داکتر نسرین کتونا
در باره نویسنده : نسرین کتونا شهروند کشور هنگری ٬ دوکتور علوم نظامی ٬ شرق شناس ٬ سابقه کار دپلوماتیک طولانی در کشور های اسیایی و عضو هیت ملل متحد طی سالهای نودم در حل قضیه افغانستان ٬ مولف چند جلد کتاب و
صد ها مقاله در مطبوعات به زبانهای مجاری و انگلیسی و روسی میباشد ٬ شیفتگی اش به مردم وتاریخ افغانستان و اموزشش به زبانهای پشتو و دری انگیزه ان گردیده که این مقاله را که به جایزه اکادمی علوم نظامی کشورش نایل گردیده است ٬ با اختصار ترجمه نموده و ارایه دهد .
-------------------------
بخش دوم
موقعیت قطعات در اراضی محاربه در جلال آباد
قرارگاه قولی اردوی نمبر 1 در قریۀ ثمرخیل، و قطعات آن در استقامت شرق شهر پل سراچه، خوش گنبد و سرمه خانه جابجا گردیده بود، قطعات اوپراتیفی در میدان هوائی داخل موضع دفاعی بودند، جزوتام های فرقه 9 از ساحه غرب شهر به سمت درونته و ساحه پوهنتون ننگرهار در مواضع خود به احضارات دفاعی پرداخته بودند. قوتهای څارندوی (پولیس) در منطقۀ سرخرود، و قطعات امنیت دولتی، بین سرخرود و کانکترغی، احراز موقعیت نموده بودند، ساحۀ مسئولیت فرقه 11 از کانکترغی تا شمال کامه وسعت داشت، قطعات گارد جمهوری در منطقه سرخ دیوار، جابجا گردیده بود. دیپو های سلاح و مهمات در داخل شهر، تحت محافظت قرار داده شده بود . پولیس و سپاهیان وطن حفاظت و مدافعۀ شهروندان و تاسیسات شهر را در دست گرفته بودند.
موقعیت قطعات و جزوتامهای تدافعی در حملۀ اول
2 / ب- حمله اول
محاصرۀ شهر تاریخ پنج مارچ آغاز شد و بیش از چهار ماه تداوم حاصل کرد . حمله بوسیله جنرال حمید گل رئیس پرقدرت " آی اس آی " برنامه ریزی شده بود که بوسیلۀ سران تنظیم های جهادگر بویژه اعضای حکومت عبوری عمدتاً گلب الدین حکمتیار، رسول سیاف، برهان الدین ربانی، مولوی خالص تطبیق میگردید.
قوتهای مهاجم حدود 15 هزار نفر تخمین زده میشد. در تهاجم که تاریخ پنجم مارچ براه انداخته شد، پیشاپیش آن جهادگران سازمان بدنام القاعده به رهبری ابن لادن، قطعات منظم پاکستان و واحد های نظامی از صوبه سرحد، افسران و مشاورین " آی اس آی " افراد مسلح تنظیم های جهادی هفت گانه مقیم پشاور، سهم فعال گرفته بودند.
احمد شاه مسعود فرمانده جهادی چریک های درۀ پنجشیر، علی الرغم آنکه از نمایندۀ سیا ٬ جهت مسدود کردن شاهراه سالنگ ، که شاهرک اکمالاتی رژیم کابل محسوب می شد، مبلغ پنجصد هزار دالر اخذ نموده بود، اما نتوانست علی الرغم چند حمله شاهراه کابل، شمال را که از سوی حکومت داکتر نجیب الله بشدت محافظت می شد قطع نماید، مسعود اصلاً تمایل چندانی به پیروزی مجاهدین در جلال آباد ابراز نمیکرد، زیرا در فردای پیروزی ٬ قدرت در جلال آباد در دستان نیرومند حریفش حزب اسلامی متمرکز میگردید از یکسو به او سهمی دلخواهش میسر نمیگردید، و از جانب دیگر، دوست دیرینش، اتحاد شوروی را که بحکومت کابل مواد لوژستیکی کمک میکرد، ازرده خاطر میکرد.
بتاریخ 5 مارچ تعرض از شرق به امتداد دریای کابل بالای شاهراه یک جبهه وسیع گشوده شد. مهاجمین به حمایت آتشهای طوپچی اردوی پاکستان بحرکت آمدند، سمت اصلی تعرض از تورخم به استقامت فارم غازی آباد اغاز شده بود و مجاهدین سه نقطه حاکم را در کوه سپین غر که بنام ارتفاعات قبله یاد میشد ٬ در عین زمان میدان هوایی در جنوب نیز مورد حمله قرار گرفته و با حمله از شمال به استقامت دریا و دشت گمبیری کوردینه شده بود.
اجیران عربی بن لادن هم به پیشروی آغاز نموده بودند . آنها مصمم ترین و وحشی ترین گروهها بودند که تا آخرین قطرۀ خون می جنگیدند. اسامه بن لادن قهار ترین چهرۀ جهادی (تروریستی) آنها را رهبری میکرد. مجاهدین افغان و قطعات اردو از صوبه سرحد عساکر قوای سرحدی پاکستان تحت رهبری جنرال حمیدگل رئیس " آی اس آی " تحت حمایت آتش های نیرومند طوپچی به تعقیب آنها حرکت مینمودند. مجاهدین را رحیم وردک مسئول نظامی معاذ ملی پیر سید احمد گیلانی که فاقد دانش ها و تجربه و مهارت سوق ارادۀ قوت ها در عملیات های محاربوی بود رهبری میکرد .
