استعمار کهن، نباید چون لسان سانسکریت مُرده شمرده شود

زیرمتون
Typography
  • Smaller Small Medium Big Bigger
  • Default Helvetica Segoe Georgia Times
سلیمان کبیر نوری
بازگشت پیروز مندانهء قوای امپریال و نیروهای مرئوس ازافغانستان درسال  2014
قسمت دوم
درینجا میخوانید:
-عوامل تهاجم و اشغال افغانستان
- برداشتن موانع بزرگ از سر راه، قبل از تهاجم ( اولین هدف تیر رس، فقید دوکتور نجیب الله رئیس جمهور پیشین افغانستان)
- بعد از هجوم، انتصاب مزدوران برای رهبری کشور
- شو ها و نمایش ها برای اغفال ذهنیت عامه جهان و موجه نشان دادن اشغال

- مزدوران منطقوی تاریخی در خدمت امپریال
- پیروزی های شگرف  نیرو های اشغالگر و اعلام خروج از کشور
- آغاز جنگ روانی برای ایجاد وحشت، رعب و ترس؛ جنگی بمقابل مردم، " نه جنگ برضد ترور"؛ مداخلات آشکار انگلیس، سعودی، ایران، پاکستان...
- آخرین حرف های ببرک کارمل فقید در مورد اوضاع آینده افغانستان، فقط چند لحظه قبل از پدرود حیاتش؛ که تاکنون برای مردم ناگفته مانده است.
- وظایف و رسالت ها و مکلفیت های نیروهای مترقی و وطنپرست افغانستان درین آزمون بزرگ و دشوار ملی - تاریخی و میهنی و فرود و فراز ها؟!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سعودی و کشورهای حوزهء خلیج
موقف و پوزیشن آل سعود، قبل از تفویض خلافت سعودی، همانند اجداد محمد نادرشاه ( سلطان محمد طلائی)، که در هند بریتانوی  تحت مواظبت انگلیس ها بسر میبردند و جیرهء مشخصی برایشان تعیین شده بود، میباشد. در آغاز جنوری سال1917 بریتانیا برای ابن السعود ماهوار 5000 پوند مقرر کرده بود که مامور پرداختش " فیبلی" دلال انگریزی بود. بعد های نهاد هایی مذهبی وهابی و اخوان المسلمین را ملک فیصل در سعودی تأسیس نمود. همچنان از کارکرد های  بزرگ فعالانی که از حمایت بیدریغ آل سعود برخوردار بودند میتوان بصورت مختصر نام برد. در 1961،مرکز اسلامی در ژنیو.در 1962، وحدت جهانی عرب. در سال 1969، سازمان کنفرانس اسلامی و سایر نهاد های مشابه آن. آل سعود طی حدود یک قرن سردمداری افراطیت را در منطقه به پیش برده است ( 24).

همانطوریکه پروژه های تروریزم بسیار بسیار مغلق و پیچیده اند، رد یابی رمز تمویل کنندگان آن نیز کار ساده ی نبوده است. ارچند در پژوهشهای ژرف اندیشانه ابر لابراتوار افغانستان طی بیش از سه دهه، میتوان به حل این معما دست یافت؛  که طی این مدت اسناد زیادی از طریق میدیا( نبشتاری، صوتی و تصویری) بدست نشر سپرده شده است .
آخرین مدارک موثق درین مورد پایگاه اینترنتی ویکی لیکس است. پایگاه اینترنتی ویکی لیکس با انتشار تازه ترین اسناد خود فاش کرد، رژیم آل سعود بزرگترین حامی مالی تروریست ها در جهان می باشد. به گزارش اسلامیک مدیا به نقل از "خبرگزاری النخیل"، اسناد منتشر شده از سوی پایگاه "ویکی لیکس" نشان می دهد، رژیم آل سعود منبع حمایت مالی از گروه های تروریستی در جهان می باشد.
بر اساس اسناد منتشر شده، "هیلاری کلینتون"وزیر امورخارجه آمریکا گفته است که رژیم آل سعود قدرتمندترین حامی مالی تروریست ها در جهان است.
