀ کمپاین های انتخاباتی وچه هم در مناظره های میزگرد درتلویزونها  جواب به پرسشهای خبرنگاران را با کمال احترام وخویشتنداری و علمی ارایه میکردندکه نشان دهندۀ نظم ودسپلین بود، حتی اگر مناظره جوانان را تماشاکنید درمی یابید که سخنگوی تیم جوانان مربوط تیم تحول وتداوم ازدرک عالی درمورد برنامه ومنشور تیم تحول وتداوم برخورداربوده وبه آن تسلط کامل داشت وسوالات مخاطبین رادر روشنائی این منشورجواب میکردند، بهتراست قسمت از این منشور خدمت تقدیم کنم :
"ایجاد ثبات سیاسی در افغانستان نه تنها بعد ملی، بلکه ابعاد منطقوی و جهانی دارد. ما در منطقه ای زندگی می کنیم که در آن دولت ها باید به این اجماع برسند که موجودیت یکدیگر را به حیث دولت به صورت بنیادی قبول کرده و بر اساس آن سیاست های داخلی، خارجی و منطقوی خویش را عیار نمایند. از این لحاظ، ما می توانیم از تجربه ی موفق اروپا در نیمه ی دوم قرن بیستم به خوبی استفاده کنیم. این تجربه محصول جنگ های خونین و تقویت حکومت های مطلقه ای بود که هم باعث ایجاد دو جنگ بزرگ جهانی شده و هم از لحاظ مادی و بشری هزینه های سنگینی را به بار آورد.
رویکرد غالب سیاسی در سطح منطقه ی ما استفاده از نیروهای فشار غیردولتی به عنوان آله ی منافع دولتی بوده و به همین دلیل، در اغلب کشورهای منطقه، مرز نهادهای دولتی و نهادهای غیردولتی وابسته  به دولت شفاف و آشکار نیست. هر دولتی که در منطقه با ضعف ساختارهای داخلی مواجه باشد، شکار سیاست های کوتاه مدت همسایگان می گردد. هیچ حرکت مسلحانه که دارای پشتیبانی منطقوی نباشد، به تنهایی نمی تواند دولتی را با خطر سقوط مواجه سازد و یا زندگی مردم را دچار اختلال نماید. در طول سه دهه ی گذشته، تفریباً همه ی کشورهای منطقه ی ما به خاطر عدم موجودیت یک نظام قوی منطقوی که در آن حقوق و وجایب دولت ها و شهروندان آنان در برابر همدیگر به وضاحت تعریف گردد، هزینه های گزافی را متحمل شده اند. به همین ترتیب، در سیزده سال گذشته، یکی از دلایل عمده ی بی ثباتی در افغانستان مداخله های مستقیم و غیرمستقیم خارجی در امور ما
بوده است.
اما وضعیت در حال تغییر است. همانگونه که شرایط در بعد ملی به طوری بنیادی تغییر کرده است، در شروع سال ۲۰۱۴ میلادی شاهد چند تغییر عمده در سطح منطقه نیز هستیم که اگر با شکیبایی و تدبیر مدیریت شود، وضعیت عمومی منطقه به سمتی مثبت تحول خواهد کرد.....۰"
درقسمت دیگراین منشورچنین میخوانیم:
"یکی از جنبه های مهم ثبات که دارای اهمیت مشخص خاصتاً برای نسل جوان است، بعد اقتصادی آن است. دولتی که نتواند ضروریات بودجه ی عادی خود را از مدرک عواید باثبات داخلی تأمین کند، یک دولت ناتکمیل است .
نظامی که نتواند برای چهل تا شصت فیصد جوانان فارغ التحصیل خود زمینه ی کار و اشتغال فراهم سازد با بی ثباتی دوامدار مواجه می باشد. در اینزمینه، در بخش های مربوطه، با تفصیلات زیاد صحبت خواهیم کرد، اما توجه به بخش اقتصادی و ایجاد زعامتی که اقتصاد را به حیث یک عنصر همه جانبه ی سیاست، اجتماع و فرهنگ ببیند، از اهمیت بنیادی برخوردار است.