(او بعداً در حکومت کرزی بحیث وزیر دفاع کارمیکرد که در 5 آکتوبر 2013 خود را بحیث کاندید رئیس جمهور اعلان نمود و به تاریخ 16 مارچ 2014 از کاندیا انصراف کرد ) قوماندان دیگر نیروهای مجاهدین نصیر خان نام داشت . که تهاجم را رهبری میکرد .
طبق معلومات ادارۀ امنیت دولتی رژیم کابل به تعداد یازده هزار مجاهدین، 2500 پاکستانی و 1300 نفر عرب در حملۀ مذکور سهم گرفته بودند آنها به طور تشدیدی تحت حمایت آتش های ثقیل قطعات منظم اردوی پاکستان قرار داشتند و بعداً با تصرف یک دستگاه پرتاب BM-21 موجب تخریبات بزرگی شدند صدها راکت در هر ثانیه بالای میدان هوایی و شهر پرتاب می نمودند .
هدف نخستین از استقامت شرق اشغال پایگاه سرخ دیوار بود. محل مذکور هنگامیکه فرقه 11 مورد حمله قرار گرفت به تصرف آنها درامد. مهاجمین بارک ها و سربازان دولتی را که تسلیم شده بودند و قرارگاه و قطعه مربوط را کاملاً غارت نمودند، سرخ دیوار برای تقریباً یک هفته به دست مهاجمین بود، جنرال گل حبیب معاون قومندان فرقه 11 به قرار گاه مرکزی در شهر عقب نشینی کرد. مهاجمین 4 عراده تانک T-52 و T-55 و یک دستگاه راکت انداز BM-21 بدست آوردند، دو عراده تانک به آنطرف خط دیورند انتقال یافت و 2 عراده دیگر آن بعد از سه روز در جریان تعرض متقابل نیرو های دولتی تخریب گردید. جنرال بارکزی، قوماندان قول اردو شخصاً با شهامت کم نظیری برای کمک به قرارگاه اشغال شده به سرخ دیوار شتافت، لاکن در منطقه پل سراچه به وسیله آتش دشمن جانش را از دست داد. جنرال عمری قوماندان نیرو های پولیس هم دلاورانه از پا در آمد. دشمن جانش را از دست داد. جنرال عمری قوماندان نیرو های پولیس هم دلاورانه از پا در آمد.
یکی از تانک های که تنظیمهای جهادگر در جریان تعرض به غنیمت گرفته بودند
در روز دوم حمله، مهاجمین قریه ثمرخیل که در حاشیۀ میدان هوایی موقعیت داشت و بعد از تقرب مهاجمین ٬ نیرو های دولتی آنجا را تخلیه نموده بودند، به اشغال در آوردند. سربازان دولتی که تسلیم شده بود بوسیله جهادگرایان (تروریستان) افغانی متعلق به تنظیم های هفت گانه پشاور بطور وحشیانه شکنجه و بقتل رسانیده شدند. انها در خط دفاعی به اشتباه نیرو های پولیس را ضعیف ترین حلقه میدانستند ٬ بنابران تصمیم گرفته بودند تا توجه شانرا به نیرو های (اردو) معطوف نموده با دور زدن از استقامت جنوب از کنار قوای پولیس ( څارندوی) عبور نموده بسمت درونته خود را برسانند. آنها پلان داشتند که حلقۀ محاصرۀ شانرا بین درونته و دشت گمبیری در شمال غرب وصل کنند.
نیرو های پاکستانی قرارگاه شانرا در فارم غازی آباد تاسیس نمودند. ( مجاهدین درباغ ممله جمع شدند ) . ارتفاعات ثمرخیل پایگاه اجیران عرب مربوط بن لادن و امتداد آن تا منطقۀ تورخم و آنسوی مرز بود .
در روز سوم آصف دلاور قوماندان جبهه نیرو هایش را از جمله فرقه 9 کنر را جمع نمود. ملیشای ازبیک تحت رهبری رسول قهرمان دو نقطه ی مرتفع را در « قبله » دوباره بدست آوردند تصرف مجدد سرخ دیوار توسط گارد جمهوری به اصطلاح سهم شیر بود. نقاط جنوبی شهر تا هنوز در دست شورشیان باقیمانده بود .
یاداشت نویسنده : بخش اول مقاله « جنگ جلال اباد » بمثابه یکی از کم نظیر ترین حادثه تاریخی افغانستان دوست داشتنی که منتشر گردید طیف گسترده ی واکنش ها ی خوانندگان را بر انگیخت ٬ شمار زیادی طی پیام ها تلفون ها و کومنت های فیسبوکی شان از محتوای مقاله ستایش بعمل اورده تهنیت گفتند ٬ همزمان تنی چند شاید هم ٬هواخواهان القاعده و ٬سلفی ها طی کومنت های فیسبوکی شان ٬ بجای ٬ نگاشتن نقد ها ٬ نظر ها ٬ نگاها و پیشنهادات ٬ با رکاکت ٬ واهانت و مغایر سجایای انسانی به حریم شخصی من ٬ که در واقع مغایر قوانین بین المللی و قوانین اتحادیه اروپاست تاخته اند ٬ عجالتا با رعایت فرهنگ انسانی و احترامیکه به مردم کشور محبوب افغانستان دارم از معرفی انها صرف نظر نموده ٬ اما حق دا د خواهی و استیناف طلبی را علیه انها برای خود محفوظ نگهمیدارم . با حرمت گسترده « ۲۳ ماه جون ۲۰۱۴ بوداپست . ختم بخش دوم