این سند همچنین نشان می دهد، "کلینتون" از مقامهای عربستان خواست، این مسئله را به عنوان یک اولویت استراتژیک که چالشی مهم به شمار می رود حل و فصل کنند.
در این سند آمده است: "القاعده"، "طالبان" و "گروه لشکر طیبه" در پاکستان از جمله مهمترین گروه های تروریستی هستند که از آل سعود کمک های فراوانی دریافت می کنند.( 25)
این در حالیست که علما و روحانیون افغانستان!؟ پیوسته تقاضا میکنند تا آل سعود که من در مورد چگونگی تخت نشینی آنان در مقدمهء این نبشتار اسنادی ارایه کردم، برای صلح در افغانستان همکاری کند. این شورا های علمای دولتی لطف کنند اولتر از همه قطع  حمایت و کمک های مالی را برای هزاران مدرسهء پاکستانی که برای بدنامی و تخطئه   دین مقدس اسلام طالب و تروریست تربیه میکنند، تا آن را بمثابه دین وحشت و دهشت به جهانیان به نمایش بگذارند، از جانب سعودی مطالبه کنند. هرگاه پرستیژ و زور و قوت سعودی در سطحی باشد که بتواند صلح را در افغانستان تامین کند، این کشورمیتوانست اسامه بن لادن را در پاکستان توقیف و به کشورش بر میگشتاند. آخر این روحانیون محترم نمیدانند که آل سعود هم چون پاکستان زادهء یک مادر است؟ و این دقیق خواهد بود که بگوئیم بدستورهمان مادر؛ «مرکز بزرگ اسلامی» ( 25 ) را برای فعالیت های بعدی گسترش وهابیزم و افراطیت در بهترین موقعیت شهر کابل(تپهء مرنجان) احداث میکنند که برای مردم مان سخت تشویش برانگیز و برای نسل های آینده سخت خطر آفرین شمرده میشود.
این همه در حالیست که شهزادگان آل سعود و شیخ نشین های حوزه ِ خلیج  خود به عیاشی های افراطی میپردازند و لی در کشورهای اسلامی ای چون پاکستان به تمویل باشگاه های ترور و دهشت و افراطیت میپردازند.در اینجا  تازه ترین سند از فساد اخلاقی آل سعود را ملاحظه فرمائید:
http://www.aparat.com/v/K2qic

-    مداخلات گستردهء ایران
کشور ایران نیز بادرنظر داشت منافع خود بسان سایر کشور ها از مدت 35 سالیست که در امور داخلی افغانستان مداخله میکند که درین زمینه مدارک بیشماری موجود است. من درینجا مداخلات 35 سالهء ایران را مورد بر رسی قرار نمیدهم، بل طی آنچه طی ده سال اخیربه آن ملزم است.
-    مداخلات حکومت آخوندی ایران بصورت بسیار گسترده که در سالهای هفتاد خورشیدی، برای ایجاد نا امنی در افغانستان و ایجاد تفرقه و تنش میان گروپ های مجاهدین، برای جلوگیری از احداث لولهء گاز ترکمنستان از طریق افغانستان به جنوب آسیا، تشدید یافته بود، طی ده سال اخیر مجددا، منهمک درین موضوع شده است. و با سفر های مقامات خویش به پاکستان برای انصراف پاکستان ازین پروژه که از افغانستان عبور خواهد کرد، در تلاش است.
-    ایران با استفاده از مجاهدین افغان به مثابه یک ملعبه خرابکارانه بخاطر بی ثباتی و ایجاد ناامنی در افغانستان نقش فعالی را ایفاء نموده است. ایجاد کورس های آموزشی نظامی سه دوره یی برای مجاهدین افغان در ایران، تمویل و تجهیز ایشان با پول و تجهیزات نظامی  و اعزام ایشان برای ویرانگری و کشتار مردم به افغانستان، که شواهد و مدارک انکار ناپذیری در زمینه موجود است، از آنجمله میباشد.