افغانستان با صدقه ی بین المللی زندگی کرده نمی تواند. کشور ما از امکانات و ظرفیت پنهان بهره مند است، اما این ظرفیت باید بر اساس یک اقتصادی تولیدی ملی، پایگاه اقتصادی دولت برای تحقق آمال مردم را تشکیل دهد. اشد ضرورت است.
توقعات جامعه ی ما مشابه به جوامعی است که یک طبقه ی متوسط در آن یک قشر عظیم جامعه را تشکیل می دهد. اما هنوز فاقد یک طبقه ی متوسطی هستیم که بر اساس یک نظام تولیدی ایجاد شده باشد. طبقه ی متوسطی که در سیزده سال گذشته به وجود آمده نتیجه ی حضور بین المللی است. با تغییر در حضور بین المللی ابعاد مختلف اقتصاد و جامعه ی ما تغییر می کند. از این جهت، همزمان با ابعاد داخلی، منطقوی و بین المللی ثبات، بعد اقتصادی آن نیز باید مد نظر گرفته شود؛ چون به همان اندازه که ثبات امنیتی و سیاسی ما به یک فکر سه بعدی نیاز دارد، به همان اندازه اقتصاد ما نیز مستلزم توجهی عمیق و همه جانبه است".
 این منشور خطوط اساسی کاری تیم را درایجاد دولت داری کارا به اختیار ملت گذاشته تا در روشنائی درخصوص عملکردهای تیم  قرارداشته باشند، تا برنامۀ کاری تیم را درک کرده ودریابندکه این تیم به ایجاد یک دولتداری منظم معتهد است.
درطول کمپاین های انتخاباتی وبعدازاینکه مردم به پای صندوق های رای رفتند تا زمان اعلان نتائیج،  تیم داکتر اشرف غنی از انظباط ودسپلین منظم درتما م  مباحثات سیاسی با اشتراک نمایندگان این تیم دررسانه هابرگذارمیشد جوابات قانع کننده منسجم ویک سان ارایه میکردید زیرا هریک مطابق برنامۀ قبلاً تدوین شده به  سوالات پاسخ میدادند ، هیچگاهی هم کارکمیسیون مستقل انتخابات را برعکس تیم اصلاحات و همگرایی مورد سوال قرارندادند وهمواره  گفتندکه با کارکمیسیون مستقل انتخابات باورمند هستند ولی آنهای که بیشتر تقلب کرده بودند بیشتر کمیسیون را مورد انتقاد قرار میدادند  تا برتقلب خود پرده بیاندازند.

نارسائیها تخنیکی درکارتیم «تحول» و«تداوم»:
درجامعۀ که ما زندگی میکنیم هنوز درمراحل اولیۀ دموکراسی و تجربه انتخابات قرارداریم باید هر چه  بیشتر ساختارهای اجتماعی سیاسی جامعه ودرک مردم را از "رای" دادن طورکارا مدنظر داشته وبرای ضایع نشدن آن محاسبه دقیق داشته باشیم، عمل کردهای نهادهای مختلف که هنوز دربرابر قضایا  احساس مسؤولیت نمی کنند بیشتر روابط را به ضوابط ترجیع میدهند توجه نمایم، زین رو سازماندهی کارزار انتخاباتی بیک  مدیریت خاص که از طرف افراد مسلکی که درزمینه تجربه لازم داشته باشد وهم از عمل کردهای شبکه های استخباراتی آگاهی داشته باشد تا جلواعمال خلاف را گرفته بتواند نقاط ضعف را تشخیص وراه مبارزه آن را بداند، مدیریت کردن ناظرین برمراکز "رای"  دهی میتواندکه جلوتقلب را بگیرد درحالیکه دربسیاری ازمراکز ناظرین تیم تحول وتداوم موجود نه بودند وآنهائیکه آمدن دویا سه ساعت بعداز شروع رای دهی ازاین روگفتن این سخن که اوراق رای دهی در فلان مرکز تمام شده بود میتواند یکی از دلیل آن پرکردن صندوق ها قبل ازشروع رای دهی بوده باشد، ناظرین باید قبل ازهمه بدانند که دراین مرکزچه تعداد اوراق ری دهی وچه تعدادصندوق وجود دارد کنترول نمودن صندوق ها قبل از شروع ری دهی برای ناظرین امر حتمی است که دردور اول به آن موفق نشدند، تیم تحول وتداوم بیشتر دراین مورد  به کمیسیونهای انتخاباتی اعتماد کرده بودند که این عمل خلاء بزرگ درکاراین تیم بود، موجودیت دونفرناظررسمی وچند نفرغیر رسمی طورکمک به ناظرین درهر مرکز لازمی است که دردوراول نبود، درحالیکه تیم اصلاحات وهمگرایی باداشتن تجربیات ازدوره های بیش  وهم شیوه های تقلب را که فضل احمد معنوی به تیم اصلاحات وهمگرایی رکلام کرده بود درمورد از انواع تقلب ها استفاده کردند که ذیلاً آنرا برمی شماریم:
    - پرکردن صندوق های رای دهی خارج از مراکز رای دهی .
