الحاج عبدالاحد"عارض"
در جریان جنگ ۱۴ روزه میان هند و پاکستان و جنگهای اسرائیل و فلسطین بر روی صفحات جراید و از ورای امواج رادیو و تلویزیونها کلمه حق ویتو بیشتر دیده و شنیده می شد. برای اینکه فهمیده شود حق ویتو چیست، چی وقت و در کدام موقع و به کدام ممالک اعطا گردیده و نتایج حاصله از استعمال آن تا کدام حد به نفع و نقص دارندگان این حق و سایر ملل جهان انجامیده و بلاخره آیا حق ویتو یک حق واقعی یا حق نام نهاد است؟ بهتر است به عقب برگردیم و اجمالا و قایع قبل و بعد از جنگ دوم جهانی را از نظر بگزاریم.
بعد از آنکه ساختارجامعه ملل متحد قبل از جنگ دوم جهانی نزد ملل جهان اعتبار شان را از دست داد برای انکه نتوانست به استقرار صلح جهان موفق گردد، و منجربه جنگ جهانی دوم شد. در همان اوایل آغاز جنگ به تاریخ ۹ اکتوبر ۱۹۳۹ متحدین زمان جنگ (بریتانیا، ایالات متحده امریکا، چین و اتحاد شوروی) در کنفرانس دمبارتن اوکس خاکه موسسه ملل متحد موجوده را طرح و تجویز نموده بعد از ختم جنگ طرح مذکور به تاریخ بیست و شش جون ۱۹۴۵ در شهر سان فرانسسکو تحت غور و مداقه قرار گرفت، شکل نهایی آن تثبیت و از طرف یک عده نمایندگان ممالک جهان امضا گردید .
به این ترتیب منشور ملل متحد کنونی به میان آمد که به اساس مندرجات فصل تشکیل و وظایف و اختیارات شورای امنیت، به پنج عضو دایمی مجلس امنیه یعنی ایالات متحده امریکا، اتحاد جماهیر شوروی، جمهوریت فرانسه، چین و بریتانیا حق ویتو، یا حق تردید و یا حق تنسیخ اعطا گردیده است. همانطوریکه همه میدانند روس مطالب مندرجه منشور مذکور از طرف همین کشور ها طرح شده و با الاخره با امضای آن توسط سایر ملل جهان که هر کدام آنها تحت نفوذ یکی از ایشان بوده این حق خویش را شکل قانونی بخشیدند.
اکنون اگر از نگاه واقع بینی نگرسته شود این حق یک حق واقعی نبوده بلکه یک حق نا حق است و در تضاد با پرنسیب های حقوقی قرار دارد. که با اعمال نفوذ شکل قانونی را به خود ګرفته و حق شناخته شده است .به این ترتیب می بینیم همین ممالک بزرگ جهان که بیست و چهار ساعت داد میزنند، فریادمی کشند و به همه حکومت ها ومردم جهان از عدالت،حقوق، برادری و برابری توصیه و سفارش می کنند خود شان در همان ابتدای بوجود آوردن موسسه ملل متحد بدون در نظر گرفتن اصول مذکور امتیازی را به خود قایل شده اند. که برای همیشه هر آنچه را آنها نخواهند ولو حق هم باشد و از جانب همه ملل جهان خواسته شود به ظهور نه پیوندد، این بود خلاصه چگونگی این حق .
اکنون به بینیم این حق تا کدام حد به نفع و ضرر دارند گان آن و مردم سایر ملل جهان می باشد، تاجایکه دیده شده و درک می شود این حق ظاهرا برای همیشه به نفع این پنج کشور بزرگ بوده تا وقتیکه همین موسسه و همین قانون است به نفع شان خواهد بود. و اما سایر ملل جهان غالبا شکار استعمال این حق از طرف داردندگان آن می باشند .حتی از هیمن حالا باید گفت که ممکن است روزی حق ویتو که به تعقیب یک جنگ جهانی چند مملکت فاتح و بزرگ آن را به خود اختصاص داده اند وقوع یک جنگ جهانی دیگری را موجب شود .