-    دولت اسلامی ایران نیز بسان انگریز و یهود، برای فریب مسلمانان بی خبرنگهداشته شده  از دین، از نام دین مقدس اسلام و شخصیت های نامور آن برای اهداف سیاسی خویش سود میبرد. بگونه مثال: ایجاد نیرویی بنام سپاه محمد، مؤسسات و کمپنی های باز سازی سپاه پاسداران ایران زیر نام های« جهاد سازندگی خاتم المرسلین»،«کمیته امداد امام خمینی»، ویا مسجد « الزهرا» که مرکز فعالیت شبکه های جاسوسی برای خرابکاری و ویرانی افغانستان  ایجاد شده است. ( 26)
-    تائسیس مدارس دینی در داخل افغانستان برای شستشوی مغزی کودکان و نوجوانان و جوانان کشور.
-     نفوذ فرهنگی - مذهبی تیپ آخوندی ایرانی بر مذاهب افغانستان، تمویل، مدیریت و سازماندهی روز های مذهبی و ملی ایران با زرق و برق تمام در افغانستان که به ویژه همچو شهر های ایران، درشهر های افغانستان نیز ازان تجلیل بعمل مییآید که مردم مان در گذشته ها، شاهد چنین صحنه آرایی ها وتجلیل های افراطی - مذهبی با چنین  کش و فش سیستم آخوندی نبوده است.
-    مداخله مستقیم مقامات آن کشور در امور داخلی و سرنوشتی افغانستان طی اظهارات غیر مسئولانه ودوراز پروتوکول های  دیپلوماتیک. ( 27)
-    تمویل و ارسال پول بصوت پنهانی برای رئیس جمهور و اراکین ارگ نشین آن.
-    نفوذ نیرومند در پارلمان و سنای کشور بوسیله مجاهدین سابق.
-    زیر فشار قرار دادن حکومت افغانستان از طریق اخراج مهاجرین افغان.
-    رفتار غیر انسانی وغیر اسلامی حکومت آخوندی با مهاجران افغانستان طی سالیان متمادی.
کشتار های ضد اسلامی و ضد انسانی مهاجرین افغان بنام دست داشتن در فروش و یا قاچاق مواد مخدر و یا عبور غیر قانونی از مرز. قابل یاد آوریست که حکومت ایران در یک زمان  حدود یک هزار( 1000) پناهجوی افغانی را که محکوم به اعدام نموده بود؛ هیات افغانی ای برای جلوگیری ازین کشتار، به آنکشور سفر نمودند تا بتوانند ازین اعدام ها و کشتار های غیر اسلامی وغیر انسانی، جلوگیری نمایند. و حتا شبكه جامعه مدني و حقوق بشر افغانستان اين تصميم تهران را قتل عام و آنرا خلاف اصول روابط بين المللي خوانده و از سازمان ملل متحد خواسته بود تا دراين مورد به گونه جدي اقدام كند. اما متاسفانه مقام ها در ایران همواره نشر چنین گزارش ها را رد کرده اند، اما پس ازان ویدیو ها و عکس هایی در مورد، رسانه ها را پر کرده، که حاکمان افغانستان نیزدر موارد چنین جنایات آشکار حاکمان ایران، به اصطلاح " خپ ِ خود را زده اند". (28)

آنچه حکومت ایران از کشتار مهاجرین(به ویژه جوانان کشورکه فقط میخواهند برای کار و مزدوری، که جامعهء جهانی طی 11 سال تمام با صرف ملیارد ها دالر عمدا نخواسته است تا زمینه کار را برای مردم افغانستان مساعد سازد  به جمهوری به اصطلاح اسلامی ایران بروند، بسان گروپی از جوانان ولایت لغمان که همه این جنایت شنیع ضد بشری را بخاطر داشته و هیچگاهی فراموش نخواهند کرد، که با تاسف و درد در راه سفر به ایران  در مسیر راه قندهار، همه بدست طالبان ملعون و جانی و وحشی گردن زده شدند)، بدست نظامیان آن کشور، انکار میکنند؛ لطف فرموده به ویدیوی مستند آن توجه فرمائید.
http://www.hazarapeople.com/fa/?p=3995

مداخلات پاکستان
-    اینکه پاکستان این میراثخوار انگریز و یکی از نوکران حلقه بگوش فعال و سر سپردهء امپریالیزم در منطقه است؛ اسناد و مدارک معتبر انباشتهء رسمی وجود دارد.