     -ایجاد موانع درصفوف رای دهی جهت رسیدن به مراکز رای .
    -ایجاد بی نظمی وسازماندهی جنگهای زبانی جهت ضیاء وقت کارکنان کمیسیون ها.
    - سازماندهی ومصاحبه های ساختگی سازمان دهی شده جهت پیداکردن ثبوت برای متهم کردن تیم حریف.
    -پخش شایعات گون ناگون جهت بدنام کردن شخصیت ها بخصوص داکتراشرف غنی احمدزی همزمان درهمان محل رای دهی یعنی جائیکه رای دهندگان صف کشیده بودند.
    -کمپاین کردن به نفع تیم اصلاحات وهمگرایی همزمان درهنگاهی رای انداختن.
    -بازی داد خانم که صرف انگشت آنها رارنگ کرده کارت شورای ولایتی را انداخته وکارت ریاست را اصلاً ندیده اند.
    -استخدام کارکنان کمیسیون انتخابات که درمحلات رای دهی مصروف کاربودند.
    - مداخله وحمایت مستقیم مسؤولین دولتی .
    -بی تفاوتی ارکین دولت دراجرای مجازات به افراد دولتی که درتقلب داشتند، در ذات خود دست داشتن درتقلب به نفع این تیم را نشان میدهد.
این همه  عوامل دست به دست هم داده آرای تیم تحول وتداوم را به حد اقل رسانیدن  البته که دراینجا نمیتوان از مسدود بودن بسیاری از مراکزکه تیم تحول و تداوم درآن آرا بیشترصاحب میشد بسته بودند وهفتصدمرکزدر آخرین لحظات قبل از رای دهی بسته شدند، لازم است این بار تیم تحول وتداوم دراین خصوص از بی تفاوتی استفاده نکرده تدابیر لازم را دراین خصوص طورعملی درعرصۀ اجرا بگذارد.

بادرنظرداشت آنچه گفته آمدیم مارابه یک امر متقاعد میسازد که بین جنگ وصلح بین بی سواد وبا سواد بین عالم و عامی بین مدیر وماموریکی را برگزینم این کارمنافع ملی افغانستان در چین حالت بحرانی که هم درجهان روبه اوج گیری است وهم درافغانستان ومنطقه ،تحاشی از این بحران کارهر فرد نمیتواند باشد، یگانه کسی که توان چنین مدیریت را دارد همانا داکتر اشرف غنی است انتخاب این شخص میتواند بحران سیاسی اقتصادی و نظامی افغانستان را درست مدیریت کند وآنرا از مافیایها و جنگسالاران به قشر روشنفکر وتکنوکرات  جامعه انتقال دهد؛ عقل سلیم چنین حکم میکند، درغیرآن این سیزده سال گذشته ومدیریت ناکارای آقای کرزی واستفاده نامعقول ،غیر پلانی ورهبری نا شده از کمک های خارجی درس خوب بایدبرای آینده گان  باشد، تحقق این کار صرف به یک مدیر کاراعاقل قاطع آراسته باعلم ودانش ضرورت دارد وبس.
                                                  پایان

1-    مقالۀ که در واشنگتن پوست نشرشده بودبه این عنوان بود«پیام آورمرگ درتلاش مرحم گذاری » دراین مقاله گفته شده بود که زمانی  عبدالله عبدالله به پیام آورمرگ مسمابود...
2-    https://www.facebook.com/photo.php?v=10152233163784773&set=vb.702694772&type=2&theater
3-    http://da.azadiradio.org/content/article/25397150.htm