چنانکه اگر به عقب بنگریم در ماه جون سال ۱۹۷۲میلادی حین بحث بر موضوع جنگ بین هند و پاکستان در مجلس امنیت برای سه مرتبه متواتر اتحاد شوروی از حق ویتو استفاده کرد و به این ترتیب نگذاشت از شورای امنیت در این مورد کدام فیصله صادر شود .حتی بیم آن میرفت که همچنانکه اتحاد شوروی به اساس خط مشی سیاسی خویش مجبور بود از استعمال این حق کار بگیرد ،ایالات متحده هم مجبور می شد بنابر ملاحظات خود شان به طرفداری از موقف پاکستان مداخله کند .و این خوف وقتی توجه جهانیان را به خود جلب کرد که کشتی بزرگ ذروی طیاره بردار امریکایی به نام انتر فرایز با یک تعداد کشتی های جنگی قوای بحری نمبر هفت امریکا جانب خلیج بنگال به حرکت افتادند .
اگر عملیات نظامی در بنگال شرقی هر چه زود تر به نفع هند انجام نمی شد بسیار ممکن بود امریکا در موقعیتی قرار گیرد که نا گزیر از مداخله عملی شود فرض کنیم حرکت قوای بحری نمبر هفت ایالات متحده امریکا جانب خلیج بنگال یک عمل نمایشی بود و اصلا مداخله عملی را اراده نداشتند ،ولی ملتفت باید بود که گاهی همین مانور های سیاسی و اعمال نمایشی مملکت عامل آن را در موقفی قرار میدهد که بر خلاف تصمیم قبلی خویش مجبور به مداخل عملی گردد و در غیر آن با یک نوع عقب نشنی و شکست سیاسی مواجه می شود که از تاثیرات سوی ان در ساحه سیاست بین المللی خویش برکنار مانده نه میتواند.
اگر جنگ میان پاکستان و هند به این زودی پایان نه می یافت و طول می کشید شاید حرکت یک دسته کشتی های جنگی قوای بحری نمبر هفت امریکا به خلیج بنگال دولت مذکور را خواه نخواه وادار به مداخله می کرد و به این ترتیب یقینا مقدمات جنگ جهانی سوم فراهم می شد و البته مبدا و منشا آن استعمال حق ویتو از جانب اتحاد شوروی در مجلس امنیه ملل متحد تلقی می گردید که از اصدار هر نوع فیصله در این مورد جلو گیری کرد.
با این تذکر پیشنهاد ما این است که بنا برگذشت مدت شصت وهفت سال از ختم جنگ دوم جهانی و تشکیل سازمان ملل متحد در حالات بین المللی تغیر و تحول قابل ملاحظه ایکه واقع گردیده است . در پهلوی ایجابات و نتایج اعمال سیاسی و نظامی مطابق اقتضای عصر و زمان حتی نقشه جغرافیایی کره زمین هم بعضا تغیر نموده و شکل دیگری غیر از آنچه که در زمان تدوین منشور ملل متحد داشت ،به خود گرفته است . چنانچه همین عوامل موجب شده که یک مرتبه در تعداد اعضای شورای امنیت و دو مرتبه در تعداد ارکان شورای اقتصادی و اجتماعی موسسه ملل متحد تجدید نظر به عمل آید.
بنا بر دلایل مختصری که شرح داده شد اگر به صورت کلی منشور موسسه ملل متحد مورد تجدید نظر قرار داده شود شاید اصلاحات مهمی در آن به میان اید و منجمله اگر دول بزرگ مخصوصا جمهوریت مردم چین که اخیرا از حق ویتو بر خوردار شده است پیشنهاد کنند که این امتیاز و تبعیض پسندی از منشور ملل متحد حذف شود نتیجه فوری و مطلوب آن جلب اعتماد و اطمینان ممالک جهان خواهد بود .که نصیب دول بزرگ خواهد شد و علاوه بر آن خوف درگیری جنگ جهانی دیگری که ممکن است همین حق ویتو روزی باعث ایجاد آن شود از بین خواهد رفت. و در نهایت اصل تامین مساوات بین اعضای خانواده بزرگ بین المللی تامین خواهد گشت.