پاکستان بعد از تولدش با افغانستان دشمنی داشته است. این دشمنی مرتبط است به شکست فضیحانهء انگریز در جنگ های استقلال افغانستان، و کینه انتقامجویی با مردم افغانستان.  ولی طی سی و پنج سال اخیر این مداخلات هرچه بیشتر تشدید یافته است. اما امروز پاکستان با موجودیت حامیان بزرگ خود که در افغانستان حضور لشکری و نظامی دارند، رسما" و آشکارا بر کشور بیصاحب 50 صاحبه تجاوز را آغاز کرده است.
پاکستان به رهبری سازمان جهنمی " آی اس آی " مسوول قتل هزاران تن از اهالی ملکی بیدفاع افغانستان و بیشتر از 3000 هزار سرباز کشور های غربی که با احساسات انساندوستی و کمک به صلح و امنیت و دموکراسی( طوریکه پدرسربازی خود این احساس پسرش را برای نگارنده بیان کرده است) در افغانستان با شور و شوق برای نابودی دشمنان بشریت یعنی تروریزم و بنیاد گرایی میجنگند، میباشد. اما این سربازان خود نمیدانند که قربانی ی اند برای حصول اهداف جیوپولیتیک و استراتیژیک کارتل های اقتصادی  که بازهم مانند مردم افغانستان در برنامه های سازمانیافته استخبارات پاکستان جان میدهند.
اخیرا" آقای "دونکان هانتر" یکی از نمایندگان کنگرهء امریکا، با وضاحت تمام و مستند اذعان داشته است که : رهبری عملیات طالبان را سازمان استخباراتی  آی اس آی به پیش میبرد. موصوف بعد از حضور در منطقه و کسب معلومات متقن و مستند این اظهارات را بیان داشته است. ( 29)
والبته چنین اظهارات یک مقام بلند پایهء امریکا قابل تامل است که چرا غرب، جامعه جهانی؟ و سازمان ملل متحد درین بحران بزرگ جهانی(افغانستان- کشتارگاه هزاران انسان مظلوم و محکوم؟) به نظاره نشسته اند وخاموشی اختیار کرده اند؟ آیا جامعهء جهانی با افغانستان است یا با آی اس ای؟
غرب منتظر چه نوع مدارک و اسناد  معتبرتری برای اثبات تجاوز پاکستان  بر حریم افغانستان است؟ اگر اسناد و مدارک جانب افغانستان برایش ارجحیت و اهمیت ندارد؛ اظهارات مقام هایی را که از کشور خود شان فریاد بر می آورند که آی اس آی گروهک تروریستی طالبان را حمایت میکند و سعودی ها یکی از منایع تمویل کننده تروریزم اند، پس میشود ازین هم مبرمتر شواهد و اسنادی ارایه داد؟
شورای امنیت س.م.م. که طی مواد قطعنامهء خویش لشکر کشی را به افغانستان اجازه داد، اکنون که ثابت شده است ؛ پاکستان یک بازوی نیرومند تروریزم است چرا خاموش است؟
پاکستان و سازمان جهنمی آن باید مجازات شود. محکوم کردن، فشار های سیاسی و دیپلوماتیک، اقتصادی بر پاکستان از جانب شورای امنیت و جامعهء جهانی به هیچصورت کافی نبوده، بل اقدامات مقتضی و عملی و رسمی، جهت کشاندن رهبری و کادر های فعال سازمان اطلاعاتی  آی اس آی و کرنیلان و جرنیلان ظاهرا متقاعد ولی فعال، وعمال و چهره های شناخته شدهء این سازمان درین انسان کشی ها، چون حمیدگل ها و احمد رشید ها، به جرم نقض حقوق بنیادین بشر و جرایم جنگی در افغانستان، بائیست شامل لیست های سیاه شوند و به محکمهء  بین المللی هاگ کشانیده شوند. اینها صد ها بار بیشتر از "اسلو بودان میلوسویچ" رهبر پیشین یوگوسلاویای سابق، مرتکب جنایات ضد بشری شده اند.( 30)
