تا کی ملت قربانی بدهد

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times

صوفیه عمر
هموطنم، چند روزی از مرگ نا به هنگام مارشال فهیم میگذرد و انواع و اشکال قصه ها، شایعات و خبر ها در مورد مرگ او سر زبانهاست.من هم به تقلید ازهموطنانم وبه خاطر دین مقدس اسلام که سخت پابند و پیرو آن هستم و به پیروی از اصول کلچر و عنعنه، میگویم "  انا للۀ و انا الیۀ راجعون"،

و میگویم مرحوم فهیم قسیم. مگر خداوند عالمیان از هر حرکت ما آگاه است و خوب میداند که آیا ما این این حرف ها را از صمیم قلب گفتۀ ایم یا از روی رسم و رواج ، تقلب و چاپلوسی و یا از ترس. به هر حال اینکه خداوند از کی راضی است هیچکسی در مورد حکمی نمیتواند کرد، مگر اعمال ما توشۀ آخرت و عامل قضاوت در مورد ماست. اینکه جناب مارشال صاحب در دوران حیاتش چه کرده به همه معلوم است! مارشال صاحب این عنوان را به خاطر فدا کاری هایش به دفاع از ناموس وطن و مردم آن بدست نیاورده!! دوستان و هوا خواهانش این را خوب میدانند ، چون همسنگرش بودند! مارشال فهیم در کوه پایه های وطن در برابر دشمنان وطن قد بر نه افراشته اند، بلکه در کوچه ها و پس کوچه های وطن برای سرکوبی مردم وطندوست و مظلوم ما و برای پیروزی حزبی و تنظیمی اش و از برای باز کردن دروازه های افغانستان به روی امریکا/ناتو عنوان و لقب مارشالی را صاحب شدند!!
مارشال صاحب در دوران حاکمیتش به خصوص در دوران وزارت امنیت ملی شان، هزاران هزار خانوادۀ مظلوم را بی پسر، بی شوهر و یتیم ساخته اند!! اینکه او کی بود ؟ مشل آفتاب روشن است!! من قصۀ کوچکی از چشم دیدم را ازیکی از سفرهایم به افغانستان را با شما شریک میسازم.
 سالها قبل بعد از سقوط طالبان و آمدن حکومت جدید من با یک تعداد از همکاران و دوستان در افغانستان لباس توزیع میکردیم. از یکی از بزرگان دولتی پرسیدیم کجا میتوانیم این مواد را به هموطنان برسانیم؟ چون مقدار مواد امدادی بسیار زیاد نبود توصیه فرمودند که در کمپ مهاجرین واقع چمن حضوری که قسمت بیشتر آن اطفال است توزیع گردد. بعد از توزیع مواد و گریه های فراوان از مرد میانه سالی که به عنوان مسؤل کمپ به ما معرفی شده بود پرسیدیم ما چه کرده میتوانیم و بزرگترین مشکل تان چه است؟ موصوف  که از طرز گفتارش معلوم بود که حتماً تحصیلکرده و کار های اداری را بلد بود گفت" بروید و پشت این گپ ها نگردید، غیر ازینکه خداوند ما را کمک کند کسی دیگری به داد ما نمیرسد، از زور شما بالاست". بعد از اصرار زیاد موصوف گفت بسیار خوب لطفاً درین مورد کمک ما کنید و دست به طرف طویله ها کرد و گفت: " این اسپ ها خواب و راحت ما را گرفته ، از بوی و کثافت آنها ملیون ها مگس خیمه های ما را پر کرده وبا عث صد ها مرض گردیده، از خاک باد این اسپ ها ما کور شدیم، لطفاً این طویله ها را ازین جا انتقال دهید!".  به تعقیب آن با پوزخند گفت: این اسپ ها از فهیم قسیم است و زور هیچکسی به او نمیرسد! گپ او راست بود، وقتی خبر را با یکی از اشخاص با رسوخ دولتی در میان گزاشتیم ،گفت: درین مورد با هیچکسی صحبت نکنید که بسیار برای تان خطرناک است!  آنگاه فهمیدیم آن مرد خوب میدانست فهیم کی بود و چرا نمیخواست مشکلش را با ما در میان گذارد!! فهیم قسیم(قصیم) رفت مگر خاطرۀ اسپ هایش همانطوریکه در قلب و مغز من است حتماً درگوشت ، پوست و مغز آن مهاجران مظلوم بیشتر است! باور کنید علت این نوشته ام همان خاطرات استخوان سوز زندگی رقتبار مهاجران چمن حضوری است.
عادل برفت و نام نیکو اختیار کرد            ظالم برفت و قاعدۀ زشت ازو بماند
حال جناب فهیم درگذشت ،مگر شایعۀ زهر دادنش برای خلق جنجال های قومی و سمتی که او درآن استاد بود نشات کرده ، دیده شود این شایعه به کجا می انجامد و چه بلائی را خلق خواهد کرد؟ مگر از همه این حرف ها یک چیز روشن میشود که حق مردم ستمکشیدۀ ما در سی و پنج سال اخیر و خاصتاً ازآغاز حکومت جدید و فیصلۀ بن واقعاً چور وچپاول گردیده! اهسته آهسته حقایق بر ملا میشود! جناب کرزی صاحب بعد ازسالها ، وبمباردمان هزاران هزار قریه و قصبه و کشتار هزاران هموطن بلا کشیدۀ ،حال میفرمایند" القاعده اصلاً وجود ندارد"!! همچنان بعد از مرگ مارشال صاحب فهیم فشار های از هر طرف به جناب کرزی وارد میشود که فوراً باید جا نشین فهیم تعیین گردد چون وقت برای انتخابات کم مانده، و خود حزب جمعیت نیز مجالس و محافل سری و علنی بر پا نموده اند تا جانشین مارشال صاحب را هر چه ذودترتعیین کنند! سوال درین است که: آیا چوکی ها و مقامات دولتی میراثی ویا انتصابی بود؟ آیا این کرسی ها و مقامات دولتی به اساس زر و روز حزبی در پشت پرده و در خفا از ملت تقسیمات شده بود؟ در قانون اساسی افغانستان انتخاب معاون از صلاحیت های رئیس جمهور است نه احزاب و اشخاص.در کجای قانون ذکر شده که باید معاون اول رِئِیس جمهور حتماً از حزب جمعیت باشد؟ یا حتماً باید تاجک باشد؟چرا جمعیتی ها چنین در تپ و تلاش تعیین جانشین فهیم هستند؟ به کدام صلاحیت قانونی؟  و به خصوص که شایعه است که عقیل پسر فهیم باید جانشین پدر شود مثلیکه صلاح الدین ربانی، پسر برهان الدین ربانی جانشنین پدرش گردید! حق به حقدار رسیدنیست و چور و چپاول قدرت با زر و زور نمیتواند از دیدگاه خداوندی پنهان بماند. خداوند دیر گیر و سخت گیر است. مارشال فهیم قسیم سال ها با مصرف پول های غارت کردۀ ملت در بهترین شفاخانه های جهان پائین و بالا دوید مگر در کجا جان به حق سپرد؟ درین شکی نیست که افغانستان مردۀ بد نام و زندۀ نیک نام ندارد!  مگر نباید بز مرده و شاخ زرین جور کرد و اتحاد نیم کلۀ که در میان مردم است فدای مرگ نا به هنگام فهیم قسیم که از سال ها به اینطرف مریض بود شود.مرگ او باید وسیلۀ عبرت شود نه اشتعال آتش خانمانسوز و بربادی وحدت ملی.
با عرض حرمت/ صوفیه عمر
مارچ 13/2014