اگر این محکمه هم دستنشانده نباشد.اما باید توجه داشت که؛ این دقیق است که امپریالیزم جانب پاکستان است و شورای امنیت نمیتواند کاری را درین راستا به پیش برد. اما مردم افغانستان باید هوشیار باشند و با زیرکی و کیاست سیاسی درین امر خطیر تاریخی و ملی مبارزهء بیدریغ را آغاز نمایند و متحد شوند. ( 31)
محترم محمد عالم افتخار، دانشمند  و اندیشه پرداز معاصر کشور،  در اثر گرانبار خویش زیر نام« جنگ صلیبی یا: جهاد فی سبیل الله» در مورد این سرطان خونین، چهره اصلی این دیوی ملعون و شیطان بزرگ  منطقوی را به معرفی گرفته اند.(32)

همچنان دوست عزیزم محترم قاسم آسمایی  اخیرا دست  به ابتکار تازه ای زده اند که کتاب « تلک خرس یا حقایق پشت پردهء جنگ در افغانستان » را مجددا ترجمه و در سایت های انترنتی  اقدام به نشر آن نموده اند.( 33)
درینجا با اختتام از چند و چون فعالیت ها و مکلفیت های حاکمان پاکستان در برابر استعمار نوین میخواهم به دو حساسیت ویژهء « اودُرزادگی » پاکستان با سعودی ذهنیت شما را منهمک بسازم. اعلام روز های هردو عید(عید فطر و عید قربان) که همیشه از جانب سعودی صورت میگیرد، برای حاکمیت پاکستان قابل قبول نیست. و پاکستان همیشه یکروز بعد آن را روز عید اعلام میدارد. دوم اینکه پاکستان روز جمعه مسلمین را رخصتی عمومی نپذیرفته و روز شنبه را( به عنعنه یهودیان) به جای جمعه رخصتی عمومی اعلام کرده است.
جنگ روانی برای ایجاد وحشت، رعب و ترس
بعد از حدود پنج سال حضور، نیروهایی زیر نام جامعهء جهانی ؟! برای تحقق اهداف شان در افغانستان، شروع بکار استحماری و استحماقی کردند. ما همه خوب بخاطر داریم که این جهانخواران نیولیبرالیزم، اولین کارزار استحماری و شستشوی مغزی را بوسیلهء نوکرکان و چوچگان آخرین دست، اروپائیان افغانی تبار آغاز کردند. هرچند  فعالیت تروریست ها بعد از پنج سال اشغال فقط منحصر به بعضی از نقاط جنوبی کشور میشد، اما برای بار اول این نوکرکان در رسانه های غربی ظاهر شدند و گروهک های مزدور نیابتی و مزدور مزدور  باداران خود را نیرو های مقاومت خواندند. این چنین اظهارات که از ابر لابراتوار روانشناختی کانون توطئه های شیطانی غرب، فلتر و بیرون شده بود، دران زمان مانند انفجاری بود در دگرگونی اذهان عامهء جهانی.
آنچه مبرهن است، کارپوریشن های اقتصادی جهانی که سیر و تکامل انکشافات اوضاع در افغانستان را کاملا در حیطهء صلاحیت و نفوذ و کنترول خود دارند، یکی از پیش زمینه های موثر برای رسیدن به اهداف شان را درین راستا، ایجاد و تداوم ناامنی، راه اندازی حوادث  ترس و ارعاب و وحشت، و همزمان راه اندازی جنگ روانی برگزیده اند. اظهارات گاه و بیگاه و ناگهانی مقامات ذیصلاح غربی که توانسته اند با سر و صدا و دغدغه های دروغین روان و اذهان مردم افغانستان و جامعهء جهانی را زیر تأثیر قرار دهند، به همین منظور است . البته برای ابراز چنین اظهاراتی، مقدمه چینی های قبلا سازمان یافته و موشگافی های لازم به عمل می آید تا آنها کاری و تاثیر گذار باشند.
همه شاهد بودیم که شکست نیرو های جامعهء جهانی در افغانستان بار اول ازطریق همین جنرال های پاکستانی و (« آی اس آی » که مزدوران حلقه بگوش استخبارات خارجی انگریز در منطقه اند،اعلام شد یعنی که گویا غرب در افغانستان شکست خورده است، امریکا و غرب در باطلاق افغانستان گیر مانده است، سرنوشت غرب در افغانستان  بسان دولت استعماری بریتانیای کبیر در سال های 1919، و قوای شوروی در اخیر سال های 1980  خواهد بود.   در مقدمه چنینی و ایجاد چنین جو و فضایی، جنرال های رسمی و متقاعد فعالتر از برحال چون آقای جنرال حمید گل رئیس پیشین سازمان «آی اس آی» که برده گان معلوم الحال انگریز و صیهونیست ها اند، نقش به سزایی داشته اند.( 34)
درینجا، برای صراحت و روشنی موضوع مطرح بحث میخواهم صرف با یک مثال به اظهارات حمید گل ِجنرال متقاعد اما  یکی از مهره های مقتدر و بانفوذ استعمار نو که گویا به کشور های غرب و امریکا همیشه پیام هایی در مورد شکست نیروهای جامعهء جهانی میفرستد، توجه شما را معطوف دارم:
یکی از خبر نگاران بی بی سی ( محترم هارون نجفی زاده) با جنرال حمید گل رئیس پیشین استخبارات ارتش پاکستان ( سی آی ای) مصاحبه ی بسیار جالبی را انجام داده که این مصاحبه در خور تعمق و تاءمل است.
این جنرال که باز نشسته و متقاعد خوانده میشود، با اظهاراتش درین مصاحبه، ثابت کرده است که همین اکنون، نقش و صلاحیت و منزلتی را به مراتب بالا تر از مقام ریاست استخبارات پاکستان عهده دار باشند.

موصوف که درین مصاحبه بصورت روشن، صریح و آشکارا  بر ضد حضور نیروهای بین المللی در افغانستان سخن میراند، ملا عمر را همتای بارک اوباما میخواند ( از لحاظ پروتوکول دیپلوماتیک تکان دهنده و کاملن غیر معمول است)، و یکی از همکاران  پیشین وی( جنرال باز نشسته بنام سلطان امیر مشهور به کرنیل امام، یکی از تحصیلکردگان علوم نظامی در امریکا و مشاور ملا عمر کور در زمان حاکمیت طالبان در کابل) که در اسارت طالبان پاکستانی قرار گرفت و پس ازان بنا بر معاملاتی که تاکنون روشن نشده است، به قتل رسید، طی اظهاراتی ضبط شده در سی دی که از طریق  تلویزیون پاکستان پخش گردید،برای پذیرفتن شرایط طالبان و رهایی خویش از اسارت، از مقامات پاکستان، واز جمله حمید گل متقاعد، نیز مدد میخواهد.

جنرال گل در رابطه به برکناری آقای امراله صالح رییس پیشین اداره ی امنیت ملی افغانستان اظهار نظر کرده ایشان را متهم به اخذ اطلاعات غلط از استخبارات هند کرده است.( که این چنین  اظهارات،از علت برکناری یک مقام اسبق جمهوری افغانستان، نیز سر نخی را در شناخت این آقای جنرال بدست میدهد).درین اواخر دیده میشود که رسانه های معتبر جهانی اظهارات و نظریات حمید گل را بطور گسترده و وسیع تحت پوشش خبری قرار داده و به نشر میرسا نند.
اما این آقا کیست؟ و چطور میتواند جرئت کند و اعلام دارد که نیرو های ناتو شکست خورده و طالبان دوباره بر میگردند؟ آیا این جرئت آقای گل ارتباط به اظهارات محترم حامد کرزی درمحفلی که به مناسبت روز سواد آموزی در شهر کابل تدویر یافته بود، ندارد؟ ( محترم حامد کرزی: من نمیدانم که این ناتو طی ۹ سال در وطن ما،همه روز گرم و گروم را انداخته هیچ معلوم نیست که چه  میکند؟)؛  
هرگاه اظهارات آقای گل که یک اظهارات غیر مسوولانه و تند در برابر ملت افغانستان و جامعه ی بین المللی شمرده خواهد شد، از جانب مقامات غربی مورد پیگیری جدی قرار گیرد، مردم افغانستان خوشنود میشوند و در آینده کسی با چنین جرئت نخواهد توانست، به سران کشور ها اهانت کرده، از بنیاد گرا ها  و تروریست ها دفاع نماید و، نقش سخن گوی آن ها را ایفا نماید.
مصاحبه ی خبر نگار بی بی سی با جنرال حمید گل:  
حمید گل: اوباما با طالبان مذاکره کند ایجاد شورای عالی صلح بزرگترین تلاش دولت افغانستان برای گفتگو با شورشیان است. اما درباره نتیجه این تلاشها تردیدهای وجود دارد.
از جمله ژنرال (بازنشسته) حمید گل، رئیس پیشین ای.اس.آی (سازمان اطلاعات ارتش پاکستان) می گوید تا زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان، صلح در این کشور برقرار نمی شود.
از سال ها پیش از وقتی که نیروهای شوروی سابق از افغانستان خارج شدند و این کشور شاهد بدترین درگیری ها میان گروه های مجاهدین بود، با نام ژنرال حمید گل آشنا بودم. ؛ ژنرالی که نقش “پدر معنوی” را برای مجاهدین افغان بویژه گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی بازی کرد.عنوانی که حتی امروز آصف علی زرداری، رئیس جمهوری پاکستان به این ژنرال بازنشسته ارتش پاکستان می دهد.

ژنرال حمیدگل را در خانه اش در محله “عسکری” (نظامی) در حاشیه شهر اسلام آباد دیدم. او حالا با همسر، فرزندان و نوه هایش در یکی از منازل مجهزی که ارتش پاکستان برای افسرانش درست کرده، زندگی می کند.
امنیت این محله توسط ارتش پاکستان تامین می شود و امکانات فراوانی دارد.

عثمان زاهد فیلم بردارم که پاکستانی است و بارها با افسران ارتش مصاحبه کرده می گوید که سه چیز ژنرال های پاکستانی با مردم عادی این کشور قابل مقایسه نیست، خانه، غرور و همسر آنها.
ما که برای کارهای اولیه فیلمبرداری و استقرار دوربین، نیم ساعت زودتر به منزل ژنرال گل رسیدیم، همسر ژنرال را ندیدیم. اما خانه اش واقعا بی نظیر و غرورش بی پایان است.
از حمید گل پرسیدم فکر می کند تازه ترین تلاش دولت افغانستان در قالب ایجاد شورای عالی صلح، برای گفتگو با شورشیان موثر خواهد بود؟
“زمان دولت حامد کرزی، ناتو و آمریکا دیگر گذشته است. و این طالبان اند که به افغانستان باز خواهند گشت.”
« نه، اصلا نه. چون حکومت کرزی دست نشانده است. کسانی که در دولت حامد کرزی کار می کنند، همه دست نشاندگانند. آنها به ملت افغانستان خیانت کرده اند.
آنها از نیروهای خارجی خواسته اند که بیایند و افغانستان را اشغال کنند. این فراموش نشدنی است و طالبان حاضر نخواهند شد با اینها گفتگو کنند. طالبان را نباید صرف طالبان خواند. آنها از مقاومت ملی افغانها نمایندگی می کنند.

حکمتیار و مجاهدین زیادی با طالبان هستند و زیر یک چتر می جنگند. کرزی و همکارانش از نظر مردم افغانستان خیانت کارند. پس این شورای صلح چه نتیجه ای خواهد داد؟»
انتظار این پاسخ را داشتم. اما به او گفتم که در افغانستان تنها آمریکا نیست. سازمان ملل متحد ماموریت ناتو و ائتلاف را رسما تائید کرده و ۴۲ کشور جهان از استرالیا تا ایتالیا، از کانادا تا ترکیه و امارات متحده عربی در افغانستان حضور دارند؟

ژنرال حمید، گل بدون هیچ نوع تردید گفت: «این کشورها همه مزدوران آمریکا هستند. اگر دنبال صلح باشیم، آمریکا باید با مخالفان مسلح گفتگو کند. یعنی باراک اوباما باید با ملا عمر گفتگو کند. این تنها راه حل مساله افغانستان است. همه این نیروهای ائتلاف و ناتو چه کاره اند؟ اینها نیروهای اشغالگرند. همه آنها باید افغانستان را ترک کنند. این خواست ملا عمر و مخالفان است. اینها باید اول از افغانستان خارج شوند و تاریخ خروج را مشخص کنند، درست مانند روسها.»
به او یادآوری کردم که در زمان حضور شوروی در افغانستان، این سازمان استخبارات (اطلاعات) ارتش پاکستان، عربستان سعودی و سیای آمریکا بودند که در پشت پرده جنگ افغانستان قرار داشتند و از مجاهدین حمایت می کردند و از رئیس قبلی ای.آس.آی پرسیدم که حالا چه کسانی از طالبان حمایت می کنند؟

آقای حمید گل گفت: «طالبان با چه می جنگند؟ بمب های کنار جاده ای. آیا آموزش، تجربه یا دانش حرفه ای برای استفاده از آن نیاز دارند؟ نه. ساخت آن ساده است. کلاشنیکوف و تسلیحات دیگر طالبان همان سلاحی است که از روسها در افغانستان به جا مانده است.باید شواهدی ارایه شود که چگونه پاکستان از طالبان حمایت می کند؟»
با اشاره به خروج ارتش سرخ از افغانستان و آغاز جنگ های داخلی میان گروه های مجاهدین که به ویرانی بخش اعظم پایتخت افغانستان انجامید، از ژنرال حمید گل پرسیدم که آیا فکر نمی کند بار دیگر جنگ داخلی شروع شود؟
«نه فکر نمی کنم این دفعه چنان شود. چون هیچ مخالفی وجود نخواهد داشت. مقامهای فعلی افغانستان به اندازه کافی پول اندوخته اند. اینها افغانستان را غارت کردند و کمک های جهانی را که حق مسلم ملت افغان بود، دزدیدند. اینها حساب های بانکی در خارج دارند. تعداد شان هم از پانصد، شش صد نفر تجاوز نمی کند. آنها می روند به آمریکا و افغانها به دولت اسلامی می رسند. در اختلاف برای تامین حکومت اسلامی و سکولار در افغانستان، شریعت برنده شده و سکولاریسم باخته است. بعد یک شورای ملی می تواند برای حل مشکل افغانستان تشکیل شود. من افغانها را می شناسم با تمام گروه ها از اقوام مختلف کار کرده ام، همه اینها باید در حکومت ملی سهم داشته باشند.طالبان از گذشته درس گرفته و مطمئنم این بار اشتباه گذشته را تکرار نخواهند کرد.»
ژنرال حمید گل این نظر را که سیاست خارجی پاکستان را وزارت خارجه این کشور نه بلکه ای.اس.آی تعیین می کند، کودکانه خواند و گفت این اطلاعات نادرست را استخبارات هند به افغانها داده است.
آقای حمیدگل از برکناری امرالله صالح، رئیس پیشین اداره امنیت ملی افغانستان که گرایش های ضدپاکستانی دارد و به ائتلاف شمال افغانستان وابسته است، تلویحا استقبال کرد و گفت زمان دولت حامد کرزی، ناتو و آمریکا دیگر گذشته است. و این طالبان اند که به افغانستان باز خواهند گشت.» ( 35)
اظهارات این جنرال های بر حال و غیر برحال مقتدر تر از برحال پاکستانی از کجا آب میخورد و بیخ های اصلی اینهمه معما های مرگ آفرین و تباهی آور برای افغانستان و افغانها از کوکچه و آمو دریا تا حوالی خط منحوس دیورند چی ها استند؟
( لطفاً پاسخ هارا در قسمت سوم دنبال فرمائید!)
بیخ های اصلی معما های مرگ آفرین و تباهی آور